آوینی؛ آیه ای در حصر «سوره» ها
1. آیات 31 تا 33 سوره ی مبارکه ی سبأ
ماجرای مجادله ی مستکبرین و مستضعفین گناهکاردر روز رستاخیز را روایت می
کند. جاییکه مستضعفین انحراف و جرم خود را به گردن مستکبرین می اندازند و
در مقابل، گردن کشان از زیر بار این اتهام شانه خالی کرده و با جوابی توجیه
مستضعفین را می شکنند: «أ نحن صددناکم عن الهدی بعد اذ جائکم بل کنتم
مجرمین». مستضعفین گناهکار در پایان این مجادله ی خصومت آمیز حقیقتی را
برملا می کنند که زمینه ی اصلی انحراف ایشان از راه حق و حقیقت است: « و
قال الذین استضعفوا للّذین استکبروا بل مکر اللیل
و النهار اذ تأمروننا أن نکفر بالله و نجعل له انداداً»
(مستضعفین به گردن کشان پاسخ می دهند که «مکر و فریب روزگار» ما را بر آن
داشت که بخدای یکتا کافر شویم و برای او شریک قرار دهیم).
2. «مکر و
فریب روزگار» اغوای تدریجی زمانه است برای کسانیکه در رفت و
آمد مداوم شب و روز حقیقت تاریخ را فراموش می کنند و از اینکه در کجای
تاریخ ایستاده اند نمی پرسند. «روزمرّگی»
همان روز-مرگی است؛ روزگار صورتک خود را برای کسانیکه دربند او می شوند
برنمی دارد. این صورتک ها همان مشهوراتی است که به دروغ در زبان ها و قلم
ها می چرخد و به اصول مقدّس تبدیل می شود. هر کسی را یارای آن نیست که از
حقیقت روزگار بپرسد یا علیه مشهورات دروغین و مکرو فریب روزگار قیام کند.
رمز این رستاخیز علیه لشکر جهل روزگار، «مرگ آگاهی»
است؛ اکسیری که طومار روزمرّگی و روز-مرگی را در هم می پیچد.
3. «سیّد
مرتضی آوینی» از معدود مردان روزگار نه چندان دور ماست که
از بند مشهورات دروغین زمانه رها شد. او با مرگ آگاهی در هم آمیخته است.
اولین رویارویی فکری سیّد با صورتک های دروغین مدرنیته و غرب بود، دقیقاً
همان روزگاری که آرام آرام مشهوراتی چون توسعه، مدرنیزاسیون، پیشرفت، آزادی
اباحی گرایانه، تساهل و تسامح و... بر زبان برخی سیاستمداران و روشنفکران
عجول جاری می شد. انقلاب اسلامی برای سیّد «رستاخیز جان» و
«آغازی بر یک پایان» بود. پایان عصر عسرت و ظلمت زدگی
بشر و آغاز «فردایی دیگر». تفاوت سیّد در فهم حقیقت زمانه
خویش است. طنین کلام او را فراموش نکرده ایم که: «اگر انسان از جایگاه تاریخی خویش غافل شود، چه بسا که
طعمه ی شیطان گردد.» و این خصوصیت سیّد بود که عادت های
سخیف زمانه هیچگاه او را قبرستان نشین نکرد و از انتباه و بیداری او نکاست.
آوینی در جایی گفته بود: «در بهاران همه در انتظار روزی نو هستند و ما در
انتظار روزگاری نو». روزگار نو برای او زمانه ایست که جهان را در آستانه ی
عصر نور، عصر حاکمیت تامّ و تمام دین بر شوون مختلف بشر، قرار می دهد. هر
چند راه رسیدن به این بهشت موعود، صراطی باشد که از متن جهنّم غربزدگی می
گذرد و برای کسیکه آرزوی بهشت دارد چه باک که تازیانه های جهنم را بر تن
خود ببیند. تازیانه هایی که هر روز از قلم و زبان روشنفکران سکولار زمانه ی
ما بر تن انقلاب اسلامی پایین می آمد و سیّد را بر آن می داشت تا آیه ای
نو در «سوره» نازل کند.
4. سیّد را بیشتر از «روایت فتح» اش می
شناسند. «روایت فتح» پنجره ای بود که سیّد از طریق آن ما را با عالم ملکوت
خود سهیم میکرد. «روایت فتح»، آوینی بود به اجمال، امّا آوینی به تفصیل را
باید در قلم آتشین و فهم عمیق اش یافت. مدال افتخار «سیّد شهیدان اهل قلم»
در حقیقت تذکر داهیانه ی رهبر معظم انقلاب بود برای توجه دادن نگاه ها به
مقاله های بصیرت افزا و عمیق آوینی. همان مقاله هایی که حتی در پرمدّعاترین
روزنامه های عصر او هم امکان انتشار نیافت ودر حصر «سوره» ها باقی ماند.
هر کدام از مقاله های او گواه تعهّد مستحکمی است که سیّد در حفظ اندیشه ی
انقلاب اسلامی و خط اصیل امام(ره) دارد. هیچ مقاله، کتاب یا اقدام منافقانه
ای نیست که سیّد از کنار آن با سکوت عبور کند. چشمان تیزبین او آینده را
می کاود و قلم اش برای امروز می نویسد: «منافقین
به مراتب از کفّار بدتر اند... نفاق خوره ایست که پیکر امّت را از درون می
خورد... بنیان نفاق را باید از ریشه برانداخت، اگرنه چون ماری که سرکوفت
نشده باشد باردیگر جان خواهد گرفت.»
از سید شهیدان اهل قلم
تا کنون چندین جلد کتاب منتشر شده است. دوستانی که از من درباره کتابهای
ایشان می پرسند غالبا مهمترین آنها را برای مطالعه معرفی می کنم. "توسعه و
مبانی تمدن غرب"، "آغازی بر یک پایان"، "رستاخیز جان"، "فردایی دیگر"و
"حلزون های خانه به دوش" از بهترین کتابهای ایشان است. غالب مقالات این
کتاب ها را چند بار مطالعه کرده ام و هر بار چیز جدیدی آموخته ام. هرچند
برخی مقالات کتاب هایی مثل رستاخیز جان و فردایی دیگر نیاز به مقدمات فلسفی
و فهم عمیق تری از مباحث دینی و حکمی دارد. با این وجود این کتابها بسیار
خواندنی است. برای علاقه مندان حوزه رسانه مجموعه ی "آینه جادو" هم معرکه
است و البته از کتاب "فتح خون"(روایت محرّم) هم در تفسیری بی نظیر از واقعه
عاشورا نباید گذشت.
نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]