سخنرانی رئیس جمهور در خرید یک هواپیما را در بسته بندی جدیدی از برجام شنیدیم، آقای روحانی می توانست بهانه بهتری داشته باشد اگر مدل جدیدی از برجام را از جعبه بیرون می کشید، چه کسی باور می کند از درون برجام، این عروسک خیمه شب بازی آمریکا حرف راست بیرون بیاید، ملت اگر بی سواد هم باشند ولی سواد دیدن و شنیدن دارند، چیزی که مدعیان با سوادِ دو تابعیتی با ثروت های مشکوک از داشتن آن بی بهره اند، برجام اگر توافق خوب یا هر چیز ارزشمند دیگری بود که در دست این دولت نبود.
مذاکره کنندگان آمریکائی با یک فرمول دقیق و حساب شده، تمام منافذ عقل و شعور مذاکره کنندگان ایرانی را بستند، طوری که اینها دقیقا همان کاری را می کنند که آنها خواستار آنند، قوانین سوئیفت و قراردادهای نفتی تا وارد کردن مدیر و تمدید تحریم های آیسا و غیره ، نتیجه عملکردِ دولتی ست که عقلانیت و دوراندیشی را جایگزین موج های گذرا و غیر واقعی کرد.
عملکرد دولت یازدهم برای مردم صفرهائی است که برجام عدد آن است، ملت ایران نه به ادامه برجام امیدوارند و نه به وعده های آن دلخوش و نه از پاره کردن یا بازبینی آن توسط دولت جدید آمریکا در هراس، دیگر مردم ایران را به تدبیر و اعتدال دولت یازدهم نیازی نیست، بهتر است دیگر آقای روحانی به ملت ایران نگوید با تحریم بودن چه کارهایی نمی توانیم انجام بدهیم، یا ادعا کنند اقتصاد ما زمانی مقاومتی است که تحریم نباشیم.
برجام باید مهندسی معکوس و بازتعریف شود، چون در هیچ یک از منافع ایران تعریف نمی شود، چرا اینها با اینکه در مذاکرات برهانی بُرنده تر از آنها در اختیار داشتند، منافقانه ترین رفتار ممکن را با محرمانه گفتگو کردن به نمایش گذاشتند، و برای بار دوم به وعده های آنها اعتماد کردند، و امتیازهای معناداری در برابر تقریبا هیچ به آنها دادند، مردم ایران حق دارند بدانند چه دلایلی باعث این اعتماد دوباره این دولت به دشمنان ملت شده و مسئولان دولتی با سرمایه های مملکت چه کار کرده اند، که اینک اکثریت مردم و نخبگان، برجام و پیامدهای آن را خلاف مصلحت ایران و انقلاب می بینند.
ظاهرا هنوز هم خسارت محض برجام، این دولت را عاقل نکرده و معلوم نیست سهم مردم از برجام کجا رفته، همه مردم تاوان رایِ را دادند که نیمی از آنان به آقای روحانی داده بودند، مردم دیگر چیزی ندارند که بابت ناکارآمدی این دولت بدهند، تکه گوشتی داشتند به نام دل که از دست گفتار و عملکرد این دولت خون شد، این دلِ خون جگر شده، دولتی را می بیند که پرونده حقوق های نجومی را از خود به یادگار گذاشته، و بسیار تلاش کرد تا یک فیش حقوقی نجومی مربوط به دولت های قبل رو کند، تا خود را تا حدودی تبرئه کند، ولی نتوانستند، چون فیش های نجومی در این دولت کلید خورد، کلیدی که فقط قفلِ فیش های نجومی را باز کرد.
به کدامین گناه مردم ایران را معطل سه سال مذاکراتی بیهوده کردند، چرا دولت باید مدام دروغ بگوید وقتی می داند که سه سال بیهوده مذاکره کرده و چیزی جز خسارت محض نصیب مردم نکرده، امروز اکثریت همکاران رئیس جمهور با ثروت های صدها میلیاردی برایشان مهم نیست که بیکاری گرانی و رکود در این سه سال کمر مردم را شکسته، ابائی ندارند مدام دروغ بگویند وعده های مکرر بدهند، با خرید یک هواپیما صنعت حمل و نقل هوایی، ریلی، جاده ای و دریایی و توسعه صادرات و صنعت گردشکری کشور را یک مرتبه توسعه بدهند.
آیا دولت یازدهم خسته نشد بس که به تسلیم در برابر ظلمِ آمریکا و بازی خوردن توسط آنان لبخند زد، پس عزت نفس یک انسان مسئول کجا می رود، وقتی طعنه های عالم و آدم در برجام به گوش جهانیان رسیده است، برای این دولت برجام کنایه عجیبی است، چون برای هر صحتی آفتی، برای هر عافیتی دردی و برای هر کاری چاره ای وجود دارد، ولی برای برجام هیچ چاره و اندیشه و درمانی وجود ندارد.
از تدبیرِ و اعتدال و امیدِ دولت یازدهم نزد مردم ایران چه مانده، جز خرید یک هواپیما که آن را هم بازیچه خود در رسانه ها و پشت میکروفن ها کرده اند، این دولتیان به جای بستن با کدخدا، به امید واهی برداشتن تحریم ها، باید به داشته های بی شمار استعدادها و افکار انقلابی مردم ایران در اقتصاد مقاومتی امید می بستند.
برجام بیعت شکنی با انقلاب بود، چون مردم انقلابی ایران آرمانهایشان را به رفع تحریم معامله نکرده بودند، جفائی که در برجام بر مردم ایران رفت تا قیامِ قیامت مایه طعن و نفرین دولت کدخدا باور خواهد شد، امروز برجام فقط برای معدود مسئولانی، که آمریکا را کدخدا می دانند قابل دفاع است.
حکایت برجام، حکایت همان قوم بنی اسرائیل است و گوساله سامری، چرا که ماهیت تفکر برجام یک تفکر مسموم است، در این نوع تفکر عزت طلبی و عدالت خواهی معنا ندارد، عزت نفس و استکبار ستیزی مفهومی ندارد، چون اساسِ تفکرشان سازش با ظلم است، فقط تلاش دارند خود را با نظام سُلطه هماهنگ کنند، تفکری که درد بی درمان است و آزمایش موشکی را کم عقلی می داند.
برجامِ امروز نه پخته تر از برجامِ دیروز، که ناکارآمدتر و لجوج تر است و هذیان گوئی هایش تمامی ندارد، تا دیروز از فتح الفتوح، آفتاب تابان، معجزه قرن، بزرگ ترین دستاورد تاریخ، تسلیم قدرت های جهانی، پیروزی بزرگ تر از فتح خرمشهر و جشن های هسته ای می گقتند تا امروز که از باغ گلابی موهومی می گویند که باید با عینک برجام آن را دید.
اولین اموری که برای یک دولت در سیاست خارجی مهم است، شناخت دشمن است چون با شناخت دشمن، میتوانند رفتارهای او را پیش بینی کنند، تا در دام مکر و فریب آنها اسیر نشوند، ولی آقای روحانی مردم ایران را از جنگ می ترساند، آمریکائیان اگر مرد جنگ بودند که دست به دامان مشتی تروریست وحشی نمی شدند، آنها تمام امیدشان به جهل دولت ها و ملت ها بسته شده، آمریکا از زمان شکل گیری تاکنون، در هیچ جنگی پیروز نشده، بلکه مانند جنگ های جهانی از شرایط بهره برداری کرده و دیدیم که در جنگهای ویتنام، سومالی، افغانستان، لبنان و عراق با شکست مواجه شد، آنها فقط از اوضاع به نفع خود سوء استفاده می کنند.
ظلم برجام بر ملت ایران پایدار نمی ماند و زمانی می رسد که خداوند به برجامیان و کدخدایان برجام خشم گیرد، خداوندی که به مردم ایران انقلاب اسلامی را بخشیده، اینک به رهروان انقلاب قدرتی بیش تر عطا خواهد کرد تا مذاکره با کدخدا را به زباله دانی برجام بیندازند.
آمریکائیان به مذاکره احتیاجی نداشتند بلکه به قلاده محتاج تر بودند، ولی آنها می دانستند هوادارانشان در ایران که امروز بعضی پست ها را در دست گرفته اند، نمی توانند نماینده اکثریت افکار مردم ایران باشند، خود باختگانی هستند که حقوق های نجومی و زندگی های اشراف ماآبانه، دل و دین و عقل خیلی از آنها را زایل کرده، این جریان سازش هر زمانی که خواستند فکر کنند که آمریکا دوست است، یا رقیب است، یا دشمن، آنها بیشتر برگ های برنده و داشته های ایران را گرفتند و هر کاری دلشان خواست با دولت کردند.
نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]