سفارش تبلیغ
صبا ویژن







شرق زدگی4»
90/7/10 2:13 ع

فضای سیاسی دهه پنجاه که باعث نوشتن کتاب غربزدگی  از سوی جلال گردید به گونه ایی بود که کاراکتر غرب زده را در ذهن توانای جلال تصویر کرد جلال در شرایطی که در حال جدا شدن از تفکرات سوسیالیستی ورسیدن به حقیقت ناب اسلامی بود در آن شرایط ملل مسلمان را جزیی از ملل قربانی شده عصر ماشینیسم میدانست البته جلال در این خصوص غلو میکند و همچنان بر ریشه های سوسیالیستی خود تاکید دارد نفرت از ماشینیسم و خرد شدن در زیر چرخ دنده های ماشینیسم همان زمان در غرب هم وجود داشت و فیلم معروف چارلی چاپلین که او را در زیر چرخ دنده های ماشینیسم نشان میدهدخود گویای این مطلب است از طرفی جلال در این دوران بازگشت گرچه از تعامل اتحاد جماهیر شوروی با امریکا ناخرسند است اما همچنان نیم نگاهی به چین کمونیست دارد تا شاید چین کمونیست جور دیگری از آب در آید با همه این احوال کتاب غرب زدگی جلال در آن دوره ره آورد بزرگی برای انقلابیون مسلمان بود نوعی حرکت بومی در برابر زیاده خواهی غرب که شیخ شهید را بر فراز دار به عنوان قربانی خود معرفی میکرد و میتوانست به عنوان یک حرکت و آغاز جدیدی از حرکت بیداری در ایران مطرح شود

تا او چه خواهد...
والسلام

ادامه دارد



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    شرق زدگی 3»
    90/7/9 9:23 ص

    شاید گفته شود برجسته کردن شرق زدگی نوعی خدمت به غرب زدگان است دریغ و درد که شرق زدگان باعث آبرومندی غرب زدگان شدند تکلیف ما با غرب زدگان مشخص است غرب زده برتری و استیلای فرهنگ غرب را پذیرفته وانفکاکی بین اجزای تفکر لیبرالیسم سرمایه داری قایل نیست ترویج فرهنگ سکولاریسم و جدایی دین از سیاست را دنبال میکند و علنا تظاهر به دین و دینداری نمیکند قاعدتا چنین تفکری مسئولیت رفتار خود را میپذیرد و هنجارشکنی های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود را به حساب دین نمینویسدخود را طفیلی فرهنگ غرب میداند و سلطه سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آن را پذیرفته است رژیم شاه (محمدرضا پهلوی ) و حکومت فعلی ترکیه نمودی از این تفکر است که البته نقد آن در جای خود لازم است اما شرق زدگی از جنس غرب زدگی نیست بزرگترین ایراد شرق زدگی این است که از چارچوب فکری خاصی پیروی نمیکند فی الواقع نفس قدرت و حفظ آن و یا دستیابی به آن به هر قیمتی برایش مهم است این خطر بزرگی است که بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری تا به امروز فضای سیاسی ایران را تحت تاثیر قرار داده است وهمواره توانسته است خود را از چشم تیز بین تحلیل گران سیاسی و اجتماعی ایران مخفی کند اگر قدری با تیز بینی چالش های سیاسی و اجتماعی ایران را در دهه های اخیر ردیابی کنیم به تعریف جامعی از شرق زدگی خواهیم رسید

    تا اوچه خواهد...
    والسلام

    ادامه دارد



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    شرق زدگی2»
    90/7/7 6:20 ع

    آدم شرق زده با پیشرفت و ترقی مخالفتی ندارد ولی شرطش این است که هر پیشرفتی را به اسم خودش ثبت کند آدم شرق زده رعیت پرور است به هر وسیله ایی متوسل میشود تا حالت خانی خود را حفظ کند آدم شرق زده فضول و اهل تجسس است از هر آدمی یک نقطه ضعف در کیسه انبان خود دارد تا در روز موعود اگر آن آدم موی دماغش شد او را سکه یه پول کند آدم شرق زده منافق است به معنی کامل قرآنی آن اگر دین ابزار قدرت باشد از همه به دین متظاهر تر میشود اگر بی دینی مد روز باشد میشود رضاخان میر پنچ و به عمامه هم رحم نمیکند و بعد تاسف میخوردکه چرا عمامه را مانند آتا تورک با سر جدا نکردم آدم شرق زده ظاهر بین است و ظاهر بینی را گسترش میدهد اهل چاپلوسی است و چاپلوسی هایش آن قدر آزار دهنده است که اعصاب همه را مختل میکندنه در دوستی حریم نگه میدارد و نه در دشمنی در دوستی آدم را تا عرش بالا میبرد و در دشمنی آدم را از هستی و آبرو ساقط میکند آدم شرق زده جن نیست ولی هر روز به رنگی در میآید وخود را وکیل و وصی  همه کس میداند و همیشه از ملت طلبکار است آدم شرق زده برای هیچ آدمی به خاطر انسان بودنش ارزش قایل نیست اگر هم به کسی محبت میکند برای آن است تا عکس یادگاریش را بعدها در سایت و وبلاگش چاپ کند آدم شرق زده از صدقه پنهانی گریزان است اگر هم خمس و سهمی میدهد به دنبال مرجعی میگردد که برد سیاسی بهتری داشته باشد آدم شرق زده باطن ندارد فقط ظاهر است اقیانوسی است به عمق یک سانتیمتر!
    مفاهیم دین و شرف و وطن در فرهنگ شرق زده بی مفهوم است و همه اینها را میتوان برای تداوم و یا کسب قدرت قربانی کردآدم شرق زده با هر بیگانه ایی دست دوستی و مرادوده میدهد به شرط آن که بتواند بر گرده دیگران سواری کند
    آدم شرق زده از هر وسیله ایی ابزار قدرت میسازد یک روز شعبان بی مخ میشود و در کاباره پای رکاب مهوش مینشیند و لنگ میچرخاند و شواش میدهد و روز دیگر اگر بفهمد ابزار قدرت درجای دیگری است به همانجا میرود نه به دوستی اش میتوان اعتماد کرد و نه به دشمنی اش

    ادامه دارد...



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    شرق زدگی»
    90/7/4 5:27 ع

    آدم شرق زده آدمی هر هر ی مسلک است در واقع شرق زدگی نقطه مقابل غرب زدگی نیست چون آدم شرق زده اصولا بی غیرت تر از آن است که نقطه مقابل کسی و یا چیزی باشد آدم شرق زده ز مانی که طناب دار را دور گردن شیخ شهید می انداختند همانجا حضور داشت ولی زحمت انداختن طناب را به گردن شیخ شهیدغرب زده ها کشیدندورقصیدند شرق زده ها قبل از آن با بریگاد قزاق و لیاخوف روسی مجلس را به توپ بستندولذا شیخ شهید بر فراز دار گرچه نماد استیلای غرب زدگی بود اما در عین حال شهید مظلومی بود که شرق زده ها هیزم چوبه دارش را به میدان آورده بودند
    شرق زدگی از دورانی شروع شد که رجل قجری در قراردا د ننگین از طرف روس برای ادامه سلطنت اذن خواستند و به خیال تن پرور خودشان تخت سلطنت را میخواستند دوقفله کنند تا آسیب نبیندلذا شرق زدگی آفتی است که قبل از ظهورمارکسیست در کشور ما به ثبت رسیده بود و پایه گذار این مرام رجل سیاسی وفاسد قجر بودند
    شرق زده ها از آیین خاصی پیروی نمیکنند اصولا نوعی آدمیزاد هستند که مخشان را تعطیل کرده اند و کرکره را پایین کشیده اند وقتی قرآن میخوانند دنبال اسم رمز میگردنند تا با آن کن فیکون کنند شرق زده ابلیس نیست اما شاگردی ابلیس را میکند به رمل و اصطرلاب علاقه دارد از عتیقه خوشش میآیدو آدرس درب پشتی سفارت انگلیس را بلد است شرق زده غسل در خزینه را ترجیح میدهد وهمسر را بنده منزل خطاب میکند غالبا فرزند شرق زده غرب زده پنهانی میشوداین غرب زده از جنس آن غرب زده ایی نیست که جلال شعرش را سرود بلکه نوعی غرب زده دوزیست است که زندگی انگلی دارد ومعتقد است آدم غرب زده باید تقیه کند و با همسر هفت ماه آبستن به لنگه دنیا میرودتا هم گرین کارت بگیرد و هم در هاروارد تحصیل کند تا بعد از بازگشت مومنین را از کفر لیبرالیسم و اومانیسم نجات دهدآنجا هم که میرود از لیبرالیسم فقط عورت آنها را تجربه میکند اصولا این نوع غرب زده به تجربه حسی اعتقاد عمیقی دارد اما .... 


    ادامه دارد...



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

     آقای عباسی در این سالیان اخیر مطالبی را مطرح میکنند که غالبا هم سوژه میشود چون مطمئنم که ایشان دانسته حرف میزند لازم دانستم چند سطری در مورد سخنان اخیر ایشان که فرموده اند لیبرالیسم عامل اختلاس اخیر 3000 میلیاردی بانک صادرات بوده !!!بنویسم
    خوشبختانه امروز در کشوری زندگی میکنیم که جوانان آن همه تحصیل کرده اند و هیچ ضرورتی ندارد برای تبلیغ اعتقادت عدالت خواهانه با آنها چون عوام کالانعام صحبت کنیم و از راههای غیر واقع و غیر صحیح برای اثبات خودمان استفاده کنیم
    این سخنان آقای عباسی مرا یاد خاطره ای انداخت در اوایل انقلاب به خاطر شغل پدرمان که فنی بود و کارخانه های کوچک تولیدبرق را در شهرهای کوچک مدیریت میکرد در مناطق روستایی زیاد تردد داشتیم مبلغین انقلابی روستاییان را در مساجد جمع میکردند و برای آن که خطر کمونیست را برای آنان تفهیم کنند غالبا غلو میکردند
    مثلا اشتراکی بودن زنهای آنها و یا در یک مورد یک اندیشمندی خطاب به روستاییان
    میگفت:کمون یعنی خدا!!!
    و کمونیست یعنی خدا نیست!!!
    البته  این روش تبلیغ در آن زمان برای ترد جوجه کمونیست های بی خبری که چند رمان در خصوص انقلاب دهقانی خوانده بودند و یا روستا های برخوردار ما را (غالبا عرض میکنم)با روستا های امریکای لاتین عوضی میگرفتند و هوس میکردند چه گوآرا بشوند و با یک خورجین مواد غذایی به روستا می آمدند تا فقر زدایی کنندموثر بود چون تا خودشان را کمونیست معرفی میکردند با سرشکسته مجبور به فرار از روستا میشدند ولی آیا جناب عباسی هم باید امروز از این روش استفاده کنند؟

    چون اطمینان دارم که ایشان این مسایل را میدانند وشناخت کاملی نسبت به مسایل غرب دارند این مسایل را عرض میکنم

    باید بپذیریم که بسیاری از امور خوب در غرب و جود دارد که امروز به آن سخت نیازمندیم و این اختلاس هم هیچ ربطی به لیبرالیزم و غرب ندارد
    غرب یعنی عدم انحصار در فعالیت های اقتصادی غرب یعنی شفافیت اقتصادی
    هنوز یادمان نرفته که بیل گیتس را به خاطر ایجاد انحصار در بازار نرم افزار به داد گاه بردند
    ایکاش جناب عباسی به جای این تحفه اختلاس گر این مملکت به گونه ای بود که چهارتا انسان متعالی لیبرال مسلمان مثل بیل گیتس رشد  میکرد!!!
    مگر تعارف داریم و یا میترسیم ؟
    سی و دو سال از انقلاب میگذرد جناب عباسی پاسخ دهید که نظام بانکداری اسلامی ما کجاست؟
    مشکل ما این است که در امر نظام سازی عین شتر مرغ شده ایم نظام کمونیستی نظارت آهنین میخواهد که ما نداریم لیبرالیسم دیگر چه صیغه ایی است ؟
    شفافیت اقتصادی آن لیبرالیستی که مذمتش را میگویید کجاست و مال ما کجا؟
    آیا اگر همسر من و شما در کشور لیبرالیستی و سر مایه داری توی خیابان راه بروند و یا منتظر تاکسی باشند هر بی سرو پایی برای آنها بوق میزند؟
    یا هر کس سرش به کار خودش است؟

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی