چندی پیش فیلمی با عنوان "سنگسار ثریا" از سوی عناصر ضد انقلاب تولید شد که هرکس حتی بدون داشتن علم تخصصی سینما به راحتی میفهمید که این فیلم به طرز ناشیانه ای اسلام و انقلاب را مورد هجمه قرار داده است و جامعه ی هدف آن قشر خاکستری جامعه استکه با تحریک احساساتشان آنها را نسبت به قوانین اسلام بدبین کند.اما..
بد نیست کسانی که آب در آسیاب دشمن می ریزند و به خاطر لبخند رضایت آنان این چنین اسلام و انقلاب را زیر سوال می برندبه نمونه ی مشابه امریکایی نوشته ی خانم شرلی جکسون (Shirely Jackson 1916-1965)
خانم جکسون یک نویسنده ی امریکاییست که شهرتش را مدیون داستانی به نام "قرعه کشی" یا همانLottery معروف است.زمانی که وی داستان قرعه کشی را در مجله ی The New Yorkerمنتشر کرد با سیل عظیمی از شکایات روبرو شد.حتی بعضی از مشترکان به خاطر چاپ این داستان اشتراک خود را با مجله لغو کردند.فقط و فقط به جرم نشان دادن واقعیت.جالب اینکه در این داستان خانم جکسون تنها خاطره ی دو ساعته ی قرعه کشی را بازگو میکند بدون هیچ گونه نقد یا قضاوتی.
داستان از این قرار است:
هرسال در 27 ژوئن در همه ی ایالات امریکا مراسمی به نام قرعه کشی (Lottery) برگزار می شود.خواننده تا اواسط داستان متوجه ماهیت این قرعه کشی که برای سنگسار شدنیک نفر است نمی شود و تصور بر این است که مثل قرعه کشی های معمول است.در آن صبح بچه مدرسه ای مشغول جمع کردن سنگ هستند.کم کم همه ی افراد ایالت جمع می شوند.قرعه کشی با همه ی فراز و نشیب ها انجام می شود.شخصیت اصلی داستان فردی به نام خانم هاچینسون است.او که سخت غرق در کارهای روزمره شده به کلی فراموش کرده که امروزچه روزی است و دیر به مراسم می رسد. در نهایت اسم خانم هاچینسون در قرعه کشی انتخاب می شود.وقتی خانم هاچینسون به این مراسم اعتراض می کند با کمال تعجب می بینیم که دوستان و همسایه ها و حتی خانواده ی او به اعتراض هایش بی اعتنا هستند و می گویند چون اسم او در آمده معترض است.در سیل اعتراض ها او را برای سنگسار آماده می کنند.این سنگسار کردن بر اساس خرافاتی است که می گوید:
Lottery in june, corn be heavy soon
یعنی قرعه کشی در ماه ژوئن سبب پر بار شدن محصولات کشاورزی می شود!!!!!
وقتی خانم ها چینسون آماده ی سنگسار شدن است با کمال وقاحت می بینیمزن همسایه ای که تا چند لحظه قبل در حال خوش و بش با خانم هاچینسون است دنبال بزرگترین سنگ برای پرتاب است. در همین زمان فردی دست Daveکوچولو (پسر کوچک خانم هاچینسون)که آنقدر کوچک است که برای برداشتن برگه ی قرعه کشی نیاز به کمک دارد سنگی می دهد تا به مادر خود پرتاب کند و کورکورانه و بدون دانستن دلیل این کار از این سنت احمقانه پیروی کند.
و در حالی که خانم هاچینسون می گوید این عادلانه نیست ...حق نیست....اولین سنگ به او برخورد می کندو...
این داستان پر از نشانه های مالکیت مردان نسبت به زنان و عدم قدرت و استقلال زنان است.حتی وقتی خانم هاچینسون اعتبار قرعه کشی را زیر سوال می بردکار به جایی نمی برد و همه نشنیده می گیرند.
حال شما قضاوت کنید.
اگر ثریا سنگسار شد (بدون در نظر گرفتن حق یا نا حق بودن این محاکمه درباره ی ثریا )به حکم اسلام بود و حکم اسلام در همه ی موارد جامع و مانع است.اسلام به ذات خود ندارد عیبی..
اما خانم هاچینسون فقط به دنباله روی از یک سنت احمقانه سنگسار شد.
این دو داستان چنان به هم نزدیک است که تصور می شود نسخه ی ایرانی آن با اندکی تغییر از روی نسخه ی امریکایی آنان ساخته شده است.
اللهم عجل لولیک الفرج
پ ن: 1. در این پست و پست قبلی ماهیت حقوق بشر در جامعه غربی بیشتر نمایان میگردد و نشان میدهد سازمانهای جهانی فقط ابزاری برای رسیدن به منافع بکار برده میشود
2.از ترجمه و تهیه کننده این مطلب زیبا تشکر میکنم برای ایشان ارزوی موفقیت راخواستارم
نقد فیلم سنگسار ثریا در ادام مطلب
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]