گویا حزب جدیدی در شرف تأسیس است. قدم نو رسیده مبارک!!! اینجانب به نوبه خود در این امر خیر شریک میشوم!!! و نامهای پیشنهادی خود را برای حزب ایشان با ذکر دلیل ارائه منمایم باشد که مقبول افتد:
1. حزب قانونمندان: این نام به سبب پایبندی خیلی زیاد ایشان به قانون تبلیغات انتخاباتی و عدم اهانت به رقیب و عدم مقاومت در برابر قوانین جاری کشور و نیز عدم انجام راهپیمایی بدون مجوز، پیشنهاد میشود. یعنی یه جورایی این اسم برازنده ایشون و حزبشونه!
2. حزب باادبان: دلیل پیشنهاد این نام، شعارهای انتخاباتی ایشان و طرفدارانشان است. به دو نمونه توجه کنید:
هر کی که ناموس داره موسوی رو دوست داره
یه هفته دو هفته ..... حموم نرفته
انسانم آرزوست (توضیح آنکه مصرع کامل این شعار در شعری است از اقبال لاهوری که میگوید: از دیو و دد ملولم انسانم آرزوست. که البته جناب آقای مهندس میرحسین موسوی اصلاً قصد اهانت به رقیب رو نداشتن!)
3. حزب ناموس: وقتی که احمدی نژاد در حرکتی وقیحانه، کپی مدرک تحصیلی زن جناب آقای مهندس میرحسین موسوی را به ایشان نشان داد و با این کار رگ گردن همه ما را قلمبه کرد؛ استارت پیشنهاد این نام زده شد. پیشنهاد میکنم چون جناب آقای مهندس میر حسین موسوی، خودشان کلی پوستر و بنر چاپ شده از همسرشان را روی در و دیوار مشاهده کرده بودند و رگ غیرتشان قلمبه نشده بود؛ این بار هم ضمن مراقبت کامل از رگش غیرتشان، تصاویر عیال مربوطه خودشان را به عنوان نماد حزب انتخاب کنند .(البته ایشان جای مادربزرگ ما حساب میشوند ولی خب به هرحال بنده از طرف همه طرفدارانشان قول میدهم به چشم خواهری به عکس ایشان نگاه شود.)
4. حزب لب کارون: به یاد دارید شبی را که جناب آقای مهندس میرحسین موسوی در مناظره با کروبی، داشت با رعایت عدالت، احمدی نژاد را میکوبید؛ ضمن تکان دادن یک عدد دستمال کاغذی سعی کرد حرکت نشان دادن مدرک زنش را توسط احمدی نژاد، در ذهن بینندگان بازسازی کند؟ همون زمان بود که چارتا آدم منحرف مثل من یهو با این حرکت ایشان یاد اون بابایی افتادن که یه زمانی میخوند:
لب کارون/چه گل بارون/ خوش . . . (لطفاً جنبه داشته باشید و دستمالهایتان زمین بگذارید و آرام بنشینید ادامه مطلب را بخوانید!!!)
5. حزب نازداران: با عرض شرمندگی به دلیل وجود خواهران بدحجاب! ! ! و پسران ابرو برداشته در میان دلایل پیشنهاد این نام، جهت پیشگیری از خدشه دار شدن عفت عمومی، از ذکر آنها معذوریم. البته افراد مذکور هرگز در ستادهای جناب آقای مهندس میرحسین موسوی حضور فیزیکی و شمیایی و غیره نمیداشته اند! ! !
6. حزب پولداران: ببخشید اشتباه شد. آخه این بنده خدا و طرفداراش پول ندارن؛ پولای نفت هم که همش دست دولت احمدی نژاده( که خدا انشا الله خودش هدایتش کنه). به جون خودم نباشه به جون شما راس میگم.
7. حزب مسجدیاران: پس از مشاهده مسجد سوخته لولاگر که در جریان تظاهرات آرام روز سی ام تیر آتش گرفت؛ (پیش آمد است دیگر؛ پیش می آید) احساس کردم این اسم به درد حزب ایشان میخوره.
8. حزب بانکداران: نه به سبب طرفداری صاحبان بانک های خصوصی از ایشان، بلکه به دلیل علاقه وافر بعضی ها به شکستن شیشه بانک ها، این اسم را پیشنهاد میکنم.( در همین جا و از همین تریبون اعلام میکنم که شیشه بانک ها را پلیس شکسته و بسیج. در حین وقوع این اتفاقات نیز حامیان مظلوم جناب آقای مهندس میر حسین موسوی بدون هیچ گونه چشم داشتی فقط نسبت به پاکسازی کف خیابان ها از شیشه خورده اقدام کرده اند و لاغیر. در ضمن هرکی که دروغ بگه و فکر کنه این کارا توسط طرفداران جناب آقای مهندس میرحسین موسوی انجام شده، ایشالا که شقاقولوس بگیره، بمیره! الهی آمین)
9. حزب گلدکوئیست : گویا برای جلب هوادار در تبلیغات سیاسی در ستاد جناب آقای مهندس میرحسین موسوی از روشی شبیه روشهای مرسوم در شرکت های هرمی استفاده شده است. به همین دلیل این اسم برای حزب ایشان پیشنهاد میگردد.
10. حزب خیالبافان: این نام را پیشنهاد میکنم نه به دلیل تخیلات کودکانه و معصومانه ایشان در باب تقلب و پیروزی در انتخابات بلکه به دلیل نشریات چاپ شده بوسیله فرهنگستان هنر!
ایشان وقتی مسئول فرهنگستان هنر بودند نشریاتی را با این نامها منتشر کرده اند: فصلنامه خیال، ویژهنامههای نقش خیال، طرح خیال، نوای خیال، سایه خیال، تصویر خیال، تندیس خیال، معراج خیال، اقلیم خیال، جوانه خیال، آوای خیال، صور خیال، فصلنامه خیال شرقی، ماهنامه آیینه خیال. هر کی باورش نمیشه بره این اسامی رو تو گوگل جستجو یا به قول بعضیا سرچ!! کنه ببینه جدی گفتم یا شوخی.
11. حزب "چیز" داران: چیه؟ واسه این اسمم دلیل میخواین؟
موسوی اسم حزبش رو چی بذاره؟!!»
88/4/23 2:0 ص
چرا در دستگیری و مجازات میر حسین موسوی کوتاهی می شود ؟»
88/4/9 12:6 ع
در روزهای اول انقلاب وقتی در دادگاه کودتا چیان افسر عالی رتبه نیروی دریایی که از ایادی حزب توده بود خطاب به قاضی دادگاه که آیت ا..ری شهری بود گفت(نقل به مضمون) :چگونه مرا جاسوس دشمن میدانید در حالی که نه نقشه نظامی به دشمن داده ام و نه امکانات و مهماتی را در اختیار دشمن قرار داده ام ؟آقای ری شهری با صلابت پاسخ داد:آیا دشمن از شما تقاضاکرد و ندادید ؟چند روز بعد آن افسر نیروی دریایی به جوخه تیر باران سپرده شد منطق انقلابی آن روزها مانند هر انقلاب دیگری باعث شد تا میراث خمینی بزرگ پایدار بماند و افرادی نظیر میر حسین موسوی در آن شرایط جنگ تحمیلی عهده دار پست نخست وزیری شوند گمان نمیرود که در شرایط فعلی کشور به لحاظ وجود قضاط شریف و انقلابی کمبودی داشته باشیم آن چه نباید اتفاق بیفتد افتاده است
شیرینی یک حماسه بزرگ و انقلابی و یک پیروزی و همنوایی با ولایت و رهبری در کام ملت تلخ گردیده و خون بیگناهانی به زمین ریختهشده است .حیثیت و استقلال یک کشور بر باد رفته است و امور داخلی آن به مضحکه کسانی تبدیل شده است که خود خون صدها هزار زن و کودک و بی گناه را در عراق و افغانستان و فلسطین بر زمین ریخته اند.کشور ما در آستانه خطری بزرگ قرار گرفته است که تجزیه و فروپاشی ارکان اجتماعی کمترین خطرات موجود است .دیگر دغدغه امنیت و ثبات کشور صرفا دغدغه حامیان نظام نیست
که اگر این گونه بود صاحبان نظام و انقلاب این حق را داشتند که از حق خود در خصوص حفظ نظام بگذرند بحث، بحث حیثیت و شرافت یک کشور و موقعیت های حساس دیپلماتیک است که همه توسط میر حسین موسوی با قطبی کردن فضای سیاسی و اجتماعی کشور بر باد رفته است .میر حسین موسوی با ملتهب کردن فضای سیاسی جامعه نظام اسلامی را صرفا در جهت یک انتخاب هدایت کرد گر چه از این انتخاب هراسی وجود ندارد ولی نتیجه چنین انتخابی صدمات فراوانی به نسل آینده کشور وارد خواهد کرد این انقلاب از مرحله هیجانات اول انقلاب عبور کرده و به مرحله تثبیت رسیده بود .احمدی نژاد و خاتمی در همین مکانیزم انتخا باتی انتخاب شدند و میر حسین موسوی در همین مکانیزم توانست چنین تبلیغاتی را ساماندهی کند که حتی دموکراسی های غربی با هیجان روند آن را دنبال می کردند. خیانت میرحسین موسوی به منافع ملی کشور آن چنان وسیع و همه جانبه است که حتی بر اساس عرف کشورهای دموکرات باید او را به اتاق مرگ فرستاد !
خیانت او به رهبری دل سوز و فرزانه و نیرو های خدوم و جان بر کف انقلاب و مهیا کردن شرایط برای طمع ورزی بیگانگان و خارج کردن کشور از حالت عادی و قرار دادن آن در مسیری ویژه و فوق العاده که تبعات آن حتی در دهه های آتی گریبان فرزندان این ملت را رها نخواهد کرد .
کشور ما پس از سه دهه تنش انقلابی به مرحله ای از ثبات سیاسی رسیده بود که حتی قدرت های سلطه گر واقعیت عینی آن را پذیرفته بودند .اگر دیروز افسر عالی رتبه نیروی دریایی به احتمال واگذاری اطلاعات و امکانات نظامی به دشمنان ملت به جوخه تیر باران سپرده شد اینک با کسی مواجه هستیم که حیثیت یک نظام و ملت را به دشمن واگذار کرده است
محاکمه و اعدام میر حسین موسوی تنها خواسته به حقی است که طمع ورزی بیگانگان را در کوتاه مدت قطع و پیام روشنی به کشور های غربی خواهد داد .آن چه نباید اتفاق بیفتد افتاده است و انقلاب در مسیری بدون بازگشت قرار گرفته است
این مسیری است که میر حسین موسوی با خیانت به آرای یک ملت بزرگ فرا روی انقلاب قرار داد و خود باید اولین قربانی این مسیر باشد .
تا او چه خواهد ...
والسلام
نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]