از آن زمانی که فریاد سرخ خون از گلوی عاشورا برخاست پژواکی در قلههای بلند اعصار و قرون در افتاد که تا آن سوی مرز ابدیت طنین افکند و در سینه سوزان عاشقان ایثار و شهادت جاودانه شد، عاشورا روز هجرت آگاهانه و جانبازی عاشقانه در راه دوست بود که پرده از چهره همه زشتیها کشید و پلیدان را رسوا ساخت، عاشورا مشعل فروزان معرفت است که فرا روی انسانها قرار گرفته است.
امام حسین (ع) کسی نبود که در برابر ذلت و بیداد سر خم کند و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود ذلت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش و رهروان پدرش و شیعیانش تحمیل گردد، و او مرگ پر عزت و افتخاری جاودانه را بر زندگی ذلیلانه برگزید، آنها بلند آوازه شدند و غیرت و مردانگی و آزادی و افتخار را برای مسلمانان به خصوص شیعیان تا ابد باقی گذاشتند.
امام حسین به تمام جهانیان در طول تاریخ نشان داد که چه کسانی در برابر او صف آرایی کرده بودند و امروز برای بشریت هیچ نقطه مبهم و تاریکی باقی نمانده که در برابر امام حسین (ع) چه گروه جاهل و متحجر و دنیا طلبی صف کشیده بودند.
مردمی که جهالت، زودخشمی، ظاهرگرایی، تردید و هیجانزدگی و خشوع شرک آمیز در برابر ظلم و داشتن تکبر همراه حماقت در برابر مظلوم از خصوصیات آنان بود، اینان کسانی بودند که نرم خویی را همیشه با درشتی پاسخ می گفتند و در عوض در مقابل ظالمان و ستمکاران ناتوان و درمانده بودند، کسانی که عجولانه و بی تدبیر گام پیش می نهادند و تسلیم در برابر ندامت از خصوصیات بارز آنان بود و در صحنه عمل چنان شتاب زده پای در عمل می نهادند که فرصتی برای تفکر و تدبیر باقی نمی گذاردند و چه زود هم کارشان به پشیمانی می کشید و عجیب تر اینکه برای جبران پشیمانی شان نیز به راه هایی می افتادند که بازگشتی نداشت و همین روحیه بود که باعث شده بود بنیان خوارج از آنجا شکل بگیرد.
امام حسین (ع) ضعیفی که باید برای او گریست نبود، او آموزگار بزرگ شهادت است که اکنون برخاسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن مى فهمند و به همه آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه می دانند بیاموزد که شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است، او ماندگارترین باور را بر پهنه زمان نگاشت.
امام حسین (ع) در آخرین لحظات زندگی خود طفل شیرخوار خود حضرت علی اصغر (ع) را قربانی حقانیت قیامش قرار داد و با این عمل اندیشه فلاسفه و بزرگان عالم را متحیر ساخت که چگونه در این دم آخر با آن همه مصائب جانکاه و افکار متلاطم و عطش و کثرت جراحات باز هم از مقصد عالی خود دست برنمی داشت و با اینکه میدانست بنی امیه ستمگر بر فرزند صغیرش هم رحم نخواهند کرد برای بزرگ نمودن مصیبت ها بچه شیرخوار خود را بر سر دست گرفت و تمنای آب کرد ولی با تیری بر گلوی بچه جواب شنید قصد امام حسین (ع) از این حرکت هدایت خلقی بود که زر و زور کورشان کرده بود و گرنه در آن حالت که امام همه یاران و اهل بیت خود را از دست داده بود آب از گلوی آن بزرگوار پایین نمی رفت که تقاضای آب کند، امام در آن لحظه هم تشنه هدایت خلق بود.
اینک زندگی ما بعد از حسین (ع) عین محکومیت است ای کاش از خجالت آب می شدیم تا هیچ گاه روی سیاه ما بر نگاه مادرش حضرت فاطمه الزهرا (س) نیفتد، آخر در هیچ کجای دنیا این رسم امانت داری نیست، در هیچ جای جهان این رسم ارباب و بندگی نیست، بیایید به تمام دنیا فخر بفروشیم برای داشتن چنین ارباب بخشنده ای، بیایید آن طور که باید لطفش را پاس داریم و حرمتش را نگاه داریم و بدانیم که کربلا این بیابان خشک و بیآب، دریای انسانیت و کمال است اقیانوس بی کرانه ای است که در آن گوهر همه عظمت ها و خوبی ها به رنگ مظلومیت یافتنی است.
عزاداری برای سیدالشهدا علیه السلام یکی از بزرگترین مصادیق بزرگداشت شعائر الهی و نشانه پروامندی دل هاست و یقیناً یکی از مهم ترین امتیازات جامعه شیعه، برخورداری از چشمه پر فیض نورانیت و معنویت عاشورا ست، این چشمه جوشان از نخستین روزی که مصیبت سیدالشهدا علیه السلام و یارانش مطرح شد جریان یافت و تا امروزه همچنان جاری است و پس از این هم ادامه خواهد داشت و شناخت دلایل عزاداری برای امام حسین علیه السلام نخستین گام در راه تامین اهداف بلند این سنت مهم و سرنوشت ساز پیروان اهل بیت علیه السلام است زیرا عزاداری بدون معرفت نه تنها ارزشی ندارد بلکه چه بسا به زیان اهداف اصلی این حرکت ارزشمند نیز باشد.
تاریخ بشریت نظیر چنین فداکاری را به خود ندیده است هنوز اسرای کربلا به شام نرسیده بودند که علم خونخواهی امام حسین (ع) برافراشته شد و نهضت عظیمی علیه یزید شروع شد، مظلومیت امام حسین بر همگان ثابت شد و پرده از روی نیات پلید و جنایت کارانه یزید و خاندان بنی امیه برداشته شد، هم اینک در هر نقطه از عالم مسلمانان به خصوص شیعیان شایسته ترین افرادی هستند که به معرفت و علم واقف شده اند و در علم و کمالات بر دیگران مزیت و برتری دارند و ما سلام و درود میفرستیم به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع) و اولاد و اصحاب با وفایش که با نثار خون های پاک خود درس آزادگی و اسلام شناسی را به بشریت ارائه کردند.
مصائبی که امام حسین (ع) در راه احیای دین جدش پیامبر خاتم (ص) بر خود وارد ساخت بر شهیدان پیش از او برتری دارد و بر احدی از گذشتگان چنین مصائبی وارد نشده است هر چند گفته شود که دیگران هم در راه دیانت و حفظ اسلام جان داده اند وضع امام حسین (ع) که جان شیرین خود و فرزندان عزیز و دوستان و خویشاوندان و مال و عیال خود را در راه حفظ دیانت اسلام داده، نبوده است به خصوص که این مصائب به طور ناگهانی و غیر منتظره نبوده است بلکه به مرور زمان و یکی بعد از دیگری به وقوع پیوسته است.
شهادت امام حسین (ع) در عین اندوه فراوان نشانه فتح نهائی روح اسلام واقعی بود چرا که تسلیم کامل به اراده الهی به شمار میرفت، شهادت نوه پیامبر خاتم راه و روشی پایدار و درخشنده برای همه ماست محرم به ما می آموزد که خطرات هر چه زیاد باشد نبایستی از راه حق و حقیقت و عدالت منحرف شد.
در عاشورا حسین (ع) با تاریخ سخن گفت تا در طول عمر انسان بهانه ای برای ظلم ستیزی باشد در عاشورا حسین (ع) به دنیا نشان داد که ظلم و ستم پایدار نیست و بنای ظلم هر چقدر بزرگ باشد در مقابل حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
تاریخ عاشورا به خوبی نشان داد که هیچ یک از شهیدان و یاران امام حسین (ع) عمدا خودشان را به کشتن نداده اند هر یک از کشته شدگان را دشمنان با ناجوانمردی تمام بر سر آنان ریخته و مظلومانه از پای درآوردند و به اندازه مظلومیت شان بر عظمت و بزرگی اسلام افزوده اند و در این میان شهادت و شهامت امام حسین (ع) از همه مهمتر و از روی دانش و بصیرت و بینش سیاسی انجام گرفت و این شهادت و شهامت در تاریخ بشریت نظیری ندارد.
با ابی انت و امی یا ابا عبدالله الحسین
نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]