مطلبی را که پیش رو دارید بر گرفته از وبلاگ « گوهر کمال » می باشد که در حقیقت خون دل و راز دل همه بسیجیان گمنامی است که در زمان دفاع مقدس تیر و ترکش می خوردند و الان زخم زبان و خون دل و بدون اینکه لحظه ایی از گذشته خودشان به خاطر شرکت در دفاع مقدس نادم و پشیمان باشند همواره به فکر انجام تکلیف شان هستند
« وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ »
فراموش نکردیم کلام امام راحل عظیم الشان را که در مورد دفاع مقدس فرمودند ما یک لحظه هم از عمل کردمان در جنگ نادم و پشیمان نیستیم و در سخن دیگر فرمودند ما مامور به تکلیف هستم نه وظیفه .
گوشه ایی از مطالب وبلاگ گوهر کمال.
هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا
شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا
سارا لباس پوشید با جبهه ها عجین شد
در فکه و شلمچه دارا به روی مین شد
چندین هزار دارا بسته به سر سربند
یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و دربند
سارای دیگری در مهران شده شهیده
دارا کجاست ؟ او در اروند آرمیده
دوخته هزار سارا چشمی به حلقه در
از یک طرف و دیگر چشمی ز خون دل تر
سارا سوال میکرد، دارا کجاست اکنون ؟
دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون
خون گلوی دارا آب حیات دین است
روحش به عرش و جسمش مفقود در زمین است
در آن زمانه رفتند صدها هزار دارا
در این زمانه گشتند ده ها هزار دارا
هنگام جنگ دارا گشته اسیر و در بند
دارای این زمانه با بنز رود به دربند
دارای آن زمانه بی سر درون کرخه
سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه
در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد
در این زمانه ناگه چادر لباس جین شد
با چفیه ای که گلگون از خون صد چو داراست
سارا خود از برای جلب نظر بیاراست
دارا و گوشواره حقا که شرم دارد !
در دستهایش امروز او بند چرم دارد
با خون و چنگ و دندان، دشمن ز خانه راندیم
اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم
جای شهید اسم خواننده روی دیوار
آنها به جبهه رفتند اینها شدند طلبکار !!!
کلمات کلیدی :
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]