سفارش تبلیغ
صبا ویژن







پروژه بصیرت سازی برای خواص یا مقابله با جریان انحرافی؟

این قضایای اخیر هم باعث تاسف است و هم از جهاتی باعث میشود آدم بخندد الحمدالله که موضوع به خیر و خوشی در حال اتمام است
یک آدم شیر پاک خورده ای کامنت گذاشته بود که :عجب ! مملکت را تا حالا هری پاتر اداره میکرده و ما بی خبر بودیم!

این از خصلت خوب ایرانی است که در هر فرصتی دست از مزاح بر نمی دارد
در این قضایای اخیر چند طیف درگیرند که البته خوشبختانه مجادلات فعلا رسانه ای است و اسباب خوشی و سرور یک عده ای !
1-گروه اول طیفی است که از قضا ارتباط خوبی هم با آقای هاشمی و سران فتنه ندارنداگر بخواهیم رسانه ای بحث کنیم به عبارتی میشود سایت الف و جهان این دو طیف همان هایی هستند که مرحوم کردان را با آن وضع روبرو کردنددر مورد رحیمی هم که پروژه خیابان فاطمی همچنان فعال است
آقای مشایی هم که فعلا پرونده جنگیری ورمل و اصطرلاب و کف بینی!
از نظر این گروه هر آدمی که کنار احمدی نژاد باشد مشکل دارد
همین حرف و حدیث ها در مورد آقای دکتر الهام   نیز گفته میشد
در مورد دادستان تهران هم که به دولت پیوست همین داستانها بود
هر آدمی پرونده ای دارد
یک جا دعوا کرده یک جا اخراج شده یک جا متهم به کار ناموسی شده یک جا عیالش حین طلاق عنوان کرده که این شوهر ما اهل منقل و دود است
یکی برادرش اهل بخیه است
دیگری پسرش سبزی بوده
یکی چک برگشتی داشته
بینی و بین الله چهارتا آدم چه سبزی و چه غیر سبزی چه ذوب در ولایتمداری چه مغرض و منافق پیدا کنید که از این امور در پرونده نداشته باشد عجیب است این آدم هایی هم که پرونده آنها به محض اتصال به احمدی نژاد افشا میشود در دوره های قبل با همین پرونده ها در مصدر امور بوده اند و گل سرسبد!
این گروه اول امواج رسانه ای اش از حیث رقابت منتشر میشود یعنی معتقد است که عدالت را بهتر از احمدی نژاد میفهمد شاخص آنها هم آقای توکلی است
حالا این جور رقابت چه تاثیری بر افکار عمومی دارد و نتیجه اش چه میشود و آیا با ادامه این روند اصلا به کجا خواهیم رسید بحث دیگری است
2-گروه دوم که ما آنان را حالا محترمانه دوستان جدا شده ازدولت مینامیم کسانی هستند که از دولت نهم و دهم کنار گذاشته شدند و حالا هم به خاطر توانمندی ذاتی که آقای احمدی نژاد در ابتدا آن را کشف کرده بود در مصدر دیگر امور قرار گرفته اند همان هایی هستند که دوستان فارس آنها را به عنوان قربانیان شاقول کج معرفی کرد!
این دوستان هم معتقدند که مشروعیت دولت وابسته به آنها بوده و حالا چون آنها در خدمت دولت نیستند این دولت از حیث مشروعیت و ولایتمداری مشکل پیدا کرده البته شرم به آنها مجال نمیدهد که بگویند ملت به خاطر ما به آقای احمدی نژاد رای دادچون خود اینها تا قبل از دولت احمدی نژاد محلی از اعراب نداشتند که حالا چنین حرفی را مطرح کنند
لذا ضعف های اجرایی خودشان را نادیده میگیرند وسعی دارند تا برکناری خودشان را سیاسی کنند در یک نمونه که حقیر خودم اجتهاد کارشناسی دارم ضعف و بی عرضگی علت برکناری بود ولا غیر!
نکته جالب این است که این گروه دوم تا در خدمت دولت بود توسط گروه اول به بدترین وجهی کوبیده و متهم به بی کفایتی میشد
این گروه دوم فکر کرده حالا چون یک سابقه وزارتی دارد میتواند نان و پنیرش را از احمدی نژاد جدا کند و سری توی سرها دربیاورد البته اشتباه میکنند چون با این وضع موجود یک دولتی که متهم به جن گیری است چه اعتباری دارد که وزیر سابقش بخواهد مدعی باشد؟
این گروه حالا اتفاقی و یا غیر اتفاقی بعد از جدایی از دولت جذب نهاد های غیر دولتی شدند و شاید همین زمینه تشدید اختلاف دولت با نهاد های غیر دولتی است(سربسته عرض کردم!)
3-اما در این بین یک گروه سومی داریم که از قضا سرنخ اصلی وفتنه 88 دست آنهاست این گروه سوم همان مافیای سیاسی و اقتصادی و امنیتی است که پنج سال و شش ماه است که ما فریاد میزنیم و کسی نمیشنود !
گروه اول و دوم دانسته و یا ندانسته در جهت منافع و نقشه راه گروه سوم در حرکتند این گروه به سطحی بالاتر از احزاب و جریان های سیاسی رسیده و مدیریت در سایه کشور را در اختیار دارد جن و پری نیست
اما واقعیت دارد
سپاهی نیست اما در سپاه حضور دارد
اطلاعاتی نیست اما در اطلاعات حضور دارد
مقام قضایی نیست اما در قوه قضاییه حضور دارد
مرجع تقلید نیست اما در بیت مراجع نفوذ دارد
این گروه سوم مولود نامبارک اصلاحات و سازندگی است که حالا به بلوغ رسیده و میخواهد خود راسا مملکت را اداره کند!
از سایه نشینی خسته شده
میخواهد کار را یکسره کند
از این که یک بار خاتمی را به صحنه بفرستد یک بار موسوی را و یک شیر پاک خورده انتحاری مثل احمدی نژاد به صحنه بیاید و کلی انرژی او را صرف خود کند خسته شده
این که احمدی نژاد به برادرمان ناوندی گفته بود:خاکریز آقا را نشانه رفته اند
راست میگفت!
دوستان رسانه ای کمی به خودشان بیایند و ببینند در چند روز اخیر موجب بصیرت سازی برای چه کسانی شده اند؟
آقای هاشمی با آن وضع محترمانه از خبرگان رهبری کنار میروند
یک جوری با مسند ریاست خبرگان وداع میکنند که انگار قرار است روزی برگردند
و در این چند روزه مرتبا میشنویم که هاشمی این روزها را پیش بینی کرده بود !
آیا این حرف به معنی تضعیف رهبری نیست؟
رهبری نظام از ساده زیستی و عدالت خواهی وآرمان خواهی این دولت حمایت کرده و همچنان این حمایت ادامه داشته و مستدام است
چند ماه قبل از این موضوع به یکی از دوستان وبلاگ نویس که میتواند شهادت بدهد آقای بذر افکن و وبلاگ تاملات
تلفنی عرض کردم که من نگران جان احمدی نژاد هستم؟
گفت چرا؟
گفتم در شناخت جریان مافیای اقتصادی به نقطه
خطرناکی رسیده
زمان میخواهد تا آدم شناخت پیدا کند
خاتمی هنوز هم نمی داند چرا آمد؟ و چرا رفت؟
موسوی هم نمیداند چرا هل داده شد به این میدان؟
اما احمدینژاد این افی هشت سر را امروز شناخته
و لذا نگران است
توقع بصیرت داشتن از گروه سوم شایسته نیست
اما از گروه اول و دوم انتظار داریم توپخانه را خاموش کنند
و اوضاع را درست تحلیل کنند

تا او چه خواهد...
والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    همه آنانی که با رهبر معظم انقلاب از گذشته تا کنون ارتباط داشته اند بر سلوک معنوی وروحیه به دور از قدرت طلبی وقانون مدارانه مقام معظم رهبری اذعان دارندپیچیدگیها وهوش سرشار وتجربه حضور سی و چند ساله در عرصه دیپلماسی جهانی از ایشان چنان شخصیتی ساخته که حتی گستاخ ترین دشمنان انقلاب اسلامی وقتی به نام ایشان میرسند محتاطانه برخورد میکنند مگر میشود اظهار نظر این سید را در مورد جلال آل احمد شنید وشیفته اونشدرهبری فرزانه که با حضوردر مراسم آوینی آن گونه پیام دادوسیدی عزیزکه علامه مصباح یزدی در واکنش به سی دی ظهورنزدیک است فرمودند:
    ارادت ما به ایشان بیشتر از آن سید خراسانی است
    حقیر ذاتا آدم کنجکاوی هستم در این چند ساله که فتنه آقازادگان و عیش و نوش آنها نقل همه محافل است
    هیچ یک از ما کوچکترین خبری در مورد فرزندان عزیز ایشان در خصوص رانت خواری نشنیده ایم
    رهبر فرزانه انقلاب همواره در تحلیل های سیاسی به دقت مسایل جهانی را رصد میکنند نظرات ایشان در خصوص وحدت جهان اسلام و حتی مواضع هوشمندانه ای که در خصوص خلفای اسلامی داشتند حقیقتا ایشان را در ردیف انسانهای برجسته وجهانی تاریخ نظیر سید جمال الدین اسدآبادی قرار میدهد
    فتنه سبز وسردمداران آن کوشیدند تا با شبیه سازی رهبری نظام به دیکتاتورهای منطقه اهداف خود را پیش ببرند اما خیلی زود رسوایی این سناریو بر همگان آشکار شد
    مواضع قانون مدارانه معظم له در خلال فتنه اخیر باطل السحری بود که فتنه گران را زمین گیر ساخت
    قاعده تاریخ اسلام این است که همه گروهها در زمان خودشان  خود را بهترین ومومنین ترین میدانستند
    حتی آنانی که تیر به خیمه ابا عبدالله زدند نیز از این دسته بودند
    عنصر بصیرت معنایش درفتنه هاست 2735_789.jpg
    به عبارتی بصیرت در دو راهی ها وچند راهی ها معنی پیدا میکند
    متاسفانه جریان موسوم به اصول گرا در همه ادوار انتخاباتی این مشکل را داشته که بنایش را برنفی رقیب میگذاردوبه جای اثبات خود که رویه معمول مردم سالاری است به دنبال یک لولو سرخرمن میگردد تا مردم با ترس از او به اردوگاه اصول گرایی بپیوندند
    در این قضیه اخیر لولوسرخرمن داستان جناب اسفندیار رحیم مشایی است
    این که هر اتفاقی را به ایشان مرتبط کنیم وجنجال سازی راه بیندازیم واقعا دیگر توی ذوق میزند
    استراتژی دیگر این جریان القای اختلاف بین رهبر معظم انقلاب و رییس جمهوری و در ادامه تحقق این اختلاف است
    حقیر در جریان این قضیه اخیر آقای مصلحی واقعا دست های ناپاکی را میبینم که برای منافع کوتاه مدت جریان خود کشور را در معرض مخاطره قرار میدهند
    یعنی این افراد همه هم وغمشان حفظ کرسی های مجلس است و در تحلیل های سیاسی اوضاع منطقه ای و جهانی را رصد نمیکنند
    انتظار دارند که رییس جمهور یک مملکت همه اسرار پیدا ونهان وفشارهای جهانی و اطلاعاتی را که دارد به اطلاع همه اینها برساندهرکسی به خودش جرات میدهد که در ارتباطات رهبری نظام و رییس جمهور دخالت کند و مرده باد و زنده باد بگوید
    آیا رفتار و کنش بزرگان در زمان امام این گونه بود ؟
    ومراجع عالیقدر تشیع نظیر آیت الله گلپایگانی و مرعشی که مورد اجماع بودند در زمان حیات امام این مقدار در موارد حکومتی ارشاد میکردند؟

    آیا بزرگان لشگری وکشوری این مقدار در زمان امام راحل بذل فضل میکردند؟

    ما که به یاد نداریم آقای رضایی در زمان امام راحل سخنی خارج از چارچوب اختیارات قانونی زده باشد
    در زمان امام به خاطر وجود نخست وزیر که وظایف اجرایی را عهده داربود اختلاف سلیقه های اجرایی به امام منتقل نمیشد
    یعنی اختلافات دربین رییس جمهور ونخست وزیر شکل میگرفت
    که در مورد میرحسین موسوی و رییس جمهور وقت فراوان از این دست اختلافات داشته ایم
    با تغییر قانون اساسی تقریبا اختیارات رییس جمهوری به رهبری نظام تفویظ شد و رییس جمهور دارای اختیارات نخست وزیر شد
    البته در پاره ای از موارد این اختیار بیشتر از نخست وزیر آن دوران است نظیر معرفی وزرا ونیز عزل ونصب وزرا
    منظورم این است که رهبر انقلاب در قبال دولت دو وجه دارد
    یکی همان وجه هماهنگ کننده قواست که در قانون اساسی قبلی با رییس جمهور بود و یکی همان اختیاراتی است که طبق قانون امام راحل نیز عهده دار آن بود
    میخواهم بگویم که دریک بعد رابطه رهبری ورییس جمهور که مفهوم اجرایی دارد امکان بحث و مجادله وجود دارد
    یعنی این یک امر طبیعی است که شخص اول نظام و شخص دوم نظام در یک اتاق بنشینند و در باره امور با هم مذاکره کنند حرمت رهبری در بعد اول اقتضا دارد که مدعیان ولایت مداری از رسانه ای کردن این بحث های اجرایی خوداری کنند
    یعنی برای رییس جمهور به عنوان شخص دوم مملکت که سوگند به کلام خدا جهت اجرای قانون اساسی خورده است باید این یقین حاصل شود که آیا رهبر نظام از وجه اول اورا مخاطب قرار داده یا وجه دوم
    این نکته فقط در ارتباط با شخص رییس جمهور ورهبری مصداق دارد
    اگر رهبر انقلاب در خصوص قوه قضاییه پیامی بدهند ضرورتا همان وجه اول است چون ارتباط معظم له با قوه قضاییه  تما مااز وجه ولایی وحکومتی است در خصوص مجلس هم همینطور چون نخست وزیر در قانون قبلی بر مجلس هیچ اشرافی نداشت  
    لذا شایسته است تا مدعیان ولایت مداری به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش نکشند و بیش از این آب در آسیاب دشمنان نریزندو به خاطر متاع دنیا علی زمانه را رو در روی سرداری که عوام با بصیرت مالک خطابش میکنند قرار ندهند
    همه ما به قربان مظلومیت علی آن زمان که فرمود:
    مالک اگر میخواهی علی را زنده ببینی برگرد!

    تا او چه خواهد..
    والسلام 



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    قصد داشتیم مطلبی در خصوص آرایش سیاسی کشور در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی بنویسیم ولی از عجایب سیاسی کشور ما این است که یاداشت های قدیمی هم در فضای سیاسی امروز تازگی دارند والبته این نکته مبارک و خوشایندی در عرصه سیاسی تلقی نمیشود یاداشت ذیل که قبل از انتخابات مجلس هشتم درهمین وبلاگ نگارش شده است خواهان شفافیت سیاسی در عرصه انتخابات مجلس هشتم و به رسمیت شناختن رویش های جدید است متاسفانه به دلیل ضعف تشکیلاتی حامیان عدالت در انتخابات مجلس هشتم این آرزو تحقق نیافت وهمین امر و عدم شفافیت سیاسی مجلس هشتم از زمینه های اصلی فتنه 88بود

    feshordeh.jpg

    فشرده سازی جریان اصول گرا توهم یا واقعیت ؟ (پنجشنبه 25/11/1386 ساعت 11:53 صبح)
    جریان های سیاسی در ایران تقریبا داستان مشترکی دارند مرز بندی جریان سیاسی درون نظام از چپ و راست آغاز شد .
    بدون هیچ پسوند وپیشوندی ولی نگاهی به بزرگان این دو جریان در دهه 60 ما را به این حقیقت رهنمون میشود که امروز و در دهه 80 این مرز بندی چه میزان ابتدایی به نظر می رسد.
    از رحم راست کارگزاران سازندگی متولد شد اما رحم چپ چند قلو زایید و طیفی از اقتدا کنند گان به ابراهیم یزدی و عمال مشارکت و دفتر تحکیم و عبدی ها و اصغر زاده ها و حتی طیف اعتماد ملی و کروبی و حتی طیف گسترده ای از اپو زوسیون بیرون از نظام را متولد کرد !  اگر قدری عمیق تر فکر کنیم متوجه می شویم که جریان سیاسی در تعامل با دستگاه اجرایی مسیر یونیزه شدن را طی میکند و از این حیث گریزی نیست .
    هر جریانی که بیشتر در راس قدرت اجرایی باشد به خاطر اختلاف سلیقه در مسیر اجرا ناگزیر است این مسیر را طی کند .
    تا اینجا مشکلی نیست مشکل از زمانی شروع میشود که بخواهیم دانسته و یا ندانسته این حقیقت اثبات شده را نفی کنیم و اصرار بر کتمان واقعیت کنیم.
    اگر طیف اصول گرایی را با دقت معاینه فنی کنیم متوجه میشویم که این طیف در آستانه زایمان قرار دارد !
    و این زایمان مبارک و خجسته نباید اسباب شرمساری مادر طفل و یا اطفال قلمداد گردد و با خجلت و شرمساری درد زایمان را نادیده بگیرد و یا خود را مخفی کند !
    اگر قدری مثبت فکر کنیم این همان نکته مبارکی است که رهبر معظم انقلاب از آن به عنوان رویش های جدید در عرصه انقلاب یاد می کنند .
    برای همه راحت تر آن است که در زیر یک پرچم گرد آیند و با تکیه بر چهره های شاخص مسیر مجلس هشتم را طی کنند .

    ولی این امر باعث انتقال جنجالهای سیاسی به مجلس هشتم خواهد شد و همان گونه که در یا داشت قبلی ذکر شد باعث مرگ جریان اصول گرایی خواهد شد !
    سیستم اجرایی ما یک سیستم کند و به شدت برو کرات است و در مقابل هر تغییری به شدت مقاو مت میکند .

    ولی در مقابل مردان اجرایی نظیر احمدی نژاد که خواهان تغییر سریع و اصلاح امور هستند نیازمند تصمیمات و اقدامات سریع هستند .
    و لازمه این امر و جود افرادی هم سو با شخص اول دستگاه اجرایی در قوه مقننه است .
    البته این امر مثل نماز واجب نیست !ولی انجام آن باعث افزایش سرعت  جهت گذر از یک کشور جهان سومی به کشوری پایدار و توسعه یافته میشود .
    و نیز اعتماد توده های مردم به نظام سیاسی جامعه را افزایش می دهد و کار آمدی نظام را تقویت میکند .
    ای کاش تقوای سیاسی این شرایط را فراهم میکرد تا به دولت این اجازه  را بدهیم که با آرامش بر نامه های اصلا حی خود را به مر حله اجرا بگذارد .
    باید پذیرفت که نظام انتخا باتی در کشور ما باعث سر گیجه توده مردم میشود .
    در کشور های غربی جریان های هم سو در انتخا بات های درون حزبی تکلیف خودشان را مشخص می کنند و جریان های بر تر فکری به عرصه انتخابات می آیند و جریان های شکست خورده با سر افرازی به اتاق فکر می روند تا در انتخا بات بعدی با ورژنی جدید خود را در معرض انتخا بات بگذارند .

    ولی فضای دم کرده و ملال آور اتاق فکر در کشور ما باعث میشود تا هیچ جریانی حاضر نشود سرکه نقد را به حلوای نسیه بفروشد .
    و حاصل این رویکرد تشکیل شرکت سهامی خاص است که عین انتحار سیاسی است !

    در هر حال باید صبور و منتظر بود . این حرکت را احمدی نژاد بر اساس نبوغ شخصی خودش شروع و به اینجا رسانیده باید دید استرا تژی هو شمندانه احمدی نژاد برای انتخا بات مجلس هشتم و عبور از این شرایط کدام است ؟
    تا اینجای کار احمدی نژاد توانسته به درستی در توده مردم این ذهنیت را به وجود آورد که مجلس هفتم مجلس موفقی در همراهی با بر نا مه های او نبوده است .
    ولی آیا دراین زمان کوتاه فرصت معرفی چهره های جدیدبه مردم وجود دارد ؟  

    یک حقیقت را همه می پذیریم که در ایران هر امری امکان دارد !
    تا او چه خواهد ...



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    شورای شهر اهواز در قربانگاه خدایان زروزوروتزویر

    در این چند ساله ای که اوراق سرنوشت را بامرکب عشق وبا خامه دل ورق زدیم یک امر را پذیرفتیم که در عرصه سیاست رانتی جناحین ایرانی ایاک نعبدو ایاک نستعین بگوییم وخود را رهاکنیم از بازار مکاره ای که سیاست را برای بقای میز ریاست می خواهد تا آسایش ملک و رعیت!
    اهواز شهری چند قومیتی است و همین تنوع قومیتی باعث گردیده تا جاذبه آن دوچندان گردد
    همسایه عربم گمان میکند که حقیر ارمنی هستم !
    ترکیب اسم وفامیل حقیر که شاید برای شمال شهر تهران نماد یک حزب الهی اتو کشیده از جنس یامین پوریش باشد!
    ودرلیست سیاه سایت شکاربسیجی چون حقیر سیاه رویی تهدید به ترور ودعوت به توبه شده ایم!
    در نظر همسایه عرب ومسلمانم ارمنی هستم!
    ماهها طول کشید تا عرب همسایه ما به خودش قبولاند که برخی محبان حسین نام ارمنی دارند!
    چقدر خندید وقتی مرا در عصر یک روز تعطیل ودر پیاده روی مقابل خانه نشسته بر زمین خدا ودشداشه پوش دید!
    اینجا اهواز است همان شهری که در سال 84عده ای در هراس از امواج عدالت خواهانه دولت احمدی نژاد سعی داشتند تا با انفجار بمب و ترور کور آن را نا امن جلوه دهند و احمدی نژاد را بترسانند
    وبلاگ خبرنگار مسلمان خاطره ای از آن روزها یادگار دارد :
    http://hamedtalebi.blogfa.com/post-3.aspx
    (آیا تروریست ها به دنبال حذف فیزیکی احمدی نژاد هستند؟
    یکی از آن خبرهایی که از منبعی موثق شنیدم اما "گفتن نگید" این است که بعد از انفجار روز سه شنبه (? بهمن) در اهواز ، رئیس جمهور در جلسه هیات دولت تاکید کرده که " اگر وجب به وجب خوزستان را هم بمب گذاری کنند، به این استان خواهد رفت" و احتمالا سه شنبه این هفته ( ?? بهمن ) سفر سه روزه خود به این استان را آغاز می کند.

    البته یکی از نکات مهم دیگر در مورد انفجار اخیر اهواز این است که به گفته یکی از دوستانی که در محل انفجار  اهواز بود، ظاهرا بمب دومی که منفجر شده تقریبا در همان جایی بوده که خبرنگاران و سایر همراهان رئیس جمهور که یک روز پیش از وی به اهواز اعزام شده بودند، برای صرف غذا به آنجا می رفتند.

    اما در همین رابطه و احتمال پیگیری دشمنان برای حذف فیزیکی احمدی نژاد یکی از سایتها مطلبی منتشر کرده که خواندنش خالی از فایده نیست .

    + نوشته شده در  جمعه 1384/11/07ساعت 18:29  توسط حامد طالبی  )

    خوزستان از ابتدا خط قرمزی بود که دولت عدالت را از ورود به آن منع کرده بودند!

    اما با همه تلاشها و سرمایه گذاریها خوزستان همچنان قلب تپنده تشیع و ایران است
    هرچند نسیم دولت یار در سال ششم دولت عدالت هنوز در بوستان ولایت خوزستان وزیدن نگرفته است
    وحاج محمود عزیز ودوست داشتنی چشمان خود را بنا بر مصالح نه چندان مورد قبول بر حقایق خوزستان بسته است
    اما خوزستان و خوزستانی همچنان امیدوار است تا حاج محمود تصمیم مقتضی و عاجل را تا به سرازیری دولت دهم نرسیده اتخاذ کند ویادگاری ماندنی در این دیار زر خیز از تحول سیستم اداری از خود به یادگار بگذارد
    اینجا اهواز است شهری که مردم آن آب آشامیدنی را در کنار کارون به صورت گالنی میخرند وبوی فاضلاب کارون مشام را همچنان آزار می دهد
    اینجا شهری است که گفتمان عدالت همچنان در پشت دروازه های شلنگ آبادش متوقف مانده است
    اینجا اهواز است شهری که سطل های زباله اش را از اروپاخریدند!
    اینجا اهواز است شهری که همه میادینش به تصرف مترو در آمده است تا به سلامتی در سال 92یک خط آن راه اندازی شود
    وهیچ آدمی هم پیدا نمی شود که بپرسد پشت دیوارهای آهنی در تمام میادین شهر مترو چه میکند؟
    حتی هیچ آدمی جرات نمیکند تا پشت این دیوارها سرک بکشد و ببیند چه خبر است؟
    اینجا تعریف کرده اند که مدیر موفق و نمونه مدیری است که بیشتر بودجه جذب کند
    معاونت برنامه ریزی استانداری که یادگار عصر اصلاحات وسازندگی است و تا دیروز رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی بود وامروز معاون استاندار و فقط اتاقش را عوض کرده اینجوری مدیران را میسنجد!
    البته آدم خوش خلق و طنازی است کلی حساب و کتاب بلد است ومعروف است به تپل مهربان!
    هر مدیری مبلغ قراردادهایش کلان تر باشد موفق تراست؟
    حاج محمود ازشوشترتا خرمشهر را از روی نقشه گوگل مترکن
    اگر در این فاصله برای کارون یک بستر بتنی ایجاد میشد هزینه اش از مبلغی که برای آبر سانی به شهرهای آبادان و خرمشهر تدارک دیده اند کمتر میشد!
    خوزستان به بازار مکاره قرارداد های کلان و بی حساب تبدیل شده است و هر آدمی که به دنبال حساب و چهار عمل اصلی کتاب حساب دوم ابتدایی باشد
    دشمن است !
    میز های ریاست را اینجا بر اساس میزان اعتبارش میسنجند
    و قلمرو هر صاحب قدرتی مشخص است
    مسند شهرداری اهواز میز ریاستی است با حدود چند صد میلیارد اعتبار !
    اعتراف میکنم که هیچ یک از اعضای شورای شهر اهواز ماهیتی سیاسی نداشته و ندارند!

    در خوزستان یک عده مافیای اقتصادی داریم که اند سیاستن!
    این حلقه مافیایی به آن حد از قدرت رسیده که امورات تهران را هم در وزارت خانه های کلیدی به صورت در سایه مدیریت میکند
    اینحلقه چند نفره همان کسانی هستند که دولت عدالت را در پشت دروازه های شلنگ آباد معطل نگه داشته وبرای هر آدم موثری به فراخور حال پرونده ای درست کرده واجازه نزدیک شدن دولت یار را به آنها نمی دهد
    این عده کاردولت محمود را تمام شده میداند و منتظر است تا این دو سه ماه هم سپری شود و دولت محمود به سرازیری بیفتد
    لذا دولت عدالت برای اتخاذ تصمیم اصولی در خوزستان دوماه بیشتر وقت ندارد
    هم این عده شورای شهر اهواز را حیاط خلوت خود می داند
    شورای شهر اهواز در اثر دخالت های این مافیای اقتصادی سرنوشت پر فراز ونشیبی داشته است
    اما این یک واقعیت است که اقدامات شورای شهر اهواز از استیضاح تحسین بر انگیز شهردار سابق اهواز تا به امروز ماندگار و ستودنی است
    و حمایت رسانه ای گسترده ای که این روزها از شورای شهر اهواز میشود به خاطر این عملکرد و فراز و نشیب های چند ماهه اخیر است که از سفر استانی دولت به اهواز تا به امروز تداوم داشته است
    امروز دیگر این یک حقیقت اثبات شده است که شورای شهر اهواز در یک اقدام مهندسی شده برای انحلال و تصاحب کرسی شهرداری اهواز از سوی مافیای اقتصادی خوزستان قرار دارد
    وافکار عمومی نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور در این زمینه اقناع گردیده است
    لذا از وزیر محترم کشور و ریاست محترم جمهوری و شورای عالی استان ها و شخص جناب مهندس چمران استدعا داریم که در این خصوص با قاطعیت ورود کرده و از حیثیت نهاد شورای شهر اهواز که در چند ماهه اخیر مسیری منطبق بر گفتمان عدالت و سیاست های اجرایی شخص رییس جمهور محبوب را طی نموده و خود را از انقیاد مافیای اقتصادی و رسانه ای خوزستان رهایی داده حمایت نمایندعدالت خواهان خوزستانی عرصه را چنان تنگ میبینند که در صورت تداوم این وضعیت در حرم عبدالعظیم به طلبه سیرجانی خواهند پیوست وحقیر آمادگی خود را برای پیوستن به طلبه سیرجانی اعلام می نمایم

    تا او چه خواهد...
    والسلام 



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    یک آدم خوش ذوقی در ایام نوروز یقه ما را گرفته بود که فلانی قلم شما خیر است و از هرکس در دولت عدالت محور انتقاد کردی فی الفور مراحل ترقی را طی نمود و ایضا نمونه ...شد!
    و ادامه دادآن یکی یادت هست ...
    آلان فلان جاست
    آن یکی ...
    آن یکی ...
    و آن قدر برای فدوی دلیل محکمه پسند آورد که قانع شدیم
    بعد به شوخی گفت:
    با این همه کرامت که تو داری نور بالا میزنی!
    اصرار داشت که فدوی به نحوی ایشان را به عنوان مفسد اقتصادی و یا اشراف زاده دولتی معرفی کنم
    میگویند کریم شیره ای در دربار ناصرالدین شاه که حال و روز فدوی را در دربار حاج محمود داشته روزی داشته....
    ناصرالدین شاه از او می پرسد چه میکنی؟
    میگوید به سر مبارک این کار را با فلانی کردم وزیر شما شد!
    با فلانی کردم
    خزانه دار  شما شد!
    وایضا ....
    حالا ما هم بخیل نیستیم
    اگر دوستانی مایلند از این طریق پیشرفت کنند رزومه بفرستند تا بررسی کنیم تا اطلاع ثانوی این روش جواب می دهد

    تا او چه خواهد...
    والسلام

     

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   31   32   33   34   35   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی