سفارش تبلیغ
صبا ویژن







'نه ده' تقدیم شما»
89/2/18 12:51 ص

گرفته ام دستم و دارم
ورقش می زنم. چه خوش دست شده است و چه زیبا چاپ شده تصویر کودکی های من در
کنار بابا اکبر. جلدش قرمز خوش رنگی است که به سرخی می زند. نامش "نه ده"
است و ??? صفحه شرح عاشقی است. آمدم از زنجان به نمایشگاه سر ساعت ولی
برای مذاکره با بچه های ارشاد باید دو ساعتی گپ می زدم. به دو سه جمله
کتاب ایراد دارند و امشب قرار است به من بگویند که اگر دیدم حق با
آنها است چرا اصرار بر باطل و اگر دیدم حق با من است چانه خواهم زد و خیلی
زود "نه ده" را به دست شما هم خواهم رساند. ساعت آخر نمایشگاه آمدم ردیف
?? که مرا یاد قطعه ?? انداخت و شرمنده عزیزانی شدم که آمدند و رفتند و
توفیق نشد زیارت شان. در دو متن آخر این وبلاگ دیدم که به غرور افتاده این
قلم، هر چند حرفش حق باشد. نقد دوستان را خواندم که از غرور بیمم دادند و
حالا می بینم که آینه روی مرا راست بنموده است. خود می شکنم و اعتراف می
کنم گاهی تند می روم اگر چه در دلم هیچ نیست. با ارشاد تا فردا تمام خواهم
کرد ماجرای این چند جمله را و "نه ده" را به دست شما هم خواهم رساند. نمی
دانم اول بار چه کسی مرا "داداش حسین بچه بسیجی ها" خطاب کرد اما چقدر پز
می دهم که شما مرا برادر خود می خوانید. اثبات برادری ام کتاب "نه ده"
است. پس مرا سهیم کنید در ارث دعایتان. راستی که چه خوش دست شده این کتاب.
تقدیم تان باد در تقویم روزگار که این تاخیر شاید تقدیر خدا باشد.
خواهمتان گفت چه روزی. دیرتر نیست از یکی دو روز دیگر. باید کمی آرام و
منظم باشم. از فردا خواهم نوشت ستون روزخند وطن امروز را و نیز در کیهان،
خبر گزاری چیزنا را. دلم تنگ شده برای دل نوشت های طولانی. به زودی یک
صفحه تمام با شما حرف خواهم زد از سوم خرداد و خرمشهر که خدا آزادش
کرد. خدایا! آزادم کن از هوای نفس که بد قفسی است و برگردان بالهایم را که
دنیا وبال گردنم شده و گرفته از من رخصت پرواز را. من باید برگردم روی
ریل تکلیف تا تریلی ?? چرخ نتیجه، له نکند استخوان وظیفه ام را.
    ***

الان با دوستان خوبم در ارشاد مذاکره تلفنی داشتیم و
مشکل کتاب به لطف همه این عزیزان حل شد. فردا عصر به احتمال فراوان کتاب
"نه ده" را می توانید از غرفه مرکز اسناد تهیه کنید. با سپاس از دوستان
خوبم در مرکز اسناد و شخص روح الله حسینیان و نیز جوان پای کار این مجموعه
برادر خوبم مهدی رمضانی که با همت مضاعف خود کتاب را فردا به دست شما می
رساند. نیز ممنونم از برادرانم در ارشاد که حتی مشغله نمایشگاه نیز مانع
تلاش ایشان برای اعطای مجوز کتاب نشد. دوستان بسیاری دوندگی کردند و بی
خوابی کشیدند که از همه شان صمیمانه سپاس گزارم. همچنین از کارگردان متعهد
سینمای کشورمان آقای ابوالقاسم طالبی ممنونم که اول بار ایشان انتشارات
مرکز اسناد را برای چاپ کتاب به من پیشنهاد کرد و امروز نیز به نمایشگاه
آمد و در باز کردن این گره به همه ما کمک کرد.




  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی