قدرت ویرانگر یک رای اشتباه

توافق برجام شکست خورد تا پند و تجربه ای باشد برای مردم ایران تا بدانند قدرت ویرانگر یک رای اشتباه خیلی خسارت بارتر از صد جنگ باخته است، اشتباه یک رای دهنده چهار سال روی زمین راه می رود و کشوری را به نابودی می کشد مردم ایران اگر قدرت مخرب یک رای اشتباه را می دانستند قطعا خود و کشورشان را خیلی زودتر به پیشرفت و رفاه و صنعت می رساندند.

آقای روحانی باید بداند این روش کشورداری نیست که ایشان در پیش گرفته بهتر است به اطراف خود بنگرد ببیند چه کسانی طرف مشورت اش هستند پیرمردانی که نسیم صبحگاهی استخوان های آنها را به صدا در می آورد و شب ها هزار نوع جوشانده می خورند تا صبح ها قولنج شان عود نکند.

در انتخابات باید به سوابق کاندیداها نگاه کرد سخنران خوب بودن، شیرین دروغ گفتن ، تهمت زدن، وعده الکی دادن و بی صداقتی دلیلی برای خوب بودن یک رئیس جمهور در مناظره ها نیست برای یک رئیس جمهور یا یک نماینده باید یک چیز بیشتر از رای مردم ارزش داشته باشد و آن اعتبار است و اعتبار را فقط با رفتار درست و با صداقت و احترام می توان به دست آورد.

بالا بردن ظرفیت سواد رسانه ای رای دهنده ها وظیفه مهمِ رسانه ها و تلویزیون است که در این مورد نقشی مهم و سازنده و روشنگرانه ای را در قبال مردم ایران بر عهده دارند.

آقای روحانی در تعارضی آشکار در مدیریت کشور دچار عرصه تناقض ‌گوئی شده است و ناتوان از تصمیم قاطع و عمل شجاعانه است این دولتیان سر در گم در داخل باتلاقی افتاده اند به نام برجام و دلیل شکست دولت روحانی را باید بیشتر به خاطر نداشتن ایمان و آرمان و عقیده دانست. بقیه در ادامه مطلب

آقای روحانی نه ایدئولوژی خاصی دارد نه یک انقلابی است نه یک ملی گراست و نه یک سیاستمدار و برای همین است که ایشان اصلا نمی تواند انسان های بزرگ و فرهیخته را در کنار خود تحمل کند.

روحانی کسی است که از همان اول هم ارتباط عمیق و دقیقی با انقلاب نداشت به رفتار و سخنان خود مسلط نبود و یک دروغگوی مفرط و هتاک و تهمت زن بود مثلا به نیمی از مردم ایران که سیاست او را قبول نداشتند و به او رای نداده بودند آنها را کاسبان تحریم خواند.

ملت ایران امروز در مسیر تحولی بزرگ و در لحظات تاریخی حساسی برای تکامل انقلاب خود قرار گرفته است که بی تردید ورق درخشانی از تاریخ مبارزات ملت ما را به خود اختصاص خواهد داد.

نیمی از مردم ایران که به روحانی رای داده اند اینک در پایان برجام می بینند که اتهامات هشت ساله آقای روحانی به منتقدان و دلسوزان انقلاب همانند سرنوشت برجام استوار نماند و قطعا زمانی می رسد که خداوند به نوکران بدون جیره و مواجب مذاکره کنندگان برجام خشم گیرد، خداوندی که به مردم ایران انقلاب اسلامی را بخشیده قطعا به رهروان انقلاب قدرتی بیش تر عطا خواهد کرد تا تفکر مسئولان بی کفایت و عاشق مذاکره با کدخدا را به زباله دانی تاریخ بیندازند.

اکثریت مسئولان دولت روحانی چون از اول شخصیتی انقلابی و مردمی نداشتند لاجرم نتوانستند از شخصیت انقلاب و منافع مردم دفاع کنند اینان گوئی این سخن امام خمینی (رضوان اله تعالی علیه) را فراموش کرده اند که فرمودند: تمام کارهای خود را با نیت خدایی انجام دهید چرا که هرکاری که برای خدا بکنیم شکست نخواهیم خورد چون دشمن ما دشمن خدا می شود اگر مکر کند به خدا مکر کرده و طرف حساب او خداست.

لیبرالیسم و سکولاریسم دو اصلی است که دولت روحانی با آن حکومت می کند و ای کاش تفکر دولت روحانی از لیبرالیسم با تحقیق بود نه تقلید، که اگر با تحقیق بود قابل اصلاح بود، تفکر برجامی آقای روحانی برای این شکست خورد تا پندی باشد برای مردم ایران تا بدانند قدرت ویرانگر یک رای اشتباه خیلی خسارت بارتر از صد جنگ باخته است.

این دولتیان با درک ناصحیح و سطحی از مذاکره با سلطه گر و متجاوز، به ملت آدرس اشتباه دادند و اکنون خود مردم باید به این آگاهی برسند که حل مشکلاتشان از طریق نگاه به خارج قابل حل نیست و همانطور که امام راحل با وجود مخالفت شان به بنی صدر برای رئیس جمهور شدن او ولی به خواست ملت و خواص آن زمان تن دادند تا در نهایت ملت به این بصیرت برسند که بنی صدر منافقی بیش نیست همان طور الان این مقام معظم رهبری هستند که قدرت انقلاب را در بصیرت مردم ایران قرار داده اند و تا بصیرت مردم بالا نرود و ندانند چرا طرفداران سینه چاک  دیروز روحانی امروز به دشمنان هتاک و دریوزه او تبدیل شده اند محال است بتوانند یک رای درست و آگاهانه بدهند.

مسئولان لیبرالی و اصلاح طلبان درون دولت آقای روحانی از بچه های انقلابی می ترسند چون خودشان، افکارشان، توان شان و اعتقاداتِ شان پوشالی هستند پس طبیعی است که روی این ضعف شان، تنش زدائی ، عزت پاسپورت ایرانی و یا کاسبان تحریم بگذارند آنهم در زمانی که در نظر آمریکا و اسرائیل هیچ فاجعه ای بدتر از برگشت ایران به دوران قبل از تحریم ها نیست.

این دولتیان نمادِ سیاست مداران انقلاب اسلامی نیستند چون دلشان با غربی هاست و زبانشان با انقلاب، اینها با درک ناصحیح و سطحی از مذاکره با سلطه گر و متجاوز، به ملت آدرس اشتباه دادند و اکنون خود مردم باید به این آگاهی برسند که حل مشکلاتشان از طریق نگاه به خارج و اعتماد به کدخدا قابل حل نیست.

ریشه تعصب در جهل است و ریشه دانش در بصیرت، و اولین شرط رسیدن به بصیرت برای یک ملت خود مردم هستند همانطور که یک رای درست و آگاهانه می تواند کشوری با مردمش را بلند و پر افتخار کند یک رای اشتباه هم می تواند برای مردم ایران و اقتصاد و مصلحت کشور خطرناک و فاجعه آفرین باشد تفکر دولت لیبرالی روحانی برای این شکست خورد تا پندی باشد برای مردم ایران تا بدانند قدرت ویرانگر یک رای اشتباه خیلی خسارت بارتر از صد جنگ باخته استو

خداوند بچه های انقلابی را در قدرت جسم و دانش بر لیبرال ها و تکنوکرات ها و امثالهم برتری داده ولی برای عامه مردم مناظره های انتخاباتی نمی تواند تکیه گاهی مطمئن برای شناخت مردم در تشخیص فرد اصلح از نااصلح باشد باید به سوابق افراد و جریانات نگاه کرد ، قدرت یک رای درست به قدری با ارزش است که برعکس آن یعنی رای نادرست به فردی ناتوان و حیله گر، هیچ فردی نمی تواند ادعا کند من مردمی هستم ولی انقلابی نیستم چرا که انقلاب برای برپایی قسط و عدل شکل گرفته است.