تئاتر دانشگاهی به کدام سو؟؟؟!
جشنواره تئاتر دانشگاهی، سیزدهمین دوره برگزاری خودش را نیز پشت سر گذاشت. اما در این جشنواره اتفاقاتی رخ داد که می تواند هشداری برای آینده تئاتر کشورمان باشد. به هر حال بخش اعظم هنرمندان هنرهای نمایشی ما از همین جریان برخواهند خاست . جریان تئاتر دانشگاهی ما که در جشنواره مذکور خود نمایی کرد، اگر با همین منوال بخواهد رشد و نمو پیدا کند ، افق چندان روشنی برای آن قابل تصور نیست.
تئاتر را هنر اندیشه و تفکر می دانند. هنرمند تئاتر کسی است که انتزاعی ترین ایده ها را در قالب فرم و ساختاری خاص به منصه ظهور می رساند. هم از این رو وقتی از تئاتر دانشگاهی یاد می کنیم ، خود به خود آثاری به ذهن متبادر می شود که دارای نوگرایی ، تعمق ، فرهیختگی و جسارت طرح مسائل هستند. اما واقعیت جشنواره تئاتر دانشگاهی ما برخلاف این تصور است. چرا که در جشنواره تئاتر دانشگاهی ، به خصوص در دو دوره اخیرش شاهد اجرای سطحی ترین ، بی مایه ترین و نازل ترین آثار بوده ایم. به جز برخی از استثناها ، نمایش های این جشنواره فاقد کمترین خلاقیت و بداعت بودند و بیشتر با تقلید و باسمه گری روی صحنه رفتند.
یکی از خطراتی که تئاتر ما و به طور کلی آثار هنری را تهدید می کند، گرایش به ابتذال ، به جای طرح اندیشه است. جایی که آلودگی و لودگی غلبه کند، فقط علف هرز پوچی و اهانت می روید و راه برای روییدن گل اندیشه پاک بسته می شود. این مسئله ، تئاتر را بیشتر تهدید می کند. تئاتر که هنری زنده و اندیشه ساز است و مخاطب آن عمدتاً فرهیختگان و فلاسفه بوده اند ، اگر دچار ابتذال گرایی و سطحی نمایی شود ، از هویت و ماهیت و رسالت اصلی خودش فاصله می گیرد و تبدیل به افیونی برای سرگرم شدن پوچ و بی محتوا می شود.
این حکایت غالب نمایش های اجرا شده در سیزدهمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی است. به نظر می رسد ، سازندگان این مجموعه حرکت ها - که به نام تئاتر به خورد مخاطب داده شدند- چون توان اندیشه سازی را نداشته و یا اصلاً اندیشه ای برای ارائه نداشته اند ، رو به عرضه حرکاتی شرم آور آوردند؛ حرکاتی که نه فقط از نظر شرع و اخلاق مورد نظر جامعه ما مردود هستند که اساساً در حیطه انسانیت نمی گنجند و بیشتر حیوانی می نمایند.
متأسفانه جشنواره تئاتر دانشگاهی - هم در دوازدهمین دوره و هم در سیزدهمین دوره اش- محلی برای خودنمایی آثاری بود که از نظر فرم و محتوا چندان قابل بحث نیستند و حتی ساده ترین اصول هنری و تئاتری در آن ها رعایت نشد و به جای آن دیالوگ ها و حرکات و سکناتی اجرا شد که از شدت وقاحت نمی توان آن ها را توصیف کرد.
البته این مسئله فقط به این جشنواره و عمده نمایش های آن محدود نمی شود ، بلکه مشکل کل تئاتر و به طور عام تر معضل جامعه روشنفکری ماست که ضعف تفکر را با تظاهر به آوانگاردیسم و متفاوت نمایی جبران می کنند. درست مثل افرادی که از شدت احساس حقارت و ضعف نفسانی ، آرایش و شکل و شمایل ظاهری نابهنجاری از خود به نمایش در می آورند تا به این وسیله جلب توجه کنند. عمق فاجعه آنجاست که این جریان به اصطلاح فرهنگی که آبشخور خود را منابع غربی می داند و بدون درک درست و عمیق از مکاتب بیگانه ، کورکورانه تقلید می کند ، برای آوانگارد بازی، روی به هرزه نمایی و بیان بی محابای مسائل جنسی می آورد. نمونه اش در این جشنواره، نمایشی به نام «سه چرخه» بود که معلوم نیست با چه مجوزی ، هر آنچه در تضاد با اخلاق انسانی است را زیر پا گذاشت.
چرا باید اشتباهات تکرار شود؟ چرا در شرایطی که دوره گذشته این جشنواره باعث آبروریزی و سرافکندگی شد ، از تکرار آن تجربه تلخ جلوگیری به عمل نیامد؟ آیا مسئولان جشنواره تئاتر دانشگاهی می خواهند راه را برای استمرار سقوط هنر تئاتر در ایرن باز بگذارند؟
ادامه و متن کامل این مطلب + گزارش تصویری مرتبط
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]