سفارش تبلیغ
صبا ویژن







آنروز که موسوی در برابر رای ملت ایستاد و متوهمانه اعلام کرد که تسلیم این صحنه آرایی نخواهد شد! شاید گمان نمی‌کرد که اینچنین جریانها و گروههای سیاسی بازی‌خورده ‌اش، از صحنه سیاسی کشور توسط ملت کنار گذاشته شوند. این جریان بعد از آنکه در حماسه 9 دی و 22 بهمن سال 88، سیلی محکمی از ملت خورد و از صحنه حقیقی جامعه به فضای مجازی و سایتها و وبلاگهای ضدانقلاب پناه برد، گمان داشت که 12 اسفند 90  فرصتی است که خواهد توانست وزن سیاسی خود را به رخ نظام اسلامی کشانده و آن را دستمایه خودشیرینی برای اربابان جدیدش در آنسوی مرزها قرار دهد.

این جریان با الگوهای مختلفی وارد بازی انتخابات نهم مجلس شد. ابتدا در حالی که فتنه گران گمان داشتند از وزن و اعتبار قابل ملاحظه ای برخوردارند و نظام نیز مجبور است برای گرم کردن بازار انتخابات به این جریان باج دهد، تلاش نمودند تا با تاکید بر سناریوی "مشارکت مشروط" و با نگاهی سهم خواهانه، آزادی اصحاب و سران فتنه و تائید صلاحیت نامزدهای افراطی خود را شرط ورود در انتخابات اعلام کنند. اما خیلی زود مشخص شد که این زیاده خواهی متوهمانه، بی‌پشتوانه بوده و موضع قاطع انقلابی نظام و عدم تسلیم در برابر زیاده خواهی فتنه گران، آن را به تغییر سناریو واداشت.

ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

    کالبدشکافی مجملی از دو  نگرش جبهه متحد و جبهه پایداری

    به عرصه انتخابات مجلس نهم

    انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی به روزهای نهایی خود نزدیک می‌شود که عملا دو لیست محوری و چند فهرست ثانوی در اردوگاه اصولگرایان خودنمایی کرده است و این امر در ظاهر ابهاماتی را برای بدنه جبهه اصولگرایان و توده‌های مردم به همراه داشته و کار را در انتخاب نمایندگان دشوار کرده است.

    برای عبور از این سردرگمی و تشخیص آنکه چه باید کرد باید منطق دو نوع نگرش قالب در جبهه اصولگرایان به حضور در صحنه انتخابات را مورد بررسی قرارداد و آنگاه با موجه دانستن هر کدام از این دو نگرش، رفتار انتخاباتی شایسته ای را برگزید.

    منطق ائتلاف و اتحاد

    اولین نگرش، صحنه انتخابات مجلس را صحنه رقابت جریان اصولگرا با رقبایی می‌داند که در درون جریان اصولگرا قرار ندارد. این نگاه معتقد است که در مقابل جریان اصولگرا حداقل سه جریان در تلاش است تا فاتح انتخابات آتی و کرسی های مجلس گردد و اصولگرایان نمیتوانند نسبت به این جریانها بی‌تفاوت باشند و یا وزن آنان را کم اثر ببینند و اگر از این مساله غفلت ورزند، بی‌شک بازنده انتخابات خواهند بود.

    جریان اول که خطرناکترین آن نیز هست، جریان اصلاح طلبی است که در خوشبینانه ترین حالت در فکر شکل دادن مجلسی چون مجلس ششم است و در بدترین حالت خواسته ها و برنامه‌های فتنه سبز را دنبال می‌کند. این جریان هرچند نتوانسته با چهره‌های شاخص خود وارد میدان شود، اما در تلاش است تا آهسته و بدون تابلو و به اصطلاح معروف - چراغ خاموش و با مهره های سفید - فاتح انتخابات شده و با گذر از معرکه انتخابات پرچم خود را علنی کند.

    ادامه مطلب...


    نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

    یکی از سوالات اساسی در انتخابات که در سالهای اخیر اذهان بخشی از توده‌های دلسوز جامعه را مشغول به خود کرده این است که در فضای رقابتهای انتخاباتی، در صورتی که تکثر گزینه های کاندیداهای صالح موجب نوعی رقابت درون گروهی و زمینه سازی برای به قدرت رسیدن گزینه ای باشد که از نگاه ما از صلاحیت لازم برای تصدی آن سمت برخوردار نیست چه باید کرد، در حالی که هیچ یک از داوطلبان صالح نیز حاضر به کناره گیری از صحنه رقابت نباشند؟!

    در پاسخ به این سوال بود که راهکار "رای به صالح مقبول" توسط جمعی از نخبگان اصولگرا پیشنهاد گردید. مبتنی بر این نظر از آنجا که تفرق آراء در انتخاب گزینه اصلح موجب خواهد شد تا آراء تقسیم شده و از سطح آراء جریان اصول گرا کاسته شود و این در حالی است که جریان رقیب با وحدت آراء بر حول گزینه ای که از نگاه اصولگرایان غیرصالح است وارد میدان شده و می‌تواند رای بیشتری را کسب نماید، در این صورت است که اصولگرایان باید از گزینه اصلحی که از بیشترین مقبولیت برخوردار نیست صرف نظر کرده و به گزینه صالحی رضایت دهند که خواهد توانست بیشترین آراء را به خود اختصاص دهد. در این صورت صالح مقبولی برگزیده خواهد شد که هرچند از نگاه همه اصولگرایان اصلح نیست، ولی مانع پیروزی غیرصالحی شده است که در صورت به قدرت رسیدن به نفع نظام اسلامی نخواهد بود. مکانیزم رسیدن به مقبولیت نیز مشخص است، یا از طریق نظرسنجی می‌توان مقبولیت افراد را بررسی نمود و یا از طریق اجماع گروههای سیاسی بر فرد و لیستی واحد و پایبندی همه هواداران جریان اصولگرا به آن لیست، صالح یا صالحین مقبول مشخص خواهند شد.

    این نظر البته منتقدینی نیز دارد که اشکالات زیر را بر آن وارد می‌دانند:

    1- در متون دینی حجت شرعی قابل قبولی برای این دیدگاه نمی‌توان یافت.

    2- در کلام و بیانات حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره بر انتخاب اصلح تاکید مستمر شده و هیچ‌جا سخن از صالح مقبول به میان نیامده است.

    3- نگاه اینچنینی به مکانیزم گزینش نماینده موجب شکل گیری مجلسی ضعیف و ناکارآمد خواهد شد.

    4- این راهکار می‌تواند مورد سوء استفاده فرصت طلبانه گروههای سیاسی قرار گرفته و مانع شایسته سالاری و چرخش نخبگان گردد.

    در مقابل، مدافعین این نظر تاکید دارند که می‌پذیرند که مکانیزم اصلی انتخابات در نظام اسلامی، رای به گزینه اصلح است، و این راهکار اعتبار ثانوی داشته و تنها در شرایط اضطرار و امکان رای آوردن گزینه‌ای ناصالح ارجحیت می‌یابد، اما این بدان معنا نیست که با ساده انگاری و به ظاهر آرمانگرایی و بدون درک شرایط سیاسی موجود در انتخابات، دست به انتخابی بزنیم که نتیجه آن سپردن امور به گزینه رقیبی باشد که با آرمانهای اصولگرایی فاصله بسیار دارد.

    به هر حال دقت در استدلال هر دو نظر می‌تواند راهنمای ما در مواجه با انتخابات پیش رو باشد. ضمن آنکه نظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به سوال زیر می‌تواند راهنمای ما در این مساله باشد از ایشان سوال شده است: «اگر فرد اصلح در انتخابات احتمال رأی آوردنش کم باشد آیا می‌توان برای دفع فرد بدتر، به فرد بد رای داد؟ آیا حجت شرعی خواهیم داشت در نزد خدا؟ (البته منظور از فرد بد، فردیست که اصلح نیست و شانس رقابت با فرد بدتر را دارد)» که معظم له می فرمایند: «در صورتی که بدتر بسیار خطرناک باشد و بد این خطرات را ندارد و رأی نیاوردن اصلح تقریبا مورد اطمینان باشد آنچه نوشته اید مانعی ندارد.» 




    نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

    با ائتلاف تمام عیار جریان دوم خرداد با ضدانقلاب فراری و تشکیل اردوگاهی واحد فتنه، پس از شکست در انتخابات باشکوه 22 خرداد 88، طبیعی بود که از این پس رفتارها و سناریوهای واحدی را از این اردوگاه باید مشاهده نمود. نتیجه این همنشینی و همراه بیش از آنکه به تغییر رویه ضدانقلاب بینجامد به استحاله تمام عیار این ضدانقلابیون جدید انجامید و هویت مشترک بطور کامل شکل گرفت.

    این هویت مشترک را می‌توان در رفتارسیاسی این اردوگاه مشاهده نمود که آخرین آن سناریوی انتخاباتی این جریان است. "خط تحریم" الگوی رفتاری جبهه براندازی است که امروز در دستورکار بخش قابل توجهی از جریان دوم خرداد قرار گرفته است.

    ادعای اینکه «امروز گرم کردن تنور این انتخابات به هر شکل و بای نحو کان، کمک به استبداد و در تقابل با آرمان محوری استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نیز در تقابل با تحقق دمکراسی و تضمین حقوق بشر در کشور عزیزمان ایران است» اوج رذالت و انحطاط ورشکستگان سیاسی چون بهزاد نبوی، محسن میردامادی، مصطفی تاجزاده، محسن امین زاده را نشان می‌دهد که امروز به جرم خیانت به ملت در زندان به سر می برند!

    فتنه گران از اتخاذ خط تحریم بدنبال آنند که:

    1- وزن سیاسی خود را عیان سازند و نشان دهند که از بدنه اجتماعی قابل توجهی برخوردارند و نظام نمی‌تواند آنها را حذف کند، لذا باید تسلیم خواسته‌های زیاده‌طلبانه این افراد شود.

    2- ادعای دروغین خود در انتخابات 22خرداد 88 مبنی بر تقلب در انتخابات را به اثبات رسانند.

    3- با کساد کردن بازار انتخابات، از مشروعیت نظام کاسته شده و آن را بدون پشتوانه نشان ‌دهند.

    4- با کاهش رای، پشتوانه مردمی نظام را تضعیف کرده و بیش از پیش کشور را تحت فشار قرار داده و اهداف براندازانه خود را دنبال نمایند.

    5- با تضعیف پشتوانه جمهوری اسلامی، زمینه را برای افزایش تهدیدات بیگانگان علیه ما فراهم آورند. به عبارتی با خیانت به ملت، دشمنان را در تهاجم علیه ایران تحریک و یاری رسانند.

    فرصتهای پیش رو

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

    با نزدیک شدن به 12 اسفندماه، روز برگزاری نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، کشور به تدریج در حال ورود به فضای رقابتهای انتخاباتی است. با رونق بازار رقابت و انتخابات، زمینه برای مشارکت حداکثری فراهم آمده و ملت حس و حال حضور در انتخابات را در وجود خود احساس می‌کنند.

    اما در این میان عواملی مانع از گرم شدن تنور انتخابات و ترغیب توده‌های ملت برای حضور در پای صندوق‌های رای است که برای برگزاری انتخاباتی پرشور ضروری است که این موانع شناخته شده و برای رفع آن اقدامات لازم صورت گیرد. ضمن آنکه دشمنان ملت و انتخاب نیز بیکار ننشسته و با شناخت این موانع در تلاشند تا آن موانع را تقویت کرده و موجب سرد شدن بازار انتخابات شوند. فتنه گران شکست خورده سال 88 نیز به عنوان ایادی استکبار جهانی با اتخاذ "خط تحریم" همین اهداف را دنبال می‌کنند.

    شناخت این عوامل حداقل سه فایده به همراه خواهد داشت:

    1- با شناخت و تفکیک علل عدم مشارکت برای هر یک راهکار و درمان مناسب را توصیه کرد.

    2- با رفع آن می‌توان امکان تحقق مشارکت حداکثری را فراهم آورد و بر اقتدار و اعتبار نظامی اسلامی افزود.

    3- با طیف بندی علل عدم مشارکت مانع بهره برداری دشمنان شد. چرا که دشمن معمولا با مصادره به مطلوب میزان عدم مشارکت، مدعی است که همه آنها که پای صندوقهای رای حاضر نشده‌اند، از مخالفین نظامند! این در حالی است که افراد معمولا به علل متعددی رفتار مشابهی را از خود نشان می‌دهند که با دقت نظر می‌توان آنها را واکاوی کرد. در انتخابات نیز علل متعددی منجر می‌شود که بخشی از جامعه در پای صندوق رای حاضر نشوند. رهبر معظم انقلاب اسلامی با نکته سنجی تمام در جمع دانشجویان به واکاوی این مساله پرداخته و چنین اشاره می‌کنند:

    «نه این‌که اگر عده‌ی زیادی شرکت نکردند، این‌ها به نظام «نه» گفته‌اند؛ به‌هیچ‌وجه این‌طوری نیست. آن‌هایی که به‌خاطر «نه» گفتنِ به نظام نمی‌آیند، درصد خیلی کمی‌اند. یک‌عده به‌خاطر بی‌حالی نمی‌آیند؛ یک‌عده به‌خاطر بی‌حوصلگی نمی‌آیند؛ یک‌عده روز جمعه کار دیگری دارند و نمی‌آیند؛ این‌ها را شما راه بیندازید. والّا کسانی‌که معتقد به نظام و قانون اساسی نیستند و دلشان برای بیگانگان و نفوذ آن‌ها پر می‌زند و منتظر آمدن بیگانگان هستند، درصد بسیار کمی‌اند.»(5/3/84)

    برای شناخت این موانع بدنیست تا برای این سوال که «چرا یک شهروند در روز انتخابات به پای صندوق رای حاضر نمی‌شود؟» پاسخی درخور بیابیم. در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که در مجموع سه دسته علت برای عدم حضور افراد در پای صندوقهای رای می‌توان در نظر گرفت، که توجه به آنها می‌تواند رمز عبور از موانع مشارکت حداکثری باشد. این عوامل را می‌توان به ترتیب چنین برشمرد: 1- ناآگاهی، 2- بی‌اعتمادی، 3- نارضایتی.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی