سفارش تبلیغ
صبا ویژن







نمیدانم از نزدیک این گل را دیدید یا نه ،در گلدانها وگلفروشی نمی یابید.

  از کودکی عاشقش بودم خانه بابام  با حیاط بزرگ که درآن هرسال شقایق میرویید،

  ساعتها در کنارش می نشستم و غرق در تماشا بودم، با  چیدنش به ساعتی نخواهد کشید

 تا شاهد پرپر شدنش در دستانتان باشید. هنوز هم هیچ گلی را به اندازه شقایق دوست ندارم

از آنجاییکه ساقه های آنها خیلی لطیف و آسیب پذیر می باشند، باید آنها را با ملایمت در دست گرفته و به آرامی نگاه کنید. 

طبیعت حساس و لطیف گل های شقایق حاکی از این مطلب است که عمری بیش از3 تا5 روز ندارند.

  با گلبرگهای ناز،ساقه و برگهای ظریف، اما استوار، آزاد و سالار عاشقان

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1387/1/27/7571_980.jpg

از همه اینها مهمتر نمیدونم  چرا وقتی به شقایق نگاه میکنم  یاد شهدا میفتم ؟


پی نوشت: 1.این پست را برای دلم نوشتم و چون مدتی احساس ...بی خیال همین


فضیلت و اعمال مشترکه ماه شعبان. فضیلت ماه مبارک شعبان در سیره وکلام گهربار معصومین علیهم السلام.

صلوات و مناجات شعبانیه(صوتی).مراقبات ماه شعبان المعظم. ماه شعبان در کلام امام خمینی (ره)

سیری در اعمال مختصّه ماه شعبان. درنگی در مناجات شعبانیه‌. درسهای مناجات شعبانیه


ادامه مطلب :مشخصات علمی و تخصصی گل  بسیار زیبای شقایق

 

 

 http://www.davygoat.com/botany/poppies/img_1625.jpg

نام علمی: Papaver rhoeas

نامهای فارسی: شقــــایق، شقایق ســـرخ

نامهای انگلیسی: Corn poppy, corn rose, poppy, Field poppy, red poppy

Papaveraceae

شقایق گیاهی علفی یک ساله و زیبا به بلندی 25 تا 90 سانتی متر است. این گیاه در مزارع، اماکن سایه دار، دشت ها، دامنه های کم ارتفاع و نواحی کم درخت جنگل ها می روید. برگ ها و ساقه های آن کرکدار هستند. برگ ها پهن و دارای بریدگیهای عمیق و دندانه دار می باشند. گلهای گیاه منفرد و قرمز است که در انتهای ساقه ظاهر می شوند و دارای چهار گلبرگ هستند. در ته جام روی هر گلبرگ یک لکه سیاه وجود دارد. میوه شبیه خشخاش ولی کوچکتر از آن و به ابعاد 1X2 سانتی متر است. شقایق در بسیاری از مناطق ایران از جمله خوزستان، کرمان، گیلان، مازندران و چهارمحال و بختیاری می روید.

گونه های دیگری از پاپاور که در مناطق مختلف ایران می رویند و می توانند موجب مسمومیت دامها شوند عبارتند از: P.dubium و P.orientale(خشخاش سفید) و P.somniferum(خشخاش معمولی) .

شقایق حاوی آلکالوئید سمی روئیدین (Rhoeadine) است که در تمام قسمت های گیاه یافت می شود. آلکالوئیدهای مورفین (Morphine)، کدئین (Codeine)، نوسکاپین (Noscapine) نیز در خشخاش معمولی وجود دارند. انواع مختلف دیگر از آلکالوئیدها نیز در سایر گونه های پاپاور دیده می شوند.

نشانه های مسمومیت با این گیاهاه در دامها شامل بی قراری، افزایش حساسیت، عدم تعادل، توقف حرکات شکمبه، دیس پنه، افتادن و عدم توانایی برای بلند شدن و تشنج است که در مواردی ممکن است به مرگ منجر گردد.

در کالبد گشایی دامها ضایعه بافتی قابل توجهی دیده نمی شود. 

شقایقی روییده در کویر دل

شقایق گفت :با خنده نه بیمارم، نه تبدارم
 
اگر سرخم چنان آتش حدیث دیگری دارم

گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی

نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی

یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود

و صحرا در عطش می سوخت تمام غنچه ها تشنه

ومن بی تاب و خشکیده تنم در آتشی می سوخت

ز ره آمد یکی خسته به پایش خار بنشسته

و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود ز آنچه زیر لب می گفت

شنیدم سخت شیدا بود نمی دانم چه بیماری

به جان دلبرش افتاده بود-اما-

طبیبان گفته بودندش

اگر یک شاخه گل آرد

ازآن نوعی که من بودم

بگیرند ریشه اش را و
 
بسوزانند

شود مرهم

برای دلبرش آندم

شفا یابد

چنانچه با خودش می گفت بسی کوه و بیابان را

بسی صحرای سوزان را به دنبال گلش بوده

و یک دم هم نیاسوده که افتاد چشم او ناگه

به روی من

بدون لحظه ای تردید شتابان شد به سوی من

به آسانی مرا با ریشه از خاکم جداکرد و

به ره افتاد

و او می رفت و من در دست او بودم

و او هرلحظه سر را

رو به بالاها

تشکر از خدا می کرد

پس از چندی

هوا چون کور? آتش زمین می سوخت

و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت
 
به لب هایی که تاول داشت گفت:اما چه باید کرد؟

در این صحرا که آبی نیست

به جانم هیچ تابی نیست

اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من

برای دلبرم هرگز

دوایی نیست
 
واز این گل که جایی نیست خودش هم تشنه بود اما!!
 
نمی فهمید حالش را چنان می رفت و

من در دست اوبودم

وحالامن تمام هست اوبودم

دلم می سوخت اما راه پایان کو ؟

نه حتی آب،نسیمی در بیابان کو ؟

و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت

که ناگه

روی زانوهای خود خم شد دگر از صبر اوکم شد

دلش لبریز ماتم شد کمی اندیشه کرد- آنگه -
 
مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت

نشست و سینه را با سنگ خارایی

زهم بشکافت

زهم بشکافت

اما ! آه

صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد

زمین و آسمان را پشت و رو می کرد

و هر چیزی که هرجا بود با غم رو به رو می کرد

نمی دانم چه می گویم ؟ به جای آب، خونش را

به من می دادو بر لب های او فریاد

بمان ای گل

که تو تاج سرم هستی

دوای دلبرم هستی
 
بمان ای گل

ومن ماندم

نشان عشق و شیدایی

و با این رنگ و زیبایی

و نام من شقایق شد

گل همیشه عاشق شد


  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی