سفارش تبلیغ
صبا ویژن







این نکته را برای خاتمی و موسوی و کروبی که بدجوری در تئوری و عمل زدند به جدول نمی گویم بلکه برای آنهایی که هنوز برای این جریان نفاق سبز ، احیانا از سر سادگی پادویی می کنند می گویم :

خاتمی و طرفدارانش طی هشت سال فقط از جمهوریت نظام دفاع می کردند و می گفتند اسلامیت بدون جمهوریت به دیکتاتوری منتهی می شود و صرف نظر از مباحث نظری در این زمینه که به پارادوکس های نهفته در این ادعاها اشاره دارد که یکی از آن نظرات این است که « محصول اسلامیت اگر از حقیقت اسلام ناب محمدی(ص) برخواسته شده باشد هم متضمن جمهوریت واقعی خواهد بود و هم صد در صد مخالف دیکتاتوری می باشد. » اما طرفداران افراطی جمهوریت در سرشان سودای جدایی دین از سیاست را داشتند و مکررا در گفته ها و نوشته ها و روزنامه هایشان اظهار علنی هم می کردند که گاهی باعث نگرانی برخی نخبگان این طیف می شدند که نکند پروژه سکولاریزاسیون انقلاب اسلامی دچار افشاگری زود هنگام بشود و ناکام از رسیدن به هدف و مجبور به فرار بشوند و به قول معروف ، دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.

آنها اگرچه منافقانه گاه گاهی از معنویت اسلام دم می زدند اما در دفاع از جمهوریت آنچنان با نظریات افراطی  می تاختند که از بیرون افتادن دم خروس غافل می شدند! لذا در بسیاری مواقع از اظهار علنی به حاشیه راندن اسلامیت نظام ابایی نداشتند و آنهایی که اهل نظر و بصیرت بودند از همان اول چهره ی این نومنافقین را بدون حجاب می دیدند و برای ما روشنگری می کردند که اینها همان سکولارهای نقاب دار هستند مواظب باشید فریب شعارهای اغواگرانه اینها را نخورید .

در حدیث شریف از پیامبراکرم(ص) آمده است که می فرماید « از زیرکی مومن بترسید چرا که او با نور الهی می نگرد. »

این مسئله غیر قابل انکار است که در دورانی که امور اجرایی و قانون گذاری در دست دوم خردادی ها بود چقدر سعی و تلاش کردند که اسلامیت نظام را به حاشیه برانند و در نهایت حذف کنند و اسناد فراوانی در این رابطه در سخنرانی هایشان و در روزنامه هایشان مضبوط و مکتوب است و آنچه که این روزها موجب باز شدن مشت آنها شد و تشت رسوایی آنها را از بام به زمین انداخت و مکنونات قلبی آنها را عیان کرد شعار سبزپوشان بود که در راهپیمایی روز قدس هم جهت با منافقین خارج از کشور به صراحت شعار «جمهوری ایرانی!!!» سرمی دادند ، نه - جمهوری اسلامی ایران .

آنچه بیشتر از همه آنها را رسوا کرد و نقاب از چهره ی آنها انداخت بخصوص برای افراد ساده لوح که باور نمی کردند جریان سبز ، یک فتنه خائنانه در پشت نقاب سبز می باشد ، پای بند نبودن سران فتنه سبز به همان قوانین جمهوریت بود که آنها حتی به حداقلی های قانون هم عمل نکردند و با آتش زدن اموال عمومی و رفتار های خشونت آمیز و پیروی از خط و ربطهای دشمنان خارجی این ملت ، ماهیت واقعی خود را بعنوان قانون شکن هایی خشونت طلب نشان دادند و تا توانستند برای خشنودی دشمنان قسم خورده کشورمان مانند اسرائیل کودک کش که هیچ آبرویی در جهان ندارد هم فاز و هم جهت شدند .

لذا آنها با قانون شکنی و تمکین نکردن به رأی ملت ، دروغ بودن دفاع از جمهوریت را اثبات کردند و از طرفی با آتش زدن مسجد و کشتن بسیجی ها و جوانان بی گناه و تکرار دروغ های بی اساس ، ضدیتشان را نیز با اسلامیت نظام به اثبات رساندن .

تازه رسیدیم به همان حرف های حکیمانه برخی افراد صاحب بصیرت که از اول می گفتند این قماش یک عده لائیک هستند که نه ایمان دارند که شیطان ببرد نه وطن دوست هستند که نگران سلطه بیگانگان باشند بلکه یک عده فرصت طلب و جاه طلب هستند که فقط به فکر چند روزه ی دنیای خودشان می باشند هر چند ذلیلانه و سازش کارانه با دنیای غرب.

آنچه گذشت مرور بخش کوچکی از تکرار تاریخ بود برای عبرت مجدد کسانی که به حوادث پیرامونی با دقت ، نظر می کنند و ته کار هم برای کسانی که در این آزمون الهی مردود شدند و جزء ریزش های انقلاب از آمار راسخون در انقلاب حذف   گردیدند ، اینها بخاطر ادعاهایی که طی سالیان گذشته داشتند و با شعار دفاع از جمهوریت و دموکراسی و کرامت انسان و آزادی بیان و شفاف سازی ، برای خودشان یک وجهه ی دموکرات ساخته بودند اما از آنجایی که بی ریشه بودند با این بازی کودکانه و لج بازی که بر سر انتخابات براه انداختند برای همیشه از چشم ملت ایران افتادند در واقع تمام نفاق و مکنونات قلبی خودشان را برای همیشه در پیشگاه ملت مسلمان ولایت مدار رو کردند .

اکنون باید برای آنهایی که دیر باورند و خواب سنگینی دارند و همه کسانی که با اسلامیت نظام مخالف هستند و مسجد آتش می زنند  با صدای بلند مجددا این حدیث شریف نبوی را بخوانیم که :

« الاسلام یعلوا و لا یعلا علیه »  اسلام بر همه چیز برتری دارد و هیچ چیزی بر آن برتری نمی یابد .



  • کلمات کلیدی :
  • یک سوال ساده»
    88/6/28 5:0 ع

         مطلب جالب و خواندنی در روزنامه کیهان 28/6/88 تحت عنوان (یک سوال ساده ) نظرم را جلب کرد و خیلی ساده و روان برای تبین جریان نفاق سبز  چند کلمه ایی نوشته بود که برای خوانندگان خوش ذوق این وبلاگ نیز تقدیم می شود .

    یک سوال ساده

    فکر می کنید سبزها و طرفداران آقایان موسوی و کروبی و خاتمی که در راهپیمایی دیروز، شعارهای مرگ بر اسرائیل را اینچنین حذف کرده و تغییر داده اند، در ازای این خوش خدمتی و خوش رقصی به صهیونیسم چه چیزی دریافت کرده اند؟! می دانید چرا این سوال را می پرسم؟ برای اینکه درست چند روز پیش، سایت فارسی وزارت امور خارجه اسرائیل از ایرانی ها خواسته بود به جای مرگ بر اسرائیل در این روز شعار بدهند: نه غزه، نه لبنان؛جانم فدای ایران! توجه دارید دیگر: اسرائیل خواسته شعار بدهیم: جانم فدای ایران!
    !!



  • کلمات کلیدی :
  • آقایانی که در دوره اصلاحات با شعار " دانستن حق مردم است " گوش فلک را کر کرده بودند ، حالا بخاطر اطلاع رسانی روزنامه کیهان از عملکرد چند ساله آنان ، از مدیر مسئول کیهان شکایت کرده اند .

    همه این دست و پا زدن ها بخاطر صریح گویی کیهان نسبت به مافیای قدرت و ثروت  و افشاء دروغ هایی که به مردم گفته اند و تهمت هایی که امثال میرحسین موسوی و باند حامی او در ایام انتخابات زده اند،می باشد.

    آفتاب همیشه در پس ابر نمی ماند و حقایق از ریز و درشت برای مردم آشکار خواهد شد همانطور که ماهیت منافقین مسلح و تروریست و سایر گروهک های ضد انقلاب برای مردم آشکار شد همانطور نیز جریان نومنافقین و کسانی که در پوشش خدمت به مردم  طی سالیان گذشته سرمایه های این مردم را به ناحق مصادره کردند و با پول شویی و دور زدن قانون برای خود و هم حزبی هایشان ثروت های نامشروع جمع آوری کردند و با پول و سرمایه ی همین ملت می خواستند نتیجه انتخابات را به نفع باند خودشان تغییر دهند .

    آنها در واقع می خواستند فحش و دروغ و تهمت را نثار رقیب کنند و مصادره جایگاه ریاست جمهوری را با نیرنگ و شارلاتانیزم سیاسی و تبلیغاتی ، نصیب دست نشانده ی  خودشان کنند اما غافل از مکر الهی بودند که در این خیانتی که کردند همگی با هم لو رفتند و بافته های چندین ساله اشان به یکباره پنبه شد.

    ما در پست  قبلی از این ضربه ایی که به کل شبکه نومنافقین و مرفهین بی درد و مروجین فرهنگ سکولار و کلیه گروهک های ضد نظام وارد شد تحت عنوان " عملیات مرصاد 3 " یاد کردیم .      



  • کلمات کلیدی :
  • عملیات مرصاد 3»
    88/5/29 2:0 ع

    اگر به وعده های الهی ایمان داشته باشیم ، بوضوح می بینیم که خداوند در هر مقطعی از انقلاب چگونه ازدین اسلام و مومنین ، حمایت کرده و طبق آموزه های دین ، به هر اندازه انسان ها بر روی اصول و عقاید دینی و دستورات شرع پایبند باشند به همان میزان مورد لطف و حمایت و رحمت خداوند قرار می گیرند.

    در کتاب آسمانی قرآن به امت های فراوانی اشاره شده است که برای هدایت آنها پیامبران الهی ارسال می شده و آنهایی که از هدایت الهی بهره ایی نمی بردند و در مقابل انبیاء الهی مقاومت می کردند به قهر و عذاب خداوند دچار می شدند و آن دسته ایی که ایمان می آوردند و به وظایف دینی عمل می کردند و در جامعه هم نسبت به منکر بی تفاوت نبودند اگرچه در اقلیت هم باشند اما طبق بیان قرآن ، در هنگام نزول بلا نجات میافتند ، از این نمونه نجات یافته ها در راستای  سنت الهی در قرآن کم نیست که قبل از عذاب ، خداوند مومنین را نجات می دهد ، بعنوان مثال خداوند به پیامبراش دستور می دهد شبانه قوم خود را ترک کن و آن دسته از افرادی که ایمان آورده اند را با خودت بیرون ببر.

    « و هنگامى که فرمان ما فرا رسید، «هود» و کسانى را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود نجات دادیم؛ و آنها را از عذاب شدید، رهایى بخشیدیم!  هود/58 »

     از نظر علمی هم اینطور است و به تعبیر شهید مطهری " تر و خشک هرگز با هم نمی سوزند مگر اینکه چوب تر مدتی کنار آتش بماند و تری خودش را از دست بدهد آنوقت آماده سوختن می شود " لذا امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین فرائض دینی است و محور اصلی قیام امام حسین علیه السلام می باشد .

    طبق آیات قرآن کریم و بیان معصومین علیهم السلام ، خداوند هرگز دینش را مهمل و رها نخواهد گذاشت و از دینش و بندگان مومنش حمایت می کند اگرچه مشرکان نارحت و کراهت داشته باشند(ولو کره المشرکون) و از طرفی طبق صریح آیه قرآن کریم ، خداوند در کمین ستمگران است ( إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ) فجر/14

    حالا اگر کمی دقت کنیم ، نمونه های زیادی از کمینگاه خداوند در تاریخ انقلاب ایران را می توانیم مشاهده کنیم که ما در اینجا فقط به سه نمونه آن اشاره می کنیم .

    همه بیاد دارند که منافقین کور دل بعد از پذیرش قطعنامه چقدر با عجله فراخوان کردند تا با یک عملیات غافلگیرانه به نظام اسلامی ایران و رزمندگان این کشور به زعم خودشان ضربه کاری بزنند و کار نظام را یک سره کنند اما از آنجایی که با سنت الهی بیگانه بودند ، با پای خودشان در کمینگاه الهی افتادند و خداوند به دست همین مردم مومن آنها را به هلاکت افکند .

    این عملیات که در آن جمع زیادی از منافقین به درک واصل شدند از جنس نظامی بود اما اگر اهل دقت باشیم می بینیم که اقدام دشمن همیشه در قالب نظامی نبوده و تهدیدات هم همیشه از نوع تهدید سخت نمی باشد بلکه تا جایی که بتوانند از پشت ضربه بزنند، هرگز در مصاف با رزمندگان اسلام ظاهر نمی شوند لذا سعی می کنند تا جایی که بتوانند از روش های عملیات روانی و ایجاد شبهه در مسائل گوناگون و غیره استفاده می کنند اما آنها همیشه غافل از کمینگاه الهی هستند، و آن کمینگاه برای بار اول نبوده و آخرش هم نمی باشد بعنوان مثال بعد از دوم خرداد 76 بدلیل بستر سازی اصلاح طلبان آمریکایی و نشریات زنجیره ایی که به پایگاه دشمن تبدیل شده بودند ، تهدیدات نرم به اوج خود رسید اما دشمنان این ملت و دشمنان دین وارزش های دینی که    " صم بکم " بودند بازهم در کمینگاه الهی گرفتار شدند و از همانجایی که باور نمی کردند ضربه کاری را خوردند .

    سران دوم خرداد آنقدر مغرور شده بودند و فکر می کردند که توانسته اند یک نظام سکولار را پایه ریزی کنند و ستون های آن را با حمایت های غرب محکم نگه دارند لذا از آنموقع بود که کم کم  نومنافقین ، ماهیت خودشان را رو کردند و حتی برخی از اعضای نهضت غیر قانونی آزادی که در کسوت لباس روحانیت بودند و تا آنموقع موضعشان را پنهان می کردند فرصت را غنیمت شمردند و آشکارا از سوابق سیاه عضویت خودشان در این گروهک خائن پرده برداشتند که برخی از آنها نیز توانسته بودند در مجلس ششم راه پیدا کنند . اما بخاطر غرور زیادی و بی توجهی به خواسته های مردم و زیرپا گذاشتن ارزش های اسلامی و مکری که با رأی مردم کردند ، در کمینگاه الهی افتادند و با عدم اقبال مردمی مواجه شدند!

    «ومکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین»  آل عمران /54

    این افشاء ماهیت نومنافقین دوره اصلاحات را باید در همان چارچوب سنت الهی ارزیابی کرد.

    واما آنچه را که این روزها مشاهده می کنیم ، بحق باید شکل دیگری از وقوع عملیات مرصاد را در آشکار سازی ماهیت پلید منافقینی بدانیم که با تمام قوای داخلی و خارجی و با انواع شیوه های براندازی و نافرمانی مدنی و انقلاب رنگی با لیدری امثال میرحسین موسوی و محمد خاتمی و حمایت سران سازمان نامشروع مجاهدین و مشارکت و نهضت به اصطلاح آزادی و جمع زیادی از سرمایه داران و مرفهین بی درد و منافقین فراری کلید خورد و با کمک های خیلی زیاد مالی آمریکا و انگلیس و حمایت امپراطوری رسانه ها تجهیز شده بودند آنگونه که در این جنگ احزاب کاملا با هم متحد شدند و در قالب انتخابات و ابزارها و شیوه های جنگ نرم ، تهاجم پر حجمی را شروع کردند و البته در این بین عده ای هم فریب دروغگویان سران فتنه را خوردند و در جو غبار آلود   " دروغ و تهمت " ، به پیاده نظام گروه برانداز پیوستند!!!

    در این مرحله نیز خداوند دینش را یاری کرد و دست آوردهای خون شهدا را حفظ کرد اما شرطش پایداری و حضور مومنین درصحنه های جهاد با منافقین و پایداری براصول و مبانی دینی و اطاعت از رهبری و ولایت مطلقه فقیه است .

      « إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لَّأُوْلِی الأَبْصَارِ »

    در این عبرتی است برای بینایان – سوره آل عمران آیه 13



  • کلمات کلیدی :
  • زر اندوزان حیله گر ،قدرت مداران بازیگر، مقدس نمایان بی هنر (سردمداران انقلاب مخملی سبز)

    هوالمحبوب

    بنده امروز به چند موضوع مهم می خواهم اشاره کنم .

    1-      چرا قوه محترم قضاییه با سران اصلی اغتشاش یعنی کسانی که بر اساس اعتراف صریح ابطحی پیمان بسته بودند با رمز تقلب در انتخابات به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ارکان اصلی آن ضربه بزنند برخورد قاطع نمی کند آیا خون آقازاده های جناب هاشمی رفسنجانی مانند مهدی و فائزه  و یا فرزند ناطق نوری آقا مصطفی و یا دیگر آقا زاده ها از خون بسیاری از لیدرهای اجیر شده توسط همین آقازاده ها که امروزه دستگیر شده و در حال محاکمه هستند رنگین تر است ؟ آیا قوه قضاییه از روح عدالتخواهی حقیقی خالی شده است؟ این انقلاب تا کی می بایست به بعضی از آقازاده ها که پدرانشان روزگاری در زمره انقلابیون بوده و مدتی را در زندان بوده اند باج بدهد و در مقابل خیل تخلفات و بی قانونیهای آنها چشم پوشی کند ؟!.

    2-      نفاق یکی از خطرناکترین و بزرگترین گناهان و ابزار شیطان برای ضربه زدن به انسان و ارزشهای دینی و اعتقادی انسان و به هر چیزی است که روح خدایی در آن دمیده شده است متاسفانه امروزه در بین بسیاری از نیروهای مدعی ارزشمداری و مدعی عشق به ولایت این نفاق دیده می شود عدم موضعگیری در مقابل جریانات و آشوبهای پیش آمده در این چند وقت اخیر و عدم موضعگیری بر علیه رهبران این جریانات نشان از یک انحراف و یا بوجود آمدن یک نفاق خطرناک می باشد در این میان منافقینی بسیار خطرناک نیز هستند  که به عنوان حزب الهی در وبلاگهایشان بسیار موذیانه در عین ادعای ولایتمداری و زدن عکس رهبری بر علیه رهبری موضعگیری کرده و با قربون صدقه رفتهای سالوسانه سخنان حکیمانه و انقلابی رهبر معظم انقلاب را زیر سوال می برند و نظرات منحرف خویش را نظر نیروهای ارزشی و انقلابی اعلام می کنند  که دوستان می بایست به دقت به این موضوع  توجه نشان داده و  برای اینکه کینه ها و دشمنیهای شخصی و حتی جناحی آنها را به سمت و سوی نفاق نکشاند فصل الخطاب را در هدایت و مدیریت انقلاب تنها  رهبر معظم عزیز انقلاب بدانند و با موضعگیری شفاف مدعیان دروغین اصلاحطلبی را که با رمز تقلب در انتخابات باعث آسیبهای زیادی به کشور شدند را مورد هجوم اعتقادی خود قرار دهند.

    3-      قصه زندان کهریزک واقعیت تلخ و بسیار هشدار دهنده ای برای همه است چه کاندیداهای شکست خورده و چه رئیس جمهور منتخب و قوه محترم قضایی و مغننه ، بعضا برخوردهای تند نیروهای انتظامی و تعدادی نیروهای خودسر می تواند ریشه در روح ناآرام و خبیث بعضی از نیروها و حتی بعضی از فرماندهان اینها داشته باشد و باید به این نکته بسیار مهم توجه کنیم زندان کهریزک می تواند یک نمونه باشد و متاسفانه نه در خصوص برخورد با اغتشاشگران بلکه اینگونه برخوردها توسط زندانبانان بعضی از زندانهای کشور در حق زندانیان عادی نیز بنحوی دیگر انجام می شود وجود مواد مخدر حتی در قرنطینه زندان های عادی و تجاوز به عنف و ازار دادن نوجوانان و حتی جوانان در زندانهای عادی و زندان نسوان و ... می تواند و حتما توانسته تاثیرات مخربی بر ارزشهای دینی و اعتقادی مردم و کسانی که چند وقتی بخاطر خطاهایشان اسیر زندان بوده اند داشته باشد و قوه قضاییه و نیروی انتظامی اگر اعتقادی به عدالت علی (ع) دارند که مطمئن هستم سران و فرماندهان اصلی این نیروها و بدنه اصلی این نیروها چه در قوه قضاییه و چه در نیروی انتظامی مردان وزنانی عدالتجو و دوستدار مردم هستند و به این اصول اعتقاد دارند می بایست با اقدامات انقلابی وتحقیقات مفصل و حضور نیروهای اطلاعاتی در زندانهای کشور بصورت نفوذی به هرصورت ممکن از هرگونه تخلفی در زندانهای کشور و در مقرهای انتظامی و دادسراها جلوگیری کنند و مسلما اجرای عدالت و حرکت بر مبنای درست قانون می تواند روح اعتماد به قوه قضاییه و نیروی انتظامی را در میان مردم نهادینه کند و حقیقتا زندانهای ما بواقع محلی برای تادیب و اصلاح اساسی و حقیقی زندانیان گردد .

    4-      : متاسفانه بازهم شیخ قدرت طلب کروبی  برای جناب هاشمی رفسنجانی نامه ای  نوشته و ضمن صغری کبری چیدنهای مفصل و بازهم مثالهای خاله زنکی از خواببدن و نخوابیدن و حمام رفتن و ... مطالبی را مطرح نموده است اما ظاهرا ایشان فکر می کنند اگر این اتفاقاتی که ایشان مطرح کرده درست باشد فقط در این زمان رخ داده  است ! (وضعیت زندانها) در حالیکه به نظرم این ریشه در نوع مدیریت از گذشته و عدم برخورد با نیروهای خودسر و هنجار شکن در طول سالهای گذشته دارد مثل عدم برخورد با بازجویان همسر سعید امامی که تحت مدیریت وزارت اطلاعات دوران خاتمی بوقوع پیوست یا  مثلا در زمان  ریاست خود ایشان  بر بنیاد شهید ، بنیاد شهید حال به هر دلیل درست یا غلط  جدا از سیستم قضایی عمومی کشور دارای  دادستانی ویژه بوده  و همچنین دارای زندان مخصوص و در این زندان نیز ، کتک و شلاق و.....به وفور دیده شده بود و حتی  چه بسا متهمینی که بدستور شخص خود وی  با آنها برخورد می شده است  آیا فکر نمی کنید یکی از دلایل ایجاد چنین اعمال خشونت باری که وی امروز در این نامه  مدعی آنها می شود اعمال مجرمانه ای است که در زندانهای تحت مدیریتش زمانی  انجام می شده است  و یا حتی در زمان مدیریت هاشمی رفسنجانی و یا حتی خاتمی و یا حتی همین میر حسین موسوی و آیا عدم برخورد قاطع خود اینها ریشه در این رفتارها و تخلفات ندارد ؟  البته بنده معتقدم زندان جای خوبی نیست و نباید هم باشد اما باید عدالت و قوانین درست اجرا شود و اگر تخلفی صورت گرفته می بایست با قاطعیت تمام برخورد و ریشه این رفتارها خشکانده شود و در این میان نیر معتقدم  آقای کروبی و امثالهم به سرعت می بایست دستگیر و به عنوان متهم اصلی در زندان قرار گرفته و از همانجا بطور مستقیم و از نزدیک می توانند نسبت به اینگونه رفتارها شناخت و اطلاع پیدا کرده و گزارشی هم تهیه و به مبادی قانونی ارسال کنند نه اینکه طبق این نامه درخواست کند خود محقق و به عنوان مسئول گروه تحقیق به زندانها مراجعه کند مثال ایشان مثال دزدی است که هنگامی که لو می رود و مردم به دنبال او می شوند او نیز فریاد می زندو هنگام فرار می گوید آی مردم دزد را بگیرید که خود میان جمعیت بدنبال دزد گم شود!!!.

     4: اما نکته بعدی اظهارات کلهر مشاور رئیس جمهور در خصوص  استفاده ی زنان از دوچرخه و موتور سیکلت برای رفتن به محل کار و... است. با عرض تاسف باید بگویم که  ظاهرا در بین بعضی از مشاورین رئیس جمهور اراده ای بوجود آمده که درمقابل خواست عمومی متدینین و علماء بنحوی ایستاده و با ارائه طرحهای ساختارشکنانه جامعه را بسوی التهاب پیش  ببرند طرح حضور زنان در ورزشگاهها بصورت مختلط، مانند دیدن بازیهای فوتبال و دوچرخه سواری زنان در خیابانهای شهر، از طرحهایی بود که فائزه هاشمی در زمان ریاستش بر ورزش بانوان آن را مطرح و موجب کدورت و اعتراض شدید متدینین و مراجع بزرگ حوزه علمیه قم شد. حال چه اتفاقی رخ داده که  آقای کلهر مجدادا این طرحها را تحت عنوان مشاور رئیس جمهور اصولگرا مطرح می کند؟! آیا جز این است که این اراده در بین بعضی از مشاورین متاسفانه کم بینش و کم اطلاع و بعضا لجباز و خودسر وجود دارد که بنحوی مردم را درگیر بحثهای بی اساس و بی پایه کنند؟! آیا بهتر نیست آقای رئیس جمهور از بین خیل بیشمار مردان و زنان فرهنگی که صدهها برابر متخصص تر و معتقدتر به اصول و ارزشهای دینی و اعتقادی مردم و رهبری نظام نسبت به مشاورین فعلیش هستند  مشاورینی  اصلح انتخاب کند .

    گفتنیهای ما از سر درد است نه از سر شکم سیری



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   16   17   18   19      >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی