آیا مسئولین فرهنگی نمی خواهند با مصادیق ابتذال فرهنگی برخورد قاطع داشته باشند ؟
آیا با گذشت زمان ارزش ها به فراموشی سپرده می شود ؟
آیا از تبلیغات یا بهتر بگوییم از هوچی گری یک عده روشن فکر نمای غرب زده می ترسید ؟
آیا مشغله های روزمره ، مسئولین فرهنگی را از وظایف رسیدگی و نظارت بر تولید و محتوای فرهنگی غافل کرده ؟
آیا اصولا برخی خرده پاهای فرهنگی منحرف از نظر مسئولین فرهنگی کم اهمیت می باشند ؟
آیا مسئولین فرهنگی ، کارشناسان مجربی دارند برای بررسی و نظارت بر اماکن فرهنگی و غیر فرهنگی و عملکرد و کارکرد آنها را بر روی فرهنگ جامعه مطالعه می نمایند ؟
آیا اصولا مسئولین فرهنگی اینگونه نظارت ها را جزء وظایف خودشان می دانند یا مانند مهاجرانی قائل به این نظر هستند که ما فقط وزارت فرهنگ داریم و ارشاد اسلامی ربطی به ما ندارد؟
آیا وقت آن نرسیده که مسئولین فرهنگی کشور با نظر خواهی از صاحب نظران متعهد و حضور مستقیم در عرصه های مختلف با معضلات ریز و درشت فرهنگی آشنا شوند و راه علاج آن را هم با جدیت دنبال نمایند قبل از آنکه پیاده نظام فرهنگی دشمن ذهن و دل برخی جوانان و نوجوانان را آلوده کنند ؟ بنابراین
آیا نباید خرید و فروش محصولات فرهنگی اعم از cd و فیلم های ویدئویی و غیره در مکان های شناسنامه دار و با مجوز باشد و فروشنده مسئولیت آنچه می فروشد را بعهده بگیرد و فروش هرگونه محصول فرهنگی بصورت دست فروشی و متفرقه ممنوع باشد؟
مناسب است مسئولین فرهنگی این هشدار مقام معظم رهبری را به یاد داشته باشند که ایشان در یکی از جلسات (مورخ 29/3/85) با مسئولین نظام فرمودند:
«...این «اصول» چه هستند؟ در درجهى اول، ایمان و هویت اسلامى و انقلابى و پایبندى به آن. این، وظایفى را بر عهدهى دولت مىگذارد. نمىشود گفت دولت به ایمان مردم کارى ندارد؛ نه. مدتى این فکر را ترویج کردند؛ اما این غلط است. دولت وظیفهدار است. چطور وزارت بهداشت با داروفروشهاى مصنوعى ناصرخسرو مبارزه مىکند؛ اما وزارت ارشاد با مخدر فروشهاى فرهنگى مبارزه نکند؟! با سمپراکنان فرهنگى مبارزه نکند؟! این، وظیفهى دولت است؛ صدا و سیما یک جور، وزارت ارشاد یک جور و دستگاههاى گوناگون یک جور. وظیفهى مهم این است که ما پایههاى یک ایمان روشنبینانه و استوار را در ذهن نسلهاى جوان و رو به رشد خودمان تقویت کنیم؛ ایمانِ دور ازخرافهگرى و سستاندیشى، ایمانِ روشن بینانه، ایمانِ به دین، ایمانِ به نظام، ایمانِ به مردم، ایمانِ به آینده، ایمانِ به خود، ایمانِ به استقلال کشور و ایمانِ به وحدت ملى و ایمانى که در هیچ بخشى برافروزندهى آتشهاى تعصب فرقهاى نباشد. »
بنابراین کوتاهی مسئولین نظام یا غفلت آنها از این امر مهم به هیچ وجه پذیرفتنی نیست آنهم در زمانی که دشمنان داخلی و خارجی بیشترین سرمایه گذاری را برای ضربه زدن به این ملت ، در زمینه تهاجم فرهنگی کرده اند.
حالا که دشمنان این ملت و همه احزاب داخلی و خارجی اتاق فکر مشترک تشکیل داده اند و راه های مختلف را در جنگ نرم برای ضربه زدن به ملت و کشور ما را بررسی و تجزیه و تحلیل می کنند ، آیا وقت آن نرسیده که مسئولین فرهنگی این راه سخت را به تنهایی طی نکنند و با تشکیل اتاق فکر و فراخوانی نخبگان دلسوز و بسیج افراد و امکانات ، اقدام انقلابی و موثر برای ریشه کنی مفاسد و آفت های فرهنگی بنمایند ؟ تا دیگر شاهد نمونه هایی از این دست نباشیم.
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]