»» به مناسبت 10 رمضان وفات حضرت خدیجه (س)
از ائمه اطهار(ع) به تعابیر مختلف نقل شده است که شیعیان نشانه هایی دارند و یکی از این نشانه ها این است که «یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا» در شادی های ما شادند و در ایام اندوه ما اندوهگین هستند. با توجه به این روایت یک شیعه می تواند خود را در شادی ها و غمهای اهل بیت (ع) محک بزند و با سفر به درون خود عیار شیعه بودن خود را دریابد. هنگامی که ایام عزای اهل بیت(ع) است دل خویش را بنگرد که آیا محزون است یا خیر؟ آیا در ایام سرور ایشان در دل او شادی موج می زند یا نه تفاوتی در او رخ نمی دهد؟ اگر غم و شادی او در حزن و فرح اهل بیت(ع) متغیر بود آنگاه او یکی از نشانه های مهم شیعه بودن را دارد. علاوه بر این امر شاید از این روایت مبارکه بتوان مطلبی دیگر نیز برداشت کرد. در این روایت به نظر یک نوع دستورالعمل نیز برای شیعیان صادر شده است که در ایام اندوه یا سرور اهل بیت(ع) آنها باید محزون یا مسرور باشند. اقل امر این است اگر دل نسبت به این امور خنثی هستند در ظاهر حفظ شعائر نمایند. چه آنکه تباکی و خود را به گریه زدن و ابراز ناراحتی در مصیبت اهل بیت(ع) به خصوص امام حسین(ع) سفارش شده است و این امری روشن است چرا که نوعی ادب و ابراز ارادت و محبت نسبت به محبوب است. چنانچه امام حسن عسکری(ع) می فرماید: «لَیـسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارِ الفَرَح عِندَ المَحزونِ؛ اظهار شادی نزد غمدیده، از بی ادبی است.» از آن سو هم شاید بتوان گفت در میان افرادی که شاد و سرخوشند اظهار اندوه کردن و شادی آنها را تباه کردن مناسب نیست.
دهم ماه مبارک رمضان یکی از ایامی است که اهل بیت(ع) عصمت و طهارت در این روز به شدت محزون هستند چرا که روز رحلت ام المومنین همسر گرامی رسول خدا حضرت خدیجه طاهره (س)است. غم ارتحال حضرت خدیجه (س) را می توان در سخنان پیامبر (ص) به خوبی دریافت تا جایی که سالی که حضرت خدیجه(س) و حضرت ابوطالب (ع) با فاصله کمی از هم رحلت کردند «عام الحزن» و سال اندوه نامیده شد!
و امیرالمومنین علی(ع) نیز در رثای آنها شعری سرود به این معنا «مصیبت این دو عزیز (یعنی ابوطالب و حضرت خدیجه) فضا را بر من تیره و تار ساخته و [از این پس] شب ها را در اندوه و حزن این دو سر می کنم .» حضرت فاطمه زهرا (س) در هنگام وفات مادرش پنج ساله بود و به شدت بی تاب فراق مادر بود و به دور پدر بزرگوارش می چرخید و می گفت: «یا ابه این امی؟ پدر جان! مادرم کجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند می فرماید: سلام ما را به فاطمه(س) برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه (س) در خانه های بهشتی با آسیه و مریم(سلام الله علیها) زندگی می کند.
غم از دست دادن خدیجه(س) برای رسول خدا (ص) به حدی بود که حتی سالها بعد نیز هرگاه پیامبر(ص) نام خدیجه را می شنید می گریست و از او به نیکی یاد می کرد، چنانچه منقول است در مجلس خواستگاری امیرالمومنین(ع) از فاطمه زهرا(س) هنگامی که نام خدیجه ذکر شد پیامبر(ص) به شدت گریه کرد و فرمود: «خدیجه (س) و این مثل خدیجه (س) صدقتانی حین کذبنی الناس، و وازرتنی علی دین الله و اعانتنی علیه بمالها، ان الله عزوجل امر فی ان ابشر خدیجه ببیت فی الجنه من قصب لا صخب فیه و لانصب؛ خدیجه (س)! کجاست همانند خدیجه (س)؟ در آن هنگام که مردم مرا تکذیب می کردند، او مرا تصدیق کرد و او برای دین خدا با من همکاری و همیاری نمود و با ثروت خود مرا برای پیشبرد دین کمک کرد، خداوند متعال به من فرمان داده است که خدیجه (س) را به داشتن خانه ای از یک گوهر در بهشت که رنج و ناآرامی در آن نیست، مژده بدهم.» اینها تنها بخشی از روایات متعددی است که درباره علاقه رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) به خدیجه کبری(س) بیان شده است و اینکه در ماتم از دست دادن یار با وفای رسالت تا چه میزان غم و اندوه جان ایشان را فرا گرفت. اکنون به صدر نوشتار باز گشته و روز دهم رمضان به دل خویشتن توجه کنیم که تا چه میزان در اندوه غم از دست دادن این بانوی نمونه اسلام غمناک است؟ جدای از این، ظاهر خانه و مسجد و محله و شهر ما تا چه میزان نشان دهنده ابراز حزن و ماتم نسبت به روز وفات ایشان است؟ روزی که حضرت زهرا (س) و امیر المومنین(ع) و بالاتر از همه رسول خدا (ص) اشرف انبیا دل غمین است چرا نباید حداقل ظاهر شیعیان بلکه مسلمانان نشانی از مصیبت داشته باشد؟
مقام این بانو نزد رسول خدا (ص) چنان بود که در مدت 25 سال زندگی مشترک با این بانوی با عظمت، آن حضرت به خاطر تکریم وی با هیچ زنی ازدواج نکرد و بهترین دوران جوانی خویش را به وی بخشید.
رسول خدا(ص) در مورد همسر فداکار و مکرمه خویش می فرماید: «خدیجه (س) زنی بود که چون همه از من روی می گردانیدند او به من روی می کرد و چون همه از من می گریختند، به من محبت و مهربانی می کرد و در مشکلات زندگی مرا یاری می داد و غم از دلم می زدود.»
سرانجام اولین بانوی مسلمان در دهمین سال بعثت در 65 سالگی چشم از جهان فرو بست. او قبل از وفات، وصیتهایی به رسول خدا (ص) نمود که اوج ایمان ایشان را نشان می دهد و مشخص می کند چرا در بین چهار زن برگزیده بهشتی قرار دارد. حضرت خدیجه (س) در آستانه وفات خویش خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: «یا رسول الله! چند وصیت دارم، البته من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.»
پیغمبر(ص) فرمود:«هرگز از تو تقصیری مشاهده نکردم. تو نهایت درجه تلاش خود را به کار گرفتی و در خانه من زحمات و مشکلات زیادی را متحمل شدی و تمام دارایی خود را در راه خدا مصرف کردی.» حضرت خدیجه (س) عرض کرد: «یا رسول الله! می خواهم خواسته ای را توسط دخترم فاطمه به شما برسانم و شرم دارم آن را مستقیماً بازگو نمایم.»
پیامبر از منزل خدیجه (س) بیرون رفت. آنگاه خدیجه (س) دخترش فاطمه را صدا کرد و به او گفت: «به پدرت بگو من از قبر هراسناکم، دوست دارم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی کفن کرده و در قبر بگذارد.» پیامبر آن لباس را برای خدیجه (س) فرستاد. هنگامی که فاطمه(س) آن را آورد، آنگاه حضرت خدیجه (س) با دلی آرام چشم از جهان فرو بست. پیامبر (ص) مشغول تجهیز و غسل و حنوط وی شد، هنگامی که خواست خدیجه (س) را کفن کند، حضرت جبرئیل امین نازل شد و گفت: یا رسول ال!له خداوند سلام می رساند و می فرماید: کفن خدیجه (س) به عهده ماست و آن یک کفن بهشتی خواهد بود . پیامبر اکرم(ص) اول با پیراهن خود و از روی آن با کفن بهشتی خدیجه (س) را کفن کرد.
صبح صادق، ش.463، ص.6
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]