سفارش تبلیغ
صبا ویژن







مرز بی تو بودن رو نمیتوان لمس کرد چون وجودی خارجی نداره...

دوزانو جلوش میشینی و سرت رو پایین میندازی ...خب قصد کردی علنا حرف بزنی...

خب یه زمانی هم باید بزاری واسه اون..این نمیشه که هرجا که کار داری یه تیک بندازی و بری سراغش که ..(هر چند که بزرگوارتر از این حرفاست ولی من...!!!)

خیلی وقته دلت تنک شده ...دوست داری این دفعه باهاش حرف بزنی نه چیزی بخوای و نه معذرت خواهی کنی ...

میخوای بگی که چی میبینیش..

دیدی وقتی میشینی و چشم میندازی تو چشم معشوقت دوست داری از خوبیهاش بگی که بدونه میدونی ..و بدونه که تو نیازی.....

نفس عمیق میکشی و میگی:

سلام ....

امروز اومدم اعتراف ...من یقین دارم که اسمع السامعین هستی !

تو خالق ..
من چی ام؟ مخلوق

تو مالک...
من چی ام ؟ مملوک

تو رب ..
من چی؟ بنده

تو معطی..
من چی ام ؟ گدا

تو جواد ..
من چی ام ؟ بخیل

تو توانا ..
من چی ام ؟ ضعیف

تو عزیز ..
من چی ام ؟ خوار و ذلیل

تو سید  و اقا ..
من چی ام ؟ عبد

تو غافر ..
من چی ام؟ بدکار

توحلیم و بردبار ..
من چی ام ؟ شتابان

تواجابت کننده..
من چی ام؟پریشون

تو مهرورز ..
من چی ام ؟مهر جو

اینجا که میرسه سرت رو بلند میکنی و آروم لبخند میزنی ..چون اروم شدی..اعتراف ِ پاکی بود ..به پاکی همون جمله کودکی:خدا جون دوست دارم!

.....................................................................................................................

رجوع :مفاتیح الجنان دعای ..؟!!! ( یکی میگفت دعای خاصه !!؟!! ) بگردید پیداش میکنید...اگه هم اون رو پیدا نکنید مطمئنا یه چیزایی شما رو به خودش جلب میکنه ...

....................................................................................................................

*ولی هنوز قداست کلمه جل جلاله الله خفه ام میکنه..در برابر این اسم چی دارم بگم؟؟

*یاد یه جمله جالب افتادم:یادمان باشد فقط  از خدا بخواهیم و از خدا فقط خدارا بخواهیم ..زیرا از خدا غیر از خدا خواستن کم خواستن است!

*خداجونم ....



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی