زبان بومی هر قوم یکی از شاخصههای مهم فرهنگی و سبب انسجام و هویت یک جامعه است. از این رو صیانت و تحفظ از زبان یکی از ضروریترین اقدامات و برنامهریزیهای مسوولین فرهنگی میباشد حفظ زیان فارسی بهعنوان زبان ملت ایران که سابقه ای کهن دار دمی بایست مورد توجه مردم و مسوولین قرار گیرد. امروزه مخاطرات بسیاری در برابر زبان وجود دارد ولع برخی برای یادگیری زیان خارجی که در بسیاری موارد فقط جهت پز دادن و کلاس است استفاده تعابیر فرنگی به نشانه با سواد بودن و فینگلیش نوشتن در پیامها و استفاده افراطی از زبان محاوره در مکتوبات نمونهای از این مخاطرات است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار سال گذشته خود با شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان داشتند: «من خیلی نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم.» (19/9/1393)
مع الاسف پارهای از اقدامات و رفتارهای نهادهای دولتی فرهنگساز به جای اینکه در جهت تقویت زبان فارسی باشد خواسته و نا خواسته راه را برای فرهنگهای غلط باز میکند که در جهت تقویت زبان فارسی نمیباشد.
به عنوان نمونه تابلوها و بیلبردهای شهری که یک نمونه مهم در فرهنگسازی برای مردم است حاوی از عبارات لاتین است. امروزه در تابلوهای شهری در سر کوچهها، خیابانها، جادهها، ایستگاههای اتوبوس و مترو، بانکها، شرکتها و ... بدون دلیل موجهی از عبارت انگلیسی استفاده شده است. جالب اینجاست که رسم الخط انگلیسی آنها هم در اغلب موارد با قواعد نوشتاری انگلیسی همخوانی ندارد و اگر قرار باشد یک خارجی آنها را بخواند با مشکل مواجه میشود!
امام خامنه ای در همین رابطه در دیدار مذکور فرمودند: «اسم فارسی را با خط لاتین مینویند! خب چرا؟ چه کسی میخواهد از این استفاده کند؟ آن کسی که زبانش فارسی است یا آن کسی که زبانش خارجی است؟ اسم فارسی با حروف لاتین! یا اسمهای فرنگی روی محصولات تولید شده داخل ایران ... خب چه داعی داریم ما این کار را بکنیم؟ بله، یکوقت شما یک محصول صادراتی دارید، آنجا در کنار زبان فارسی -فارسی هم باید باشد البته؛ هرگز نبایستی از روی محصولات ما زبان فارسی برداشته بشود- البته زبان خارجی هم به آن کشورهایی که خواهد رفت، اگر زبان دیگری دارند نوشته بشود، اما محصولی در داخل تولید میشود، در داخل مصرف میشود، چه لزومی دارد؟ روی کیف بچههای دبستانی چه لزومی دارد که یک تعبیر فرنگی نوشته بشود؟ روی اسباب بازیها همینجور؛ من واقعا حیرت میکنم. این جزو چیزهایی است که شما خیلی دربارهاش مسئولیت دارید. ... نام شرکت، نام محصول، نام مغازه! و از این قبیل همینطور مکرر تعبیرات فرنگی و بخصوص انگلیسی؛ من از این احساس خطر میکنم و لازم است که حضرات و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به این مسئله بجد دنبال کنند و دولت به طور جدی مواجه بشود با این مسئله». به نظر شهرداری ها باید در تابلوهای شهری تجدید نظر کنند و در یک فرایند تدریجی تا جایی که مقدور است عبرات فرنگی را از تابلوهای مخصوص شهرداری حذف کنند.
یقینا در یک شهر توریستی که مورد بازدید گردشگران است مثل شیراز یا اصفهان وجود کلمات لاتین، شاید منطقی به نظر برسد اما بقیه شهرهای که ظرفیت جهانگردی ندارد چه لزومی دارد ذیل هر تابلو، لاتین آن هم درج شود؟ حتی در همان شهرهای توریستی هم لزومی ندارد همه محلات و مکانهای آن دارای تابلوی دو زبانه باشد.
اگر برای مسئولین زبان فارسی مهم است که است باید با برنامه دقیق در این مورد بیندیشند. یا در مورد بانکها وقتی بانکی تعاملات بینالمللی ندارد و فقط در ایران فعالیت دارد چرا تابلوی بانک و حتی فرمهای آن باید همراه با عبارات لاتین باشد؟
نمونه دیگر در این رابطه پلاک ماشینهای تاکسی است که به رنگ زد است اما مشخص نیست چرا باید عبارت تاکسی به زبان انگلیسی روی پلاک نوشته شده باشد؟
اسامی ایستگاهای مترو و اتوبوس و .. نمونه دیگر این فرهنگ سازی پنهان است که سبب شده حتی یک مغازه خرده فروش نیز در تابلوی سر در مغازهاش از حروف و کلمات لاتین استفاده کند.
البته تاکنون کارهای خوبی صورت گرفته است مثلا هزینه پیامک فارسی ارزان شده است اما افزایش حجم پیامک فارسی نسبت به لاتین باعث شده تا حدودی این اقدام خنثی شود. و یا اینکه چندی قبل قانونی تصویب شد که طبق آن در تابلوی فروشگاهی که جنس خارجی میفروشد حداقل دو سوم تابلو به زبان فارسی باشد و آن یک سوم هم مخصوص لوگوی شرکتها باشد به نظر باید این قانون را تکمیل نمود و در بسیاری موارد که لزوما ندارد به حذف کامل عبارات لاتین پرداخت و تعظیم زبان فارسی پرداخت.
نمونه دیگر تعظیم زبان فارسی، که امام خامنهای نیز بدان اشاره دارد سخن گفتن در هواپیماهای کشور و پروازهای داخلی است که بدون مناسبت و اینکه در بین مسافران یک مسافر خارجی باشد بی دلیل خلبان گفتههای خود را به انگلیسی ترجمه می کند! «الان شما در ایران سوار هواپیما میشوید و میبینید کسی که در برج مراقبت هست و یک ایرانی است، با این خلبان که او نیز یک ایرانی است، حتماً انگلیسی حرف میزند! بنده گفتم در آن هواپیمایی که من سوار میشوم، این کار ممنوع است! چرا فارسی حرف نمیزنند!؟ آخر یک وقت هست که شما با یک برج بیگانه - که او مثلاً چینی است و شما فارس هستید و زبان یکدیگر را نمیدانید - از زبان مشترک انگلیسی استفاده میکنید؛ اما بنده مثلاً به مشهد که میروم، به چه مناسبت شما انگلیسی حرف میزنید!؟ علتش این است که واژهها انگلیسی است و اینها فقط باید این واژهها را به یکدیگر ربط بدهند؛ خودشان را دیگر دچار زحمت نمیکنند؛ همان ربط انگلیسی را میدهند! پس ما باید واژه بگذاریم، تا زبان در محیطهایی، اینگونه منزوی نشود؛ که متأسفانه منزوی شده است». (27/11/1370)
افق بالای رهبر معظم انقلاب این است که ربان فارسی به جایی برسد که روز به روز گسترش پیدا کند و حتی زبان علمی دنیا شود و «در آینده، آن کسانی که از پیشرفتهای علمی کشور ما استفاده میکنند، ناچار شوند بروند زبان فارسی را یاد بگیرند.» (15/5/1392) آیا با این روند فرهنگسازی زبان فارسی در بین مردم کشور و فارسی زبانان گسترش پیدا میکند تا بخواهد در جاهای دیگر نفود پیدا کند؟
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]