1
- «من سرهنگ نیستم، یک حقوقدان هستم» این جمله ی معروف دکتر حسن روحانی است که به نظر بسیاری ورق را در مناظره های انتخاباتی برگرداند. اما این فقط یک جمله ی معمولی نیست؛ «من سرهنگ نیستم» دالّ مرکزی گفتمانی است که اقتضائات بسیاری را در حوزه ی فرهنگ و هنر موجب می شود. شاید بحث برانگیزترین ماجرای فرهنگ و هنر این مملکت، مواجهه ی دولت و حاکمیت با آثار، محصولات فرهنگی و هنری، اصناف و مجموعه های خصوصی و غیردولتی این بخش باشد. ماجراهایی از قبیل تعطیلی خانه ی سینما و انجمن صنفی روزنامه نگاران، توقیف برخی فیلم های سینمایی یا عدم صدور پروانه ی ساخت، توقیف برخی نشریات و برخی رخدادهای دیگر از این دست، همواره زمینه های چالش میان دولت و بخش فرهنگ بوده است. برخی از اهالی فرهنگ معتقدند از آزادی کافی برای فعالیت برخوردار نیستند و دولت تا به حال تنگ نظرانه و از سر بی اعتمادی با آنها برخورد کرده است.
- رئیس جمهور در مبارزات انتخاباتی گفته بود: «چرا باید فرهنگ دست دولت باشد» او همچنین وعده کرده بود که نمی گذارد «آدم هایی که متخصص نیستند برای کنترل کتاب و فیلم حضور داشته باشند…توسعه ی فرهنگ از طریق پلیسی امکان پذیر نیست» این جملات و وعده هایی از این دست برای برخی از اهالی فرهنگ نخستین پیام روشن دولت جدید برای حذف برخی نظارت ها و ابزارهای کنترلی و راه اندازی برخی صنوف و فعالیت ها تلقی شد. اگر طفره نرویم رفتارهای برخی از اصناف با دولت قبل نشانگانی جدی از شائبه های سیاسی را با خود به همراه داشت. شاید مشاجرات خانه سینما و سوءاستفاده ی آشکار برخی چهره های سیاسی از منازعه در تعطیلی انجمن صنفی روزنامه نگاران روشن ترین این نشانه ها باشد. به همین خاطر برخی چهره های معتدل تر به اصناف معترض توصیه کردند که از گذشته پند بگیرند و درکنار مطالبه ی حقوق شان بر مطالبات صنفی متمرکز شوند. طبعاً دولت جناب آقای روحانی رفتاری متفاوت با بخشی از حامیان جدی اش در بخش فرهنگ و هنر خواهد داشت. ولی این «تفاوت» چیست؟
- علی جنتی وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی چهره ای سیاسی با سابقه ی دیپلماتیک است. هیچکدام از اهالی فرهنگ و هنر تا کنون از او مصاحبه یا اثری خاص در حوزه ی ادبیات، سینما، موسیقی یا سایر حوزه های فرهنگی هنری ندیده اند. آنچه روشن است اینکه او چهره ای فرهنگی و هنری بحساب نمی آید. شاید انتخاب او در دولت تدبیر و امید بخاطر توانایی او در چانه زنی با اصحاب فرهنگ و دیگر بخش های حاکمیتی باشد؛ هرچند آقای جنتی باید در انتساب معاونانش قاعده ی شفاف رئیس جمهور را رعایت کند که : «فرهنگ باید به صاحبان اصلی یعنی اصحاب هنر واگذار شود.»
- معترضین سنتی به دولتی شدن فرهنگ بجای کلمه ی نظارت یا کنترل از تعبیر «سانسور» استفاده می کنند. آنها بلند بلند فریاد می زنند که آزادی نیست و رفتارهای پلیسی رونق بخش فرهنگ را می گیرد و اصحاب هنر را سرخورده می کند. اما رئیس جمهور محترم و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص یک واقعیت غیرقابل انکار باید موضع روشنی اتخاذ کنند؛ مفهوم «جنگ نرم» یا «استعمار فرانو» و تخصیص میلیون ها دلار بودجه ی امریکایی برای نفوذ و اثرگذاری فرهنگی و هنری در ایران واقعیتی است که آگاهان به آن اذعان می کنند. فرار برخی اصحاب فرهنگ و هنر و پیوستن شان به سرویس های جاسوسی و یا رفتارهای سیاسی افراطی و تندشان علیه کیان نظام و فرهنگ دینی اتفاقی است که کم رخ نداده است و شاهدی است بر اینکه نظارت پیشینی و پسینی بر آثار و محصولات فرهنگی یا عملکرد اصناف ناشی از توهم توطئه یا از سر تنگ نظری نیست. از سویی در قضاوت عملکرد مدیران فرهنگی، اقشار ذی نفوذ مانند روحانیون، اساتید حوزه و مراجع عظام تقلید و ائمه جمعه هم موثرند و اتفاقاً سابقه ی سیاسی رئیس محترم جمهور و وزیر محترم فرهنگ نشان می دهد که به ملاحظات و دغدغه های این طیف توجه ویژه دارند. طبعاً این دو مساله مهمترین ملاحظه ی تیم جدید مدیران فرهنگی دولت در پاسخگویی به توقعات اصحاب فرهنگ و هنر خواهد بود.
نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]