سفارش تبلیغ
صبا ویژن







آقای فاتح چنان از سانسور و رفع سانسور سخنرانی میر حسین موسوی در روز جمعه خبر داده بود که حقیر گمان کردم  جناب موسوی  عین هلوی پوست کنده کل مشکلات کشور را رصد  و برای آن فرمول ارایه کرده و از این بابت باعث رنجش رقبای خود شده اند.
بنده اگر به جای جناب ضر غامی بودم در این چند روز باقی مانده تا انتخابات روزانه چند ساعت  به ایشان فرصت می دادم تا محدودیت بیست ساله ایشان به خوبی جبران شود خطر حرف نزدن موسوی بیشتر از حرف زدن اوست موسوی باید سخن بگوید تا هنر و توانایی و دغد غه های او برای کارشنا سان و عوام مشخص شود جناب موسوی البته شخص شما  برای استقبال کنند گانتان ماشینی نفر ستادید این زحت را دوستان شما در خانه کارگر ولابی بیژن نامدار زنگنه و مافیای مدیران معزول دولتی انجام دادند.
وبی دلیل نیست که در سخنرانی های شما دغد غه بیکاری کارگران وجود دارد چون در گوش کارگران بینوا نجوا کردند که شما در آستانه بیکاری هستید و اگر میر حسین بیاید مانع بیکاری شما می شود بعد آنها را خدمت شما آوردند در ارتباط با کارگران شریف و زحمت کش لوله سازی اهواز از همین ترفند استفاده نمودند در ارتباط با سایرکارخانه های بزرگ دولتی هم همین طور!
براستی ما باید از احمدی نژاد گلایه مند باشیم اگر احمدی نژاد به جای توجه به خدمت صادقانه گروهی را مامور تشکیل پرونده قضایی برای مدیران اصلا حات و سازندگی می کرد.
امروز شاهد آن نبودیم که مافیای هفت سر خود را مجسمه خدمت تلقی کرده و از هر عیبی مبرا بداند و با دهان آلوده خود که بوی تعفن و رانت خواری از آن استشمام می شود سخن از محرو مین و مستضعفین به میان بیاورد.
میر حسین موسوی باید بداند که  نماینده مستضعفین به شمار نمیرود و او اینک نماینده بیژن نامدار زنگنه و دو هزار مدیر دولتی است که دستان آلوده آنها به صورت نیم بند از سفره ملت کوتاه گردیده و انشا الله در فردای بیست و دوم خرداد با نشان دادن ماهیت پلید و سازمان یافته آنها دستان کثیفشان از سفره بیت المال با رای قاطع ملت به کلی قطع خواهد شد و همان خواهد شد که دوست شما دکتر کلانتری فرمودند و اینان می بایست از ایران فرار کنند!
نبرد رئوس مافیای اقتصادی و گفتمان عدالت به مرحله سرنوشت ساز خود رسیده و اینک ملت این توفیق را دارد که رئوس مافیا را عینا ملاحظه نموده و ترفند ها و دسایس شیطانی و سازمان یافته آنها را لمس نماید.
گفتمان اقتصادی میرحسین عین ارتجاع است بازگشت به باورهایی است که کشور ایران را که در آستانه جهشی بزرگ قرار گرفته است به کشوری منزوی تبدیل خواهد کرد عرصه اقتصادی عرصه رقابت و سیستم عرضه و تقاضاست.
همان گونه که گدا پروری در عرصه ملی نکوهیده است گدا پروری در عرصه صنعتی نیز مذموم است بستن مرزها و دادن میلیاردها دلار رانت دولتی به شرکت های ورشکسته و غیر رقابتی دولتی از کیسه محرومین جامعه برای تداوم اشرافیت دولتی با کدام منطق اقتصادی سازگاری دارد؟
میر حسین موسوی می خواهد با سوار شدن بر موج پو پولیسم کشور را در آستانه یک فاجعه بزرگ قرار دهد و گرگ های گرسنه را مجددا در لباس خادمین بر شرکت های دولتی مسلط ساخته و دستاوردهای نیم بند خصوصی سازی را با ایجاد محدودیت های اقتصادی وانحصارات بزرگ نابود سازد و ایران را به جزیره ای منزوی در عرصه اقتصادی تبدیل سازد.
احمدی نژاد با انحلال و ادغام سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بزرگترین خدمت را به توسعه اقتصادی کشور انجام داده و مسیر توسعه کشور را از مسیر توسعه بر نامه ریزی شده سوسیالیستی به توسعه مردمی پایدار نزدیک کرد. محول کردن برنامه ریزی توسعه به استان ها و استانداری ها توجه به توسعه میدانی و منطقه ای است.
شما ببینید آیا مثلا در امریکا اینجوری بوده که سازمان مدیریت و بر نامه ریزی آن کشور برنامه ریزی کرده و شرکت مایکرو سافت را راه انداخته و بعد بیل گیتس را مدیر آن کرده و دستور داده که حالا نرم افزار تولید کنید و به جهان صادر کنید!
نکته همین جاست!
توسعه از بالا محکوم به شکست است درست است که حالا اقتصاد جهانی دچار ذات الریه شده ولی این موقت است و قطعا اصلاح خواهد شد.
توسعه پایدار توسعه مردمی است ما باید این فرصت را ایجاد کنیم که مردم بر اساس نیاز به فرآیند توسعه وارد شوند. توسعه بر نامه ریزی شده صرفا در شرایط فعلی کاربرد نظامی دارد که در آنجا بحث سود و زیان اقتصادی مطرح نیست. و این میراث شرکت های زیان ده دولتی چه موسوی بخواهد و چه نخواهد عمر چندانی نخواهند داشت و هرچه زودتر به حیات آنها خاتمه داده شود به نفع محرومین خواهد بود.
این مدل توسعه که در ذهن موسوی است از همان مدل هایی است که در ذهن نیکو لای چائشسکو دیکتاتور معدوم رومانی و اقمار سو سیالیستی آن دوره بود.
آنهایی که به اقمار سوسیالیستی آن دوره سفر کرده اندمی دانند که آنها با اقتصاد بر نامه ریزی شده عین خوره در تمام امورات شخصی مردم دخالت می کردند حتی سیستم گرمایش منازل از مدل متمرکز بر نامه ریزی شده بود.
یعنی این که در هر محله ای یک سیستم گرمایش محلی وجود دارد و آب گرم منازل را به شو فاژخانه ها هدایت می کند و بعد دولت بخش نامه می کرد که مثلا امسال دمای خانه ها 18درجه باشد!
در این سیستم امکان انتخاب نیز از مصرف کننده گرفته می شود یعنی مردم به خاطر در دسترس نبودن سایر منابع انرژی این اختیار را نداشتند که از بخاری برقی و یا سایر گرم کننده ها استفاده کنند. مثال روشن آن همین خودرو سازی کشور است که مصرف کننده به خاطر ارضای شعار های دهان پرکن دولتی می بایست در ماشین پژو جزغاله شود، در شرایط عادی این تفکر محکوم به شکست است.
ولی آن چه باعث شده تا در شرایط فعلی تیم موسوی به احیای این تفکر همت کنند پول بی حساب نفت است ، نفت عین مسکن مورفین باعث می شود تا درد اقتصاد دولتی التیام پیدا کند و چاله ها و ضرر و زیان های آن در نزد توده مردم مشخص نشود. من به شما قول می دهم که ریشه های سوسیالیسم در و نزو ئلا هر روز تنومند تر خواهد شد چون سوسیالیسم در این کشور با چاههای نفت پیوند خورده و مصایب اقتصادی آن را کم رنگ می کند، موسوی نیز در فکر چنین اقتصادی است و می خواهد چاههای نفت را به اسم اقتصاد ملی با شرکت های ورشکسته دولتی دو باره پیوند بزند.
این بخش نامه دولتی نیست که تعیین می کند ملت چای خارجی بخورد یا چای وطنی!
این ذائقه ملت است که این مطلب را تعیین می کند!
اشکال موسوی و کل جریان سوسیالیستی این است که برای ذائقه شخصی افراد هویت و اصالت قائل نیستند!
حقیر بدون مصرف چای خارجی نمی توانم این مطالب را بنویسم تا او چه خواهد...

والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

     بررسی روند انتخا بات دهم تا به اینجا ما را به این حقیقت رهنمون می شود که انتخا بات به دو راهی سر نوشت ساز هاشمیسم و احمدی نژاد رسیده است

    در هیچ یک از ادوار قبلی انتخا بات این چنین عرصه سیاسی کشور لخت و عریان نبوده است

    ظریفی میگفت :

    کاندیدا های شاخص انتخا بات دهم عبارتند از :

    1-میر حسین موسوی هاشمی پناه

    2-شیخ مهدی کروبی هاشمی نسب

    3-محسن رضایی هاشمی پرست

    4-محمود احمدی نژاد

    در واقع سه گزینه اول ما را به کمپینگ هاشمی و سردار سازندگی هدایت می کند و گزینه چهارم ما را شاید به بهشت موعود نرساند

     ولی حداقل تا این لحظه مطمئنیم که راه این کمپینگ از راه هاشمیان جداست

    مگر کسی پیچ ومهره مخش تاپ داشته باشد که باور کند خیلی اتفاقی و از سر اختلاف سلیقه دبیرکل کارگزاران سازندگی رئیس ستاد کروبی می شود

     و عطاالله مهاجرانی سوگل دولت سازندگی و عیال وطنی اش به صورت اتفاقی سر از ستاد کروبی در می آورند

    و به صورت اتفاقی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و حلقه اقتصادیون این مجمع دولت در سایه رضایی را تشکیل می دهند

    قصه میر حسین نیز که قصه پردرد گفتمان عدالت است

    نمی دانیم میر حسین با کدام تشویقی وارد این گود شد و خود را سخنگوی بی جیره و مواجب هاشمیان کرد خدا کند

     که اجر مادی این حراج معنوی را دریافت کرده باشد وگرنه خسره دنیا و الا خره خواهد شد

    دیگر وقتی میر حسین سخن از مستضعف و کاخ نشین می کند حالم خراب می شود نوعی سر گیجه مزمن !

    انگار شیپور بزرگی را بیاورند کنار گوشم و یک آدم نکره از آنهایی که برای تشویق سر خابی ها به استادیوم می روند در آن بدمد !

    آخر میر حسینی که در دولت اصلا حات و سازندگی که سر دمدار کاخ نشینی مدیران و اشرافیت دولتی بوده اند دوخط مقاله در نقد کاخ نشینی

     و مذمت آن ننوشته یک دفعه به نمایندگی از طرف دوهزار مدیر اصلا حات و سازندگی و سط دعوایی که اصلا به او ربطی ندارد آمده

    و یقه احمدی نژاد را گرفته و فحش آبدار می دهد !

    و انتظاردارد که عوامی چون حقیر هم باور کنیم که این سید عزیز به خاطر خدادر گیر این دعوا شد

    آقا جان !

    باور می کنیم !

    این خصلت ماندگار و زیر کانه هاشمی است که هنر استفاده از مهره های سوخته را خوب بلد است .

    هاشمی با همین ذکاوتش صندلی ریاست جمهوری را از زیر پای ناطق نوری کشید و خاتمی را بر روی آن نشاند

    بیچاره نوچه های مشارکتی !

    که گمان می کردند خاتمی در جهت خلاف هاشمی است

    وچنان جو گیر شدند که آن بازی را در آوردند

    اما امروز گمان حقیر این است که همه چیز روشن است

    مردم باید خود را آماده کنند تا یک بار و برای همیشه بین فرهنگ هاشمیسم و احمدی نژاد یکی را انتخاب کنند

    و به این جنگ احزاب ساختگی و بی ریشه که به نهایت ابتذال رسیده خاتمه دهند .

    تا او چه خواهد ...

    والسلام   



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    میر حسین موسوی دچار پا رادوکس عمیقی شده است . تمثیل میر حسین موسوی در تابلوی ماندگار اخیرش انسان سر گشته ای را نشان می دهد که بر فراز قله آرزو ها دو دستش را به شمال و جنوب دراز کرده است و تمنای آن دارد که آدم های دو طرف قله با دستان آرزو مند او بیعت کنند .
    از ستاد های موسوی خبر خوشی به گوش نمی رسد این ستاد ها به پاتوق کسانی تبدیل شده است که در جریان تحصن مجلس ششم از خاتمی عبور کردند چرا که خاتمی را فاقد صلاحیت رهبری جنبش اصلا حات می دانستند .
    اینان کسانی بوده و هستند که سخن از عبور از همه میثاق های شناخته شده انقلاب می کنند
    نحوه دیالوگ موسوی در ادبیات جدیدش تداعی کننده تند روی هایی است که خاتمی با همه ایراد هایش از بیان آن طفره می رفت .
    و انعکاس این دیالوگ در فضای سیاسی و احساسی بهمنی ایجاد می کند که آوار یخ زده آن قبل از همه بر سر موسوی فرود خواهد آمد .
    میر حسین موسوی باید بداند که فضای سیاسی امروز جامعه ما فضایی چند صدایی است و حامیان عدالت آدم های دست بسته ای نیستند که صرفا شاهد شکسته شدن حریم ها و ایجاد موج تنش باشند
    جناب موسوی
    در میان هیا هو های تبلیغاتی دارو دسته دوم خرداد خبری از سوی برخی رسانه های خارجی منتشر شد که البته و به روال معمول هیچ یک از احزاب سیاسی نیز به آن نپر داختند پرچم های سیاه طالبان به فاصله چند ساعتی اسلام آباد رسیده اند و شاید در آینده ای نزدیک شاهد سقوط اسلام آباد و پاکستان به دست نیرو های طالبان باشیم !
    سقوط پاکستان باعث خواهد شد تا موج مغول وار طالبان به راحتی شبه جزیره عربستان را مورد تهدید خود قرار دهند
    دستیابی طالبان به زراد خانه هسته ای پاکستان نه تنها خطری برای امریکا بلکه خطری برای بشریت است
    گروه طالبان در صورت ادامه پیش روی ها قطعا ایران را به عنوان یک هدف مورد تهدید قرار خواهد داد
    کیست که نداند عمال طالبان آن مقدار که به خون شیعیان علی (ع) تشنه اند سودای ضدیت با امریکا را ندارند
    در چنین شرایطی کشور ما بیش از هر زمان دیگری به نظم پادگانی نیاز دارد و این مهم نیازمند دولتی مقتدر و هماهنگ با مجموعه حاکمیت است که اطاعت از اوامر فرماندهی کل قوا را فریضه بداند و به هنگام تنفیذ حکم ریاست جمهوری بوسه ای از سر عشق و ارادت بر دستان مبارکش بزند
    موج مغول وار طالبان دیر یا زود به پشت مرز های ما خواهد رسید گفتمان شما و موج استحاله در شرایط فعلی جامعه و خطرات پیش رو چون سهم مهلک است طالبان می آید تا سر های شیعیان را از تن جدا سازد و دختران و زنان آنان را به کنیزی بگیرد
    گمان ندارم جناب عالی از عمق این خطر بزرگ که ناقوس های خطر را حتی در ایا لات متحده به صدا در آورده و باراک اوبا ما را به نرمش و خضوع در برابر ایران وا داشته بی اطلاع باشید .
    طالبانیسم در دهه آینده بسیار خطر ناکتر از نازیسم عمل خواهد کرد
    و نقش ایران در شطرنج مقاومت در برابر موج طالبانیسم همان نقشی است که اتحاد جماهیر شوروی در خلال جنگ جهانی دوم در مبارزه با نازیسم ایفا کرد
    تاسف حقیر از آن است که جناب عالی و موج استحاله در این شرایط خطیر کشور به جای دمیدن در شیپور استقامت و همدلی شان خود را در حد یک اپوزوسیون خارج از کشور تنزل داده و هم نوا با مشتی جوان احساسی و مشتاق و بی تجربه سرود یار دبستانی می خوانید !
    و به جای بیان بر جستگی های خود تریبون کسانی شده اید که در نزد این ملت از منفورترین انسانها هستند .
    کیست که از خیانت احمدی نژاد به این کشور بی اطلاع باشد ؟
    احمدی نژاد در این چهار سال پول نفت را به حساب شخصی اش در سوئیس واریز کرده و برای آقازاده ها و دختر خانم هایش میدان اختصاصی اسب دوانی در ست کرده و اطفالش را برای در س خواندن به هاروارد فرستاده و بخشی از پول نفت را نیز وام قرض الحسنه مهر رضا داده و گدا پروری کرده و بخشی دیگر را به مشتی جوان بیکار و طرح های زود بازده داده است
    این ریاست جمهور خیانت کار بر خی مدیران را نیز معزول کرده و به استان های کشور سر کشی کرده است .
    و در ادامه سازمان پر طمطراق و بیکار مدیریت و بر نامه ریزی کشور را نیز ادغام کرده و پا را از این فراتر گذاشته و ساعت رسمی کشور را نیز تغییر نداده است عملی خلاف عرف که با اقدام انقلابی نمایندگان مجلس به حمد الله حل و فصل گردید
    در جریان سخنرانی اخیر نیز در ژنو چند صهیو نیست به او توهین کرده اند
    به کجا پناه ببریم از این زخم عمیق!
    گویا فراموش کرده اید که ردیف اعتباری هزاران طرح نیمه تمام کشور در زمان دولتین اصلا حات و سازندگی و در همین سازمان مدیریت و بر نامه ریزی تخصیص داده شد
    و جرم احمدی نژاد این است که با سفر های استانی روند اجرای این پرو ژه ها را با اولویت نیاز های مردم سر عت بخشید
    جناب میر حسین نه این ملت صبر ایوب دارد و نه جناب عالی رویین تن شده اید قدری قدری ملاحظه امور را بکنید و در خلوت هنری خود فکر کنید که چه کسانی برای شما هورا می کشند و دست تقدیر شما را هم کاسه چه کسانی کرده است ؟
    مگر خود را شاگرد و مرید آن پیر فرزانه نمی دانید ؟
    آن پیر مرد به ما آموخت که وقتی دشمنان این ملت مدح کسی را گفتند و برای او هورا کشیدند ما در صداقت او شک کنیم
    بر نامه تفسیر خبر چالنگی و ادبیات مودبانه نوری زاده ها را در مورد خودتان شنیده اید ؟
    البته حقیر نیز در کارایی گشت های ارشاد در شرایط فرهنگی امروز تردید دارم چنان که رئیس جمهور محترم نیز در این خصوص به نیروی انتظامی تذکر داده اند
    ولی میر حسین دفاع مقدس راکه در زمان او گشت های کمیته انقلاب شهرهای کشور را مدیریت می کرد چه شده است که این گونه سخن می گوید ؟
    امید واریم که این تابلوی اخیرتان در عرصه سیاسی تابلوی ماندگاری باشد
    تابلویی که از آن خاطره خوش وحدت و همدلی احساس شود
    تا او چه خواهد ...
    والسلام


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   41   42   43   44   45      
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی