هوالمحبوب

دختر انقلابی و فهیمم از وبلاگ ارزشمند و بسیار عالی سدید مطلب بسیار قابل تاملی را نوشتند که بهتر دیدم جهت بسط و گسترش آن اقدام کنم وجود جوانانی چنین فهیم و با بصیرت سرمایه انقلاب و موجب ناامیدی دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند. در مطلب قبلی هم نوشتم برنامه رو به فردای شبکه سه که توسط مجری توانمند و ارزشی جناب دکتر یامین پور اجرا می شود موجب شناخت بیشتر و آگاهی مردم ما نسبت به عوامل فتنه که در لایه های حکومت وجود دارند خواهد شد نمونه آن افرادی چون مطهریها و  جواد اطاعت و کباکبیان و دیگران است بنده مجددا از سیما بابت ادامه این برنامه تشکر می کنم و از دوستان وبلاگ نویس و ارزشیم می خواهم حتما با دیدن این برنامه منحرفین از اصول و ارزشهای انقلاب را نقد کرده و از انقلابشان حمایت کنند.

طرح نخ نما شده ی آشتی ملی

مجادله و بگومگو یکی از پیامدهای فتنه است. چنانکه در بحبوحه جنگ جمل حارث بن حوت (عضو بعدی فرقه خوارج) گریبان امیر مؤمنان علی علیه السلام را میگیرد و با لحنی انکاری و اعتراضی میپرسد چرا باید با مسلمانانی که مثل ما نماز می خوانند و دیروز با ما در یک جبهه بوده اند بجنگیم؟ یا در بحبوحه جنگ تحمیلی صفین، جماعتی فریب خورده به جای اینکه نیزه و شمشیر را حواله آغازکنندگان جنگ کنند، تیزی سلاح و تندی زبان خویش را جانب امام میگیرند که چرا به مذاکره و حکمیت و مصالحه تن نمی دهی تا غائله بخوابد؟ فتنه چنان فضا را غبار آلود می کند که یکی از آن ساده دلان خیرخواه، از خود نمی پرسد چه کسانی سر به شورش گذاشتند و جنگ جمل یا صفین را تدارک کردند؟ خوارجی که نطفه حیرت در جانشان از جنگ جمل بسته شد و در صفین به پدیداری شورش در جبهه خودی منجر شد، آن قدر مروت نداشتند که به مقتدای خویش بگویند حق با تو بود و ما خطا کردیم و اکنون پشیمانیم. گفتند یاعلی همه با هم خطا کردیم و تو نیز باید توبه کنی که به حکمیت تن دادی! عاقبت نیز بر مولا شمشیر کشیدند و امام مجبور شد «چشم فتنه» را درآورد در حالی که نیک می دانست این جماعت آلت فعل فتنه گرانند.

 چه می شد کرد با جماعتی یاغی و شورشی که به هیچ صراطی مستقیم نشدند، به جای عذر تقصیر سر به لجاجت و عناد گذاشتند، با بریدن از معیار حق (ولایت) تن به اجتهادهای بدعت آلود دادند . امام قبل از همه این حوادث تلخ به حارث بن حوت فرمود: «تو کوته بینانه نگریستی نه عمیق و ژرف اندیشانه. تو حق را نشناخته ای تا بدانی یاران آن چه کسانی هستند و باطل را نشناخته ای تا بفهمی اصحاب آن کدام گروهند.» همه مسئله این بود که راه کج کردگان امتیازطلب همچنان نقاب حق بر چهره داشتند و جماعت را به اشتباه می انداختند حال آن که عملشان عین امتیازخواهی، جاه طلبی، یاغی گری و فساد فی الارض بود. وقتی برخی صحابی پیامبر(ص) این بدعت را نهادند، منافقین کافری چون پسر ابوسفیان هم که به مرحمت رسول خدا(ص) از مرگ رسته بودند جسارت پیدا کردند از «معبر» گشوده شده به واسطه صحابی رجعت طلب شبیخون بزنند.

فتنه ای که 7 ماه پیش به بهانه انتخابات رخ نمود، اسباب بگومگو و مجادله های فراوان شد. لایه های عمیق فتنه را ندیدن، اسباب بدفهمی های فراوان شد . و مجادله های بسیار رخ داد.

 حالی که خوشبختانه  امروز سیمای واقعی و بدون نقاب جریان فتنه و فریب عیان گشته  است و مردم فهیم و بصیر ایران اسلامی با حضور چند ده میلیونی در راهپیمایی بزرگ 9 دی بار دیگر وفاداری خود به نظام، اسلام، ولایت فقیه و قانون اساسی را به نمایش گذاشتند و خواستار برخورد قاطعانه با اغتشاشگران و آشوبگران- چه مباشران و عوامل میدانی و چه مسببان و طراحان اصلی- شدند و به تعبیر مقام معظم رهبری «حجت را بر مسئولین تمام کردند» اما متاسفانه  کماکان جماعتی هستند که مأموریت دارند -خواسته یا ناخواسته- به تطهیرسازی سران اصلی فتنه بپردازند. و از طرح نخ نما شده «آشتی ملی» برنگشته اند و به اصطلاح راهکار اصلی برون رفت از وقایع و حوادث پس از انتخابات- بخوانید فتنه طرح ریزی و برنامه ریزی شده- را سازش سیاسی می دانند! و باز هم همه ی وقایع اخیر را ناشی ازیک اختلاف ساده سیاسی تلقی می کنند.

در طول ماه‌های گذشته و بخصوص هفته‌های اخیر و بویژه روزهای پس از وقوع آشوب روز عاشورا و راهپیمایی عظیم چهارشنبه - 13 محرم- این عده‌ با ادبیات خاص که توامان از نگرانی و دلسوزی آنان را حکایت می‌کرد یا چنین وانمود می‌شد، از نظام می‌خواستند که در مواجهه با سران فتنه کوتاه بیاید و آغوش خود را به روی آنان باز کند. این دعوت در حالی بود که هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه سران فتنه پشیمان شده و یا حتی راه خود را از جریان خارجی اغتشاش جدا کرده‌اند،وجود نداشته و ندارد. بعضی از این افراد در نامه سرگشاده خطاب به رهبر معظم انقلاب با صراحت نظام را به کنار آمدن با جریان فتنه دعوت کردند؛ اما رویه‌ای که در نهایت رهبر معظم انقلاب روی آن تاکید کردند "مرّ قانون " بود یعنی رهبر معظم "حکمیّت سیاسی " و "عفو و اغماض " را رد کرده و بر اجرای قانون پای فشردند.البته این به معنای اتخاذ رویه‌ای جدید نیست. رهبر معظم در همان هفته‌ اول پس از انتخابات - خطبه‌های جمعه 29 خرداد - روی اجرای قانون تاکید کردند و چند روز پس از آن هم فرمودند: "قانون‌گریزی آغاز دیکتاتوری است " و "ما یک قدم هم از قانون عقب نمی‌نشینیم ". اما از یک منظر دیگر رهبر معظم عفو و اغماض را مربوط به جرائم شخصی و افراد فرو دست می‌دانند که عفو را مقدمه‌ای برای اصلاح خود می‌دانند و در عمل نیز اینطور است؛ اما عفو برای متنفذین و گردن کلفت‌هایی که در عین اضرار به امنیت و منافع ملی، پشیمان نیستند و حتی اگر اظهار پشیمانی هم بکنند، واقعی نخواهد بود،‌ ماجرای دیگری است، باید توجه داشت که حضرت آیت الله خامنه‌ای- دامت برکاته - در برابر اصرار بعضی از خواص که به جای حل مشکل سعی در پوشاندن آن دارند، روی مرّ قانون تاکیددارند.

امروز هر وجدان منصفی می تواند شهادت دهد که حرمت شکنی علنی علیه ساحت امام حسین(ع) در روز عاشورا، جسارت به امام خمینی در روز 16 آذر، حذف اسلام از جمهوری اسلامی و سر دادن شعار به طرفداری از آمریکا و رژیم صهیونیستی در روز قدس و 13 آبان، دیگر ربطی به انتخابات و تخلف و تقلب ادعایی نداشته و هر کدام  از افرادی که به نوعی از آشتی ملی دم میزنند به فتنه گران و سران آنها میدان داده و  همچنان هیزم در آتش فتنه می افکنند، ضمن اینکه باید از این افراد پرسید چرا راهکار شما  با مختصات تئوری پردازی برای «قبض و بسط آمریکایی شریعت» (عضو حلقه ششم و مقیم آمریکا) یکی است؟! آنها هم در مصاحبه ای با روز نامه ی کریستین ساینس مانیتور در آمریکا اعلام کردند :« حکومت راهی جز مذاکره با جنبش سبز ندارد...»

به تعبیر امیرمؤمنان(ع) که درباره سرکشان جمل فرمود «اول کاری که برای عدالت باید بکنند این است که علیه خویش حکم کنند». راه را به بیراهه رفته اند و باید به راه- قانون، اسلام، انقلاب و ولایت- بازگردند. «بیراهه» نمی تواند موضوع مذاکره و چانه زنی باشد. «بدعت» نمی توان نهاد بر سر راه قانون. دور زدن قانون و حقوق عمومی ممنوع است. حقوق عمومی مایملک اشخاص نیست که حاکمیت بتواند سر آن مذاکره کند. اساساً چنین مذاکره بدعت آلودی حد یقفی هم خواهد داشت؟!و آیا می شود به ذبح ارزش های بنیادین انقلاب تن داد و فقط درباره چند و چون این ذبح مذاکره کرد؟! محل نزاع اصلی اینجاست؛ ذبح و دفن ارزش های انقلاب اسلامی و تدفین جمهوریت و اسلامیت. و این یعنی جان یک ملت.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی