این تجربه، بعد از ما تکرار شد؛ قبل از ما هیچ جاى دیگر نبود. انقلابهایى که در جاهاى دیگر رخ مىداد، نتیجه کارهاى چریکى و پارتیزانى و پرتاب ترّقه و شلیک گلوله بود؛ اما این تجربه، تجربه ملت ایران بود که به وسیله جوانان ایجاد شد.
«نلسون ماندلا» قبل از آنکه در آفریقاى جنوبى به پیروزى برسد - زمانى که تازه از زندان آزاد شده بود - به ایران آمد و با من ملاقات کرد.
راجع به اوضاع آفریقاى جنوبى از او سؤال کردم، چیزهایى گفت. من به او گفتم، ما تجربهاى داریم که گمان مىکنم در کشور شما هم قابل عمل باشد؛ و آن تجربه عبارت است از اینکه انسانهاى داوطلب - که اکثریت جمعیت کشور ما را تشکیل مىدادند - زن و مرد، با جسمِ خودشان به خیابانها آمدند، نه با مشتشان، نه با سلاحشان، نه با نارنجکشان، نه با خانهى تیمىشان، بلکه با تنِ خودشان آمدند؛ روى خود را هم نبستند، با صورتِ باز آمدند؛ لذا نظام را منفعل کردند و او هم دید نمىتواند بایستد.
واقعاً بر چه کسى مىخواست حکومت کند؟ گفتم به نظر من این الگو در آفریقاى جنوبى قابل عمل است. او سرى تکان داد.
بعد از رفتن او، یکى دو ماه طول نکشید که خبرهاى تظاهرات عظیم مردمى در آفریقاى جنوبى را در روزنامهها خواندیم!
من فهمیدم که این بذر، سبز شد؛ عین همان وضعیت ایران. تمام خیابانهاى شهرهاى بزرگ آفریقاى جنوبى از سیاهان پُر شد و یک عدّه از سفیدپوستها هم آمدند و همراه با آنها راهپیمایى کردند و گفتند ما هم با حکومت تبعیض نژادى مخالفیم!
نتیجه نیز همان شد؛ یعنى کسى که در رأس بود، دید اصلاً نمىتواند کارى بکند. اوّل رفت و کس دیگرى را جاى خودش گذاشت؛ او هم دید نمىتواند؛ لذا در یک انتقال قدرت آرام، حکومت را به دست سیاهپوستان دادند و خود «ماندلا» هم رئیسجمهور شد! این حادثه تقلیدشدنى و این الگوى ملتها براى آزادیخواهى، به وسیله جوان ایرانى در دهههاى پنجاه و شصت اتّفاق افتاد.
نوشته شده توسط :تاملات::نظرات دیگران [ نظر]