روز جمعه با فاصله اندکی از بیانیه میرحسین موسوی، نامه ای سرگشاده از سوی محسن رضایی خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر شد. بیانیه منتشره به جهات متعددی به ادبیات هاشمی رفسنجانی در آخرین خطبه شبیه بود، نامه غیرالصاقی نیز یادآور نامه بدون سلام و تحیت هاشمی قبل از انتخابات به مقام معظم رهبری بود. سرعت عمل جنبش بیدار دانشجویی در عکس العمل دقیق و هوشمندانه به این بازی سیاسی رسانه ای به گونه ای بود که نطفه فتنه جدید، منعقد نشد. اما تذکار احتمالی مشئوم و کشنده به نام «جام زهر» هر انسان بصیر و زمان شناسی را بر آن می دارد که با شناخت شرایط و زمینه های تحمیل قطع نامه 598 و پایان جنگ تحمیلی به امام خمینی را به دقت شناسایی کند. عبرت آموزی در تاریخ و هوشمندی در جلوگیری از تکرار وقایع ناگوار یک اصلی است که به فرمایش امام در سال 65: آن حکمیت تحمیلی که بر امیرالمومنین سلام الله علیه و آن صلح تحمیلی که بر حسن بن علی صلوات الله علیه رفت، ما را بر این می دارد، که راه آن دو بزرگوار را نرویم!
طبیعی هر انسان منصف و آزاده ای می داند تحمیل امر ناخواسته بر امام معصوم علیه السلام به نوعی ظلم پنهان است که نباید آن را کمتر از مظالم آشکار شمرد. ما اکثر العبر و اقل الاعتبار!
نظام سیاسی و حکومتی اسلام بر دو رکن اقامه می شود. یکی حضور حجت خدا و یا نائب او که از آدم ابوالبشر الی قیام یوم الدین حاضر خواهد بود. دیگری وجود مردمانی است که این حضور را اقامه کنند. امیرالمومنین در روزهای بیعت مردم با ایشان می فرماید: اگر حضور حاضرین و وجود ناصرین نبود و نبود آن که خداوند از علما پیمان گرفته است تا بر سیری شکم بارگان و گرسنگی پوست براستخوان چسبیدگان صبر نکنند، مهار شتر خلافت را به گردنش می انداختم و الخ!
حضور مردمان هم به عنوان زمینه سازان اهمیت دارد هم این که رضایت مردمان بر این امیر نیز خود شرط حکومت عادلانه ائمه عدل است.
همان طور که ناگفته پیداست امام برحق همیشه آماده اقامه عدل و قسط در زمین است و این کمبود یاران است که علت تامه قیام است. مردم باید با درک اهمیت وجود امام و التزام عملی و نظری در پیروی از رهبر جامعه حاضر و مهیا باشند. تاریخ پنج معصوم اول به خوبی نشان می دهد، اصحاب و یاران چه نقش مهمی را اجرایی شدن دستورات و منویات ولی الله الاعظم در هر دوره ای داشته اند. زمانی که بدریون پا جای پای رسول الله آماده ورود به دریاها شدند، سیصد و سیزده نفر بر لشکر چندهزار نفره پیروز شد. اما آن جایی که غنایم چشم ها را خیره کرد، اصحاب خاص را باید در کوه ها در حال فرار جستجو می کردی. تاریخ صدراسلام بر آگاهان مکشوف و مشهود است که حضرت علی علیه السلام ابتدا نتوانست لشکر چندانی در جنگ با اهل جمل جمع کند و در جنگ صفین نیز ابتدا با توصیه های مشفقان در ضرورت مماشات با معاویه مواجه شد. حضور مردم به صورت فرد فرد در جوامع فراشهری همیشه امری تخیلی بوده است. مضافا آن که مردم برای حضور در سیاست و اداره چندان رغبتی ندارند و این جمعی از خود مردم هستند که به عنوان نخبگان و خواص نقش واسط را بین مردم و رهبر بازی می کنند.
عدم درک خواص از ماهیت جنگ ایران و عراق در ابتدای جنگ تحمیلی خسارات گسترده و جبران ناپذیری را از سوی فرمانده کل قوا بنی صدر بر بدنه انقلاب و انقلابیون وارد کرد. شهادت دانشجویان خط امام در هویزه نمونه ای است از این صدمات. فرمانده جنگ در سالهای آغازین فردی است که این نزاع بین دو کشور را در جنگی منطقه ای و مرزی قلمداد می کند. جنگی که در آن تمام کفر علیه تمام اسلام بسیج شده است. اختلاف در سطح استراتژیک با امام جامعه، مردم و بسیج و سپاه را در انجام و اقدام عاجل و نافع با مشکل مواجه می کند.
در سالهای پایانی جنگ این بار روش جنگی و تاکتیک مبارزاتی، جنگ عاشورایی، از دستور کار مسئولین سیاسی و نظامی خارج شده است. جنگ نه به عنوان اولویت اصلی کشور بلکه به عنوان یکی از مسائل کشور در بودجه دهی مجلس و دولت می شود. در صدا و سیما به عنوان یکی از محورهای تبلیغی – هر چند غیرهنرمندانه و غیردقیق- قرار می گیرد. در رتبه دهی اولویت های سیاسی و نزاع های انتخاباتی به کمترین اهمیت خود نائل می شود. دعواهای مدعیان اسلام ناب و جداییشان از اسلام آمریکایی را بسیاری کسان به خاطر دارند و یا می دانند. ممنوعیت ورود روزنامه رسالت به جبهه ها از سوی امام در تاریخ درج شده است. چه انشقاق و شکافی در بین رزمندگان ایجاد شد. مردم آماده حضور در صحنه همانند روزهای مرصاد و حمله مجدد عراق بعد از قطع نامه، اما مسئولین سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی عاجز از به میدان عمل آوردن این پتانسیل بالقوه!
امام خمینی از روزهای پایانی سال 66 نهیب و صلای خویش را بر تاختن به دشمن شدیدتر و شدیدتر می کند ولی زمزمه شیطانی صلح و سازش در بین مسئولین به جامعه و خطوط جبهه نفوذ کرده است. مردم حیران و سرگردان به تدریج طی سالها جبهه ها از نیرو خالی شده است. از مردمی که بر اصحاب علوی و نبوی برتری دارند.
نامه های ناتوانی و خستگی نوشته می شود و اینجاست که امام خمینی به یک باره روش دیروز خود را به کناری می نهد و قطع نامه ای را می پذیرد که از زهر برای او بدتر است.
روزی که صلای تقلب زده شد، دندانهای به غیض فشرده را کسی علیه انقلاب ندید و حضرت آقا در دیدار با شعرا شقشقیه ای زد. اشتباه تحلیلی در سطح استراتژیک در درک ماهیت فتنه در هدف گرفتن آبروی نظام اسلامی و مردمسالاری دینی به صورت منتشر و گسترده در اهل قم و اهل تهران دیده شد. دیدار اقشار مختلف جامعه از علمای بلاد تا دانشجویان و اساتید و مردم همگی با تاکید بر گره گشایی و نشان دادن عمق فتنه به جلو رفت اما زمانی مسئولین هوشیار شدند که هتاکان و فتنه گران به اسلام و قرآن نیز رحم نکردند و موجبات خوشحالی وهابیت و صهیونیزم و بهاییت را در ام القرآی جهان اسلام پدید آوردند. امیدواریم امروز که روز عمل است مسئولین جمهوری اسلامی در سطح تاکتیکی و عملیاتی خسته نشوند و یا سراغ راهکارهای دیگری غیر از آن چه رهبرمعظم و حکیم انقلاب بیان کرده اند نروند! هر چند سست عنصری برخی خواص در میانه راه لکه ننگ عملکرد مسئولین شد ولی به گمانی هنوز راه توبه و جبران مافات باقی است. حماسه نهم دی ماه ایرانیان نباید باعث خوشحالی و سرمستی بیش از حد شود تا جایی که بی عملی و بی بصیرتی خواص خدای ناکرده دوباره ناخواسته ای را به امام جامعه تحمیل کند
نوشته شده توسط :تاملات::نظرات دیگران [ نظر]