امشب آخرین برنامهی "با دوربین" از گروه سیاسی شبکهی اول سیما پخش شد .
شب اول :
میرحسین موسوی صحبتهای خودش را با صدایی لرزان و چهرهای برافروخته که یا از سر اضطراب بود و یا از سر ذوق زدگی شروع کرد
اراک را استان و خاتمی را دکتر کرد
استقبالهای مردمی را هم به پای پول نفت گذاشت و بدون توجه به گذشت بیست سال ، در حال و هوای دههی شصت از سیگار و چای و چغندرقند گفت ...
تکلیف میرحسین مشخص است
مبرهن است کسی که به جای ارائهی برنامه از تخریب میگوید و در مسیر تخریب حتی از استقبالهای مردمی هم کوتاه نمیاید هدفش نه "انتقاد" که "انتقام" است
چرا که واضح است اگر کسی دلسوز نظام باشد از پیوند مردم و مسئولین صرف نظر از اینکه مسئول خاتمیست یا احمدی نژاد ، ناراحت نمیشود ...
شب دوم :
محسن رضایی مثل همیشه با لحنی آرام و چهرهای موقر
به نظر من خوب صحبت کرد . حتی تاسف خوردم که چرا افرادی مثل رضایی باید به هر دلیلی در کنار دولتها بودنشان منوط به سلیقههای حزبی و جناحی شده باشد
رضایی ظرف نیم ساعت یک دنیا برنامه معرفی کرد ، شاید تفصیل و برنامههایش از چشم اندازه بیست ساله هم بعیدتر به نظر میرسید . شاید قوارهی حرفها با رضایی تناسب داشت ، اما شلختگی مباحث ارائه شده به هیچ وجه مناسب او نبود .
شب سوم :
مهدی کروبی مثل همیشه با انرژی و اعتماد بنفس
میخواستم یک وقت مطلبی بنویسم در باب بیوفایی خاتمی
کروبی سالهای سال از همه چیزش برای خاتمی خرج کرد . اما خاتمی در سکوت موسوی چه چیزی دید که در فریادهای کروبی ندید ... ؟ خدا میداند
آیا میرحسین قدر رفاقت کسی را که قدر رفاقت کروبی را ندانست ، خواهد دانست ؟!؟ خدا میداند
با این همه جفایی که جبههی اصلاحات در حق کروبی کرده ، بعید است برای کروبی توفیقی حاصل شود
اما من به عنوان کسی که دوست ندارد حق هیچ خدمتگزاری ضایع شود آرزو میکنم کروبی با رایی آبرومند از صحنهی سیاست بدرقه شود ...
شب چهارم :
محمود احمدی نژاد مثل همیشه با دعای دوست داشتی فرج شروع کرد .
در تمام طول صحبت از چهار سالی که بر او و ملت گذشت ، سخن گفت
دوستی تکیهی احمدی نژاد به بررسی گذشتهی مدیریتیش را نشانهی این شمرده بود که دکتر برای چهار سال آینده برنامهی جدیدی ندارد و هر چه هست به همین منوال ادامه خواهد داشت
به نظر من اینکه کسی از روند چهار سال گذشتهی اجراییش در مملکت راضی باشد ، نکتهی کمی نیست
این خیلی بهتر از اینست که رئیس جمهوری بعد از چهار سال در پیشگاه مردم گریه کنان بگوید این چهار سال ببخشید کاری نکردم ، رای بدهید تا چهار سال دیگر …
احمدی نژاد بسیار با صلابت و اقتدار صحبت کرد و هیچ کدام از شعارهایش را پس نگرفت
و این حسن بسیار بزرگی است ...
پ.ن:
1- چقدر سخته ریاست جمهوری در مملکتی که در اون هرکس سلطان و پادشاه میزیه که پشتش نشسته !
2- آرمان شهر من جائیست که در آن سر در هر کتابخانه به جای "لطفا سکوت را رعایت کنید" نوشته "لطفا سکوت را بشکنید"
3- بیشتر ترافیکهای شهری ، حاصل فقط چند متر بیجا جلو رفتن یک نفره
برای چند متر بیجا جلو افتادن توی زندگی ، دروغ نگو
4- کلیهی پینوشتها از اینجا
همین ! مال هیچکس نیست !
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]