سفارش تبلیغ
صبا ویژن







 

به نقل از وبگاه حقیقت محض

 

یادش به خیر! هنوز وارد دبیرستان نشده بودم. یه دستگاه صوتی تصویری خریده بودیم که برای من تو اون زمان خیلی تازگی داشت. آخه ما تو دهاتمون از این جور چیزها نداشتیم! از شوخی گذشته، تازه کلاس زبان انگلیسی می‌رفتم و عاشق این بودم که از کاتالوگ دستگاه، تشخیص بدم چجوری می‌تونیم از تمام قابلیت‌های دستگاه استفاده کنیم.

این رو گفتم تا از شما بپرسم، تا حالا شده برای استفاده از قابلیت‌های یک دستگاه، از کاتالوگش بهره ببرید؟! حتما برای شما هم پیش اومده. البته شاید با استفاده از تجربه بتونید بدون کاتالوگ هم از برخی امکانات دستگاهتون استفاده کنید. اما مطمئنا قبلا این تجربه رو از کسی آموختید که اون هم به شکلی از کاتالوگ بهره برده.

بازم یه سوال دیگه! چه حسی پیدا می‌کنید اگر بسته‌بندی دستگاهتون رو باز کنید و ببینید کاتالوگی همراهش نیست؟! به خصوص اگر نیاز به کاتالوگ پیدا کنید...

من اگر باشم در عقل شرکت تولیدکننده‌ی دستگاه تردید می‌کنم. شما چطور؟!

 

خداوند اما مجموعه‌ای آفریده بسیار پیچیده و با کار کردهای بسیار گسترده! جهان هستی ما، که به تعداد افراد و اجزاءش در هر واحد از زمان، برای آن می‌توان کارکرد تعریف نمود، آنقدر گسترده است که علی‌رغم پیشرفت علوم طبیعی پس از رنسانس، هنوز هیچ دانشمندی مدعی شناخت کاملی از آن نشده است.

پس چگونه می‌توان خدا را حکیم، عاقل و خردمند فرض کرد و در عین حال پذیرفت که چنین خدایی، جهان را آفریده و بدون ارائه کاتالوگی برای بهره بردن از تمامی امکانات آن، تمامی هستی را رها نموده است؟!

تعجب نکنید! این ادعای واهی یک کودک نیست که خدا را اینگونه ساده و بی‌هدف فرض می‌کند. بلکه این مبنایی است که در غالب علوم انسانی امروز غرب، و به طبع آن در علوم انسانی‌ای که در دانشگاه‌های ما تدریس می‌شود پذیرفته شده است. تعبیری که در فلسفه‌ی علم از آن با عنوان "خدای ساعت‌ساز" یاد می‌کنند. خدایی که ساعتی را آفریده که خودش تا آخر درست کار می‌کند و پس از تولید، خداوندی ندارد و خداوندش نیز با او کاری ندارد...!

طبیعی است که چنین باوری اساسا با اندیشه‌های هر مسلمان کم‌سوادی نیز در تناقض محض است. هر مسلمانی می‌داند که خداوند او، آنقدر حکیم بوده که نه تنها کاتالوگی برای جهان خلقت فرستاده، بلکه از هیچ خشک و تری و هیچ کوچک و بزرگی و هیچ نهان و عیانی در آن دریغ ننموده است و زیر و بم به کار بستن آن را ارائه نموده است. حال این که چرا ما هرگز به این کاتالوگ کامل، به چشم به کار بستن نمی‌نگریم و تنها گاهی برای صرف ثواب آن را روخوانی می‌کنیم بماند...

باز هم بگذارید یک سوال بپرسم! اگر ببینید کسی نزد شما آمده و با تعجب می‌گوید نحوه‌ی استفاده از تلویزیون جدیدش را به جای چارپایه برای بالا رفتن و کوبیدن میخ به دیوار نمی‌داند و در کاتالوگ نیز نمی‌یابد، به او چه خواهید گفت؟!

من اگر باشم می‌گویم: احمق‌جان! تلویزیون برای بالارفتن و زدن میخ به دیوار نیست! تلویزیون کارکرد خودش را دارد! نمی‌شود از تلویزیون برای این کار استفاده کرد. اگر هم بشود، خیلی مضحک است که کسی تلویزیون را صرفا برای چنین هدفی خریداری کند. فکر کنم شما هم با من هم‌عقیده باشید...!

اما وقتی در ادبیات علمی، هدف علمی مثل اقتصاد، رساندن همه به بیشترین مطلوبیت است، و ما جواب سوال خود را برای رسیدن به مطلوبیتی هر چه بیشتر در کاتالوگ نمی‌یابیم، از خود نمی‌پرسیم شاید این دستگاه خلقت برای هدف دیگری خلق شده باشد. پس مثل تلویزیون خود از آن بالا می‌رویم، و جهان هستی خود را بدون دست یافتن به هدف آفرینش، خراب می‌کنیم و از میان می‌بریم. و هیچ گاه هم از خود نمی‌پرسیم که چرا به جای استفاده از کاتالوگی که خالق دستگاه برای ما فرستاده است، آن را صرفا بر طاقچه می‌نهیم و از کاتالوگی استفاده می‌کنیم که دیگران برای استفاده‌ای خارج از سیستم آن را طراحی نموده‌اند!

تا به حال بارها بر این مصیبت از ته دل گریسته‌ام. این ماجرا که بر ما می‌رود را گفتم تا شاید شما هم در این اشک و آه با من همنوا شوید...!

 



کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی