سلام
دردناک است که انسان به واسطه ی ابتلا به خصلتی ، تفکر و عاقبت اندیشی را از دست بدهد .
سیاستزدگی !
حسادت !
و من حالم به هم می خورد از کسانی که با سیاست لجن درست میکنند و میکشند به تن هر موضوع و رخدادی
و فکر می کنم در جریان برگزاری دوسالانه ی شکوهمند کاریکاتور ؛ مثل همیشه از این دست افراد سیاست باز و سیاست زده و البته در میان آنان حسودان و منفعت طلبانی پیدا شده اند که خواستم چند سطری را با ایشان و همه ی اهالی کاریکاتور به گفتگو بنشینم
درواقع من از جمعیت تحریم کننده چند سوال دارم
کاریکاتور چقدر در فرهنگ عمومی مردم ما موضوع جا افتادهای محسوب میشود که حالا تحریمش کاری از پیش برد ؟
تحریم دوسالانهای که جزء معدودی کاریکاتوریست از آن مطلع نیستند چه اثری بر فضای عمومی جامعهی ما میگذارد ؟
دوسالانهی کاریکاتور گذشته از سلایق برگزارکنندگانش ، با همهی اعتبار چه هدفی جز پویایی و پیشرفت هنرآموزان و افزدون بر وجهه ی هنرمندان کشورمان دارد ؟
اصلا مگر گروه بندی های ضعیف داخلی در دیگر کشورهای میزبان ، تا بحال در کیفیت شرکت خود شما در جشنوارههای خارجی تاثیری داشته ؟!؟
مثلا چه فرق میکند کدام جناح کشور ترکیه یا نروژ یا ژاپن جشنوارهی کاریکاتور برگزار میکند ؟!؟
ببینم !
کسانی که بی یاری شما دوسالانه را هیجده ساله و تا پنج جشنوارهی برتر دنیا تعالی دادهاند ، امروز با بی توجهی شما زمین میخورند یا این شمایید که اندک وجههی هنری و مجال هنرآموزی خود را از دست میدهید ؟!؟
امضا بگیرهای محترم !
بین خودمان باشد ؛ هیچ می دانید چند نفر از امضا کنندگان آن تحریم نامهی بچگانه ، امضای نوشتهی کذایی شما را جدی گرفتهاند ؟!؟
مگر ندیده اید برخی از امضاکنندگان ، خود در جلسات هماهنگی دوسالانه شانه به شانهی دلسوزان حضور پیدا کردند ؟!؟
مگر دستتان در چگونگیِ جمع کردن امضاها رو نشد ؟!؟
بیخیال
و هیچ چیز جلودار تهوع نمی شود ایضا وقتی نقاب از چهره ی عده ای موج سوار که حماقت دیگران را اسباب منفعت طلبی و تسویه حسابهای شخصی خود میکنند ، برداشته می شود
ماهیگیران این آب گل آلود !
اگر کسی واقعا دلسوز هنر و خاصا کاریکاتور ایران باشد ، برایش چه فرق میکند پیشتازی نام تبریز یا ایران کارتون ؟!؟
خودم نیز چنین لحنی را نمی پسندم
اما نگرانم که مبادا روزی بیاید که بماند …
سیاهی بر زغال
همین! مال هیچکس نیست!
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]