گام اول
سنگین بودن هزینه پرکردن اوقات فراغت برای خانواده های ایرانی، واقعیتی است که انکارش ، شبیه انکار آفتاب عندالزوال می ماند و انکار حقیقت، همیشه نقطه شروع انحراف در عمل بوده است .
اگر یک خانواده 4 نفره را در نظر بگیریم هزینه تهیه بلیط استخر یا استفاده از امکانات شهر بازی آن خانواده چقدر است ؟!
علیرغم اینهمه تبلیغات در مورد اهتمام به امور جوانان و گزارشات نهادهای فرهنگی و ورزشی ،در هر شهر چند استخر وشهر بازی و مرکز فرهنگی وجود دارد که جوانان می توانند بدون دغدغه تهیه هزینه بلیط ورودی ، از امکانات آن استفاده کنند ؟؟؟!
توصیه اسلام عزیز در مورد اوقات فراغت تا چه حد مورد عنایت مدیران مرتبط کشور بوده است و آیا بازخورد واقعی از برنا مه هایی که بصورت مقطعی و کلیشه ای اجرا می شود دریافت می کنند یا به بروشورهای رنگی و بیلان کارهای کذایی اکتفا می کنند ؟
امروزه ورزش هایی مانند اسب سواری و شنا و تیر اندازی همچنانکه می دانم و می دانید جزو ورزش های لوکس و اشرافی است و فقط طبقات بالای جامعه توان استفاده از این امکانات را دارند بنابراین ملت به تبع طبع خود دنبال پرکردن وقت های آزاد زندگیشان می باشد و با وضع موجود چاره ای جز اکتفا به حداقل ها ندارند .
حداقل هایی که حداکثر تاثیر سوء را بر پیکره بنیان خانواده ها می گذارد !!!
بنابراین گام اول برای شروع سیطره شیطانی غول های رسانه ای نه توسط مخاطب که از طرف متولیان امر برداشته می شود!!
گام دوم
غیرمنطقی نخواهد بود اگر عرض کنم امروزه بسیاری از خانواده های ایرانی میانه خوشی با رسانه ملی ندارند و اوقات فراغت خود را با برنامه هایی پر می کنند که برایشان مفرح و سرگرم کننده باشد !
برنامه های آزار دهنده رسانه ملی دومین گام و شاید به جرات می توان گفت اساسی ترین گام در راه جذب خانواده های ایرانی به سمت پر کردن اوقات فراغتشان به سبکی است که دیگران می خواهند !!
قطعا بارها برای شماهم اتفاق افتاده است که وقتی چرخی در شبکه های مختلف رسانه ملی می زنید متوجه می شوید که همزمان از همه شبکه ها ، سخنرانی یا هر برنامه تکراری دیگر در حال پخش است !!!
سریالهای تکراری و کلیشه ای و یا مسابقات و سرگرمی های تقلیدی مضحک که با ناشیگری تمام و البته هزینه ههای هنگفت تولید می شود موجبات ایجاد دلزدگی در بین مردم را فراهم می کند، به نحوی که به جرات می توان گفت امروزه مخاطبین رسانه ملی در کمترین سطح خود قرار دارد اگرچه ممکن است مرکز پژوهش های صداوسیما منکر این افت مخاطب باشد !!!
بنده قصد سرکوب کردن رسانه یا هر نهاد دیگری را ندارم بلکه به عنوان یک مسلمان ایرانی که امروز از هرسو آماج فتنه های رنگین و برنامه ریزی شده است وظیفه خود می دانم مطالبی را که لازم است ، در این حوزه به گوش مخاطبین و مسئولین امر، البته اگر بشنوند، برسانم!
با این حساب در این گام انگیزه ای عمیق برای جدا شدن از مخاطبین رسانه ملی این بار هم توسط خود مسئولین این رسانه عریض و طویل ایجاد می شود و همه روزه تعداد بیشتری از مردم با این رسانه قهر می کنند و با شبکه های ماهواره ای آشتی !!
گام سوم
شما به راحتی آب خوردن می توانید ماهواره بخرید !!!
این جمله ای است که امروزه در میان اکثر افراد دهن به دهن میگردد و چقدر تاثیر گذار بوده ؟!!
راست هم می گویند با مبلغی باور نکردنی، شاید باندازه هزینه یکبار سینما رفتن صاحب ماهواره می شوید و از فردای آنروز می توانید فخر پیوستن به مخاطبین میلیاردی این رسانه را به دوستان و اهل فامیل بفروشید !!!
کافی است وقتی نصاب تشریف می آورد سمت قبله را نشانش دهید تا در عرض چند دقیقه بتوانید آرامشی همیشگی از دغدغه پرکردن اوقات فراغت خود و خانوادتان به دست آورید وتغییر اعجاب انگیز تمابلات و تفکرات و مطلوب های خود را از فردای این تصاحب نظاره گر باشید اما اینکه شما صاحب ماهواره شده اید یا ماهواره صاحب شما سوالی است که شاید در پایان این نوشته به جواب آن برسیم !!!
بنابراین گام سوم این کار توسط مبلغین این رسانه ، پیروزمندانه برداشته می شود و مخاطب مُبلغی به جمع طرفداران این رسانه افزوده می شود .
گام چهارم
تصاویر 2000 شبکه از 17666 شبکه ماهواره ای در ایران با وضوح بالا دریافت می شود .
-تشویق برای بالابردن سن ازدواج ، یا به نوعی ضد تبلیغ برای تشکیل خانواده و تشویق برای زندگی مجردی علی الخصوص برای زنان و دختران با هدف ترویج بی بندوباری جنسی .
- تحقیر فرهنگ بومی و سنتی و تخریب نمادها و اسطوره ها با استفاده از القاب و عناوینی مانند گذشته گرا و مرتجع برای کسانی که پایبند به فرهنگ بومی خود هستند !!
- بی اهمیت جلوه دادن احترام به بزرگترها و هویت زدایی از مفهوم خانواده!
- تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده !
- ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج !
- کم رنگ کردن نقش مرد در خانواده در سطح کلان !
- ترویج رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج و رفع قباحت حاملگی دختر خانواده ،در دوران مجردی
- عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران ، بعنوان روشی برای رهایی از دلهره های احتمالی روابط دختر و پسر
- تنوع طلبی افراطی در همه زمینه ها
و...از جمله ماموریتهایی است که شبکه های ماهواره ای عموما و برخی شبکه ها خصوصا در ایران پیگیری می کنند که البته باید اذعان نمود ، الحق و الانصاف تا به امروز،خوب از پس ماموریت خود بر آمده اند!
با این وصف خانواده ای که پای ماهواره را به خانه خود باز می کند خواه یا ناخواه، خود آگاه یا ناخود آگاه، جان خود را بستری برای رشد تفکرات و رفتارهایی می سازد که هیچ تناسبی با ذات انسانی صرفنظر از تقید به هر نوع دین و مسلکی ندارد.
در این گام ظرف پاک جان آدمی مظروفی را می پذیرد که تاثیرش چیزی جز استحاله نیست ! کارکردی که این رسانه با آن هدف ساخته و در اختیارش قرار گرفته است .
واما فارسی وان
صاحب فارسی وان یک سرمایه دار مشهور صهیونیست به اسم رابرت مارداک می باشد که فارسی وان یکی از 50 رسانه ای است که در اختیار دارد !!
براساس آنچه در سایت رسمی این شبکه اعلام شده در حال حاضر 28 سریال دنباله دار از این شبکه در حال پخش است که با موضوعات درام ،عشقی ،اکشن و با سانسور بسیار خفیف برای ایجاد انطباق با ذائقه ایرانی پخش می شود!
این شبکه مجری ندارد و محور اصلی فیلم و سریال های آن صرفا تبلیغ سبک زندگی غربی است و مواردی مانند مشروب خواری ؛ برقراری ارتباط نامشروع ، خیانت بین زوج ها و.... را ترویج می دهد که در تضاد کامل با ارزش های دینی و اخلاقی هموطنان عزیزمان می باشد .
اگر نظری دیگر باره به ماموریت مخوف رسانه های غربی که در گام چهارم عرض شد بفرمایید متوجه خواهید شد که این شبکه یکی از ابزارهای توانمند غرب در راه رسیدن به اهداف رسانه ای طرفداران لیبرالیسم بوده و هدفی جز ایجاد استحاله در باورهای مبتنی بر شریعت مردم جهان عموما و ملت ایران خصوصا ندارند !
سخن پایانی :
ناگفته پیداست رسانه هایی با این پشتوانه مالی عظیم که بدون منت و هزینه حاضرند اوقات فراغت ملتی را پرکنند به تنهایی و خارج از یک پروسه پیچیده قابل بررسی نیستند !!!
فارسی وان و شبکه های مشابه با هدف ترویج استیل زندگی امریکایی قسمتی از پروسه جهانی سازی را دنبال می کنند و با صرف هزینه های هنگفت حاضرند مردم همه قاره ها و کشورها را فدائی آرمانهای شیطانی خود کنند و می کنند .
اندیشه های شیطان که امروزه در کالبد شجره خبیثه جامعه غرب حلول کرده نمی تواند و نمی خواهد ثمری متضمن سعادت بشر داشته باشد .
حال سوال اینجاست که اصرار برخی هموطنان برای پیوستن به سیل عظیم مخاطبان این شبکه ها چیست ؟!
آیا تلذذ از لذت های مقطعی و حسی تا این حد در زندگی برخی جایگاه دارد که حاضرهستند خواسته و دانسته خود را در گرداب نابود کننده پشت پرده این برنامه ها بیافکنند ؟!.
آیا صرف ناکارآمد بودن رسانه های داخلی می تواند دستاویزی باشد برای تن دادن به این استحاله ؟!
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]