هوالمحبوب
داستانی را که مطالعه می فرمایید یک الگو را به ما نشان می دهد نقش مدیریتی یک رهبر در خصوص فرزند و فرزندانش که این مطلب می بایست در خصوص رهبران دیگر تسری داشته باشد اما امروز می بینیم فرزندان بسیاری از بزرگان موجب وهن و بی ارزش شدن پدرانشان هستند نمونه آن فرزندان اقای هامش رفسنجانی و بعضی دیگر . از خدا می خواهم شر آنها را به خودشان برگرداند
برگرفته از استقامت
فرزند گمشده رییس جمهور ایران پیدا شد
امروز با یکی از محافظان آقا دیداری کوتاه داشتم ، از زندگی ساده ، صمیمی و مردمی آقا و روح لطیفش میگفت و گفت ؛آیت الله خامنه ای محافظ ما بوده است...
وی که اکنون شغل معلمی را اختیار کرده است از داستان ناشناس به جبهه رفتن فرزند آیت الله خامنه ای خاطره ای را ذکر کرد و گفت که او آنقدر گمنام بود که کسی اور ا نمی شناخت و یکی از خاطرات وی را بیان کرد :«مدتی بود که از پسر آقا خبری نداشتیم(زمان ریاستجمهوری) و هراسان به دنبال او میگشتیم دیگر شک داشتیم که خوشبین باشیم و فرضیههای ربودن وی پیش آمد و...تا اینکه یکروز از بیمارستان فیاضبخش به دفتر رئیسجمهوری تماس گرفتند و گفتند آقا یک پسر جوانی اینجا هستند که از جبهه آمدهاند و موجی است و ما هر چه از او میپرسیم که فرزند چه کسی هستی جواب میدهد من پسر سیدعلی خامنهای هستم این سه روز است دائم این جواب را به ما میدهد. و ما هم رفتیم و پسر گمشده رئیسجمهور که کسی آن را نمیشناخت و به باور کسی هم نمیرسید که او فرزند شخص دوم مملکت باشد را به خانه برگرداندیم.
.............................................................................................................................................
یکی از مسئولان نظامی دستور تصرف مکانی را صادر کرده بود. گرچه حق با او بود، اما شیوه اقدام قانونی نبود. سازمان قضایی نیروهای مسلح گزارش حادثه را تنظیم و خدمت مقام معظم رهبری ارسال کرد. ایشان در زیر آن گزارش، مرقوم فرمودند: با متخلف برخورد کنید ولو پسر من باشد. (?)
مقام معضم رهبری هنگام بر دوش گرفتن زعامت و رهبری مسلمانان جهان وظیفه خود را اینگونه بیان میکنند:من همین الان خودم را یک طلبه معمولی و بدون برجستگی و امتیازی خاص میدانم؛ نه فقط برای این شغل باعظمت و مسؤولیت بزرگ، بلکه _ همانطور که صادقانه گفتم _ برای مسؤولیتهای به مراتب کوچکتر از آن، مثل ریاست جمهوری و کارهای دیگری که در طول این ده سال داشتم. اما حالا که این بار را روی دوش من گذاشتند، با قوّت خواهم گرفت؛ آنچنان که خدای متعال به پیامبرانش توصیه فرمود: «خذها بقوّه». برای این مسؤولیت، از خدا استمداد کردم و باز هم استمداد میکنم و هر لحظه و هر آن، در حال استمداد از پروردگار هستم، تا بتوانم این مسؤولیت را در حد وسع خودم _ که تکلیف هم بیش از وسع نیست _ با قدرت و قوّت و حفظ شأن والای این مقام، حفظ کنم و انجام بدهم. این تکلیف من است، که امیدوارم انشاءاللَّه مشمول لطف و ترحم الهی و دعای ولیّعصر(عج) و مؤمنین صالح باشم. (?)
با توجه به حساسیت رهبری عزیز به وضعیت فرزندانش و توجه ایشان به حق مداری و عدالت، خوب است که سایر مسوولین کشور نسبت به امورات آقازاده هایشان نیز توجه داشته باشند و آنها را از قرار گرفتن در لغزشگاهها بر حذر دارند وبه مسوولین قضایی دستور دهند که مانند سایرین با آنها برخورد شود.انشاالله
?_حجت الاسلام نیازی، رئیس (وقت) سازمان بازرسی کل کشور.
?_سخنرانی در مراسم بیعت ائمه جمعه سراسر کشور به اتفاق رئیس مجلس خبرگان، 12/04/1368
نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]