به نام خدای یکتا، خدای ابراهیم و خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی (صل اله علیه و آله و سلم) که انقلاب اسلامی ایران را برای نجات اسلام ناب برانگیخت، انقلابی که برای ماموریتی بزرگ برانگیخته شد تا ظلم ستیزی و کمک به مستضعفان و ستم دیدگان جهان را از آرمان های اولیه خود بداند.
صلابت و قدرت در کنار بخشایش و رحمت، ابتدایی ترین پیام معنوی این انقلاب به همه عالم است، و این همان خصلتی است که جهانیان از انقلاب اسلامی دیده اند، چرا که بهترین میراث انقلاب اسلامی ایران، اسلامی بودن اوست که اسطوره ساز حقانیت انقلاب اسلامی شده است، و این نفوذ و محبوبیت انقلاب اسلامی است که این روزها در عراق و سوریه و یمن و در دل مردم ملت های منطقه فرمان می راند، و یکی از مهم ترین ابعاد اقتدار ملی ایرانیان محسوب می شود.
ولی اینک برجام و دنبالهِ نکبت بار آن، نزد مردم ایران فقط مرگ ارزش های انقلاب را تداعی می کند، و امان از گناه دیروز دولت که عذاب امروز ملت شده، دولت اعتدال در برجام همه تحریم های بالقوه آمریکائیان را بالفعل کرد، برجام طعمه تله ای شد که آمریکائیان برای دولت روحانی تدارک دیده بودند، چون دولت هر چقدر بیشتر به تار و پود برجام دست می زند بیشتر زخمی می شود.
اکنون هیچ چیزی از برجام بدتر نیست جز دنباله آن، و هیچ چیز از برجام خوب تر نیست جز تجربه گرفتن از آن، هیچ چیزی جز از وعده های برجام که شنیدنش بزرگتر از خود آن است وجود ندارد، و هیچ چیزی جز از تعهدات برجام که دیدنش کوچکتر از شنیدن آن است نخواهیم یافت، پس باید بسنده کرد به هر چیزی که از برجام عیان است، و خبر یافتن از آنچه که در پس پرده آن پنهان است، و بهتر است دولت از وعده های برجام بکاهد و بر انجام وعده های سه ساله اش به مردم بیفزاید.
آنچه بر دولت رواست و به آن مامورند وسیع تر از چیزی است که ملت را از آن بازداشتند، و آنچه بر دولت واجب است بیش از آن چیزی است که بر مردم ممنوع کرده اند، چه بسیار نقصان یافته های برجام که سودی نداده و زیان کرده، پس باید دولت آنچه اندک است از برجام را به وعده های بسیارش واگذارد، و آنچه را بر ملت تنگ گرفته جبران کند، چرا که دولت مامور به کردار است و تا به حال ثابت کرده که بر منافع حال و آینده خود و مردم مسلط نیست، پس چنانچه می خواهند در این هشت ماه جبران کنند و از بچه های واقعی انقلاب باشند و جز بر مسلمانی نمیرند، پس بر رسوایی بیشتر نکوبند و قبول کنند که برجام طلیعه بی تدبیری بود.
دولت اصلا نمی داند که در بازی سیاست امروزی باید پیچیده بازی کرد، از همین رو در قبول وعده ها حریص بودند و در دفع تحریم ها ذلیل، درست است که همه اعتدالیون، مخالف ارزش های انقلاب نیستند، اما همه مخالفان انقلاب، از جنس اعتدایون هستند.
این برجامیان که مردم ایران را از دفع جنگ می ترسانند، باید لنگ دراز شده بی تدبیری شان را جمع کنند، و بپذیرند که برجام بی تدبیری است افسار گسیخته، که دشمنان ایران را بیشتر برانگیخته، بپذیرند که برجام این دُم بریده کَذاب هیچ سحر و معجزه ای ندارد، فقط عواملش فیش های نجومی دارند که به شبکه ها و برجهای قدرت و ثروت و دو تابعیتی ها وصل اند.
خود بینی های فردی، ساده انگاری های سیاسی و حصارهای بسته فکریِ دولت، نتیجه اش برجامی شد که منشاء آن دیپلماسی دو گانه سوز لبخند و ذلت بود، این دولتیان اگر برای مردم عزت و سربلندی می خواستند باید خود عزت را می چشیدند تا بدانند به مردم چه چیزی می خواهند بدهند، اگر می خواستند به مردم خدمت کنند باید معنی خدمت به مردم را می شناختند، تا بدانند چگونه باید به مردم خدمت کرد، ولی این دولت نه عزت را چشیده و نه معنی خدمت را درک کرده، برجام برای مردم ایران صیانت از فضیلت، حفظ عزت و دین و دنیای مردم را در پی نداشته و ندارد، در واقع مهمترین عزت و شرفی که مردم ایران و مومنان، صیانت از آن را بر خود فضیلت می دانند، صیانت و غیرت ورزیدن نسبت به عزت و شرف دین است.
این مذاکرات همان گوساله سامری بود که هر صدایی از داخلش در آمد، برجام میوه ممنوعه انقلاب اسلامی بود که آقای روحانی و هم فکرانش از آن خوردند، و حال بعد از شکست برجام آقای روحانی چیزهای زیادی از کشورداری آموخته، و معتقد شده که همیشه نباید مقابل دلسوزان انقلاب و منتقدان دولت اش بایستد، بلکه باید گاهی سر خم کند تا تیر بلای برجام از روی سرش بگذرد، از همین رو فعلا سکوت اختیار کرده و مثل قبل دلسوزان انقلاب را مشتی بی سواد و بی شناسنامه نمی خواند که ترسو و دلواپس هستند و ناچار باید به جهنم بروند، آیا این درست است که امنیت و سرنوشت کشور انقلابی ایران دست کسانی بیفتد که معتقدند، کربلا به ما درس مذاکره داد؟.
این دولت نتوانست دیپلماسی انقلابی را درک کنند، لذا برجام میدان برد و باخت عقلانیت شد، آقای روحانی می گوید با برجام جنگ را از سر ملت دور کردیم، در حالی که تاریخ انقلاب اسلامی به ما می گوید، دشمنان جمهوری اسلامی هر چقدر دشمنی خود را با ایرانیان بیشتر کرده اند، در حقیقت قدرت مانور بیشتری به ایرانیان داده اند، قدرت آمریکا فی الحال قویتر از جمهوری اسلامی ایران نیست، فقط مکر و حیله اش زیاد است، آنها در برجام مدام شرایط خود را به این دولت تحمیل می کنند، و دولت نقشی در قواعد بازی ندارد، و بر سر یک دو راهی مبهم قرار گرفته و نمی داند نقطه انتهایی این شبه برجام ها کجاست، دولت باید به رفتار آنها دقت می کرد نه به مواضع آنها، آقای روحانی و دولتش همان اول به آمریکائیان برای مذاکره جواب مثبت دادند و بازی را باختند، در حالی که اگر قرار به مذاکره بود، آمریکائیان باید عطش حسرت یک مذاکره جزئی با دولت ایران را ماهها انتظار می کشیدند.
آمریکائیان با نیرنگ زنده اند، آنها همیشه ادله هایشان سست، نظراتشان پر از شُبهه و تمَرُدشان خیانت کارانه است، آنان قومی ناباور هستند و در کینه توزی یگانه عالم اند، خُلق و خوی وحشی آنان قابل اصلاح نیست، از همین رو زبان قاطعِ یک سیاستمدار انقلابی برای مذاکرات با آنها لازم بود، چون انقلابی گری به نوعی دشمن شناسی است که در برابر دشمن معنا می یابد، آنها اگر امتیازاتی گرفتند و امتیازی ندادند زرنگ نبودند، بلکه درایت و بصیرت مسئولین دولت یازدهم، انقلابی و ایمانی نبود، اگر کمی حکمت قاطی دیانتشان می کردند دچار عارضه بد فهمی نمی شدند.
مرعوب بودن دولتمردان یازدهم در برابر زیاده خواهی های آمریکائیان، نتیجه خود باختگی در مذاکرات با آنهاست، آنها در مذاکرات تیغ تیزی به دولت داده اند تا به خود و مردم خود زخم زنند، کمترین حدِ کفایت سیاسی آن است که مشاوران، یاران و همکاران رئیس جمهور از عناصر بد سابقه، بد نام و لااقل مشکوک و مورد سوء ظن نباشند، اکنون آمریکائیان چون دولت را بدون مذاکره کنندگان انقلابی دیده اند، چنگ و دندان بیشتری نشان می دهند، و دولت را مستاصل و درمانده کرده اند، ولی دیگر کسی جز ترسوها از آمریکا و تفاله های آمریکا نمی ترسد، و ای کاش آقای روحانی درک معنا می کرد و برای فرار از پاسخگوئی، مردم ایران را از جنگ و قار قار چند کلاغ آمریکائی اسرائیلی نمی ترساند.
گویی فراموش کرده اند که حضرت امام خمینی(رضوان اله تعالی علیه) فرموده اند: به همه مسئولان کشورمان تذکر می دهم که در تقدم ملاکها، هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوا و جهاد در راه خدا نیست، و همین تقدم ارزشی و الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدی مسولیتها و اداره کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی و نفسانی بشود، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا، که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است.
نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]