*رَسُولِ اللهِ، یَا حُجَّةَ اللهِ عَلَی خَلقَهِ،یَا سَیِّـدنَا*
*وَ مَـولَنا اِنَّـا تَوَجَّـهنا وَ اسـتَشـفَعـنَا وَ*
*تَوَسَّـلنَا بِکَ اِلَی اللهِ،وَ قَـدَّمناکَ*
*بَینَ یَدَی حَاجاتِنا،یَاوَجیهاً*
*عِندَاللهِ،اِشـفـَع لَنا*
*عِـنـدَاللهِ.*
میلاد با سعادت هفتمین اختر تابناک امامت ، پدر گرامی ارباب و ولی نعمت مان ، حضرت موسی ابن جعفر الکاظم (علیه آلاف التحیة و الثنی) را خدمت مولا حضرت بقیة الله الاعظم (عج) و حضرت علی بن موسی الرضا(ع) و نیز به شما شیعیان این امام همام تبریک و تهنیت عرض می نمایم.
*رَسُولِ اللهِ، یَا حُجَّةَ اللهِ عَلَی خَلقَهِ،یَا سَیِّـدنَا*
*وَ مَـولَنا اِنَّـا تَوَجَّـهنا وَ اسـتَشـفَعـنَا وَ*
*تَوَسَّـلنَا بِکَ اِلَی اللهِ،وَ قَـدَّمناکَ*
*بَینَ یَدَی حَاجاتِنا،یَاوَجیهاً*
*عِندَاللهِ،اِشـفـَع لَنا*
*عِـنـدَاللهِ.*
میلاد با سعادت هفتمین اختر تابناک امامت ، پدر گرامی ارباب و ولی نعمت مان ، حضرت موسی ابن جعفر الکاظم (علیه آلاف تحیت و الثنا) را خدمت مولا حضرت بقیة الله الاعظم (عج) و معشوقمان حضتر علی بن موسی الرضا(ع) و نیز به شما شیعیان این امام همام تبریک و تهنیت عرض می نمایم.
................................................................
زندگینامه امام موسی کاظم علیه السلام
نام:موسى بن جعفر.
کنیه: ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضى، ابوعلى و ابواسماعیل.
القاب: کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح.
نکته: آن حضرت در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است.
منصب: معصوم نهم و امام هفتم شیعیان.
تاریخ ولادت:هفتم ماه صفر سال 128 هجرى. برخى نیز سال 129 را ذکر کردند.
محل تولد: ابواء (منطقهاى در میان مکه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: امام جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابىطالب علیهم السلام.
نام مادر:حمیده مصفّاة. نامهاى دیگرى نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز براى او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیرى مسائل و احکام دینى به ایشان ارجاع مىداد. و دربارهاش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چرکى؛ مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتى که از خداى متعال براى من و حجت پس از من است.»
مدت امامت:از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال. آن حضرت در سن بیست سالگى به امامت رسید.
تاریخ و سبب شهادت: 25 رجب سال 183 هجرى، در سن 55 سالگى، به وسیله زهرى که در زندان سندى بن شاهک به دستور هارون الرشید به آن حضرت خورانیده شد.
محل دفن: مکانی به نام مقابر قریش در بغداد (در سرزمین عراق) که هم اکنون به «کاظمین» معروف است.
همسران: 1. فاطمه بنت على. 2. نجمه.
فرزندان: درباره تعداد فرزندان آن حضرت چند قول وجود دارد. بنابر نقل یکى از آنها، آن حضرت 37 فرزند داشت که 18 تن از آنان پسر و 19 تن دختر بودند.
الف) پسران
1. امام على بن موسى الرضا(ع). 2. ابراهیم. 3. عباس. 4. قاسم. 5. اسماعیل. 6. جعفر. 7. هارون. 8. حسن. 9. احمد. |
10. محمد. 11. حمزه. 12. عبداللّه. 13. اسحاق. 14. عبیداللّه. 15. زید. 16. حسین. 17. فضل. 18. سلیمان. |
ب) دختران
1. فاطمه کبرى. 2. فاطمه صغرى. 3. رقیّه. 4. حکیمه. 5. ام ابیها. 6. رقیّه صغرى. 7. کلثوم. 8. ام جعفر. 9. لبابه. 10. زینب. |
11. خدیجه. 12. علیّه. 13. آمنه. 14. حسنه. 15. بریهه. 16. عائشه. 17. ام سلمه. 18. میمونه. 19. ام کلثوم. |
یکى از دختران آن حضرت به نام فاطمه، معروف به حضرت معصومه علیهاالسلام که براى دیدار برادرش امام رضا علیه السلام عازم ایران شده بود، در شهر قم بیمار شد و پس از چند روز بیمارى، وفات یافت و در این شهر مدفون گردید. هم اکنون مقبره ایشان زیارتگاه شیعیان سراسر جهان و دانشگاه عالمان و مجتهدان شیعى است.
اصحاب ویاران:
تعداد یاران، اصحاب و راویان امام موسى کاظم علیه السلام بسیار است. در این جا نام تعدادى از اصحاب بزرگ آن حضرت ذکر مىگردد:
1. على بن یقطین.
2. ابوصلت بن صالح هروى .
3. اسماعیل بن مهران.
4. حمّاد بن عیسى.
5. عبدالرحمن بن حجّاج بجلى.
6. عبداللّه بن جندب بجلى.
7. عبداللّه بن مغیره بجلى.
8. عبداللّه بن یحیى کاهلى.
9. مفضّل بن عمر کوفى.
10. هشام بن حکم.
11. یونس بن عبدالرحمن.
12. یونس بن یعقوب.
زمامداران معاصر:
1. مروان بن محمد اموى - معروف به مروان حمار- (126 - 132 ق.).
2. ابوالعباس سفاح عباسى (132 - 136 ق.).
3. منصور عباسى (136 - 158 ق.).
4. مهدى عباسى (158 - 169 ق.).
5. هادى عباسى (169 - 170 ق.).
6. هارون الرشید (170 - 193 ق.).
امام موسى کاظم علیه السلام در عصر خلافت منصور عباسى به مقام امامت نایل آمد. از آن زمان تا سال 183 هجرى، سال وفات آن حضرت، چندین بار توسط خلفاى عباسى دستگیر و زندانى گردید. تنها در دوران خلافت هارون الرشید به مدت چهار سال زندانى و در همان زندان به شهادت رسید.
رویدادهاى مهم:
1. شهادت امام جعفر صادق علیه السلام، پدر ارجمند امام موسى کاظم علیه السلام، به دست منصور دوانیقى، در سال 148 هجرى.
2. پیدایش انشعاباتى در مذهب شیعه، مانند: اسماعیلیه، اَفْطَحیه و ناووسیه، پس از شهادت امام صادق علیهالسلام و معارضه آنان با امام موسى کاظم علیه السلام در مسئله امامت.
3. ادعاى امامت و جانشینى امام جعفر صادق علیه السلام، توسط عبدالله اَفْطَحْ، برادر امام موسى کاظم علیه السلام و به وجود آوردن مذهب افطحیه در شیعه.
4. اعراض بیشتر اصحاب امام صادق علیه السلام از عبدالله اَفْطَحْ، و گرایش آنان به امام موسى کاظم علیهالسلام.
5. مرگ منصور دوانیقى، در سال 158 هجرى، و به خلافت رسیدن ابوعبدالله مهدى عباسى، فرزند منصور.
6. احضار امام موسى کاظم علیه السلام به بغداد و زندانى نمودن ایشان در آن شهر، به دستور مهدى عباسى.
7. زندانى شدن امام موسى کاظم علیه السلام در بغداد، در دوران حکومت هادى عباسى.
8. مبارزات منفىِ امام موسى کاظم علیه السلام با دستگاه حکومتىِ هارونالرشید، در مناسبتهاى گوناگون.
9. بدگویی و سعایت على بن اسماعیل، برادرزاده امام موسى کاظم علیه السلام از آن حضرت، نزد هارون الرشید با توطئهچینى یحیى برمکى، وزیر اعظم هارون.
10. دستگیرى امام کاظم علیه السلام در مدینه و فرستادن آن حضرت به زندان عیسى بن جعفر در بصره، به دستور هارونالرشید، در سال 179 هجرى.
11. انتقال امام علیه السلام از زندان بصره به زندان فضل بن ربیع در بغداد.
12. انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن ربیع به زندان فضل بن یحیى برمکى.
13. مراعات کردن حال امام علیه السلام در زندان، توسط فضل بن یحیى و عکسالعمل شدید هارون به این قضیه.
14. مضروب و مقهور شدن فضل بن یحیى، توسط هارون، به خاطر مراعات حال امام علیه السلام در زندان.
15. انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن یحیى به زندان سندى بن شاهک.
16. مسموم کردن امام علیه السلام با خرماى زهر آلود، توسط سندى بن شاهک در زندان.
17. شهادت امام کاظم علیه السلام به خاطر مسمومیت در زندان سندى بن شاهک، در 25 رجب سال 183 هجرى.
18. انتقال پیکر مطهر امام موسى کاظم علیه السلام به جِسر (پل) بغداد و فراخوانىِ مردم براى دیدن آن توسط مأموران هارونالرشید.
19. انزجار سلیمان بن جعفر بن منصور دوانیقى از تحقیر پیکر امام موسى کاظم علیه السلام، توسط مأموران حکومتى، و دستور او به تجهیز و تکفین مناسب شأن پیکر آن حضرت و به خاک سپارى در مقابر قریش بغداد.
منبع: از کتاب "خاندان عصمت علیهم السلام" ، سید تقى واردى.
......................................................
هفتمین چراغ هدایت
کاظم، فرو خورندهی خشم و غصب، لقبی بود که در پرتو عفو و گذشت بیکران و برد باری و صبر فراوان در برابر نادانان، تو را به آن میخواندند. به راستی هم غصب جایگاه بلند شما و ستمهای آنچنان سترگ، کظمی اینچنین بزرگ را میطلبد!
ای هفتمین چراغ هدایت، ای شمس همیشه فروزان، ای مظلومترین مظلومان زمانه، ای زیباترین ترانهی غربت!
گویی خورشید پشت ابر بودن و چونان دری در صدف ماندن و چه میگویم غربت همیشگی و ناتمام انگار همان ارثی است که از پیامبر اعظم(صلیاللهعلیهوآله) و از کوچههای خاکی مدینه برای شما مانده است. حدیث مظلومیتتان از سقیفه تا کربلا و شام و از سرزمین فدک- آن ارث حقیقی شما- تا سیاه چالههای زندان هارون دهن به دهن گشت و همچنان باقی بود! و هرچه تاریخ، این دفتر کهنه ی روزگار را ورق میزنی، غربت و مظلومیت افزونتر میشود و قصهی نا تمام شما حزن انگیزتر از قبل!
تمام دیوارهای تنگ و تاریک زندان را شاهد میگیرم که هفت سال میزبانت بودند و زنجیرهای سنگین و آهنین را هم! تحمل نکردنی بوده است لحظههای تو، میدانم!! میدانم که فرشتههای عتید و رقیب خوب یادشان مانده است که روزها را روزه میگرفتید و شبها را هم به عبادت میایستادید تا صبح همگام! ای سید عابدان و ای فخر صبور مردان!!
آری دینداری همیشه بهای گرانی دارد و اگر نبود ایستادگی و مقاومت در برابر جور و ستم شاید که شما از قاضی ابو یوسف-آن دنیا طلب خود فروخته- حتی بیشتر حرمت داشتید در دربار حکومت جور عباسی و گرامیتر بودید نزد هارون خونخوار!
در آن روزهای خفقان و واهمه شیعیان واقعی شما اما هرگز فراموشتان نکرده بودند و در هر فرصتی ابراز میکردند ارادتشان را به شما و اظهار میکردند، محبت خالصانه شان را به خاندان نبوت و امامت! از قیام شهید فخ و خدمات علی بن یقطین- آن نیروی تربیت شده ی شما که در لباس وزارت هارون- که بگذریم، آن مالیت هایی که مردم دور از چشم حاکم میدادند به شما و آن بیعتهای مخفیانه، دلیل محکمی بود برای آنکه بفهماند هنوز هم مردمی که حق و حقیقت را میجویند، شما امامشان هستید و لا غیر!
... و عجب لحظهای بود، لحظهی دیدارتان با هارون در کنار خانهی کعبه. و عجیبتر آن جملهای بود که در جواب او فرمودید. او با آن غرور و خودکامگی همیشگی اش، گفت:- تو هستی که مردم پنهانی به تو بیعت کردهاند و تو را به پیشوایی بر میگزینند؟! وقتی که آن جواب تاریخی را میخواندم یاد جملههای حکیمانه ی مولا(علیهالسلام) و جوابهای آتشین و بنیان کن حضرت زینب(س) افتادم. انگار تاریخ تکرار شده باشد...
- و شما فرمودید: انا امام القلوب و انت امام الجسوم. من بردلها و قلبها حکومت میکنم و تو بر تنها و بدنها!
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]