ای غنچه خوابیده ، چو نرگس نگران خیز!
کاشانه ما رفت به تاراج ، غمان خیز!
از ناله مرغ سحر از بانگ اذان خیز!
از گرمی هنگامه آتش نَفَسان خیز!
از خواب گران ، خواب گران ، خواب گران خیز!
از خواب گران خیز!
خورشید که پیرایه به سیماب سحر بست
آویزه به گوش سحر از خون جگر بست
از دشت و جبل ، قافله ها رخت سفر بست
ای چشم جهان بین! به تماشای جهان خیز!
از خواب گران ، خواب گران ، خواب گران خیز!
از خواب گران خیز!
ادامه مطلب...
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]