سفارش تبلیغ
صبا ویژن







سلام

دهه‌ی اول سال هشتاد و هشت سپری شد و من فقط می‌تونم آرزو کنم در اینجا
مَثَل “سالی که نکوست از بهارش پیداست ” جای خودش را به “جوجه را آخر
پاییز می‌شمرند” بدهد ، و اِلا …

ایام تعطیلات چشمانم را مامور کرده بودم تا در میان انبوه مسافران و خریداران خریدهای مفصل نوروزی ، دنبال سوژه‌ای باشد .
من هم مثل خیلی از پسرها عاشق تماشای ماشین‌هایی هستم که به تازگی وارد
بازار می‌شود . انواع تویوتا ، هیوندا و حتی بنزهایی که علی رغم قیمت‌های
سرسام‌آور ، این روزها جای خوبی میان جاده‌های ایرانی باز کرده اند .
تماشای بازارهای آن‌چنانی شیرینی و تنقلات ؛ مغازه‌های شیک پوشاک و مانکن‌های خوش‌تراش هم خالی از لطف نیست .
اما ….
چیزی که چشمان من مامور به شکار آن بود تنها خوراک و پوشاک شب عید و رنگ و مدل ماشین‌ها نبود .
تمام مدت تعطیلات سعی کردم اگر جنس گران قیمتی دیدم کمی صبر کنم تا ببینم خریداران این اجناس گران قیمت چه تیپ افرادی هستند .
یا تلاش می‌کردم وقتی غرق تماشای فلان ماشین مدل بالا شده‌ام نگاهی هم به
راننده و سرنشینان بیاندازم و با نگاهی اجمالی برانداز کنم که در جامعه‌ی
ما چه تیپ افرادی سوار بر خودروهایی اینچنین می‌شوند.

در نتیجه فقط این نکته گفتنی است که چشم‌های من اثری از آنچه ده‌نمکی گفته بود یعنی” فقر و فحشا” ندید .
شاید قبول نکنید اما این نکته برای من مثل روز روشن است که عامل فحشا و بی
بند و باری در جامعه‌ی ما یک مشت بچه پولدار لوس و مرفه هستند .
و الا با این همه ارزانی تن عریان در این روزها - بنده قیمتش رو دارم :D - من که باور نمی‌کنم اگر یک دختر ، پنجاه سال هم هیجده ساله بماند ،
بتواند از راه خودفروشی سوار بر فلان خودروی مجلل ، خریدهای میلیون ریالی
بکند ….

لااقل چشمان ما “فقر و فحشا” که ندید هیچ ، “تمول و فحشا” هم دید .

  • اخراجی‌های دو را هم دیدم :

تبریک می‌گم به آقای ده‌نمکی از این بابت که نسبت به نسخه‌ی یک اخراجی‌ها خیلی کارشون پیشرفت داشت .
اما شاید بهترین و منصفانه‌ترین تعریف از اخراجی‌های دو همین است که بگوییم “اخراجی‌های دو فیلم خوب و زیبایی است .”
همین .
دو ایراد مشهودی که در یک مرحله تماشای فیلم بشود از اخراجی‌ها گرفت اول ؛
اشتباه تکراری خر و نفهم نشان دادن دشمنان بعثی است که به حقیقت این نوع
تعریف دشمن ، کوچک کردن اجر و اندازه‌ی عظمت رزمندگان ماست .
و در ثانی ؛ عدم توجه به این نکته است که نشانه‌ی بارز فعالیت‌های مردمی
ایران در جریان انقلاب اسلامی و پس از آن محوریت جریان مذهبی در میان
جریانات ملی و از این قبیل بوده و محور نشان دادن ملی‌گرایی و ناسیونالیسم
یک نوع عقب‌گرد به تاریخ مبارزات بی فرجام مصدق و کاشانی است . اما با این
همه …

سرود “ای ایران ای مرز پر گهر” را در پایان فیلم به همراه تمامی افراد حاضر در سالن خواندیم و لذت بردیم .

همین! مال هیچکس نیست!



کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی