این نکته را برای خاتمی و موسوی و کروبی که بدجوری در تئوری و عمل زدند به جدول نمی گویم بلکه برای آنهایی که هنوز برای این جریان نفاق سبز ، احیانا از سر سادگی پادویی می کنند می گویم :
خاتمی و طرفدارانش طی هشت سال فقط از جمهوریت نظام دفاع می کردند و می گفتند اسلامیت بدون جمهوریت به دیکتاتوری منتهی می شود و صرف نظر از مباحث نظری در این زمینه که به پارادوکس های نهفته در این ادعاها اشاره دارد که یکی از آن نظرات این است که « محصول اسلامیت اگر از حقیقت اسلام ناب محمدی(ص) برخواسته شده باشد هم متضمن جمهوریت واقعی خواهد بود و هم صد در صد مخالف دیکتاتوری می باشد. » اما طرفداران افراطی جمهوریت در سرشان سودای جدایی دین از سیاست را داشتند و مکررا در گفته ها و نوشته ها و روزنامه هایشان اظهار علنی هم می کردند که گاهی باعث نگرانی برخی نخبگان این طیف می شدند که نکند پروژه سکولاریزاسیون انقلاب اسلامی دچار افشاگری زود هنگام بشود و ناکام از رسیدن به هدف و مجبور به فرار بشوند و به قول معروف ، دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.
آنها اگرچه منافقانه گاه گاهی از معنویت اسلام دم می زدند اما در دفاع از جمهوریت آنچنان با نظریات افراطی می تاختند که از بیرون افتادن دم خروس غافل می شدند! لذا در بسیاری مواقع از اظهار علنی به حاشیه راندن اسلامیت نظام ابایی نداشتند و آنهایی که اهل نظر و بصیرت بودند از همان اول چهره ی این نومنافقین را بدون حجاب می دیدند و برای ما روشنگری می کردند که اینها همان سکولارهای نقاب دار هستند مواظب باشید فریب شعارهای اغواگرانه اینها را نخورید .
در حدیث شریف از پیامبراکرم(ص) آمده است که می فرماید « از زیرکی مومن بترسید چرا که او با نور الهی می نگرد. »
این مسئله غیر قابل انکار است که در دورانی که امور اجرایی و قانون گذاری در دست دوم خردادی ها بود چقدر سعی و تلاش کردند که اسلامیت نظام را به حاشیه برانند و در نهایت حذف کنند و اسناد فراوانی در این رابطه در سخنرانی هایشان و در روزنامه هایشان مضبوط و مکتوب است و آنچه که این روزها موجب باز شدن مشت آنها شد و تشت رسوایی آنها را از بام به زمین انداخت و مکنونات قلبی آنها را عیان کرد شعار سبزپوشان بود که در راهپیمایی روز قدس هم جهت با منافقین خارج از کشور به صراحت شعار «جمهوری ایرانی!!!» سرمی دادند ، نه - جمهوری اسلامی ایران .
آنچه بیشتر از همه آنها را رسوا کرد و نقاب از چهره ی آنها انداخت بخصوص برای افراد ساده لوح که باور نمی کردند جریان سبز ، یک فتنه خائنانه در پشت نقاب سبز می باشد ، پای بند نبودن سران فتنه سبز به همان قوانین جمهوریت بود که آنها حتی به حداقلی های قانون هم عمل نکردند و با آتش زدن اموال عمومی و رفتار های خشونت آمیز و پیروی از خط و ربطهای دشمنان خارجی این ملت ، ماهیت واقعی خود را بعنوان قانون شکن هایی خشونت طلب نشان دادند و تا توانستند برای خشنودی دشمنان قسم خورده کشورمان مانند اسرائیل کودک کش که هیچ آبرویی در جهان ندارد هم فاز و هم جهت شدند .
لذا آنها با قانون شکنی و تمکین نکردن به رأی ملت ، دروغ بودن دفاع از جمهوریت را اثبات کردند و از طرفی با آتش زدن مسجد و کشتن بسیجی ها و جوانان بی گناه و تکرار دروغ های بی اساس ، ضدیتشان را نیز با اسلامیت نظام به اثبات رساندن .
تازه رسیدیم به همان حرف های حکیمانه برخی افراد صاحب بصیرت که از اول می گفتند این قماش یک عده لائیک هستند که نه ایمان دارند که شیطان ببرد نه وطن دوست هستند که نگران سلطه بیگانگان باشند بلکه یک عده فرصت طلب و جاه طلب هستند که فقط به فکر چند روزه ی دنیای خودشان می باشند هر چند ذلیلانه و سازش کارانه با دنیای غرب.
آنچه گذشت مرور بخش کوچکی از تکرار تاریخ بود برای عبرت مجدد کسانی که به حوادث پیرامونی با دقت ، نظر می کنند و ته کار هم برای کسانی که در این آزمون الهی مردود شدند و جزء ریزش های انقلاب از آمار راسخون در انقلاب حذف گردیدند ، اینها بخاطر ادعاهایی که طی سالیان گذشته داشتند و با شعار دفاع از جمهوریت و دموکراسی و کرامت انسان و آزادی بیان و شفاف سازی ، برای خودشان یک وجهه ی دموکرات ساخته بودند اما از آنجایی که بی ریشه بودند با این بازی کودکانه و لج بازی که بر سر انتخابات براه انداختند برای همیشه از چشم ملت ایران افتادند در واقع تمام نفاق و مکنونات قلبی خودشان را برای همیشه در پیشگاه ملت مسلمان ولایت مدار رو کردند .
اکنون باید برای آنهایی که دیر باورند و خواب سنگینی دارند و همه کسانی که با اسلامیت نظام مخالف هستند و مسجد آتش می زنند با صدای بلند مجددا این حدیث شریف نبوی را بخوانیم که :
« الاسلام یعلوا و لا یعلا علیه » اسلام بر همه چیز برتری دارد و هیچ چیزی بر آن برتری نمی یابد .
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]