احمدی نژاد ، معمای بزرگ!

از مرید مشایی تا منجی انقلاب؟!

یک نفوذی از انجمن حجتیه یا شعیب بن صالح؟!

فضای سیاسی ایران و جهان ، نزدیک به 5 سال است که از وجود شخصیتی بسیار قدرتمند متاثر است ، ایجاد اتحادی بسیار قوی و محبتی شگفت  در توده های مردمی که تنها در مورد شخصیتهای الهی می توان یافت ، احمدی نژاد  را به معمایی پیچیده تبدیل کرده است ، در جبهه خارجی ، دوست و دشمن ، مواضع ، بیانات و شجاعت وی در به چالش کشیدن استکبار و صهیونیسم را بی نظیر می دانند. تمجید  مکرر مقام عظمای ولایت از سیاست خارجی شجاعانه و فعال دولت مکتبی یادآور تعبیر دشمنان و دوستان از موج  ظهور احمدی نژاد است ، « موج دوم انقلاب خمینی »

با این حال عملکرد 2 ساله گذشته احمدی نژاد  تردیدهایی جدی در مورد وی حتی در میان طرفداران سابقش مطرح کرده و به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) باعث سرخوردگی آنان گردیده است. ما در این مجال کوتاه سعی داریم با مرور خلاصه چگونگی ظهور احمدی نژاد ، دیدگاههای مطرح شده در مورد شخصیت و عملکرد وی و در نهایت پاسخ به برخی شبهات موجود ، به این بحث مهم بپردازیم.

ظهور یه منجی در لحظاتی سخت

در دوم خرداد 76 موج فتنه برمی خیزد و با قدرت به پیش می رود.

(لحظات سخت انقلاب ، آتش فتنه در پایتخت ایران اسلامی)

تیرماه ?? است و تهران ، در آتش آشوبی سخت ، می سوزد ، مدتی بعد در اوج قدرت و فشار منافقین، رهبری عزیز ، با سخنانی آتشین دشمنان داخلی و خارجی را تهدید به قیام عاشورایی می کند.

(تهدید به قیام عاشورایی از سوی مقام معظم رهبری(مدظله) در پی پیشروی قدم به قدم و فتنه انگیزی جریان نفاق)

سال 80 است ، منافقین با طرح لوایحی در مجلس و دولت قصد دارند تا آرزوی فتح قدم به قدم ارکان قدرت و تسخیر کامل انقلاب را محقق سازند ، رهبری عزیز با اقتدار وارد می شود و ضمن تهدیدی آشکار،  می فرماید : اگر مسئولین بخواهند انقلاب را از مسیر خود  منحرف کنند ، من مردم را وارد صحنه خواهم کرد ، دشمن جدی بودن تهدید را خوب می فهمد!

سال 82 در حالی که بسیاری از مسئولین انقلاب از لشگرکشی استکبار به منطقه و تکمیل حلقه محاصره ایران ، وحشت کرده اند ، دشمن داخلی با جسارت تمام با تعارف جام زهر به ولایت ، خواستار تسلیم در برابر آمریکا می گردد و رهبری عزیز همچنان مظلومانه و البته با اقتدار، سکوت می کند.   

اما عقب نشینی های نظام در مقابل استکبار مخصوصا در قضیه هسته ای همچنان ادامه دارد تا اینکه ....

ظهور در نقطه عطف

تا اینکه اتفاقی بزرگ و مبارک در نقطه عطف انتخابات 84 رخ می دهد ، مردی گمنام با ادبیات اسلام انقلابی و با دستانی خالی  و توکلی شگفت ، ظاهر می شود و در حالی که در میان دلسوزان انقلاب اختلاف و پراکندگی وجود دارد ، به طور خارق العاده ای  از توده های مستضعف و متدین دلبری کرده و آنها را با  محبتی عجیب متحد می سازد و در کمال ناباوری و با وجود هجم  تبلیغات و تخریب بسیار گسترده بر علیه  او از گرد و غبار انتخاباتی سخت ، فاتح و پیروز بیرون می آید و همه چیز به یکباره دگرگون می گردد.

(احمدی نژاد در اوج اختلاف اصولگرایان در سال ??، بدون کمترین امکانات ، یکه و تنها وارد صحنه شد و با خلق شگفتی عملاً کشور را از سیطره جریان نفاق نجات داد)

عقب نشینی های مکرر و قدم به قدم نظام متوقف و حملاتی سهمگین به پیکره استکبار و صهیونیسم  آغاز می گردد. تفرعن مسئولین و خوار دیدن مستضعفین جای خود را به موج فراگیر خدمت رسانی میدهد و حتی نقاط دورافتاده ایران اسلامی نیز از این موج بی بهره نمی ماند. توجه به مهدویت در سخنان احمدی نژاد بسیار برجسته است و رایحه نام و یاد امام زمان(عج) کشور را فرا می گیرد.

روح تازه ای در کالبد انقلاب دمیده می شود ، همان تعبیر گویای« موج دوم انقلاب خمینی(ره)»

جنگ و گریز با اژدهای هفت سر زر و زور و تزویر به سختی هرچه تمام تر تا سال 88 ادامه می یابد و البته این بار جریان نفاق با تمام امکانات به صحنه می آید در اتحادی آشکار با دشمن خارجی.

رهبری عزیز چند ماه قبل از انتخاب سرنوشت ساز  88 ، دلسوزان نظام را از خطری بسیار بزرگ می ترساند ، خطر نابودی انقلاب توسط شاه سلطان حسین ها و البته بسیاری باور نمی کنند!

(رقابت بسیار سخت دو جریان  کاملاً متضاد در نقطه عطف ??

نماینده ای از جامعه مهدوی رودروی نماینده تمدن غرب)

در آستانه انتخابی بزرگ و سرنوشت ساز ، شور و هیجانی بسیار شدید کشور را فرا می گیرد و در نقطه عطف ، رقابت سخت 88 آغاز می گردد ، دشمن با تمام توان به میدان آمده است ، بار دیگر الطاف بزرگ خدا ظاهر می شود و احمدی نژاد این بار نیز با درخششی دیگر ، دشمن قدرتمند را شکست می دهد ، بسیاری وقتی بیدار می شوند و خطر بزرگ شاه سلطان حسین ها را می فهمند که ماههاست کشور اسلامی در آتش  اغتشاش و آشوب می سوزد و دجال سبزپوش با اهانتهای مکرر به مقدسات نقاب از چهره برمی دارد.

? دیدگاه مختلف در مورد شخصیت احمدی نژاد و عملکردش :

ما خلاصه ای از روند ظهور دکتر و مواجه اش با دشمن و اهمیت آن را بررسی کردیم ، حال می خواهیم به طور جزئی تر عملکرد ایشان را مورد نقد و بررسی قرار داده و به شبهات مطروحه پاسخ گوییم.

در مورد شخصیت احمدی نژاد در حال حاضر چند دیدگاه در کشور وجود دارد :

1- طرفداران شعیب بن صالح بودن احمدی نژاد :

 عده ای از طرفداران سرسخت دکتر اعتقاد دارند با توجه به متن بالا و تاثیر شگرف  ایشان و البته تطبیق زیاد نشانه های یکی از شخصیتهای بسیار مهم دوران ظهور بنام شعیب بن صالح بر احمدی نژاد  و همچنین دلایل عقلی دیگر( که در طی مقاله ای جداگانه به طور مبوسط عرض خواهد شد ) ایشان همان شعیب بن صالح ، طلایه دار لشگر امام زمان(عج) است. ( البته این مسئله در ابتدا توسط محققین لبنانی مطرح شده و بطور گسترده ای توسط حزب الله در قالب کتابی در لبنان منتشر گردید و محققین داخلی نیز با اسناد و شواهد روایی آن را به اثبات رسانده اند) و با این دیدگاه بسیاری از اشکالات مطرح شده در مورد او را رد کرده و ضمن پذیرش برخی اشتباهات دکتر ، معتقدند که در موارد مهم مانند قضیه مشایی و مذاکره با آمریکا و ... ایشان ضمن داشتن رفتار مبهم و پیچیده به خطا نمی رود و با عملکرد مبهم در این زمینه ، اهدافی خاص را در مواجه با کفار و منافقین دنبال می کند.

2- یک انقلابی بزرگ که دیگر ظرفیت لازم برای ادامه حرکت آرمانی را ندارد!

 گروهی از طرفداران معتدل تر دکتر ، ضمن قبول تاثیر دکتر در مسیر انقلاب و نقاط قوت و قدرت او معتقدند که اینک دکتر به اشتباهات فاحشی رسیده است و البته فعلاً نیز ضمن حمایت از او معتقدند که ظرفیت دکتر تا این اندازه بوده و به عبارتی دیگر با اشتباهات مکرر و بزرگ ، دکتر دیگر مرد میدان عدالت نیست. هرچند اینک مجبورند از او حمایت کنند ، اما اعتقاد دارند که دکتر باید محکم به نقد و چالش کشیده شود و اشتباهاتش گوشزد گردد. این گروه  بیشتر در میان خواص و فعالین سیاسی حضور دارند.

3- عموم مردم : حمایت ، بدون توجه به مسائل حاشیه ای دکتر 

 توده های مردمی و عوام الناس که در مسائل سیاسی زیاد غور نمی کنند ، ضمن حمایت از احمدی نژاد ، منتظر تغییرات وعده داده شده  هستند و زیاد به مسائل حاشیه ای دکتر توجهی  ندارند.

4- یک انجمن حجتیه ای نفوذی!

 طیفی بسیار اندک(مخصوصا در قم) در میان مذهبیون هستند که از دشمنان سرسخت دکتر بوده و معتقدند که دکتر منافقی چند لایه است!! و البته جزو انجمن حجتیه!! ، این گروه اهداف خیرخواهانه داشته و هدفشان فقط رضایت خدا و هدایت و سلامت انقلاب است اما به واسطه عملکرد بسیار پیچیده دکتر و همچنین جوسازیهای بسیار زیاد گروه پنجم یعنی جریان نفاق  و البته دلایل خاص خود ، به چنین تحلیلی رسیده اند. لازم به ذکر است که هسته اولیه این گروه در ابتدا از حامیان ضعیف دکتر بوده اند.

5- انجمن حجتیه ای ، سرکرده عناصر افراطی ، دیکتاتور و هزاران تهمت دیگر

جریان نفاق یا مافیای زر و زور و تزویر که با آمدن دکتر بخش وسیعی از حیطه قدرت خود را از دست داد در طول 5 سال گذشته با تمام امکانات مادی و قدرت رسانه ای و نفوذیهای خود سعی در تخریب چهره دکتر و نشر اکاذیب و تهمت ها  در مورد وی کرد علی الخصوص در حوزه  مهدویت ! مانند تهمت  پهن کردن جانماز خالی برای امام زمان(عج) ، کنار گذاشتن غذا برای آقا ، بی توجهی به مقام معظم رهبری و توجه صرف به امام زمان(عج) و ..... که مجموعه این تهمت ها در کنار بعد برجسته مهدویت در شخصیت دکتر باعث شد که تهمت انجمن حجتیه ای بودن ایشان در محافل گوناگون مطرح گردد.

هرچند مافیا با طرح این موضوع تنها هدف کنار زدن وی و رسیدن مجدد به قدرت را دنبال می کرد و بحث انجمن حجتیه بهانه ای بیش نبود ، اما سیل گسترده اینگونه تهمتها و تخریبها در کنار عملکرد مبهم ، پیچیده و بعضاً متناقض و البته برخی اطرافیان مسئله دار دکتر، برخی طرفداران ضعیف و سابق وی را دچار تردید جدی نمود و تا حد دشمنی با وی کشاند.

اما حقیقت چیست ؟  

آیا احمدی نژاد واقعاً عضوی از انجمن منحرف حجتیه است که با زیرکی تمام توانسته است با عوام فریبی بر موج احساسات مردمی  سوار شده و به کانون قدرت نفوذ کند؟!

آیا احمدی نژاد همان شخصیت موثر، مقتدر و الهی شعیب بن صالح است که این قدرت نمایی ها و محبت عمیق و بی شائبه مردم نیز از این مسئله  ناشی می شود؟! اگر اینگونه است عملکرد متناقض 2 سال گذشته وی چه توجیهی می تواند داشته باشد؟!

آیا احمدی نژاد فردی نیک سیرت و البته قدرتمند است که در مقطعی توانست کارهای بزرگی انجام دهد ولی دیگر در شرایط  کنونی  قدرت و کارآمدی و توان لازم را برای حرکت آرمانی انقلاب ندارد؟!

 آیا احمدی نژاد عضوی از انجمن حجتیه است؟!

به استحضار عزیزان رسید که این شایعه در ابتدا از سوی مافیای قدرت و ثروت منتشر شده و در ادامه مستمسک عده ای از مذهبیون با درک سیاسی اشتباه در این زمینه قرار گرفت ،

 دلایل رد این شایعه:

اولاً انجمن حجتیه سالهاست که تظاهر خارجی ندارد و اگر وجود خارجی داشته باشد بصورت ضعیف در گوشه ای مشغول فعالیت است. خب این انجمن بسیار ضعیف چگونه می تواند عضوی بسازد که اینگونه جهان را تکان دهد و در قامت یک منجی انقلاب ظاهر گردد؟!

ثانیاً تفاوتهای فاحشی میان افکار و عقاید و عملکرد احمدی نژاد از اساس و بنیان با انجمن حجتیه وجود دارد ، اصلی ترین شعار مهدوی دکتر این است : « باید ایران عزیز را بسازیم (از هر لحاظ) تا سکوی پرش به جامعه مهدوی و ظهور حضرت باشد » یعنی در واقع ما مقدمه ساز ظهوریم، در حالی که اصلی ترین تفکر حاکم بر انجمن حجتیه ، خمودگی و سستی و حتی کمک به فساد برای عالم گیر شدن جهت تعجیل در ظهور است. آیا این دو موضوع ، قابل جمع است؟!

ثالثاً : دشمنی آشکار و شدیدی میان جریان نفاق و احمدی نژاد و همچنین استکبار و احمدی نژاد وجود دارد که حکایت از صراط مستقیم اوست در حالی که اگر احمدی نژاد در صراط مستقیم نبود قطعا با جریان نفاق و استکبار نه تنها دشمنی نداشت که قطعاً روابط گسترده پیدا و پنهانی نیز می داشت.

آیا احمدی نژاد  دیگر توان لازم برای ادامه حرکت آرمانی را ندارد؟!

طرفداران این نظریه ضمن پذیرش نقاط قوت دکتر ، با اوضاع پیش آمده و ابهامات و تناقضات عملکردی وی ، ظرفیت وی را برای ادامه راه آرمانی انقلاب کافی نمی دانند لیکن عملاً چاره ای جز حمایت از وی نمی بینند.

سئوال اساسی که در اینجا مطرح می گردد این است که چگونه ممکن است ظرفیت وجودی دکتر برای از سرگذراندن نقاط عطفی مانند انتخابات 84 و 88 کافی باشد ولی در مسائل بسیار پیش پا افتاده تر مانند مشایی و ...  دکتر این توان را نداشته باشد؟!

به عبارت دیگر احمدی نژادی که توانست با نمایش ابعاد مختلف از ظرفیت خویش مانند زهد و تقوا ، سخت کوشی و تواضع ، صلابت و استواری ، شعور بالای سیاسی و .... حماسه 84 و 88 را خلق کند ، اینک از درک قضیه بسیار آشکار مشایی یا قبح مذاکره با آمریکا عاجز است؟!

آیا فردی که توانست جبهه نفاق داخلی را دوبار با شکست مفتضحانه روبرو سازد ، اینک به عروسک خیمه شب بازی مشایی تبدیل شده و آبروی خویش را به پای او می ریزد؟! یا در قضیه مذاکره با آمریکا چون کودکان فریب خورده و می خواهد با سادگی جلوی استکبار فرش قرمز پهن کند؟!

(احمدی نژاد در بازی حمایت های آشکار از مشایی چه اهدافی را دنبال می کند؟!)

آیا فردی که با قدرت شگفت خویش ، موج دوم انقلاب را ایجاد کرد  ، آن قدر ضعیف و ناتوان است که تحت تسلط و نفوذ  فرد معلوم الحالی مانند مشایی قرار گیرد؟!

آیا فردی که دهها تن از خبرنگاران جنجالی ، تئوریستن ها و متفکرین غربی حریف او نشده اند ، اینک از درک مسئله مشایی ناتوان است؟! آیا احمدی نژادی که بازیچه و عروسک مشایی و مفسدین اقتصادی شود عملا می تواند با قدرت خویش جهان را بلرزاند؟

(آیا عاقلانه است که بپذیریم احمدی نژادی که در زیرکی و هوشمندی جهان را به تحیر واداشته است اینک در مسئله آشکار مشایی به بیراهه می رود؟!)

  آیا طرح رابطه مریدی و مرادی بین دکتر و مشایی یا تسلط و نفوذ شدید مشایی بر دکتر یا  فوق العاده بودن مشایی برای دکتر ، خنده دار نیست؟! قبول این شایعات تا چه اندازه با دیدگاه ولایت در مورد هوشمندی دکتر هم خوانی دارد؟! طرفداران این شایعات چگونه می توانند این سئوالها را پاسخ گویند؟!

و البته این سئوالات در مورد مسائل جنجالی دیگر  مانند مذاکره با آمریکا ، انتصابهای دکتر و ... مطرح است.

انگیزه احمدی نژاد از رفتار مبهم و متناقض در قضیه مشایی و سایر موارد مشابه چیست؟!

با نگاه سطحی آنچه به ذهن می آید انگیزه های مادی و منفعت طلبانه و ضعفهای شخصیتی است مانند : منافع شخصی دکتر و مشایی ، رابطه مرید و مرادی بین این دو ، لجبازی و     یک دندگی احمدی نژاد و اصرار بیهوده بر نظر خود ، وجود استعدادهای ناشناخته در مشایی که فقط دکتر خبر دارد ، گروگان بودن دکتر در دستان مشایی و داشتن نقطه ضعف ، عدم شجاعت ، درک نادرست مسئله و  .... 

 همه آنهایی که دکتر را به خوبی شناخته اند ، طرح این مسائل را خنده دار می دانند!!

پس حقیقت چیست؟!

احمدی نژاد همان احمدی نژاد قهرمان است ، این مشائی است که بازیچه و در واقع کارت بازی اوست.

مقام معظم رهبری(مدظله) ، چند ماه پیش و در حکم تنفیذ دکتر را به صفات مهمی چون شجاعت ، سخت کوشی و هوشمندی توصیف کرد ، مصادیق شجاعت و سخت کوشی دکتر بر همگان آشکار است ، اما آیا ما تا کنون در مورد مصادیق هوشمندی دکتر فکر کرده ایم ؟ آیا نمی توان ظهور صفت هوشمندی احمدی نژاد را در این مسائل پیچیده که ما از درک علل آن درمانده ایم ، دانست؟!

به عبارت دیگر آیا در مبارزه با شبکه بسیار پیچیده زورگویان داخلی و خارجی می توان ساده و آشکار رفتار کرد؟ آیا نمی توان ترفندهای احمدی نژاد و البته بازی ماهرانه او با خطوط قرمز را از مصادیق هوشمندی وی دانست ؟

آیا نمی توان فرض کرد که دکتر مانند قضیه مکر حضرت یوسف و برادرش بنیامین برای پیش برد امور ، در این برهه حساس برای گمراهی جبهه باطل در داخل و خارج  دست به رفتار متناقض و گاه اشتباه خودخواسته می زند؟!

(برخی از بزرگان دینی مانند حضرت یوسف در شرایطی ، از رفتار پیچیده و مبهم(مانند پنهان کردن پیمانه طلا در بار گندم بنیامین و تهمت دزدی به او ) برای پیش برد امور بهره جسته اند)

البته درک و تشریح اهداف دکتر در جنگ پیچیده نرم ، هم احاطه کامل و آگاهی و حضور در میدان را می طلبد و هم هوشمندی بالا را که قطعاً هیچ کدام را ما نداریم ، ما فقط می توانیم با توجه به گذشته درخشان وی و اعتماد بر شخصیت و توان احمدی نژاد و البته حمایت ولایت از ایشان ، بر او اعتماد کرده و ضمن نقد منصفانه بر اطرافیان دکتر ، از هرگونه پیش داوری و تحلیل اشتباه یا تخریب در مورد وی و عملکردش بپرهیزیم.

طرفداران این فرضیه که همان معتقدان به رسالت بزرگ و تاریخی احمدی نژاد در این برهه حساس از تاریخ جهان هستند ، اعتقاد دارند که این بازی بزرگ با اهدافی خاص توسط  احمدی نژاد  در ابعاد داخلی و جهانی در جریان است و رفتار پیچیده و متناقض و مبهم احمدی نژاد در این راستا قابل تفسیر است.

احمدی نژاد با بازی مشایی ، مذاکره با آمریکا و ...  چه اهدافی را دنبال می کند؟!

البته امکان دارد که مجموعه ای از اهداف ، مورد نظر  باشد ، آنچه به صورت کلی به دست می آید این است که احمدی نژاد با بازی هوشمندانه و ماهرانه با کارت جنجال برانگیز مشایی در لحظات حساس و مورد  نیاز ، امواج کاذبی ایجاد می کند و امواج فتنه را خوابانده و ذهن جامعه و نخبگان را از اثرگذاری موج فتنه منحرف می نماید ، یعنی مشایی کارت بازی دکتر است برای رو کردن در لحظات حساس ، و البته بازی مذاکره با آمریکا برای ایجاد اختلاف در دشمنان خارجی برای شکستن وحدت و اتفاق نظر آنها در تحت فشار قرار دادن یا حمله به ایران.

(این مرد شجاع و سختکوش و هوشمند را به ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب می کنم. مقام معظم رهبری(مدظله) - حکم تنفیذ ??)

این تحلیل از عملکرد احمدی نژاد کاملا با توصیف ولایت مبنی بر هوشمندی وی هماهنگ است والا تحلیلی که دکتر را بازیچه مشایی و تحت تاثیر وی بداند ، یا وی را چون افراد ساده لوح فریب خورده مذاکره با آمریکا بداند ، در تناقض کامل با دیدگاه ولایت در مورد هوشمندی دکتر قرار دارد.

تقیه و عملکرد پیچیده برای حفظ جان شعیب!

انشاالله در طی روزهای آینده و طی اثبات شعیب بن صالح  بودن دکتر ، دلیل دیگری هم برای درک رفتار مبهم دکتر ذکر خواهد شد و آن ایجاد شک و دودلی در دشمنان و حتی دوستان و ایجاد نوعی حصار امنیتی توسط دکتر برای مصون ماندن از خطرات حضور آزاد در میان مردم و حفاظت جانی شعیب بن صالح  است.

یعنی کاملاً آشکار است که دشمن اگر یقین کند که دکتر همان شخصیت مهم زمان ظهور یعنی طلایه دار لشگر امام زمان(عج) است ، قطعاً به هر قیمتی درصدد حذف او برمی آید و دکتر نیز نمی تواند آزادانه به ایفای نقش خود و حضور آزاد در میان مردم که لازمه ادامه روند تغییرات است ، بپردازد ، همانگونه که بنا بر فرمایش محققین خود نام شعیب به صالح مستعار بوده و با رمز بیان شده است تا شعیب بتواند به دور از خطرات جانی به ایفای نقش خود بپردازد و البته با این تحلیل ، عملکرد مبهم و پیچیده دکتر در این راستا قابل تفسیر است.

........................................................

- بنده بارها و بارها در گفتگوی با مخالفان دکتر مخصوصا گروه چهارم ، پرسشی را مطرح نموده ام که تا کنون جوابی نیافته ام :

- اگر در انتخابات 22 خرداد ، احمدی نژاد نبود ، ما دلسوزان انقلاب باید چه خاکی بر سر      می ریختیم تا فرقه سبز به نمایندگی آمریکا و اسرائیل به راحتی آب خوردن و رای دادن در یک روز ایران اسلامی را اشغال نکنند؟!( اگر کسی توانست به این سئوال بی جواب ، جوابی بدهد! بدهد!)

- به طور خلاصه سه دلیل می توان برای رفتار مبهم و متناقض دکتر آورد : ?- ایجاد امواج ساختگی برای شکستن امواج فتنه ها ،?-  تقیه و رفتار پیچیده برای حفاظت جانی خود ،?-  ایجاد شک و تردید در صفوف متحد دشمنان و متزلزل کردن اراده آنها در وارد کردن فشارهای اقتصادی ، سیاسی و نظامی!(مثلا در بازی مذاکره با آمریکا)