قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا*الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا

بگو:آیا (می خواهید)شما را از زیانکارترین مردم آگاه سازم؟ آنها کسانی هستند که کوشش آنها در زندگی دنیا تباه شد و می پنداشتند که نیکوکاری می کنند. 

(سوره کهف آیه صدوسه و صدوچهار)              

تصمیم داشتم خیلی زودتر از این در مورد مسائل مختلف خطاب به محسن رضایی مطالبی را بنویسم اما فرصت نشد تا نامه کذایی ایشان را در رسانه ها دیدم و خواندم.

قبل از نوشتن این مطلب به این موضوع فکر کردم که در کتاب های اخلاقی و عرفانی خوانده بودم که لغزش و سقوط انسان ها چه دلایلی می تواند داشته باشد و انسان تا در این دنیا هست به هیچ وجه مصونیت کامل از لغزش ها پیدا نمی کند و در هر موقعیت و مقامی که باشد شیطان هم متناسب با وضع او نقشه می کشد و وسوسه می کند و چون به عزت خداوند سوگند یاد کرده که بندگان خدا را گمراه کند لذا دست بردار نیست تا آنها را با سر به زمین بکوبد.

 اما در اینجا قصد ندارم موعظه کنم که خودم بیش از همه نیاز به موعظه دارم بلکه فقط می خواهم از زبان دوستان بسیجی ام که زمانی به عشق دفاع از دین و اطاعت از فرمان حضرت امام (ره) به جبهه ها می رفتند بنویسم که آنها هم بعد از خواندن نامه کذایی محسن رضایی با من هم عقیده اند که در زمان جنگ هم بسیاری از دوستان بسیجی وقتی رفتار محسن رضایی را با شهید صیاد شیرازی مقایسه می کردند بیشترین تفاوت این دو را در دو چیز می دانستند : تکبر و تواضع

جالب است که اثبات این موضوع خیلی دلیل و شاهد نمی خواهد و اکثر دوستان بسیجی و حتی مردمی که دورا دور تصویر و مصاحبه های این دو نفر را می دیدند شاهد تکبر محسن رضایی و تواضع صیاد شیرازی بودند و البته صیاد شیرازی با رسیدن به مقام شهادت و متنعم شدن به ضیافت الهی و عند ربهم یرزقون ، این مسئله را در مورد خودش ثابت کرد که خداوند خریدار چه جان هایی است و در بارگاه الهی بی جهت به کسی چیزی نمی دهند و به تعبیر شهید مظلوم بهشتی :

« بهشت را به بها می دهند نه به بهانه »

از آنجایی که دلسوزان نظام تذکرات فراوانی به محسن رضایی داده اند لذا در اینجا فقط به چند نکته از باب تذکر می نویسم که « و ذکر فان الذکری تنفع المؤمنین  »

اولا توجه به مسئله ریزش ها ورویش ها در طول تاریخ اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی ایران بسیار عبرت آموز می باشد و برای درس گرفتن از این عبرت ها ، هر انسانی نیاز جدی به خلوت با خدای خود دارد و کمک خواستن از خداوند برای هدایت قلب و عاقبت به خیر شدن که سفارش موکد دینی می باشد ، برای همه لازم است.

دوما توجه داشتن به شعور سیاسی مردم ایران که به اعتراف اکثر محققین ، ایرانی ها نسبت به بیشتر مردم دنیا باهوش ترهستند و شاید بتوان برای تأیید این مطلب به آن حدیث معروف نبوی هم استناد کرد که پیامبر اسلام فرمودند اگر علم در ستاره ثریا قرار داشته باشد گروهی از اهل فارس به آن دست پیدا می کنند.

سوما شما با این نامه ایی که نوشته اید و فکر کرده اید با این همه جنایت هایی که موسوی و کروبی و خاتمی با حمایت خاندان هاشمی انجام داده اند به همین سادگی قابل جبران است و این همه خسارت های مادی و علاوه بر آن آبروریزی در سطح بین المللی را می توان نادیده گرفت؟! در واقع چنین انتظاری خودش ظلم دیگری به این ملت است که اگر یک جرم بسیار کوچکتر از این را یک شخصی که به جایی وصل نیست انجام می داد از حیز انتفاع ساقط می شد اما با تفکر شما باید این اشخاص از مجازات مصون باشند و این صددرصد خلاف عدالت و وجدان پاک است.

چهارما شما بهتر است بدانید که مردم سهم شما را در ایجاد این غائله ها فراموش نکرده اند و آن هنگامی که به دنبال اثبات تعداد آراء خودت راه افتاده بودی و با پیگیری علنی آن ، همگام با سران فتنه به شبهه ی تقلب دامن می زدید در حالی که خوب می دانستید به تعبیر ابطحی تخلفات انتخاباتی در زمان خاتمی با عدد و رقم بیشتری اتفاق افتاد اما خاتمی با استدلال به اینکه تا زمانی که این تخلفات سرنوشت انتخابات را عوض نکند و موجب جابجایی نشود نباید اسم آن را تقلب گذاشت و فقط باید گفت تخلف انتخاباتی صورت گرفته که تاحدودی در هر انتخاباتی در سراسر دنیا اتفاق می افتد ، بنابراین به نظر می رسد شما با نوشتن این نامه هم می خواهید سوابق خودتان را سفید کنید و هم منافع خودتان را برای مراحل بعدی تضمین کنید .

پنجما  شما با دفاع دو پهلو از این  " جنبش مردان محجبه "  نه تنها از چشم ملت ایران افتادید بلکه از شماتت های منافقین هم بی بهره نماندید ، حتما سخنان مخالفین خودتان را در سایت گویا نیوز خوانده اید از جمله اظهارات سعید قاسمی نژاد عضو متواری گروهک ادوار تحکیم ، ایشان نوشته اند : « بیانیه موسوی آن قدر اغواگر است که می تواند افرادی را تحریک کند ، بیش از هر کس آن نیمه مرد ناتمام طعمه را می گیرد و به رهبری نامه می نویسد .» می بینید که نه تنها خودی ها از نامه شما رنجیدند و به خاطر عملکردهای ضد اصولگرایانه اتان ، شما را در لیست ریزش ها به حساب می آورند بلکه در صف مخالفین نظام هم ، برایتان تره هم خورد نمی کنند ، شاید حالا متوجه شده باشید که چرا در هر دوره به اندازه کروبی رأی می آورید.