سفارش تبلیغ
صبا ویژن







رییس محترم جمهور امروز در مجلس شورای اسلامی در جریان معرفی وزیر پیشنهادی علوم به مجلس شورای اسلامی در دفاع از ایشان بیان داشت: "اینکه برخی رسانه‌ها کلمه لجبازی را برای رئیس‌جمهور و یا مجلس به کار می‌برند واژه مناسبی نه برای مجلس و نه برای دولت نیست. اینجا جایی برای دعوا به مفهوم معروف نیست جایی برای تنازع نیست. ما دو قوه‌ای نیستیم که بخواهیم با هم تنازع کنیم و روبه‌روی هم بایستیم هر دو اهل تعامل هستیم و می‌خواهیم مسائل کشور را حل و فصل کنیم."
 
اما آقای روحانی در حالی به رسانه‌ها انتقاد می کند که چرا از تعبیر لجبازی استفاده میکنند که رسانه‌ها، تنها سخن آقای روحانی در جلسه قبلی رای اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم آقای نیلی احمدآبادی، بیان داشته بود
"بین ما و شما حکم و حاکم قانون اساسی است و داور اصلی بعد از خداوند بزرگ افکار عمومی است، این افکار عمومی است که قضاوت خواهد کرد و همیشه از ما وحدت را می‌خواهد، افکار عمومی، ملت ما، نه فاصله را می‌پسندد و نه خدای ناکرده لجبازی را می‌پسندد این دولت اهل لج‌بازی نیست، در برابر تصمیم مجلس شورای اسلامی برای سوال از وزرا و برای استیضاح وزرا، به رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی، طبق قانون اساسی، احترام می‌گذارد. منشأ مشروعیت حقوقی و سیاسی را آراء مردم و نظرات مردم و مشروعیت دینی و مذهبی را هم جدا از مقبولیت اجتماعی و مشروعیت سیاسی نمی‌بیند". (سایت ریاست جمهوری)
 
 
فردای آن روز یعنی هشتم آبان روزنامه هایی مثل آفتاب یزد?‌؛ اسرار، اعتماد، که همگی از حامیان دولت هستند و برخی سایتهای حامی دولت نیز با اشاره این بخش از سخنان رییس جمهور بخش "لجبازی" آن را در تیترهای خود استفاده کردند و در روزهای بعد یادداشتهای و گفتارها و تحلیلهایی بر این مبنا ارائه دادند.
 
چنانچه مشاهده می‌شود رسانه‌ها فقط بیانات رییس جمهور را تیتر کرده‌اند و تعبیر لجبازی از میان فرمایشات خود ایشان بیرون آمده است حال مشخص نیست چرا آقای روحانی به رسانه‌ها ایراد می گیرد و اگر به نظر ایشان، لجبازی واژه مناسبی نیست چرا خود ایشان در مجلس از آن استفاده کرده است؟ و حال که ایشان این تعبیر نامناسب را استفاده کرده خوب است به جای فرافکنی و انتقاد بی مورد از رسانه هایی که فقط سخن ایشان را تیتر کرده اند از مجلس محترم عذرخواهی نماید چرا ایشان که درسخنان خود تلویحا مجلس را به لجبازی متهم کرده است.


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    قبل از تحریر/ "این خلاف دموکراسی است این چه وضعی است که ایجاد کرده‌اید، مگر شما چند نفر هستید که هو می‌کنید؟، کاری نکنید که بگویم بیرونتان کنند، آدم باشید، گوش بدهید و تحمل کنید "

    این بخش از سخنان سید محمد خاتمی ریس جمهور اسبق ایران است که در 16 آذر ماه سال 1383 در جمع دانشجویان دانشگاه تهران خطاب به جوانان این کشور بیان شد. سید محمد خاتمی آن زمان نماد گفتگوی تمدن ها و شعار زنده باد مخالف من و تحمل مخالف بود که این گونه در برابر هو کردن چند جوان دانشجوی همین کشور این گونه بر آشفته شده و با ین لحن تند با آنان سخن می گوید.

    اول- از محسنات نمایشگاه مطبوعات این است که همه جناحها و گروهها با هم زیر یک سقف جمع می شوند و علاوه بر آن خیلی از مواضعی که فقط مکتوب در رسانه ها مشاهده می شود در این زمان می تواند با بحث و تبادل نظر شفاهی و گفتگوی دو طرفه، شفاف تر شود.

    دوم- انصاف نیوز یکی از سایتهای نوپایی است که با به کار آمدن دولت جدید آغاز به کار کرده و به شدت مواضع اصلاح طلبانه دارد و گفته می شود زیر نظر آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت دوران اصلاحات و نماینده فعلی مردم تبریز در مجلس اداره می شود و جز سایتهای حامی دولت و تا حدودی حامی فتنه است.

    سوم- این سایت امسال در نمایشگاه مطبوعات کلیپی را برای مخاطبان خود به نمایش گذاشته است که حاوی نکات جالبی است درا ین کلیپ بخشی از سخنان محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق کشور که مربوط به جملاتی خاص با ادبیات خاص ایشان است جمع آوری شده است عباراتی مانند آن ممه را لولو برد، قطعنامه کاغذ پاره است و ... در همین بخش کلیپ بخشهایی از سخنان سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران در سال 1383 نیز نیز وجود دارد که در ان خاتمی با خنده رویی از دانشجویان می خواهد به سخنان او گوش فرا دهد. تا اینجا بیننده با مقایسه این  دو نوع گفتار شاید نتیجه گیری کند ادبیات رییس جمهور اسبق از رییس جمهور سابق بهتر بوده است اما اگر این نتیجه هم درست باشد مقدمات سایت انصاف نیوز با یک بی انصافی مواجه است و آن این است که چرا آن از بخش سخنان محمد خاتمی که در صدر این نوشتار بدان اشاره شد در آن کلیپ حذف شده است؟؟

    آیا اگر آن بخش نیزدر کلیپ وجود داشت ممکن نبود بیننده را به این نتیجه برساند که احمدی نژاد هر جا عبارتی که به زعم گردانندگان انصاف نیوز نا مناسب است به کار برده است علی دشمنان ملت و کشور و نظام به کار برده است ولی محمد خاتمی که داعیه دار گفتگوی تمدنهاست با جوانان معترض این کشور پرخاش کرده است؟

    چهارم- اگر انصاف نیوز می خواهد بی انصاف نیوز نشود باید در مورد این کلیپ غیرمنصفانه پاسخی در خور داشته باشد والا از انصاف در خبر و تحلیل سخن گفتن به باور نمی آید!‌



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    نقدی بر نوشتار موهن حجاریان با تکیه بر آرای آقامجتبی تهرانی

    آقای سعید حجاریان در مطلبی با عنوان «فرهنگ عاشورا؛ فرهنگ اربعین» نوشته است:

    «آیا امر به معروف و نهی از منکر ظرفیت آن را دارد که از آن مبارزه مسلحانه بیرون کشیده شود؟ فقط امام(ره) بود که دو فصل امر به معروف و نهی از منکر به آخر رساله‌اش را استفاده کرد. خود امر به معروف هم مشروط به شرط‌های زیادی است. باید احتمال تاثیر وجود داشته باشد. باید احتمال ضرر نباشد و .... از درون آن فرهنگ فنا بیرون نمی‌آید. عنصر فنا و فدا را امام خمینی(ره) احتمالا از عرفان بیرون کشیده است.»

    مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی در سلسله مباحث خود پیرامون قیام حسینی در سال 1380 که با عنوان منزل دوم سلوک عاشورایی به چاپ رسیده است پیرامون عنصر امر به معروف ونهی از منکر در قیام امام حسین به طور مبسوط صحبت کرده است و نتیجه سخن ایشان این است که حضرت امام حسین بر مبنای موازین شرعی و فقهی و برپایه همین فریضه می بایست جان خود را فدا میکرد و واجب بود که به مذبح برود. یقینا فردی مانند سعید حجاریان که فهم فقهی و روایی ندارد نمی تواند هم چون آقا مجتبی درک درستی از قیام اباعبدالله داشته باشد چنانچه مرحوم آقا مجتبی در همان سخنان خود می فرماید: «بی سوادی در این حرفها و شبهه ها غوغا مکند!»

    اما بر مبنای نظر آفقا مجتبی که بر گرفته از نظر حضرت امام است چگونه از دل امر به معروف قیام مسلحانه و تضحیه در می آید؟ چگونه است که قیام حسینی بر مبنای فقه و شرع گیش رفته است نه فقط عشق؟ چگونه است که فرهنگ عاشورا و فرهنگ فنا هم نیاز به تفقه و فقیه پروری دارد و در آن محاسبات عقلی و فقهی لحاظ می شود؟ در پایان کلام ایشان روشن می شود امام راحل فرهنگ تضحیه را نه از عرفان که از دل فقه و ظواهر شرع به دست آورده است

     

    خلاصه از نظرات مرحوم آقا مجتبی را در ذیل بیان می‌گردد:

    اول: حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام  یک حرکت نفیی داشتند که بر مبنای آیه شریفه «ولاتعاونوا علی الاثم و العدوان» حضرت نمی‌خواستند با بیعت با یزید اعانه بر ظلم و گناهان او کنند. از آنجایی که تنها صرف عدم اعانه کافی نیست و باید از تحقق اثم نیز جلوگیری نمود، عنوان «منع از تحقق منکر» پیش می‌آید لذا ایشان در وصیت نامه مشهور خود برای برادرش محمد حنفیه فرمود: «انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی» انما افاده حصر می‌کند و ایشان بیان می‌دارد من فقط برای این دو چیز بیرون می‌روم یکی اصلاح امت جدم و دیگری امر به معروف و نهی از منکر.

    این خلاصه بخشی از سخنان حضرت آیت الله تهرانی بود که با توجه به آن، وقتی حضرت به صراحت هدف قیام  مسلحانه خود را امر به معروف و نهی امنکر بیان می‌کند چگونه است که عده‌ای این استفهام انکاری را مطرح می‌کنند که آیا با امر به معروف می‌توان قیام مسلحانه کرد؟ آیا چنین کاری اجتهاد در برابر نص نیست؟

    دوم: امام حسین بارها بر این امر تاکید نمود که یزید لیاقت حکومت بر مسلمین را ندارد و در آن زمان بزرگترین منکر وجود شخصی مانند یزید بر منصب خلافت  و غصب آن بود. لذا ایشان بر مبنای روایت نبوی فرمود: «من رأى سلطانا جائرا، مستحلّا لحرم اللّه، ناکثا لعهد اللّه، مخالفا لسنة رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله الى قوله:- فلم یعیّر علیه بفعل و لا قول کان حقّا على اللّه أن یدخله مدخله‏» کسی که حاکم ظالمی را ببیند که حرام خدا را حرام کرده و عهد الهی را شکسته و با سنت رسول خدا مخالفت می‌کند و با این حال هیچ مقابله‌ای با او نمی‌شود؛ در قیامت افراد با همان ظالم محشور می‌شوند و در جایگاه او قرار می‌گیرند. این همان معنای حرکت امام حسین علیه السلام  بر محور وظیفه شرعی است. در ادامه همین روایت تعبیرات عجیبی دارد و می فرماید: «انی احق بهذا الامر لقرابتی من رسول الله» یعنی من سزاوارترم که به میدان مقابله با اینها بیایم و جلوی اینها بایستم. کسی که رییس مذهب و امام المسلمین است برای حفظ دین وظیفه سنگین‌تری دارد.

     ایشان در جایی دیگر فرمود: «انا اولی من قام بنصره دین الله و اعزاز شرعه و الجهاد فی سبیله لتکون کلمه الله هی العلیا» چون او امام است اگر در مقابل این منکرات ساکت شود معنایش است که فسادها را امضا کرده است. در ماجرای انقلاب اسلامی ایران بعضی اهل علم از روی دلسوزی به امام خمینی می گفتند آقا فایده ای ندارد ایشان می فرمود: «آن آقایانى که مى‏گویند که باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟ اینجا هم خفه بشویم؟ ما را بفروشند و خفه بشویم؟! قرآن ما را بفروشند و خفه بشویم؟ و اللَّه، گناهکار است کسى که داد نزند؛ و اللَّه، مرتکب کبیره است کسى که فریاد نکند به داد اسلام برسید!

    اى سران اسلام، به داد اسلام برسید اى علماى نجف، به داد اسلام برسید اى علماى قم، به داد اسلام برسید؛ رفت اسلام.» برای مواجهه افراد شاخص با منکر خاص هیچ عذری پذیرفته شده نیست.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

     واقعه عاشورا و قیام حضرت اباعبدالله الحسین علیه طاغوت زمان خویش و ندای حق‌طلبی حسین و یارانش از جنبه‌های گوناگون عرفانی، فقهی، انسانی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... مورد بررسی و دقت بزرگان و علما در طول تاریخ قرار گرفته است و گفته‌ها و نوشته‌های بسیاری در این باره تولید شده است و یقینا همچنان می‌تواند محل بحث باشد و جنبه‌های پنهان دیگری از این واقعه رخ بنمایاند.

    به دلیل نوع خاص این حادثه و حرکت الهی حسین و یارانش این قیام در ابدیت ثبتش شده است و روز به روز بر الهام‌بخشی و تاثیرگذاری آن افزوده می‌شود. فداکاری و ایثار و عزت طلبی و حق خواهی و عبودیت و عقلانیت و ... بسیاری از صفات پسندیده در این حرکت جلوه نموده است و همراهی آن با احساس و عاظفه از یک سو و با شور و حماسه از سوی دیگر این حادثه را برای فطرت بشری که خواهان نیکی است جاودان و موثر کرده است.

    هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم خودجوش‌ترین و بزرگترین اجتماعات مردمی شکل می‌گیرد و بدون هیچ فراخوان و دعوت خاصی، مومنین و عاشقان ثارالله برای امام مظلوم خود عزاداری می‌کنند. سالهای سال این دسته‌جات و هیاتها نسل به نسل با شیوه‌های گوناگون توانسته‌اند پیام حسین را به نسل بعد خود انتقال دهند.

    در این بین برخی سعی دارند محرم و عاشورا را در اشک و گریه و حزن و سینه‌‍زنی و به طور کلی یک مراسم معنوی فردی خلاصه کنند و عاشورا را از پیام اصلی خود منحرف سازند.

    حضرت امام خمینی(ره) به عنوان حکیمی فقیه و عارفی دلسوخته اهل بیت علیهم السلام در برابر این انحراف تمام قد ایستاد و به وظیفه عالم بودن خود عمل کرد که در شرایط بروز بدعت اگر عالم علمش را بروز ندهد مورد لعن خدا و ملائکه است.

    ایشان ضمن تاکید بر جنبه‌های فردی و معنوی و احساسی حادثه کربلا روی مغفول این حادثه را نیز برجسته ساختند. ایشان بیان می‌داشت: «هر مکتبى هیاهو مى‏خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبى تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توى سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمى‏شود». (صحیفه امام، ج‏8، ص: 527)

     اما این فقط یک بعد از حادثه عاشوراست اما بعد مهم دیگر این حادثه روی اجتماعی آن است «امام بزرگوار ما رضوان الله تعالى علیه در عرصه عاشورایى و با بهره‏بردارى به بهترین شکل ممکن از ماجراى عاشورا و محرّم، توانستند پیام حق و دادِ برآمده از دلِ خود را به گوش مردم برسانند و مردم را متحوّل کنند. اوّلین شهداى ما هم در ماجراى پانزده خرداد، در تهران، ورامین و بعضى جاهاى دیگر، همین سینه‏زنهاى حسینى بودند که آمدند و در معرض تهاجمِ دشمنِ عاشورا قرار گرفتند. در سال پنجاه و هفت هم مشاهده کردید ماجراى آن روز و ماهى را که در آن، خون بر شمشیر پیروز مى‏شود. این نام را امام بزرگوار از همه‏ قضایاى محرّم، خلاصه‏گیرى، استحصال و مطرح کردند. همین‏طور هم شد. یعنى مردم ایران به پیروى از حسین بن على علیه‏السّلام، درس عاشورا را گرفتند و در نتیجه خون بر شمشیر پیروز شد» (امام خامنه‌ای: دیدار روحانیون و وعّاظ، 03/ 03/ 1374)

    بهره‌گیری امام از پیام عاشورا برای مبارزه با طاغوت توانست راه را برای پیروزی اسلام بر سلطنت هموار نماید. در تاسوعا و عاشورای آذر سال 57 ایشان با ترغیب مردم به حضور در راهپیمایی علیه حکومت، بر این امر که امروز راه حسین، مبارزه با طاغوت است و عزت حسینی در قیام است، رفراندوم بزرگی صورت داد تا جهان بفهمد اگر شیعیان حسینی عمل کنند چه قدرت اعجاز آوری دارند.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    زنده باد قصاص»
    93/8/4 11:46 ع

    خداوند متعال در آیه 179 سوره بقره می‌فرماید: «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر حکیم شیعه در ذیل این آیه بیان می‌دارد: «حاصل معناى این جمله این است که عفو هر چند تخفیفى و رحمتى است نسبت به قاتل، (و رحمت خود یکى از فضائل انسانى است)، و لکن مصلحت عموم تنها با قصاص تامین می‌شود، قصاص است که حیات را ضمانت می‌کند نه عفو کردن و دیه گرفتن و نه هیچ چیز دیگر، و این حکم هر انسان داراى عقل است.... صاحب این کلام منظورش از این کلام جز حفظ منافع مردم و رعایت مصلحت آنان چیز دیگرى نیست و اگر مردم به این دستور عمل کنند، چیزى عاید خود او نمى‏شود، چون میفرماید: (لکم- براى شما)‏»

    حضرت امام خمینی نیز در بیان این آیه شریفه می‌فرماید: «حدود الهى براى تربیت جامعه است؛ نه براى انتقامجویى. اگر قاتل را نکشند، قتل زیاد مى‏شود؛ و فِى الْقِصاصِ حَیوةٌ؛ در قصاص زندگى است. اگر ما درِ قصاص را ببندیم، هر کسى بکشد کارش نداشته باشیم، قتل زیاد مى‏شود؛ زندگى مردم از بین مى‏رود؛ هر کس دلش خواست هر کسى را مى‏کشد. قصاص براى این است که زندگى بشر تأمین بشود. تربیت است، براى مصلحت جامعه است.»(صحیفه امام، ج‏7، ص: 314)

    از اوایل انقلاب برخی به اصطلاح روشنفکران و غرب‌زده‌ها بر این حکم عقلی و شرعی تاخته و با حمله به آن، حکم خدا را «غیر انسانی» نامیدند! اینان به استناد به الفاظ خوش رنگ و لعابی مانند دفاع از حقوق بشر چشم بر تمام جنایات جانیان عالم بسته و از آن سو قصاص را حکمی خشن و مخالف حقوق انسانی معرفی کردند! حضرت امام راحل به شدت در برابر کسانی این عقیده ضد دینی را ترویج می‌کردند موضع گرفتند و با آنها برخورد نمودند و حکم ارتداد آنان را به این خاطر که علیه لایحه قصاص راهپیمایی راه انداختند و آن را غیر انسانی نامیدند صادر کردند (ن.ک. صحیفه امام، ج‏14، ص: 463)

    با این وجود در طول انقلاب روشنفکرنماهای دین‌ستیز غربگرا همچنان با شیوه‌های گوناگون فریاد حقوق بشر سر دادند و احکام اسلامی را خشن نامیدند که در دوران موسوم به اصلاحات از این دست مطالب به وفور در روزنامه‌های زنجیره‌ای و بعضا سخنرانی‌ها ترویج می‌شود. نمونه اخیر این گونه تحرکات در دولت فعلی و روزنامه اصلاح طلب آسمان بود که بار دیگر راه مرتدین جبهه ملی را رفته و قصاص را غیر انسانی نامید!

    در ماههای اخیر نمونه جدیدی از برخورد با احکام اسلامی و به خصوص قصاص را شاهد بودیم و آن کمپین‌هایی با پوشش بخشش و رضایت و انصراف اولیای دم از قصاص بود. برخی از این کمیپنهای به ظاهر صلح جو و طرفدار عفو هدف ازاین اقدام خود را لغو گام به گام مجازات اعدام دانستند! متاسفانه برخی افراد معلوم الحال در دولت و رسانه‌های دولتی نیز تنور این حرکات را گرم کردند. حتی در خرداد ماه امسال جشنواره ملی بخشش در همین راستا و ترغیب مردم به عفو برگزار شد!

    در روزهای اخیر جریان اسید پاشی بر برخی زنان اصفهانی به شدت خشم مردم را برانگیخته است و همه مردم انتظار دارند برای عاملان این جنایت وحشتناک مجازاتی شدید در نظر گرفته شود. البته مردم متدین ایران بارها نشان داده‌اند از اعدام و مجازات افراد جانی و قاتل و مفسدین فی الارض راضی هستند. امروز همه جناحها و گروههای سیاسی با اتفاق نظر در کشور با وجود اختلاف سلیقه‌های فراوان خواهان اشد مجازات با عاملین این حادثه هستند.

    اما جالب اینجاست در این میان روشنفکرانی که همواره بر قصاص حمله می‌کردند این بار گویا جرات اظهار نظر ندارند و صلاح نمی‌دانند کمپین بخشش مجازات اسیدپاشها را راه بیندازند چرا که به خوبی می‌دانند افکار عمومی که خواهان امنیت بیشتر است چنین حرفی رابر نمی‌تابد! در چنین وقایعی است که به خوبی روشن می‌شود این جمع بقای خویش را از هر چیز دیگری مهمتر می‌دانند و حقوق بشر و مبارزه با خشونت و ... در نزد اینها تنها بهانه‌ای است برای حمله به اسلام.

    فارغ ازاین مباحث آنچه روشن است این است که قصاص یک حکم انسانی و ضامن حیات سالم یک جامعه است هر چند در ظاهر اجرایی خشن مانند ریختن اسید بر روی صورت یک مجرم اسیدپاش داشته باشد اما اجرای این حکم الهی سبب امنیت مردم و نا امنی برای مجرمان خواهد بود و اکنون بهترین فرصت است تا مصالح قصاص و دلایل حیات بخشی آن به جامعه برای افکار عمومی تبیین گردد.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    <      1   2   3   4   5   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی