این روزها شکاف در میان اصلاحطلبان به خوبی مشاهده میگردد. تا آنجا که شنیده شده است که یکی از اصلیترین چهرههای آنها در جلسات خصوصی اذعان کرده است که «جنبش سبز» مشمئز کنندهترین لغت در میان عموم مردم است و ضمن بیان اینکه از وضع موجود که حتی نمیتواند بین مردم حاضر شود خسته شده است، تصریح نموده که باید بپذیریم که شکست خوردهایم.
این سخنان در حالی از قول وی نقل شده است که پیشتر نیز او با برخی اقدامات سعی بر تمایز بین چهره خود و عناصر تندروتر در جمع سران فتنه داشته است. اگرچه چنین شکافی موجب خوشحالی کسانی که نگران سرانجام فتنه اخیر بودند، گردیده است؛ اما نباید فراموش کرد که این شکاف میتواند سرآغازی برای بازگشت به نقاب نفاق باشد که نفاق عموما زاییده دوران پس از پیروزی حق بر باطل است. به دیگر سخن تا زمانی که مکنونات قلبی فتنهگران آشکارا گفته میشد و مخالفت با اعتقادات مردم - همچون مخالفت با پیاده شدن برخی دستورات اسلام - رسانهای میگردد، خود سبزها هستند که خود را در برابر افشا میکنند و به تعبیر او، اشمئزاز مردم را بر میانگیزانند؛ اما هرگاه آنچه از این دیدگاههای مطرود مردم را در سینه مخفی نمایند و با شعارهای فریبنده به میدان آیند، نفاق پیشه کنند و اندیشه سکولاریزم خود را با ادعای پیروی از امام راحل مخفی نمایند، نبرد نرم وارد عرصههای پیچیدهتری خواهد گردید.
در این میان یک نقطه امید باقی است. عرصه انتخابات گذشته و حوادث پس از آن، میدانی بود که بسیاری به صریحترین شیوهها حمایت خود را از حق یا باطل اعلام کردند. اگرچه برخی بعد از این بیان صریح دوباره دوپهلوگویی را پیشه کردند، اما سخنان صریحشان در حافظه تاریخ باقی است. اگر تا قبل از این حوادث کسى میخواست با استدلال به مردم اثبات کند که دشمن در کمین است، بعد از این حوادث مردم به چشم خودشان دیدند که دشمن در کمین است. اینک باید کسانی که سواره نظام یا پیاده نظام این نبرد نرم بودند را شناخت و مراقب نیرنگهایشان برای بازگشت به حاکمیت بود.
یادمان نرود که رهبر حکیم انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری، متذکر شدند که "افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می کنند عملاً خود را از این کشتی نجات خارج می کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند که از دست داده اند."
اگرچه برخی از فتنهگران همچنان بر طبل مخالفت با نظام میکوبند، اما فرماندهان اصلی نبرد نرم، پس از شکست فتنهگریشان بار دیگر به سراغ راهکارهای قانونی خواهند آمد و سعی بر ورود به حاکمیت از دریچه انتخابات را خواهند داشت و منافقانه سخن از حاکمیت قانون سرخواهند داد.
آنچنان که شنیده میشود «پیروزی از نقطه شکست» یکی از استراتژیهای جدید این بخش از اصلاحطلبان است. آنها نقطه آغاز شکست خود را نه در انتخابات 1388، که در دومین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر تهران میجویند. روزی که اصلاحطلبان مغرور از حاکمیت، به دنبال وزنکشی سیاسی بودند و اصولگرایان مورد اعتماد مردم قرار گرفتند. از آن تاریخ بود که اعتماد مردم به اصولگرایان هر روز بیشتر گشت و با آشکار شدن هرچه بیشتر چهره فتنهجویانه اصلاحطلبان در حوادثی همچون تحصن مجلس ششم، گام به گام اصلاحطلبان توسط مردم از عرصه حاکمیت کنار گذاشته شدند. اینک دشمن متمرکز بر بازگرداندن نیروهای خود از مسیر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا است. انتخاباتی که فاقد نظارت شورای نگهبان است و نظارت مجلس بر آن نیز در دورههای گذشته چندان با دقت اعمال نگردید. تاجزاده مسئول برگزاری نخستین انتخابات شوراهای اسلامی با کمک شیطنت اقلیت، به راحتی رد صلاحیت مجلس پنجم از عناصری همچون عبدالله نوری و سعید حجاریان را اعمال نکرد و مجلس ششم نیز حتی عناصر مغرض و معاند را تایید صلاحیت کرد. در دوره سوم نیز با توجه به گسترده بودن عرصه انتخابات شوراها نظارت مطلوبی صورت نگرفت. تا جایی که حتی یکی از اعضای متواری شده یکی از گروهکها تایید صلاحیت شده و به شوراها راه یافت.
اینک اما اوضاع خطیرتر از دورههای پیش است. شاید «تنگه احد» در آینده نبرد نرم، انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال 1389 باشد و مسئولیت خطیر مراقبت از این نقطه حساس، همچنان بر عهده مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر و وزارت کشور به عنوان مجری است. نباید گذاشت کسانی که خود را از نظام اخراج کردند، برای ضربه زدن به نظام با حیلهای جدید به حاکمیت بازگردند و ضروری مینماید که با اصلاح نقص قوانین و انتخاب نیروهای متخصص و متعهد، دقت مضاعفی در برابر راهبرد جدید نظریهپردازان نبرد نرم اتخاذ گردد.
----
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]