سفارش تبلیغ
صبا ویژن







نقدی برای رو به فردا-تقدیم به یامین پور عزیز!
سلام وحید عزیز
دیشب
بعد از دیدن برنامه رو به فردا تا ادان صبح نخوابیدم در بستر چمباته زده
بودم و به تو برادر عزیز ایمانی ام فکر می کردم و حتی نماز صبح را به زیور
دعا برای تو جوان رعنا و عزیز قامت بستم
در این حلقه انس و در خلال این
سالها حقیر برادر بزرگ شما بودم و با وجود کبر سن همواره به عمق ایمان و 
زلال اندیشه تو و دیگر دوستان رشک بردم
شما جوانان عزیز و خوش فکر سندی
هستید بر صداقت روح الله و این معنی را اثبات میکنید که نهضت فکری خمینی
میوه های خالص و بدون پیوند خود را به بازار اندیشه عرضه کرده است.
تو درس خوانده مکتب صادق (ع)در خلال این سالهای هم اندیشی ودر کنار سایر یاران حلقه و بلاگی فرزندان روح ا...
اسم
با معنایی که تو تصویر گر آن بودی دانسته و یا ندانسته و شاید هم با 
الطاف خفیه موعود امم سنگ بنای اندیشه ای  را رقم زدی که طلوع خورشید آن
اندیشه نوید جامعه سالم فردا را خواهد داد.
بگذار اعتراف کنم که معنوی ترین لحظات عمرم را در خلال این سالهای  هم اندیشی تجربه کردم
تو
برادر عزیزم و دکتر مجید و حامد عزیز و خواهر خوبم مدیر فصل انتطار وحسن و
صالحی عزیز ودوستان حلقه رجا و نورچشمان عزیزمان در سایت رسانه پناهی خوب
و صمیمی و برادر زحمتکش و غیرتی ام کریمی دوست داشتنی در پایگاه و بلاگ
نویسان ارزشی و خاکریزیسم  و محرمانه ودوستان ارزشمدار و ولایی انصارنیوز
و دهها انسان شریف دیگر که تو خود بهتر میشناسی امید حیات این برادر به
لحاظ سن بزرکتر و به لحاظ عمق ایمان کوجکتر خود بودید
وحید عزیز نمی
دانم این جمله را بنویسم و یا آن را سانسور کنم اما ایمان قلبی دارم که
آنهایی را که دکرشان رفت در محضریاران  موعود امم اگر بشارت ظهورش عینیت
یابد و شمار آنان به عدد مقدر برسد حاضر خواهند بود و ترا قسم به آن ذریه
رسول خاتم سلام این بنده روسیاه  و رانده از درگاه را به کوی دوست برسانید
انسان بریده و خسته ای بودم که تحقق کلمه عدالت را دست نیافتنی تصور می کردم و آخرین روزنه های امیدم در حال مسدود شدن بود
ودره سقوط در گناه کبیره یاس گذرگاه خود را برمن گشوده بود
اما تو گویی که دستی فرا زمینی به اجابت ناله های دردمندانه در کویر یاس و نومیدی مرا به برادران و خواهران عزیزی پیوند زد
که انعکاس تفکر خالص عدالت در پهنه ارض هستند
سالیان
عمرم به چهل رسیده و در این سالیان که گرد شکست و شداید از کالبد خاکی ام
پیرمردی شصت ساله را به نمایش گذاشته به زورق دنیا بی علاقه تر از آنم که
مدحی از سر هوای نفس بر زبان و قلم جاری سازم و تو خود بهتر می دانی که در
این غبار فتنه که امواج تخریب پراگ از انسانهای بهشتی روزگار تصویر هیولا
های خشونت و بی رحمی در ادهان جوانک خام و کم تجربه به ودیعت گداشته این
نوشته چگونه معنی میشود ؟
پیش از این نوشته ای از این جنس در پاسخ به پرسشی برای حامد عزیز نوشتم
چون احساس کردم که هیولای سبز در صدد است تااز این جوان عزیز و مومن و غیرتی وخوش فکر چهره ای وارونه بسازد
و امروز همان حس  غریب را نسبت به تو دارم
بگذار
تا برادران و خواهران ایمانی ما در سراسر کره ارض بدانند که جوانک سبز پوش
پایتخت که نئشه از اکس وشکم بارگی فریاد نه غزه و نه لبنان سر می دهد
الگوی جوان مومن انقلاب روح الله نیست و سیدو مولای ما در خلال این سالیان
هدایت کشتی انقلاب جوانان پرشور و فرهیخته ای  را پرورش داده که آگاه به
عنصر زمان مسلح به سلاح رسانه و آراسته به زیور غیرت دینی و اندیشه ناب
ولایی اند و ایمان و اعتماد به نفس آنها در حدی است که یک  تنه در برابر
یک لشگر مزدور و معاند اجنبی توان رزم فکری و دفاع نرم افزاری از اندیشه
عدالت را دارند .
تو برادر عزیز و ایمانی ام پیش قراول نسلی هستی که
اندشه خالص عدالت را به دور از التقاط و فضای غبار آلود سوسیالیسم بر لوح
سرنوشت رقم زدند
تو عزیز برادر نماینده اندیشه ای هستی که دفاع از
سنگر های غزه و لبنان و عراق و یمن را دفاع از حریم حسین در صحرای کربلا
تلقی می کند و از خیمه شب بازی جبهه متحدو وابسته نفاق از سر اندیشه و
تحلیل عمیق بیزاری و برائت می جوید
تو همسنگر یارانی هستی که آرام و
بی صدا و متوکل به الطاف حضرت دوست در برابر تهاجم رسانه ای جبهه متحد کفر
ایستاده اند و سر افرازانه خالق حماسه ای سترگ بوده اند
چه بد خواهان بخواهند و چه نخواهند حلقه فرزندان روح ا... ورجا نسخه اصل گفتمان عدالت است .
و
در گذر زمان این اندیشه حک شده بر لوح تقریر است که ملاک نقد و داوری
خواهد بود نه آدم های بو قلمون صفت شکمباره دنیا طلب که با زیور آقازادگی
و خواص رانتی خود را درمسیر انتخاب حیران حقیقت محض و شر ابلیس ساخته اند
می
خواهم با اعتماد به نفس کامل و با ایمانی بر خاسته از عمق جان این سخن را
بر لوح سرنوشت حک کنم که این ساختمان پاستور وبرخی مردان آن نیستند که
مظهر تفکر خالص عدالتند بلکه این سنگر جوانان خوش فکر و با ایمان عدالت
است که  ساختمان پاستور را در ذهن توده محروم  سمبل اندیشه عدالت قرار داد
هیولای سبز اموی و هم پیمانان جمل سوار و نهروانی آنها باید بپذیرند که
برق
شمشیر عدالت در مصاف اندیشه و در نبردی تن به تن و نابرابر با اسم رمز
موعود امم و پیام برابر ی انسانها قلوب انسانهای به ستوه آمده از فساد
طبقاتی و اشرافیت خان سالارانه دولتی را به خیمه گاه عدالت رهنمون شد
روح بزرگ مردان و زنانی غیرتمندی که تو نماینده تفکر آنانی بزرگتر از آن است که اسیر غول شیشه ای و بی تدبیر جام جم گردد
براستی ضرغامی را چه شده است ؟
ومردان
و زنان میدان اندیشه عدالت را چگونه در قفس ذهن خود مجسم ساخته است ؟آیا
کوتاه قدی برخی پاستور نشینان که خود مسافران بدون بلیط گفتمان عدالتند
جمل سواران ونهروانیان روزگار را به طمع انداخته تا خود را در اذهان توده
محروم به عنوان سمبل صداقت و عدالت نمایش دهند
در آن قفس شیشه ای جام
جم که در برابر روح بزرگ تو و یاران و همفکرانت چون ملعبه کودکان دبستانی
می نماید آینه تمام نمای گفتمان عدالت باش
و حقیر به عنوان برادر بزرگ
شما به لحاظ سالیان عمر که شاهد این جهاد خاموش مردان عرصه اندیشه در خلال
این سالیان نفاق و فتنه بوده ام این مسئولیت  بزرگ را بر شانه های سترگ تو
در این لحظه ماندگار تاریخی می گذارم تا حامل پیام سترگ و ماندگار عدالت
در این صحنه ماندگار تاریخی باشی و اجازه ندهی که ورشکستگان سیاسی که
کابین سبز اموی را در لجاجت با سبز علوی بر اشتر حقارت جمل در پهنه
نهروان  زمان آراسته کرده اند تا هم تیغ بر علی زمان کشند و هم معاویه و
عمروعاص و ابو موسی را صحنه گردان تدارک عاشورای حسین کنند تعزیه خوان
صداقت و یک رنگی و عدالت گردند
در این میدان چون کوه استوار باش
خودت باش
خوش چهره و مطهری پسربه نیابت از کدام خاستگاه اندیشه وخیمه توده ای سخن می گویند؟
آیا
خیمه گاه سبز اموی و سران فتنه و پیش قراولان سپاه روم و اشرافیت دمشق که
در نبرد خود با سپاهیان مالک و عمار و ابوذر و یاران صدیق علی به هزیمت
فکری و نفرت ابدی دچار شده اند چه ارمغانی به دست آوردند که اینک عده ای
باز مانده از صحنه نبرد سرنوشت سخنگوی بی جیره و مواجب آنها شده اند ؟
و
تو ای سرباز صدیق عدالت بزرگتر و فکورتر از آنی که اجازه دهی ورشکستگان
عافیت طلب و مرعوب اینک به جای قصاص سران فتنه تدارک مرگ یاران عدالت را
ببینند و جای ظالم و مظلوم را دگرگون سازند
پس در این نبرد سرنوشت
مردانه گام بردار و بدان که نماینده یک نسل و زبان گویای یک امتی و این
ورشکستگان سیاسی اند که باید از تو الگوی فردا را درک کنند و بدان که در
این میدان مسلح به اندیشه برتری


تا او چه خواهد...
والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    تقدیم به روح ا...»
    88/10/20 7:0 ص

                               خیلی کم پیش می آید که نویسنده این سطور
    کسی را از موضع ثناگویی بستاید که اگر این گونه باشد روح ا...حسینیان در
    این غبار فتنه که همه به دنبال مدح سبز و گرین کارت هستند گزینه چندان
    مناسبی نیست .
    اما تو گویی شوری حسینی در این عاشورای غریب بر حقیر
    نهیب می زند که ای عافیت طلب ! تا روضه رضوان حسینی چند قدم بیشتر باقی
    نیست پس جهد کن در این شور حسینی!
    سالها تجربه مدیریت مرکز اسناد انقلاب اسلامی و رویت اسناد تاریخی به روح ا... آموخته که چگونه بنویسد تا ثبت در تاریخ باشد .
     عدالت
    امروز دو وجه دارد یکی دولت عدالت است که در ساختمان پاستور است ودیگری
    روح عدالت که در روح ا...متبلور است وامروز این روح بیدار و آگاه حق دارد
    که چنین ناله های سوزناکی سر دهد .
    آنانی که امروز وجدان بیدار اجتماع
    هستند و رخداد های کشور را دنبال میکنند به خوبی می دانند که ریشه این
    فتنه امروز در کجاست ودر پس این فتنه کابوسی وحشتناک نهفته است
    که در صورت کوتاهی چند نسل قربانی خواهد شد .
    نویسنده
    این سطور توفیق آن را داشته که در بیست سال گدشته مسایل سیاسی کشور را از
    نزدیک دنبال کند و این توفیق از آنجا ناشی شده است که از سال 67و قبل از
    عزل منتظری وارد جریانات سیاسی دانشگاه شد .
    لذا آن چه امروز می نویسم از سر درد است و خواب پریشانی که دشمنان این ملت برای این ملت دیده اند .
     اگر
    این جملات را در ابتدای استقرار دولت نهم می نوشتیم سریعا تخریب گران نجوا
    می کردند که فلانی به دنبال مقام است اما امروز که در سرازیری دولت دهم
    قرار داریم و سه سال و چند ماه بیشتر از عمر آن باقی نمانده دیگر این
    جملات نه به دنبال جلب توجه کسی است و نه دیگر برای توجه کسی تره خورد می
    کند که بخواهد برای آنها بنویسد
    فتنه موسوی تداوم فتنه خاتمی است
    وسناریوی فتنه خاتمی در مرکز استراتژیک های دولت هاشمی  وتوسط سعید
    حجاریان و دوستانش و با مدیریت موسوی خوئینی هادر قالب طرح نو سازی سیاسی
    نوشته شد .
    فروپاشی شوروی و گلاسنوست گورباچف دوستان چپ مسلک ایرانی را که از ریشه معرفت ولایی تهی بودند به وحشت انداخته بود .
    در
    آن روزها جوجه سوسیالیسم های وطنی مرتب این جمله را نجوامی کردند که دوران
    مرام های ایدئو لوژیک به سر آمده و آن اندیشه ای ماندگار است که از درون
    خود ضد خود را تولید کند و چون اخلاقیات را آنتی تز جامعه تعریف می کند می
    توان از این طریق جامعه را مهندسی سیاسی کرد
    شمار کسانی که در آن روز ها معنی این حرف ها را می فهمید از شمار انگشتان دست تجاوز نمی کرد
    و حتی خود هاشمی و قتی طرح نوسازی را به او ارایه کردند به اعتراف حجاریان روی خوش نشان نداد چون معنای آن را نفهمیده بود
    نکته
    جالب این است که حجاریان و عبدی ودیگر قدیسین امروز جنبش سبز خود از اعضای
    وزارت اطلا عات بودند و سابقه حضورشان در آن وزارت اگر بیشتر نباشد کمتر
    از روح ا...نیست.
    حقیر در آن روزها به عنوان یک فعال دانشجویی از جنس انجمن اسلامی اش  و البته نه از این جنس سبز امروزش !
    به
    دلیل علاقه و کنجکاوی معنی این حرف ها را می فهمیدم اما شیطنت و صراحت
    مانع بود تا سیاست بازان چپ مسلک که  تخم فتنه را می کاشتند حقیر را خودی
    فرض کنند
     آن چه را حماسه دوم خرداد نامیدندمحصول این مهندسی سیاسی بود
    حرکاتی حساب شده که در تدوین سناریوی آن مردم نقش  سیاهی لشگر را ایفا می کنند .
    بد تدبیری سیاسیون و اصرار خواص بر نشستن ناطق نوری بر کرسی ریاست جمهوری طرح مهندسی سیاسی را راحت تر کرد .
    به خدا باید پناه برد  از این خواص!
    ناطق نوری باتوجه به روحیه و زندگی شخصی اش لقمه مناسبی برای نطریه پردازان چپ مسلک بود
    هاشمی هم لازم نبود در آن شرایط کار خاصی انجام دهد سکوت او کافی بود !
    عکس
    موسوی به عنوان نماد مخالفت با هاشمی در کنار خاتمی  و دیگر ترفند های
    سیاسی باعث شد تا توده ها در مخالفت با مشی مدیریتی هاشمی حماسه خلق کنند!
    روح
    ا... حسینیان  در این مقطع نقشی عمده ایفا کرد گروه امنیتی که مهندسی
    سیاسی دوم خرداد را طراحی کرد تنها یک مانع بر سر راه خود داشت و آن مانع
    سعید امامی بود
    حقیر کاری به گذشته و سوابق امامی ندارم و البته از بسیاری از آنها بنا بر ماهیت اطلاعاتی و امنیتی او بی اطلاعم
    اما سعید امامی یک نابغه بود
    نابغه ای که در آن شرایط به خوبی اوضاع را تحلیل و امواج فتنه را رصد کرده بود
    کودتای
    اطلا عاتی سعید حجاریان و رفقای امنیتی اش سعید عزیز را از وطن گرفت و
    امواج تخریب او به حدی قوی بود که حتی امروز نیز کسی در فکر اعاده حیثیت
    این سرباز شجاع نیست.
    ومن روح ا... را زمانی شناختم که درآن شرایط
    هولناک تخریب در مسجد ختم غریبانه سعید امامی حاضر شد و پرده از این
    کودتای امنیتی و تصفیه درون سازمانی برداشت
    سعید امامی به صورتی
    هولناک تخریب شده بود و هیولای سبز در صدد بود تا حتی به عیال او بقبولاند
    که قرآن را به خلوت خود و سعید میبرده و آن راهتک میکرده!
    ومن معنی این حرکت روح ا...را در آن شرایط درک نکردم!
    فقط شنیدم و رد شدم!
    اما افراد فراوانی چون حقیر این پژواک الهی را شنیدند و در درون خود آن را دستمایه ای برای کشف حقیقت کردند .
    ویروس
    بیماری و انفعال همیشه سلول های سالم را هدف می گیرند و سرویس های
    بیگانگان در آن شرایط مغز متفکر و بیدار ی را نشانه رفت که شاید اگر حفظ
    شده بود امروز در نقطه دیگری ایستاده بودیم
    بعد از آن رویداد دست بی
    رحم سرنوشت حقیر را ناخواسته در مسیری قرار داد که بیش از پیش ماهیت نفاق
    آلود موج استحاله و شبکه های مافیایی آنها بر ایم روشن شد
    جوانک خام و
    ساده ما هیولای سبز و شبکه های مافیایی آن را نمی شناسد و البته بسیاری از
    خواص و حتی پاستورنشینان ساده انگار نیز هنوز از عمق خطر بی اطلا عند
    دو بار پی در پی به دلیل نقد اصلاح طلبان از محل کار اخراج شدم
    و
    زمانی که پیگیر حقوق شخصی خود بودم با شبکه ای هدفمند و سازمان یافته
    مواجه شدم که از روش هایی نرم و غیر انسانی و ابزار هدفمند تخریب بهره می
    برد
    کم کم درد شخصی خود را فراموش کردم و این هیولای هفت سر را به عنوان یک پدیده مورد مطالعه قرار دادم
    جریان
    فتنه در زمان خاتمی وزارت اطلاعات و نهاد های نظارتی ونهاد های گزینش و
    نیز حراست وزارت خانه ها را از کار انداخت همه این خیانت ها بعد از کودتای
    آنها در وزارت اطلا عات رخ داد
    البته از کار انداختن یک سیستم به معنای عدم صلاحیت همه افراد آن مجموعه نیست
    جریان استحاله به عمد نیروها را در جای مناسب خود استفاده نکردند و سیاست راهبردی این سازمانها را منحرف کردند
    افسوس که بسیاری از حقایق قابل طرح نیست
    اما کار به جایی رسیده که غارتگران و مفسدان دانه درشت از نام مقدس ار گانهای نظارتی برای تبرئه خود سود می جویند

    آن چه باعث شد تا فتنه موسوی قبل و بعد از انتخا بات به سر انجام نرسد جریان شناسی دقیقی بود که روح ا... در مرکز آن قرار داشت
    آقای
    مطهری پسر حق دارد که آن سخنان درشت را در باب روح ا...بگوید حقیر نیز اگر
    به واسطه قرابت خونی در چنان مصدری قرار می گرفتم بسیاری از حرمت ها را
    نمی دیدم 

    و آن چه باعث شد تا موج فتنه به اهداف خود نرسد چراغی بود که روح الله در پیش راه طالبان حقیقت قرار داد
    و
    اینک روح الله با متن استعفا نامه اش مجلس اصول گرا را استیضاح کرده است
    دادن رای مثبت به استعفای روح الله رای دادن به بی هویتی مجلسی است که
    داعیه ایستادگی در برابر موج فتنه را دارد
    این گوی و این میدان
    تا او چه خواهد...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    کسانی که چون ما تحولات سیاسی کشور را از پایین به
    بالا نگاه می کنند توفیق آن را دارند که از این بازی سیاسی که دیگر به
    مرحله تراژیک خود نزدیک میشود متاثر شوند .میر حسین خوب یا بد سزاوار چنین
    سرنوشتی نبود . درست است که انزوا و بدبینی پیر مرد نقاش ما را به مرحله
    ای رسانده که قدرت تصمیم گیری را از او سلب کرده ولی در این شرایط کشور
    سزاوار نیست که کسانی از سر ناجوانمردی ونه از روی حسن نیت آتش بیار معرکه
    شوند
    در راهپیمایی روز چهارشنبه مردمی با احساس به خیابان ها آمده بودند و شعار مرگ بر میر حسین میدادند
    غالب
    این افراد کسانی بودند که جزو محرومترین افراد جامعه محسوب می شوند و تنها
    دارایی شان دراین بلبشوی سیاسی نام حسین و عباس است و بر افروختن شمعی در
    شب عاشورا تا درد نداری و فقر را تحمل کنند اینان همان مردمی هستند که نه
    ماهواره دارند و نه نگران قیمت پهنای باند هستند اینان همان مردم شریف و
    دوست داشتنی هستند که دوبار پی در پی علیرغم همه امواج مسموم رسانه ای به
    احمدی نژاد رای داده اند و هنوز هم پیر مردانشان که در سال 57جوانانی
    غیرتمند بودند عکس امام راحل را در طاقچه اتاقشان دارند و عشق و علاقه
    آنها به دولت اسلامی بر آمده از رای ملت به خاطر همنوایی این دولت با
    آرمانهای عدالت خواهانه امام و رهبری و صداقت مدافعان آن است .
    در این روز های عاشورایی 88باید از حسین درس آزادگی و دینداری را توامان درک کنیم .
    اولا
    بپذیریم که کشور در کمال آرامش و امنیت است  و هیچ تهدید قریب الوقوعی آن
    را تهدید نمیکند و این حرکت مرفهین شکمباره که بیشتر به یک طنز شبیه است 
    هیچ شباهتی به انقلاب و امثال و ذالک ندارد و کشور و صاحبان اصلی آن یعنی
    توده های مردم در لوای  امررهبری خردمند و نهاد های امنیتی
    هوشیار بر اوضاع مسلطند
    حقیر
    به عنوان فردی که ازچند ماه قبل از انتخابات مسایل میرحسین موسوی را از
    موضع نقددنبال می کردم و انتشار این مقالات در سایت کلمه و نیز پاسخ گویی
    میرحسین موسوی با جمله به خواب اصحاب کهف نرفته ام !
    گویای آن بود که
    خود او نیز مطالب را دیده است امروز به جریانی که ناجوانمردانه آتش بیار
    معرکه ای گردیده و خود را برای خونخواهی و علم کردن پیراهن خونین موسوی
    آماده کرده هشدار می دهم که این کار نهایت ذلت سیاسی است
    اینان همان
    کسانی هستند که به نام اصول گرا برای حرکت سیاسی میرحسین فضای بازی ایجاد
    کردند تا از این طریق بتوانند از دولت اسلامی باج گیری کنند
    باید از
    این اصول گرایان سنتی پرسید شما که امروز در هراس از پخش ترنم موزون عدالت
    به یکباره چهره دموکرات گرفته اید و حتی به نعش نحیف پیرمرد هم رحم نمی
    کنید و با نام او در صدد کسب مشروعیت برای آینده سیاسی خود هستید چرا بعد
    از اتمام دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی مجوز حضور میر حسین موسوی را
    صادر نکردید ؟
    جناب عسگر اولادی در آن زمان چه دید گاهی داشتند ؟
    ونظامی بازنشسته ما  چه مو ضعی داشت؟
    موسوی
    یک انسان است و به حکم حریت این آزادی را دارد که به انتخاب خود بمیرد چرا
    باید این حق انتخاب را از او گرفت و پیرمرد را بیش از این آزار داد؟
    تعجب
    ما از رزمنده ای است که همه میزان انس معنوی و صداقت اورا در طول روز های
    سخت جنگ تجربه کرده ایم بندهای پیشنهادی میرحسین موسوی که برای او نوشته
    شده به قرار زیر است :

    1- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و
    مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی
    ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی عملکرد خود باشد. به یقین اگر
    دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی
    کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چارچوب قانون اساسی با او
    برخورد خواهند کرد.


    ?- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای
    انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون
    خدعه و دخالت قانع سازد. این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در
    آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست
    اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد. مجالس اولیه انقلاب می تواند
    به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند.


    ?- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها. بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت...

    ?- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد
    روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است. ترس از آزادی مطبوعات
    باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد.
    گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این
    رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می
    رساند.... آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد
    به متفکران و نیروهای خلاق جامعه، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی
    خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم؟


    ?- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و
    تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ?? قانون اساسی. اقدام در این
    زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در
    طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین درگیری
    ها نماید.

    ملت خود قضاوت کنند که در کدام یک از این بندها سخن
    از عذرخواهی و به رسمیت شناختن حقوق ملت در انتخاب خردمندانه اخیرشان به
    میان آمده که جناب رضایی در نامه به رهبر معظم انقلاب آن نامه را مرقوم می
    کنند
    آیا جناب عسگر اولادی با لگد کوب کردن جوانان پرشور و انقلابی که
    از سر وظیفه در این شرایط به مقابله با موج فتنه بر خاسته اند در جهت
    منافع چه کسانی حرکت میکند ؟
    بس است این بازی مبتذل  
    چرا می
    خواهید با ایجاد فضای بازی او را وادار به گفتار و افعالی کنید که این زخم
    عمیق را عمیق تر می کند و پیمان های برادری را بیش از گذشته سست می سازد ؟
    چرا
    رسما اعلام نمی کنید شما بیش از آن که نگران میر حسین باشید نگران گسترش
    اندیشه عدالت خواهانه ای هستید که باا قتدار فتنه را در خود ذوب کرد ؟
    غیر از چند خیابان شمال پایتخت  کجای کشور ناامن است که شما این گونه در صدد باج گیری سیاسی هستید ؟
    به حکم جوانمردی بگذارید تا نقاش پیر آن گونه که خود دوست دارد تابلوی آخرش را ترسیم کند
    تا او چه خواهد ...



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    این روز ها کم کم به سالروز 13 آبان نزدیک می شویم.13آبان دارای ویژگی منحصر به فردی است که آن را در تاریخ ایران جاودانه می سازد . ویژگی خاص 13 آبان 58آن است که جریانی اصیل و جوان به آن قدرت تحلیل دست یافته بود که بدون امر مستقیم رهبری که می توانست در صورت شکست طرح هزینه های سنگین برای انقلاب نوپای اسلامی داشته باشد .

    چنان حرکت بزرگی را ساماندهی و کل جریان سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار داده و در ادامه حرکت حمایت مستقیم امام راحل را کسب نماید .

    متاسفانه ضعف تحلیل سیاسی خواص و نخبگان کشور در حوادث پس از انتخا بات دهم ریاست جمهوری موجب گردید تا مقام عظمای ولایت برای برون رفت از نابسامانی های ایجاد شده توسط جبهه نفاق خود به اظهار نظر صریح و مظلو مانه بپردازند .

    اما جریان نفاق جدید نه تنها از مواضع غیر قانونی خود عقب نشینی نکرد بلکه در کمال گستاخی اراده اکثریت جامعه را که به صورت قانونمند و مدنی در انتخا باتی آزاد شرکت کرده بود را به ریشخند گرفت و ساختارهای نظام اسلامی را هدف قرار داد.

    میر حسین موسوی و شیخ مهدی کروبی به عنوان سران فتنه اغتشا شات تا بدانجا پیش رفتند که در روز قدس با تحریک هواداران غافل شعار نه غزه و نه لبنان را سر دادند .

    و ارکان امنیتی نظام را در منطقه نشانه رفتند .

    قتل زنجیره ای بیگناهان در خیا بان های پایتخت که توسط عناصر سابق امنیتی وابسته به جریان فتنه صورت گرفت یاد آور ترور های کور منافقین در سال 60 بود .

    سران فتنه در صددند تا چون موریانه ارکان اعتقادی نظام را سست و دومینوی سبز خود را به تمام ارکان و اصول ثابت نظام تسری دهند و از این رو در گام بعدی خود 13 آبان را نشانه رفته اند و قصد دارند تا آتش فتنه را در این سمبل بزرگ پایداری و استقلال ایران شعله ور سازند .

    اینک کشتی انقلاب به دو راهی صفین رسیده است واگر یاران صدیق ولایت در این نبرد سرنوشت تن به خنکای عافیت دهند بر مولای مظلوم ما همان خواهد رفت که بر جد مظلومش علی رفت .

    عمرو عاص های زمان با بر نیزه کردن وحدت می خواهند فرصتی ایجاد سازند تا سران فتنه موریانه وار پایه های اعتقادی نظام را سست کنند .

    ومالک ها را که با شمشیر برهنه در آستان ورودی خیمه معاویه ها ایستاده اند به فرمان علی خار در چشم و استخوان در گلو و با شمشیری حمایل از نفرت اشرافیت موروثی قریش به موضع قبلی برگردانند .

    تا سپاه شام فرصتی یابد وسپاه علی را به ترفند حکمیت ابلهانه ابو موسی اشعری ها به هزیمت شکست وادارند .

    امروز همان روزی است که سنگ بنای صلح امام حسن و شهادت مظلو مانه حسین در مقطعی دیگر از تاریخ گذارده شود .

    اما لزو ما دوراهی صفین در فتنه اخیر به حکمیت شوم ابو موسی اشعری ها ختم نخواهد شد .

    13آبان 88همان30 خرداد1360 است .                             

    دیگر فرصتی برای محاکمه و ارایه دادخواست سران فتنه باقی نیست و ضرورتی ندارد تا دستگاه قضایی  وارد به عرصه ای شود که در خوشبینانه ترین حالت سران فتنه را چون استخوانی در زخم و در کوران فتنه حفظ خواهد کرد .


     پیکر پاک شهید نواب صفوی پس از تیرباران - نیمه شب 27 دی ماه 1334

    اینک خون شهیدنواب صفوی در رگ های فرزندان روح الله به جوشش در آمده و مرگ سران فتنه را فریاد میکند.

    باید یاران عدالت در این نبرد احزاب با تکیه بر اراده و تحلیل و در اقدامی انقلابی چشمان فتنه را کور کنند تا در این صفین انقلاب سپاه مالک از آستان ورودی معاویه زمان به عقب بر نگردد

    اینک زمان آن است تا عاشقان ولایت برای کور کردن چشمان فتنه از کیسه خود هزینه کنند وبیش از این اجازه ندهند تا ائمه کفر تخم نفاق در بستر انقلاب خمینی بپاشند

    میرحسین موسوی و مهدی کروبی و دیگر سران فتنه بدانند که آرزوی دادگاه رنگین را به گور خواهند برد و در محکمه ملت رشید ایران به دار مجازات سپرده خواهند شد  

    اینک زمان آن است تا نیرو های جوان وعدالت خواه بدون وابستگی به مراکز رسمی سیاسی و نظامی و بدون امر مستقیم رهبری و بر اساس همان استراتژی 13 آبان 58در روز 13آبان به جهاد مقدس خیابان های شمال پایتخت بیایند و صحنه ای آتشین از خرداد 60 را رقم بزنند .

    سران فتنه آماده باشند 13 آبان 88روز مرگ آنها در دادگاه عدالت مردمی است .

    اینک آن روزی است که جوانان عدالت خواه وطن آماده پرداخت هزینه حذف سران اغتشاشات از عرصه سیاسی کشور هستند .

    خوارج زمان و ابو موسی اشعری ها و عمر و عاص ها و معاویه های زمان بدانند که این بار سپاه مالک از آستان معاویه ها بر نخواهد گشت و 13 آبان 88همان روزی است که سران فتنه در آتش فتنه ای که خود هیزم بیار آن بوده اند خواهند سوخت .

    این بار می بایست چشمان فتنه و سران آن را نشانه رفت و جز به مرگ و نابودی آنها رضایت نداد .

    تا او چه خواهد ...

    والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

     

    دیروزهشتم شهریور چهره های شاخص اصول گرایان مجلس ماهیت اصلی خود را به توده های میلیونی نشان دادند .این محمود احمدی نژاد نبود که در مجلس هفتم و با زعامت لاریجانی قربانی شد .این اصول گرایی بغض آلود و کاسب کارانه بود که در برابر مظلو میت بیست و چهار میلیون رای قربانی شد .دیروز زمان در سال 84 متوقف شده بود و رقبای انتخاباتی احمدی نژاد در انتخابات آن سال عقده های چهار ساله را گشودندوخود را تخلیه روانی کردند و انتقام خود را از ملتی که آگاهانه آنان را از صحنه اجرایی دور کردند گرفتندرقیبان انتخاباتی احمدی نژاد هنوز  استارت دولت دهم زده نشده رقابت انتخابات یازدهم ریاست جمهوری را آغاز کردند .

    سخنرانی باهنر در جلسه علنی رای اعتماد به وزرای پیشنهادی احمدی نژاد

    سران اصول گرایی با افکار عمومی ملت چه کردند ؟

    یکی از رقیبان شکست خورده سال 84 را با سلام و صلوه بر کرسی قم در پارلمان نشاندند و او را از در پشتی ساختمان بهارستان به کرسی ریاست مجلس هدایت کردند تا با ادبیات طنز آلود خود عدالت را به سخره گیرد و دولت نهم و اراده یک ملت را ابترسازد .و دیگری را که بازی را نیمه کاره رها کرده بود بر کرسی مرکز پژو هش های مجلس نشاندند تا با طرح های متناقض و غیر کارشناسی خود دولت نهم را بر خاکستر نابودی نشاند .دیروز تشنگان قدرت بار دیگر مغلوب هوش سیاسی احمدی نژاد شدند احمدی نژاد به راحتی با اعطای چند وزارت خانه به تشنگان قدرت و اعوان و انصارشان و به سیاق دولت اصلا حات و سازندگی قادر بود تا نمایشی نمادین از وحدت را در معرض دید عموم و رسانه ها بگذارد .ولی او آگاهانه این کار را نکرد و نه تنها این کار را نکرد بلکه با ترکیبی مستقل و به دور از نفوذ اصول گرایان سنتی به بهارستان رفت .تا سران اصول گرایی بهارستان را به خاطر عملکرد چهار سال گذشته استیضاح کند .دیروز توکلی در مجلس رئیس جمهور را به لحاظ اقتصادی دارای تفکری اقتضایی معرفی کرد .معنی دیگر این حرف این است که احمد توکلی این دانش آموخته اقتصاد از دولت فخیمه که با رانت اصلا حات خلعت دکتری بر تن نمود خدای اقتصاد است !آیا این نابغه اقتصاد همان کسی نیست که از یک سو در شیپور تثبیت قیمت ها دمید و از دیگر سو با افزایش جهانی قیمت نفت میلیاردها دلار بودجه کشور را در تنور یارانه غیر هدفمند انرژی سوزاند ؟توکلی زمانی اسطوره عدالت بود ولی امروز انسان مرعوبی است که با مواضع متناقض خود را بینابین اصولگرایی لرزان و موج استحاله قرار داده و یک ابزار تبلیغی موج سیاسی خارج از کشور است .همواره این سوال پس از انتخا بات در ذهن حقیر وجود داشت که چگونه میر حسین موسوی خود را در ساعت یازده شب و قبل از شمارش آراء رئیس جمهور معرفی نمود؟آیا میر حسین موسوی که با مصلحت اندیشی سیاسی بیست سال خود را از قیل و قال به دور نگهداشته بود آن قدر خام بود که با چراغ سبز بهزاد نبوی و یا ابطحی و خاتمی فریب خورده و یک شبه چه گوآرا بشود ؟آیا امروز و با مشخص شدن عمق عناد سران اصول گرایی بهارستان نمی توان این احتمال را مطرح کرد که در شب انتخا بات و با مشخص شدن نتایج انتخا بات این سران شناخته شده آن بودند که میر حسین موسوی را به میدان آتش هل دادند ؟البته این به میر حسین موسوی مربوط است که روزی پرده از این راز بگشاید ولی شواهد و قراین امروز دم خروس اغتشا شات اخیر را در ساختمان بهارستان به توده مردم نمایانده است .هنوز دیر نیست اکثریت اصول گرایان شریف مجلس راه خود را از مثلث توکلی و مرد خاکستری و لاریجانی جدا کنند تا از این طریق حیات سیاسی خود و حمایت مردم را در ادامه راه داشته باشند .

    تا او چه خواهد...

    والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   41   42   43   44   45      >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی