سفارش تبلیغ
صبا ویژن







بی‌شک انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلابهای بزرگ جهان جای دارد، زیرا از یک سو، تغییر در اساس و نوع حکومت را سبب گردید و از سوی دیگر، به تحول در ایدئولوژی و گفتمان غالب و رسمی کشور و خط‌مشی‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در ابعاد داخلی و خارجی انجامید. گفتمان دوران مبارزه بر محور «نفی سلطنت» و «تبیین نظریه حکومت اسلامی بر پایه ولایت فقیه» قرار گرفت و با اتخاذ سازکارهایی به عنوان استراتژی مبارزه سیاسی، انقلاب را هدایت نمود و به پیروزی رساند.
حرکتی که در سوم تیر 84 به وقوع پیوست منجر به احیای اندیشه ای شد که در سالیان پیش از آن غبار غربت بر چهره اش سایه افکنده بود و گذر زمان مفاهیمی همچون عدالت و مهرورزی را از باور بسیاری از کسانی که درک صحیحی از تفاوت های یک نظام مردم سالار دینی با الگوهایی نظیر لیبرال دموکراسی نداشته اند زدوده بود.
در حقیقت تفکری که در انتخابات سوم تیرماه 84 غالب شد، در برگیرنده مفاهیم فراگیری است که مفهوم پیشرفت و آبادانی را از گفتمان سازندگی، و مفهوم اصلاحات بومی را از گفتمان اصلاحات اخذ نمود و با ودیعه گرفتن ساختار و عناصر خود از گفتمان دفاع مقدس، نوید بخش گفتمان ترکیبی و غالبی شد که رهبر معظم انقلاب در تمجید از آن "گفتمان امام و انقلاب" را بر آن نام نهاد.
حماسه آفرینی مردم ایران در بزنگاه های تاریخی انقلاب اسلامی، به خوبی مبین این نکته است که ملت با هیچ دسته و گروهی پیمان اخوت نمی بندد و ملاک حرکت خود را بر پایه آرمانهای بلند شهیدان و خط تابناک امام(ره) و مقام معظم رهبری استوار می کند.
توده های مردمی به خوبی می دانند دولت نهم هم اینک پرچمدار زدودن عملکرد "شاه سلطان حسین مسلکانی" است که طی سالیان گذشته در پرتو گفتمان لیبرالیسم در بدنه مدیریتی کشور ریشه دوانیده بودند و با تاسی از سردمداران دنیای غرب با دستاویز قرار دادن مفاهیمی چون آزادی و حقوق بشر در پی نهادینه ساختن آراء و اندیشه های مادی و جاهلی خود بودند."شاه سلطان حسین" های زمان در واقع همان وادادگان غرب زده ای هستند که همواره سعی داشته اند مفاهیمی همچون "عدالت" را که معیار و ملاک اساسی یک نظام اسلامی می باشد ، از درون تهی نمایند و صبغه اجتماعی و سیاسی آن را بزدایند و تنها در حوزه های بی خطر اخلاقی و کلامی منحصر نمایند.
اینک شواهد و قرائن حاکی از این مسئله می باشد که جریانی "شاه سلطان حسین مسلک" در تلاش است به واسطه دوپینگ سیاسی دولت وحدت ملی و با بهره گیری از مافیای زر و زور و تزویر ، ضمن تخریب عملکرد سه ساله دولت نهم زمینه حضور مجدد خود را در اذهان توده های مردمی به نمایش گذارد، لذا با فعال نمودن "ستاد بحران آفرینی" تمام انرژی را صرف این نموده که با پیروی از دکترین "جنگ احزاب" علیه دولت مردمی دکتر احمدی نژاد آبروی بر آب رفته را احیا نماید.
امروز "جنگ احزاب" علیه دولت عدالت محور نهم از سوی کسانی تئوریزه می شود که هیچگاه نسبت خود را با لایه های مستضعف اجتماع و محرومین که وارثان حقیقی انقلاب اسلامی هستند مشخص ننموده اند. براستی مفاهیمی چون تحریم ، رفراندوم و... همان استراتژی دیروز کسانی که امروز از جمله تخریب کنندگان اصلی "دولت امام و انقلاب" به شمار می روند.
آری احمدی نژاد مظلوم است همانگونه که "بهشتی" مظلوم بود. به راستی اگر شهید بزرگوار بهشتی(ره) مجیزگویان سینه چاک و رسانه های مختلف داشت واز حمایت دسته ها و باندهای قدرت و مافیا پرور برخورداربود؛ تاریخ می توانست شهادت مظلومانه او را، این گونه به نظاره بنشیند؟ سوال نگارنده در این نکته نهفته است که تهمت زنندگان به بهشتی ، امروز در کجای تاریخ ایستاده اند؟
حال رویکردی "شاه سلطان حسینی" که می رفت احیای ارزش‌های انقلاب را به سخره گیرد و «کاخ نشینی» پیشینیان را بازتولید نماید به ناگاه با رای قاطع ملت در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به "موزه" فرستاده شد و موجب گردید تا "گفتمان امام و انقلاب" پس از سالها حاشیه نشینی به متن بازگردد. لذا به منظور ایجاد شتاب در چنین گفتمانی که بر خاسته از میان آحاد توده های مردمی می باشد، زیبنده است با وحدت کلمه و به دور از غرض ورزی های شخصی و نفسانی، حضور خط عدالت خواهی را همچنان استمرار بخشیم.
*وبلاگ شخصی آرش پاک اندیش
*مندرج در ایرنا


  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی