آیتالله علمالهدی امامجمعه مشهد مقدس درخطبههای نمازجمعه:
فساد اقتصادی و فساد اخلاقی وابسته و ملازم یکدیگرند، کلیدواژه اینها هم بیحجابی است/ حمایت برخی مسؤولان از بیحجابی برای پر کردن خلأ مدیریت اقتصادی کشور است
دوستی علی، لازمهاش مبارزه با فساد اقتصادی و مبارزه با فساد اخلاقی است، فساد اقتصادی و فساد اخلاقی، یک رابطه دوسویه دارد، هم فساد اخلاقی علت برای فساد اقتصادی است و هم معلول فساد اقتصادی هست؛ انسانهایی که در جریان توسعه ثروت و قدرت به دنبال فساد اقتصادی هستند، نقطه مصرف درآمد و سود کلان اقتصادی با فساد درآمدهشان، عرصه لذت بردن، شهوترانی کردن، عیاشی داشتن و تولید فساد اخلاقی هست.
به گزارش رجانیوز، آیتالله علمالهدی در خطبه دوم نماز جمعه این هفته سوم اردیبهشتماه مشهد در حرم امام رضا(علیهالسلام)، با اشاره به میلاد امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، گفت: میلاد مسعود مولیالموحدین، امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را به محضر مقدس همه شما عزیزان تبریک و تهنیت عرضه میدارم.
وجود مقدس پیامبر اکرم درباره امیرالمؤمنین یک حدیث متواتری دارند که تمام فرق اسلامی بهصورت تواتر این حدیث را نقل کردهاند؛ رسولالله فرمودند «لا یحبّک إلاّ مؤمنٌ، ولا یُبغضک منافقٌ او کافر»؛ «یا علی، تو را دوست ندارد مگر مؤمن و کینه و بغض تو در دل انسانی نیست مگر منافق و کافر».
تحلیل این حدیث بهترین سخن امروز ماست، چرا مؤمن علی را دوست دارد و چرا کافر و منافق نسبت به علی کینه دارد؟
یک وقت منافق و کافر به علی عقیده و ایمان ندارد، خب لازمه نفاق و کفر است اما چرا دشمنی با علی؟ چرا بغض با علی؟ اما مؤمن که فرمود لا یحبک الا مؤمن، چون مؤمن دل داده خداست، مؤمن دلداده حق است و مؤمن به هرچه مظهر خداست، هر موجودی سبقه و رنگ خدایی دارد، به او عشق میورزد.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در بین همه موجودات، سبقه عبودیت و بندگی خدا در او کاملتر است و رنگ الهی در او بیشتر تا جایی که علی را «وجه الله» قرار داده چون مؤمن عاشق و دلداده حق به خدا دلبسته است لذا وجه الله را دوست دارد؛ در این وجه الله بودن امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بهعنوان مظهر پروردگار، یک پیام تکوینی ذات مقدس پروردگار داده و آن پیام تکوینی خدا، ولادت امیرالمؤمنین در میان کعبه است.
مادر ماجده مولا (علیهالسلام) درحالیکه حامله و باردار بود وارد مسجدالحرام شد، مشغول طواف شد، دقیقاً به نقطهای رسید که پشت در کعبه، اینطرف قرار گرفت، هیچ راهی به درون کعبه نبود، ناگهان درد بر او مستولی شد، دنبال پناهگاهی میگشت، قدرت قدم از قدم برداشتن نداشت که از مسجد خارج شود، همینطور مستأصل ناچار مانده بود که چه کند، صدای انفجاری فضای مسجدالحرام را گرفت، گردوغبار غلیظی در برابر دیدگان نمودار شد، دیوار کعبه شکافته شد و این خانم که برای خودش داخل کعبه را یک پناهگاه ملکوتی احساس میکرد، داخل کعبه شد و شکاف دیوار به هم آمد.
مردم ریختند، چه شده؟ چرا این شکاف به وجود آمد و این زن داخل شد، چرا شکاف به هم آمد، نکند بر سر او یک بلایی بیاید، ابوطالب را خبر کردند، بنیهاشم آمدند در کعبه را باز کنند و وارد کعبه شوند، هرچه کردند در باز نشد، با فشار جمعیت و با اعمال عملیات لازم حتی در شکسته نشد، انگار در بهصورت یک فولاد غیرقابل نفوذ درآمد که حتی قابل شکسته شدن هم نیست، و همه مردم مکه ریختند در مسجدالحرام، در خانههای مکه کسی باقی نماند مگر به مسجدالحرام آمد.
اینیک مسئلهای است، راز و رمز الهی است «آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان، که دل اهل نظر برد که سریست خدایی»، سه شبانهروز گذشت، صدای انفجار دوم در فضای مسجدالحرام پیچید بهطوریکه مردم وحشتزده به اطراف گریختند، از همان نقطه شکاف به وجود آمد، این خانم بیرون آمد درحالیکه قنداقهای را روی دست داشت؛ ابوطالب جلو آمد، قنداقه را از دست همسرش گرفت، چه صورت زیبایی، چه چهره نمکین، جالب و آسمانی، همه حسنها در او جمع است اما با یک اشکال که چشمها بسته است و باز نمیشود.
از بالای آسمان دو برگ بر روی این قنداقه افتاد، «خصصتما بالولد الزکیی، الطاهر المطهر الصفیی، و اسمه من شامخ العلیی، علی الشتبق من العلیی»، نام این نوزاد مشخص شد اما چرا چشمش را باز نمیکند؟ نکند او نابینای مادرزادی است، مشکلی در چشم او وجود دارد؛ ابوطالب سراسیمه، پیغمبر اکرم از در مسجدالحرام وارد شدند، ابوطالب برادرزاده عظیم و عزیز قدسی خود را دید، قنداقه نوزاد را به دست برادرزاده داد شاید برادرزاده حکیم، نکته و رمز این بسته بودن چشمها آشنا بشود، همینکه قنداقه به دست رسولالله رسید، چشمان نازنین و نورانی این وجود مقدس به جمال آسمانی پیغمبر باز شد، شروع کرد قرانی که سه سال بعد بر پیغمبر نازل میشود و هنوز بر پیغمبر نازل نشده، قران را خواندن.
«بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیمِ، قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛ الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ...»، تا آیه دهم این نوزاد با زبان عربی فصیح آیات قرآن را تلاوت کرد؛ این یک پیام تکوینی از طرف خداست که این وجه الله است؛ یک مولود آسمانی است، یک موجودی است دارای سبقه الهی لذا «لا یحبّک إلاّ مؤمنٌ»، دوست ندارد تو را مگر مؤمن.
اما از آنطرف، «... لا یُبغضک منافقٌ او کافر»، دشمن تو هم نیست مگر منافق یا کافر؛ چرا منافق و کافر دشمن علی است؟ علی را قبول ندارد، نداشته باشد اما چرا دشمن علی؟ چرا بغض علی؟ چون کافر و منافق به خدایی معتقد نیست، معادی را باور ندارد، کافر و منافق محور وجود و هستیاش همین زندگی دنیاست، قدرت بیشتر، ثروت بیشتر، لذت فراوانتر، این قدرت، ثروت و لذت هم به هر وسیلهای پیدا بشود، توسعه در قدرت و لذت و ثروت جز با فساد اقتصادی و فساد اخلاقی ممکن نیست و علی بزرگترین قهرمان مبارز ضد فساد اقتصادی و ضد فساد اخلاقی هست.
کسی که فساد اخلاقی و فساد اقتصادی دارد نمیتواند محب امیرالمؤمنین باشد
لذا منافق و کافری که فساد اقتصادی و فساد اخلاقی ابزار دنیاپرستی است که محور زندگی او هست، این میشود دشمن علی، این بغض به امیرالمؤمنین دارد و کینه به وجود اقدس مولا امیرالمؤمنین را دارد؛ برادران و خواهران، این را بدانید، فساد اقتصادی و فساد اخلاقی، نقطه و سنگر جنگ با علی است، مقابله با امیرالمؤمنین است، عنصری نمیتواند به فساد اقتصادی آلوده باشد، به فساد اخلاقی آلوده باشد و درعینحال، ادعای محبت امیرالمؤمنین بکند، ادعای عشق امیرالمؤمنین کند، با یک ذکر خشکوخالی و حلقه ورد شیطانی که آدم دوست علی نمیشود.
دوستی علی، لازمهاش مبارزه با فساد اقتصادی و مبارزه با فساد اخلاقی است، فساد اقتصادی و فساد اخلاقی، یک رابطه دوسویه دارد، هم فساد اخلاقی علت برای فساد اقتصادی است و هم معلول فساد اقتصادی هست؛ انسانهایی که در جریان توسعه ثروت و قدرت به دنبال فساد اقتصادی هستند، نقطه مصرف درآمد و سود کلان اقتصادی با فساد درآمدهشان، عرصه لذت بردن، شهوترانی کردن، عیاشی داشتن و تولید فساد اخلاقی هست.
فساد اقتصادی مولد فساد اخلاقی در جامعه است
اینها مولد فساد اخلاقیاند، آنهایی که در عرصه فساد اخلاقی هستند، اینها هم با مفاسد اخلاقی به دنبال جمعآوری پول بهعنوان توسعه تجمل و درآمد هستند، اینها عامل فساد اخلاقی جامعه بودند، کالای فروشی برای به دست آوردن و توسعه اقتصادی و امکانات مادی خودشان در زندگی قرار بدهند، پس فساد اخلاقی علت فساد اقتصادی است، این دوتا رابطه دوسویه دارند.
هیچگاه نگفتم بیحجابی بدتر از اختلاس است
بعضی از این عناصر شیطان مسلکی که میخواهند اینها در یک موقعیتی، یک سنگر مبارزاتی ضد فساد اخلاقی و بیحجابی را منکوب کنند، در این دستگاههای اطلاعرسانیشان با دروغ بستن، با افترا زدن، بااینکه بنده گفتهام بیحجابی بدتر از اختلاس است، شروع میکنند سمپاشی کردن درحالیکه چنین جملهای از بنده صادر نشده، خطبه نماز جمعه هم جای دفاع شخصی نیست، در صفحات شبکههای اجتماعی من این مسئله توضیح دادهشده.
بیحجابی، کلیدواژه فساد اقتصادی و فساد اخلاقی است
فساد اقتصادی و فساد اخلاقی درواقع وابسته و ملازم یکدیگرند، کلیدواژه اینها هم بیحجابی است؛ بیحجابی کلیدواژه هم فساد اقتصادی است، هم فساد اخلاقی است؛ وقتی بنا شد یک زن و دختر جوانی با کشف حجاب، صورت آرایشکرده، موی پریشان، گلوگردن عریان خودش را در اختیار نگاههای زهرآلود مردهای هرزه گذاشت، فساد اخلاقی توسعه پیدا میکند و با توسعه فساد اخلاقی، انسانهایی که میخواهند این شهوترانی تحریکشده و این عیاشیهای به مظهر رسیده با این بیحجابی را عملی کنند، راهی جز آلوده شدن به دزدیها، به اختلاسها،به رشوه بازیها و جنایتهای اقتصادی ندارند، این فساد اقتصادی را تولید کرد، این کلیدواژه فساد اقتصادی است ضمن اینکه کلیدواژه فساد اخلاقی هم هست.
مقابله با بیحجابی، حجاب اجباری نیست
اخلاق ازاینجا فاسد میشود؛ وقتی بنا شد حوزه غریزه جنسی یک جامعه آنقدر بیبندوبارانه گسترش پیدا کرد که هر عنصر بیپروایی در رهگذر اطفاء غریزه جنسی مردهای هرزه قرار بگیرد، این جامعه بستر و مهد فساد است و کلیدواژهاش شد بیحجابی و بزرگترین کلیدواژه امنیت اجتماعی، مقابله با بیحجابی است، مقابله با بیحجابی، حجاب اجباری نیست، مقابله با بیحجابی، مقابله با یک کلیدواژه فساد اخلاقی، فساد اقتصادی و فساد اجتماعی است.
با بیحجابی بهعنوان منشأ فساد اجتماعی مبارزه میشود
بهعنوان یک عاملی که منشأ همه مفاسد هست در کشور در مقام تحقق امنیت اجتماعی باید با بیحجابی مبارزه بشود؛ من تشکر میکنم از نیروی انتظامی غیور دلاور که با کمال قدرت و طرح و برنامه قاطع در این عرصه وارد فعالیت شده چون مسؤول امنیت اجتماعی نیروی انتظامی است، نیروی انتظامی، رسالتش حفظ امنیت است، در ساختار نیروی انتظامی، معاونت امنیت اجتماعی وجود دارد، اگر امنیت اجتماعی بهوسیله نیروی انتظامی غیرقانونی و خلاف قانون است، چرا در ساختار این نیرو معاونت امنیت اجتماعی قرارگرفته است.
این قانونی است که معاونت امنیت اجتماعی دارد، معاونت امنیت اجتماعی به این جمعبندی رسیده برای اینکه فساد را از کشور جمع کند، امنیت اجتماعی به وجود بیاید، باید با بیحجابی مقابله کند چون عامل همه اینها،بیحجابی زنهای لاابالی و بیبندوبار است و باید بجنگد، این یعنی چه که بعضی از عزیزان ما در مسؤولیتها برای اینکه یک قشر لائیک لامذهب را به دنبال خودشان یدک بشکند، میآیند از فساد حمایت میکنند و از یک حرکت مبارزاتی با فساد نیروی اجتماعی تخطئه میکنند.
مبارزه با بیحجابی دخالت در زندگی عمومی و خصوصی مردم نیست
این دخالت در زندگی عمومی و خصوص مردم نیست، پس اگر دزد را گرفتند، دخالت در زندگی عمومی مردم است؟ اگر آدم کش را گرفتند، این دخالت در زندگی عمومی و خصوصی مردم است؟ وقتی کلیدواژه امنیت اجتماعی مقابله با بیحجابی هست و مسؤول امنیت اجتماعی که در این کشور که نیروی انتظامی است، باید آییننامهاش را مشخص کند و برحسب او، این کلیدواژه را براندازی کند، این میشود غیرقانونی؟ این میشود دخالت در زندگی عمومی مردم؟
شما این حرفها را میزنید، چه کسانی را میخواهد دنبال خود راه بیندازید؟ چه عناصری را میخواهید برای خود یدک سیاسی بکشید و چه جریانی میخواهد از شما حمایت کند؟ از این حرفهای شما چه کسی خوشش میآید؟ این نمازگزارهای نماز جمعه از این حرفها خوششان میآید؟ این مردم متدین اهل عبادت و تقوا از این حرفها خوششان میآید یا یکمشت افراد هوسباز هرزهای که میخواهند خانوادههای باعفت را به میدان فساد بیاورند و آنها را ابزار شهوترانی و عیاشی خودشان قرار بدهند، آنها خوششان میآید.
حمایت برخی مسؤولان از بیحجابی برای پر کردن خلأ مدیریت اقتصادی کشور است
شما برای خوشایند آنان این حرفها را میزنید؟ برای اینکه آنان از شما راضی بشوند این مسائل را میگویید؟ نمیتوانید معیشت مردم را اداره کنید، در عرصه فرهنگ و اقتصاد جامعه ضربه میزنید، به این وسیله میخواهید خلأ مدیریتی خودتان را پرکنید که یکمشت لاابالی از شما راضی بشوند و یکمشت لاابالی از شما خوششان بیاید؟
یک نهاد مقدس نظام جمهوری اسلامی به فکر ایفای رسالت خودشان داده، قانون امربهمعروف و نهی از منکر، چند ماه قبل با همت این مجلس عزیز عظیم حزباللهی نهم تصویب شد و شما حاضر نشدید این قانون را اعلام کنید و ابلاغ کنید،رییس مجلس ابلاغ کرد، اجرای این قانون که بهعنوان اجرای یک جریان قانونی صد در صد هست، در مرحله اول رسالت نیروی انتظامی هست و نیروی انتظامی باید ابزار، آییننامه و روال داشته باشد در اجرای این قانون آنوقت بعضی عزیزان مسؤول ما میآیند سد راه میشوند که چنین قانونی اجرا بشود؟
چرا مدلینگ غربی باید لباس جامعه اسلامی را طراحی کند؟
ما امروز در چه شرایطی زندگی میکنیم؟ خانوادههای باعفت در این فروشگاههای لباس سر میکشند لباس برای خودشان تهیه کنند، میگویند طرحهای نانجیب لباس و پوشاک موجود در فروشگاهها به ما اجازه انتخاب لباس مناسب نمیدهد، یک طراح اسلامی قوی برای لباس ترویج نمیکنید آنوقت هیأت ایتالیایی که میآید در این مملکت، شما میآیید با یک شرکت مدلینگ، شرکتی که هنر و تجارتش طراحی لباس است قرارداد میبندید که او بیاید لباس اسلامی را از بلد کفر برای این مسلمانها طراحی کند؟
ما واقعاً فکر نداریم؟ مردم مایی که فناوری نانو دارند، فناوری هستهای را پیش بردند، مردمی که در انواع علوم جوانان باعرضه ما که در همه عرصههای علمی و فناوری پیشرفتهاند، در طراحی لباس اسلامی ما فکر نداریم؟ مغز نداریم که باید طراح ایتالیایی و مدلینگ ایتالیایی بیاید قرارداد ببندد و برای مسلمانها فرهنگ آلوده بزهکاری و برهنگی غرب و اروپا را بیاورد داخل مملکت و طراحی لباس بکند؟ «هیهات مناالذله»
حضور شرکت مدلینگ غربی در کشور، سرمایهگذاری اقتصادی است یا توسعه فرهنگ هرزگی؟
این هم از ارتباطات اقتصادی ما با دنیایی که میگوییم بیاید در این مملکت سرمایهگذاری کند، این شرکتها را برای سرمایهگذاری آوردهاید؟ شرکتهای مدلینگ ایتالیایی را آوردهاید که سرمایهگذاری کند؟
طرح پوشاک هرزگی و بیبندوباری که در اروپا هست بیاورد در بازار مسلمانها؟ ما به چه روزی باید بیفتیم؟ چه وضع دیگری باید داشته باشیم؟ مردم ما خون دادهاند، جان دادهاند شما وزیر و وکیل شدهاید که این کار را بکنید؟ این بچههای ما روی پیشانیشان نوشتند یا مهدی ادرکنی، یا فاطمه الزهرا، زیر باران آتش رفتند تا عصمت زهرا در این مملکت پیاده شود نه هرزگی زن ایتالیایی با شرکت مدلینگ ایتالیا.
اینها یک واقعیتهایی است که بایستی مردم ما متوجه بشوند، هشیار باشند، بیدار باشند، بصیرت دینی مردم ما اجازه این حرکتها را در جامعه ما نخواهد داد
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]