قربانت شوم ، الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه ی نان مشغولم خبر رسید که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم رشاء وارتشاء معزول کرده بودم به توصیه ی عمه ی خود ابقاء فرموده و سخن هزل بر زبان رانده اید. فرستادم او را تحت الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره ی امور مملکت با توصیه ی عمه و خاله نمی شود . زیاده جسارت است ـ تقی

دو کلمه حرف حکومت داری:

قابل توجه آنهایی که شعار میدادند کرباسچی (شهردار سابق) امیر کبیر ایران !!!

باید از آنها پرسید که چه سنخیتی بین آن دو وجود دارد ؟ این در حالی است که میرزا تقی خان امیر کبیر بدون ملاحظه شاه ونگرانی از دست دادن موقعیت و ریاست آن اقدام شجاعانه را انجام داد و اهل عیش ونوش نبود وغذای او نان خشک بود ولی امیر کبیر خیالی بعضی ها (کرباسچی ) علاوه بر تخلفات عدیده خود و خیانت به بیت المال می خواست از مدیران متخلف تحت امرش تندیس طلا درست کند . فاعتبروا

دیروز یکشنبه 11/5/88 خبرگزاری جمهوری اسلامی خبر مهمی را مبنی بر اینکه عده ای در حال طراحی فرار خاتمی به خارج کشور هستند را بر روی سایت قرار داد و در همین رابطه من هم مطلبی را نوشتم و آن خبر مهم را نیز لینک دادم اما از بعد از ظهر همان روز این خبر دیگر در سایت خبر گزاری جمهوری اسلامی قابل رویت نمی باشد ! اما هرچه که باشد با توجه به حوادث اخیر مواظبت از عوامل فتنه و کنترل آنها برای مسئولین ضروری به نظر    می رسد.

                                                   مواظب فرار خاتمی به خارج کشور باشید .

     یک بار این اتفاق افتاد و بر اثر غفلت ماموران امنیتی،  بنی صدر خائن رئیس جمهور بی کفایت توانست با گریم زنانه از کشور فرار کند و حالا از آنور آب رجز خوانی می کند و این تجربه نباید تکرار شود که کسانی که خیانتشان آشکار شده بتوانند از کشور فرار کنند و اگر غفلت شود و بدون محاکمه از کشور فرار کند آنوقت نه تنها به قانون این کشور پوزخند می زند بلکه به همه کسانی که به او اعتماد داشتند هم ریشخند میزند!!!                 

حتما از همین حالا خاتمی به فکر برنامه سخنرانی در مورد زوایای دیگر گفتگوی تمدن ها !!! و کرامت انسان از دیدگاه غرب و تساوی حقوق زن و مرد و دست دادن با زن های اجنبی و روابط خواهری و برادری و از اینجور چیزها ست !!!  

ناگفته نماند که وزیر ارشاد ایشان آقای مهاجرانی که او نیز فرار کرده و به انگلیس پناهنده شده و خیلی هم از حقوق زن ها طرفداری می کرد ، زن پنجمش  برای گرفتن مهریه به دادگاه شکایت کرد اما چه فایده که شوهرش از کشور فرار کرده بود !!! و اما این روزها که بیشتر از هر دفعه خیانت مدعیان دفاع از حقوق مردم افشاء می شود این نگرانی هم بیشتر می شود که اگر مواظب دروازه های کشور نباشیم این خائنین دزدکی از کشور فرار می کنند و به منافقین آنور آب می پیوندند و در پناه شیطان بزرگ یا انگلیس جاسوس پرور ، جاخوش می کنند .

شاید خاتمی هیچوقت فکر نمی کرد کسانی که یک روزی بواسطه او در این کشور شهرت پیدا کردند و از طریق حمایت او به نان و نوایی رسیدند مانند ابطحی و غیره حالا اینگونه اسرار مگوی آنها را برملا کنند ! اما این دقت شایسته سالاری خاتمی را می رساند!!! و همچنین نمک شناسی دوستان محفلی او را اثبات می کند !!! البته از اینکه این شجاعت را پیدا کرده حقایق را بیان کرده ، یک سرو گردن از دیگران بالاتر است .   

ممکن است برخی باور این مطلب برایشان سنگین باشد که چطور می شود خیانت افرادی را که یک روزی در این کشور دارای مسئولیت بودند و کسانی که مردم به آنها رأی دادند را قبول کنیم ؟!  در جواب باید گفت صرف نظر از مصادیق فراوان افراد خائن ، مانند بنی صدر و گروهک منافقین و فدائیان خلق ! و سلطنت طلب ها و خلق مسلمان!  ووو....و در این دوره اخیر نیز برخی افراطیون مشارکتی و سازمان مجاهدین و افراطیون تحکیم وحدت و نهضت به اصطلاح آزادی که هر کدام خیانت های زیادی را در کارنامه سیاهشان به ثبت رسانده اند ، برای روشن شدن حقیقت و بدست آوردن معیار و میزان تشخیص حق از باطل ، بهتر است به سخن نورانی علی علیه السلام توجه کنیم که در جواب شخصی که دچار تردید و شبهه شده بود فرمودند : اول حق را بشناس بعد طرفداران حق را بشناس .

یعنی میزان در تشخیص حق و باطل ، افراد نیستند بلکه خود حق میزان است و هر کسی از این حق زاویه بگیرد در راه باطل قدم گذاشته است . با این میزان است که امروز خیانت امثال میرحسین موسوی و محمد خاتمی و مهدی کروبی و همه کسانی که در راه اندازی آشوب های خیابانی دست داشته اند معلوم می شود که با قانون شکنی باعث کشته شدن عده ای و زخمی شدن تعداد بسیاری از مردم شدند و همچنین اموال عمومی و خصوصی زیادی به آتش کشیده شد .   

اما دو کلمه حرف حساب با کسانی که هنوز در خواب سنگین هستند یا به عبارتی خیلی دیر باور هستند، اینکه با مطالعه تاریخ و عبرت های فراوان در آن می بینیم که حقیقت همیشه در پس ابر نمی ماند و جریان زلال آزادی خواهی و حق طلبی به دست انسان های وارسته موجب روشن شدن واقعیات شده و حق و باطل راهش از هم جدا   می شود . فاعتبروا

از وقتی که برخی هنرمندان بخاطر اختلاف داخلی صرف نظر از کم و کیف آن به بیگانگان و دشمنان قسم خورده این ملت پناه بردند معلوم شد که اینها در این آزمون بزرگ هنری مردود شدند و در واقع آن تعریفی که برای هنر اصیل  می کردند این اشخاص هنوز با آن فاصله ها دارند .

آنجوری که اهل معنا ازهنر واقعی تعریف می کنند ، هنر را یک مقوله الهی می دانند و هنرمند را کسی میدانند که در مسیر الهی و نشان دادن جلوه های الهی سیر می کند و هرچه در این مسیر بیشتر رنگ الهی بگیرد به معنا و حقیقت هنر نزدیکتر شده اند .

ما در این مقال نمی خواهیم به آن هنر متعالی و آسمانی بپردازیم که شرح و تفسیر آن را باید از اهلش شنید که آنها هنرمندان حقیقی هستند که از انسان زمینی فراتر رفتند و به مقام انسان الهی رسیدند ، آنچه ذهن ما را بخود مشغول کرده تعجب از کسانی است که یک عمری نام هنرمند را مصادره کرده اند و به بهانه های واهی و با اشاره دشمنان این ملت ، خیلی ارزان هنرشان را به پای آنها نثار می کنند !!!

شاید اینهم از کم تجربه بودن اهالی هنر و موسیقی ایران  در عالم سیاست باشد .

آقای محمد رضا شجریان نه من و نه هیچ ایرانی دوست ندارد ببیند هموطن هایمان  اعم از هنر مند و غیر هنرمند ( اگرچه به قول یک هنرمند خوش ذوق ، ایرانی ها همگی هنرمند هستند ) در دام اجنبی گرفتار شده باشد اما درس گرفتن از تجربه ها ی تاریخی خیلی جاها بکار می آید و یکی از آن تجارب رفتاری است که انگلیسی ها با وطن فروشان داشته اند مانند آنچه بر سر رضا خان و پسرش آوردند !!!   و قس علی هذا .

قسمت غم انگیز و مهم داستان این نکته است که برخی دوستان وطنی !!! برای رسیدن به اهداف حزبی خودشان حاضرند از این بذل و بخشش ها بکنند و برای رسیدن به هدف نامشروعشان از قربانی کردن  امثال شما هم دریغ نمی کنند و خرج کردن از هنر و هنرمند در بازی های سیاسی سکه رایج آنهاست!!!

آقای شجریان منظور شما از شعار مرگ بر دیکتاتور چیست ؟!

آقای شجریان به این سئوال واقع بینانه پاسخ بدهید که چرا هنوز عده ایی از مفهوم آزادی نسخه غربی آنرا جستجو می کنند ؟! و چرا برخی ها با شعار آزادی به دنبال اباحیگری و اومانیسم لائیسیته که منجر به نیهیلیسم و پوچ انگاری می شود را دنبال می کنند ؟!

آیا شما از آزادی هایی که تاکنون از آن برخوردار بودید احساس کمبود می کردید یا دچار جو زدگی اغتشاشات عوام فریب شدید ؟! اما اگر منظور شما از آزادی همان چیزی است که در غرب به آخر خطش رسیده اند ؟! بهتر است بدانید در آزمون وطن دوستی و بالاتر از آن آزمون هنر معنوی به مشکل جدی خورده اید .

آقای شجریان شما با دعای ربنایی که سی سال قبل تلاوت کردید گوشه ایی از هنر نمایی معنوی را به اجرا در آوردید و امیدواریم با رمضان مبارکی که در پیش است با تعمق در همان آیات به عمق بخشی هنر معنوی بیفزایید .

رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ