آخرین شعلههای آتش بازی کودکانه عدهای فرصت طلب، با حضور پر تلالو ملت
بصیر ایران، در 22 بهمن فروکش کرد اما بلافاصله پس از آن آتشی در میان فتنهگران
برخاست که به دنبال یافت مقصر اصلی شکست خویش بودند.
گروهی علت شکست خویش را در نظریه «اسب تروا» دنبال میکردند و عدهای در
متوهم بودن نظریه پردازان سبزها که گمان کرده بودند 22 بهمن کار نظام تمام است و
... مرحله دعوا بر سر علل شکست اما زود به سرآمد و گویا خط جدید به فتنهگران داده
شد. همه کسانی که تا دیروز بر سر علت شکست دعوا مینمودند، به یکباره منکر شکست
شدند و ادعا کردند مردم حاضر در صحنه همگی در لبیک به آنها به راهپیمایی آمده
بودند!
این مرحله آغازی شد برای دادن روحیه کاذب به جماعت معدود باقیمانده در
اردوگاه فتنه گران. پس از آن بود که سبزها به دنبال یافتن مسیرهایی برای احیای خویش
بودند. یکبار همسر کروبی نامه نوشت و ادعاهای سابق کروبی را درباره پسر خود تکرار
کرد. بار دیگر با نشان دادن اتوبوسهای شرکت واحد در اطراف مسیر راهپیمایی ادعا
کردند راهپیمایان از شهرستانها آمدهاند و ... این ادعاها نیز موثر نیفتاد. ملاقات
کروبی و موسوی، بیانیه های تند و ملایم و ... نیز بیتاثیر بود. حتی بار دیگر
بیبیسی به صحنه آمد و سعی به پخش فیلمهایی کرد که افکار عمومی را تحریک کند،
فیلمی از حوادث کوی دانشگاه را پخش کرد و ... که هیچیک موثر نیفتاد. عدهای آشوبگر
که تعلق خاطر ویژهای به گروهک منافقین دارد، این بار وعده آشوب در 14 اسفند را
دادهاند. اما تفوق اطلاعاتی ایران که این روزها در دستگیری ریگی بر همگان آشکار
گشت سبب میشود که مطمئن شویم که این تلاشهای مذبوحانه هرگز نمیتواند فتنه خاموش
شده را احیا کند و آشوبگران هرگز نمیتوانند حتی مسیر گروهک شکستخورده منافقین در
14 اسفند 1359 تا خرداد 1360 را طی نمایند. مهمتر آنکه با هوشیاری مردم احیای این
فتنه بسیار دور از ذهن است.
اما در این میان یک نکته مهم دیگر نیز مورد توجه است. رهبر معظم انقلاب
برای مهار فتنهای که پشت سر گذاشتیم، مکرر سلاح بصیرت را توصیه فرمودند. زمانی که
مردم با بصیرت چهره واقعی فتنهگران را شناختند و اهداف اصلی آنها را در روز عاشورا
که براندازی نظام اسلامی و مقابله با شعائر دینی بود را دیدند، از آنها فاصله
گرفتند و حتی کسانی که بنا به برخی ناخشنودیها و گمان بر وجود مطالبات مشترک در صف
معترضان با آشوبطلبان همراه شده بودند، با نشستن غبار فتنه با سلاح بصیرت آنها را
تنها گذاشتند.
اما آنچه انتظار میرود آن است که ریشههای این فتنه را دریابیم. مگر نه
آنکه مولای متقیان و امیر مومنان که رهبری توصیه به بصیرت را از مشی آن بزرگوار
برای مردم بازگو فرمودند، انسان بصیر را چنین تعریف میفرمایند که «انّما البصیر من
سمع ففکّر و نظر فابصر و انتفع بالعبر» جز این نیست که بینا کسى است که بشنود و
اندیشه و تفکر کند، و بنگرد و بینا گردد، و از عبرتها سود برد.[1]
اگر خواص قصد دارند که بر بصیرت آنها صحه گذاشته شود، لاجرم باید طبق
تعریف آن معلم بشریت، با شنیدن، فکر کردن، دیدن و بینا گردیدن و عبرت گرفتن مجهز
گردد. حوادث اخیر زوایای مهمی برای این افعال دارد. به عنوان نمونه باید علت همراهی
بخشی از مردم که به دنبال برخی انتقاداتشان به وضع موجود با کسانی که منافقانه خود
را وفادار به نظام جلوه داده بودند و در قالب اعتراض نقشه شوم خود را دنبال
مینمودند را شنید. باید به گفتههای آنها فکر کرد و از حوادث اخیر عبرت گرفت.
نشنیدن اعتراضاتی که در میان مردم موجود است، تنها راه گشودن برای فرصت طلبان منافق
دیگری است که از این پتانسیل موجود قصد بهرهجویی دارند.
بخشی از این اعتراضات ریشه در اطلاع رسانی ناقص از تلاشهایی که برای
رفع این مطالبات رخ میدهد، دارد. بخشی ممکن است ریشه در نشناختن برخی از مطالبات
مردم به صورت درست و بخشی ریشه در اقدامات نادرست بخشهایی از دستگاههای تقنینی و
اجرایی داشته باشد. باید هوشیارانه و بدور از غرور و خودبزرگبینیها در رفع نواقص
رفتاریمان بکوشیم و این سخن ششماه پیش رهبر حکیم انقلاب را آویزه گوش کنیم که
فرمودند «من الان به شما عرض میکنم، اینها در نهایت شکست میخورند؛ اما
درجهى بیدارى و هوشیارى من و شما میتواند در میزان خسارت و ضررى که
وارد میکنند، تأثیر بگذارد. اگر هوشیار باشیم، نمیتوانند صدمه و ضررى بزنند. اگر
غفلت کنیم، احساساتى بشویم، بىتدبیر عمل کنیم، یا خواب بمانیم و اینجور
عوارض به سراغمان بیاید، ضرر و زیان و هزینه بالا خواهد بود؛ ولو در نهایت موفق
نخواهند شد.»[2]
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]