سفارش تبلیغ
صبا ویژن







فریاد جمع‌ها و گروه‌های دانشجویی و مردمی:

امروز ملتی مظلوم در کنار سرزمین بزرگترین عدالتخواهان تاریخ در زیر چکمه ددمنشان وهابی در حال تکه تکه شدن هستند. جنایات سربازان وهابی آل سعود  به دستور قاتلین حجاج شیعه ایرانی به انتقام جنگ خیبر و همه ذلتهایی که بدست  مسلمانان واقعی کشیده اند دست به غارت و کشتار مردم مسلمان شیعه و سنی بحرین زده اند. آنها در هراس نابودی تفکری که ریشه در جاهلیت عرب دارد به دستور شیطان بزرگ و با چراغ سبز امپریالیسم جهانی در حال ایجاد دریای خونی از مظلومین بحرینی هستند.  کجاست مسلمانی که فریاد «یا للمسلمین» شیعیان و اهل تسنن بحرین را بشنود و خون گریه نکند و پیراهن ندرد .

آری، چه دقیق و عمیق گفت آن یار جمارانی،‌خمینی کبیر. که ما از هر کس که بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت.  البته شاید آن روزها معنای این کلام را نمی‌فهمیدیم اما حال به خوبی دریافتیم که عمق کلام حضرت روح‌الله چه بود. او به خوبی فهمیده بود که «اسلام آمریکایی آل سعود» با «لیبرال دموکراسی آمریکایی»، دو روی یک سکه‌اند. هر دو به مصاف با «اسلام ناب» آمده‌اند منتها هر کدام به طریق و شیوه و سبک خود. هر دو در صدد خشکاندن ریشه‌های اسلام ناب هستند.

امروز مراجع بزرگ شیعه آن طلایه داران عزت و شرف دین مبین اسلام در خصوص جنایات آل سعود و شیخ نشینهای فاسد امارات اعلام خطر کرده اند .

امروز آل سعود و شیخ نشینان فاسد امارات که کشورشان را به فاحشه خانه ای بزرگ تبدیل کرده اند تحمل وجود کشوری مستقل  و آزاد را که نمی خواهد زیر بیرق اقلیت وهابی مسلک حاکم زندگی کند را  ندارند .

اما امروز ما سربازان حیدر کرار و نایب برحق امام زمان (عج)  الگو گرفته از سرداران و سربازان 8 سال دفاع مقدس که دنیا را مبهوت قدرت شیرمردان ایرانی مسلمان کردند، گوش به فرمان رهبر آزاده ‌مان نشسته ایم تا هر فرمانی دهد با سر و جان اطاعتش  کنیم . ما با همه کینه و خشمی که از جنایتکاران وهابی مسلک آل سعود از دلهایمان زبانه می کشد مطیع ولایتیم و امر بر فرمان اوییم . زیرا او را فهیم ترین و ودلسوزترین انسانهای روی زمین به مظلومان جهان می دانیم و کلام به کلام او را حق و بر خواسته از عشق به حق می دانیم  اگر او فرمان به جهاد دهد دنیا را از وجود همه نامردان و ظالمان پاک خواهیم کرد.

 رهبرا!

به خوبی می‌دانید که کافی است اشاره‌ای به این سربازان خود کنی، آن وقت آل‌سعود و آل یهود صهیونیستی خواهند دید که چه بلایی بر سرشان خواهیم آورد. ما را از شهادت باکی نیست. سربازان خامنه‌ای را فرقی نیست با سربازان خمینی که در جبهه‌ها و در مصاف نه با عراق که با همه‌ی دنیا آن حماسه‌ها را آفریدند. ما نیز مانند آن اصحاب عاشورایی حسین (ع) در قرن پانزدهم، نیامده‌ایم که به خوردن و خوابیدن دل‌خوش کنیم و چند صباحی در دنیا زندگی کنیم. ما آمده‌ایم تا اسلام را در جهان زنده کنیم. ما آمده‌ایم تا کفر را ریشه‌کن کنیم.

رهبرا!

ما هنوز پیام حج شما را از یاد نبرده‌ایم. آن‌جا که فرمودید:

«این هنوز آغاز راه است. ملتهای مسلمان هنوز گردنه‌های دشواری بر سر راه دارند. عبور از این گردنه‌ها نیز جز با ایمان و اخلاص، جز با امید و جهاد، جز با بصیرت و صبر، میّسر نخواهد گشت. با یأس و منفی‌بافی، با بی‌تفاوتی و بی‌همتی، با بی‌صبری و شتابزدگی، با بدگمانی به صدق وعده‌ی الهی، این راه طی نخواهد شد.

دشمن زخم‌خورده همه‌ی توان خود را به میدان آورده و خواهد آورد. باید هوشیار و خردمند و شجاع و فرصت‌شناس بود؛ در این صورت همه‌ی تلاش دشمن ناکام خواهد ماند. در این سی‌سال هم دشمن یعنی عمدتاً امریکا و صهیونیسم با همه‌ی توانی که میتوانستند به کار برند در میدان بودند، ولی ناکام ماندند. آینده هم نیز چنین خواهد بود.»

ما حتی پیام حج حضرت روح‌الله را نیز به یاد داریم که در پاسخ به جنایات وحشیانه آل سعود در حج خونین این چنین گفت:

«در منطق استکبار جهانی هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند متهم به شرک خواهد شد، و "مفتی "ها و مفتی زادگان این نوادگان "بلعم باعورا"ها به قتل و کفر او حکم خواهند داد. بالاخره در تاریخ اسلام می بایست آن شمشیر کفر و نفاقی که در لباس دروغین احرام یزیدیان و جیره خواران بنی امیه - علیهم لعنه الله - برای نابودی وقتل بهترین فرزندان راستین پیامبر اسلام ، یعنی حضرت ابی عبدالله الحسین - علیه السلام - و یاوران با وفای او، پنهان شده بود مجددا از لباس همان میراث خواران بنی سفیان به درآید و گلوی پاک و مطهر یاوران حسین - علیه السلام - را در آن هوای گرم ، در کربلای حجاز و در قتلگاه حرم ، پاره کند؛ و همان اتهاماتی را که یزیدیان به فرزندان راستین اسلام زدند و آنان را "خارجی " و "ملحد" و "مشرک " و "مهدورالدم " معرفی کردند،درست همان را به رهروان راه آنان وارد آورند؛ که ان شاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد، و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر ونفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد.»

اماما! ای رهبر آزاده جهان! ای جانشین برحق روح خدا!

ما مطیع توایم. تویی که باورت کرده ایم. تویی که ذره دره وجودمان با عشق به تو عجین شده است. فرمانت چیست تا اطاعتت کنیم . سالهاست در انتظار نبردی بی امان با کفتارهای دیو مسلک آل سعودیم و هرگز خشمی که از آنها به خاطر جنایاتشان در دلهایمان وجود داشته  فراموش نکرده ایم. امروز در هر سرزمینی که عملیات انتحاری تروریستی انجام می‌شود یک سرش در ریالهای آل سعود قرار دارد . وقتی مردم ما در زاهدان در مسجد امام علی (ع) به خاک و خون کشیده شدند ریشه این جنایت در تفکری بود که ریشه در ریالهای کثیف آل سعود  داشت.  و امروز این شجره خبیثه آل سعود که نماینده همان ساکنان قلعه های خیبری در مقابل عدالتخواه ترین مرد روی زمین هستند مردمی مظلوم و بی گناه را به جرم آزادیخواهی به خاک و خون می کشند  و بر خلاف همه قوانین قانونی و عرفی در جامعه بین الملل و در سکوت جنایتکارانه امپریالیسم جنایتکار به کشور کوچک بحرین لشکر کشی نموده است . در نظر ما وهابیت سعودی و صهیونیسم یهودی فرقی با هم ندارند.

اماما!

ما آماده‌ایم تا این راه را به سرانجام برسانیم. امر امر شما است مولا، اما وقتی جنایات وحشیانه این حیوان صفتان را می‌بینیم کاسه صبرمان لبریز می‌شود.  آل سعود وهابی بداند سکوت عدالتخواهان ایرانی، این سرزمین شیران و یلان همیشه عدالتخواه تاریخ،  از سر ترس نیست،  بلکه ما ایستاده به  پهنای تاریخ و عجین شده با عشق به ولایت. گوش به فرمانی مردی از سلاله پاک ترین انسانهای روی زمین هستیم،  تا او چه فرمان دهد،  تا ما با اشک و لبخند همراه با او به قلب همه ناپاکیها بزنیم .ما از نسل کربلاییم. از نسل حسین (ع). از نسل زینب (س). ما را از شهادت باکی نبوده و نیست. که شهادت اگر در راه اسلام باشد «احلی من عسل». شهادت اگر در رکاب تو باشد برایمان شیرین تر از عسل است. که تو را علمدار بیرق حسین (ع) در این دوران می‌دانیم. به خاطر همین هم فریاد بر می‌آوریم:

لبیک یا خامنه‌ای لبیک یا حسین است...



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    هوالمحبوب

    سال 89 در واقع سالی پر از حادثه های تاریخ ساز برای جهان بود در ایران عوامل فتنه با همه توان و استفاده از همه ظرفیتهای خویش چه در فضای فیزیکی و چه سایبری نتواستند در مقابل روند مبارزاتی مردم بر علیه سیاستهای تفرقه اندازانه دشمنان ملت ایران خللی ایجاد کنند در این سال انقلاب اسلامی میوه های خود را در بسیاری از کشورهای اسلامی خاورمیانه چید و برخلاف همه برنامه ریزیهای دشمنان اسلام ، که در تلاش برای ایجاد خاورمیانه بزرگ با محوریت حمایت از رژیمی خونخوار و نژاد پرست اسرائیل بودند با شعله ور شدن خشم ملتهای منطقه و ایجاد انقلابهای اسلامی و مبارزات ضد استکباری مردم  کشورهاییی که فکر می کردند مطیع و رام هستند نقشه های استکبار جهانی نقش بر آب شد.

    همه اینها نتیجه استقامت ملت بزرگ ایران و رهبری بی نظیر و الهی  رهبر معظم انقلاب و مبارزات شجاعانه و تاریخی انقلابیون در لبنان و فلسطین در شکستن هیمنه قدرت پوشالی اسرائیل بود و  در این میان مردم عرب و مسلمان منطقه در یک پروسه زمانی تقریبا طولانی به خود باوری رسیده با تاسی به انقلاب ایران و مبارزات مردم و حزب الله لبنان بر علیه حاکمین مستکبر خود قیام کردند.


    در این میان بر خلاف همه برنامه ریزیهای امریکا و دیگر دشمنان ملت ایران در جهت براندازی جمهوری اسلامی با حمایت و کمک عناصر خودباخته داخلیشان همچون موسوی و کروبی و دیگر کوتو له های سیاسی که فکر می کردند می توانند انقلاب بزرگ ایران را به کرنش در مقابل استکبار جهانی وادار کنند به پیروزیهای بسیار بزرگ اعتقادی دست یافت در سال 88 و 89 نسلی جدید از رزمندگان اسلام پا به عرصه ظهور رساند این نسل جدید نشان داد انقلاب اسلامی بر خلاف باور دشمنانش توانسته در تربیت نسل انقلابی و جوان خود موفق باشد.

    موفقیتهای پشت سرهم در همه زمینه ها توسط نسل جوان کشور نوید آینده ای بسیار روشن را می دهد نسلی که در فضای سایبر جایی که دشمن فکر می کرد به علت اینکه تکنولوژیش در اختیار خودش بوده و کنترل آن برای آنها صددرصدی می باشد  چنان مردانه ظاهر شد که در بسیاری مواقع قدرتهای استکباری را وادار به قبول شکست و اذعان به قدرت بالای  سایبری ایران کرد.


    نسلی که در صحنه فیزیکی کشور و در اوج حضور همه جانبه فتنه گران و عناصر گول خورده تمام قد با تاسی به شهدای بزرگی چون همتها و باکریها و چمرانها و دیالمه ها وعباس کریمی ها وصیاد شیرازیها .... مردانه در مقابل همه ریاکاریهای فتنه گرایانه  رهبران فتنه ایستاد و با نشان دادن بصیرتی ناب ره صدساله را یک شبه پیمود و چون معجزه ای از بسیاری خواص که سابقه مبارزاتی آنها از دوبرابر سن آنها بیشتر بود پیش افتاد و به حق نام رزمندگان دفاع مقدس در برابر فتنه گریها را گرفتند .


    سال 89 سال عبرتها بود و سال رسیدن میوه های عطرآگین آغشته به بوی شهادت و مردانگی   و در اوج تلخکامیهایی که فتنه گران برای مردم ایران پدید آوردند شیرینی دیدن نسلی جوان و آگاه و مبارز و با استقامت دل همه پیروان مخلص انقلاب اسلامی را شاد کرد .



    سال 89 سال بداخلاقیهایی بود که انشاالله به مدد بصیرتی که ثمره روشنگریها و تجربه اندوزیهای انقلابی از رهبری معظم انقلاب است طومارش در هم خواهد پیچید .


    سال 89 با تمام فراز و نشیب های خودش رو به پایان است و مردم خود را برای آغاز سال جدید اماده می کنند. سالی که امیدوارند سال موفقیت های خود و کشورشان باشد ما نیز امیدوار به موفقیتها و پیروزیهای مستمر و همیشگی ملت بزرگ ایران هستیم.

    لینک مطلب در بولتن نیوز



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    هوالمحبوب

    انتقادپذیری و انتقاد کردن موثر دارای اهمیت زیادی برای موفقیت سازمانی است. اموری چون ارزشیابی عملکرد ، مشارکت در تیم‌های کاری ، خدمات رسانی به مشتریان و کنترل کیفیت ، بستگی به بکارگیری مطلوب انتقادپذیری و انتقاد کردن دارد و کار پیچیده‌ای است. انتقاد با ابراز احساسات درباره موضوعات پیچیده و مشکل ، می‌تواند تخریب کننده و حتی بسیار خطرناک باشد. بکارگیری ضعیف انتقاد ، منجر به شکست افراد و سازمان‌ها می‌شود، از سوی دیگر استفاده آگاهانه و خردمندانه از انتقاد به شکوفایی افراد و سازمان‌ها منجر خواهد شد.

    نقد و انتقاد سازنده  از ملزومات یک فعالیت رسانه ای مستقل و فراگیراست در جایی که یک رسانه بنا برشرایط نتواند نقد و انتقاد سازنده خویش را مطرح کند و برای اصلاح کاستی ها راه حلی ارائه دهد محکوم به فناست و هرگز نمی تواند تعامل سازنده ای با مردم برقرار نماید ، در همین حال انتقاد در زمان مناسب منجر به پذیرش آن در طرف مقابل می‌شود. انتقاد بایستی برای عده‌ای بلافاصله بعد از خطا و برای عده‌ای دیگر با گذشت زمان انجام شود، ضمن این که ضروری است در هنگام خشم از افراد انتقاد نشود.

    صاحبنظران جامعه شناسی معتقدند ایجاد فضای تعامل بین منتقد و نقد شونده باعث شکوفایی جامعه ارزشی و محو اثرات مخرب انتقادات مخرب می شود این نشان می دهد اگر جامعه ای بخواهد به رشد و شکوفایی رسیده و از همه ظرفیتهای انسانی خویش سود ببرد باید ضمن ارج نهادن به پیشنهادات ، نقدها و انتقادات از مطرح شدن آن در فضای رسانه ای هراس نداشته و ضمن پاسخگویی به انتقادات با رویی گشاده نسبت به اصلاح و و قبول انتقادات فضای فکری جامعه را ضمن آرامش بخشیدن به سوی منطقی شدن پیش ببرد .

    اما متاسفانه امروزه بواسطه عملکرد خائنانه رسانه های معاند با نظام و انقلاب که از فضای باز سیاسی جامعه استفاده کرده و  با بارانی از تهمتها ، دروغها و تحلیلهای جهت دار در راستای خواست دشمنان نظام سعی در تخطئه و نابودی جمهوری اسلامی را داشتند، رسانه های اصیل و مردمی نیز دچار آسیب شده اند و متاسفانه هر انتقاد و هر نقدی که مطرح می شود توسط دستگاههای ذیربط به مثابه اقدام علیه امنیت جامعه و تشویش اذهان عمومی نگریسته شده و رسانه ها نیز از ترس برخورد  دستگاههای مربوطه دچار یک خودسانسوری خاموش گردیده اند .

    و دقیقا این برخلاف تصور بعضی از مسئولان که فضای انتقادی رسانه ها را بر نمی تابند و فکر می کنند اگر انتقادی در رسانه ها مطرح نشود همه چیز آرام است،  نبودن فضای نقد و انتقاد سازنده خواسته  دشمنان داخلی و خارجی انقلاب است و از این خودسانسوری در واقع دو گروه به شدت سود می برند .

    1-      گروه اول دشمنان خارجی و همپیمانان داخلیشان می باشد که می توانند با ادعای سانسور در رسانه های ایران در کنار ارائه یک خبر راست صدهها خبر دروغ خود را از طریق رسانه های مختلف مجازی  و غیر مجازی به گوش مردم برسانند که نمونه بنگاههای خبری آنها ، بی بی سی فارسی، صدای امریکا و .... و هزاران سایت و وبلاگی می باشد که بشدت در ایران  فعال هستند .

    2-      گروه دوم که اتفاقا خودی بوده  اما به شدت راغب به ادامه این خودسانسوری و سانسور در فضای رسانه ای کشور  هستند ، مسئولین ، افراد ، وزارتخانه ها ، سازمانها ، شرکتهای دولتی و خصوصی و...... می باشند  و علت علاقه این  گروه  به عدم نقد و انتقاد سازنده  در فضای رسانه ای کشور برمی گردد به  عدم  خودباوری در  فعالیتهای انجام شده و تصمیمات گرفته شده و نداشتن توجیح مناسب برای اقدامات انجام شده و عدم توان در پاسخگویی به نقدهای ارائه شده.

    مقام معظم رهبری اما برخلاف دیدگاههای گروه دوم با اعتقاد به فعالیتهای انجام شده و نیاز به نقد و انتقاد سازنده در کشور ، برای رشد و تعالی ایران و اصلاح  افراد و یا کسانی که در مسیر انقلاب و ارزشهای انقلاب کم کار بوده و یا از مسیر انقلاب  منحرف شده اند و یا حذف نیروهای معاند و هر نوع فعالیتی که بر خلاف مصلحت عامه مردم می باشد،  در برخورد منطقی با آنها و اعتماد به فضای عمومی کشور و اعتماد مضاعف به مردم فهیم ایران همواره ضمن رد نقد و انتقاد تخریبی از نقد و  انتقاد سازنده به شدت استقبال نموده و همواره بر پاسخگو بودن مسئولین نسبت به نقدها و انتقادات تاکید داشته اند و در سخنرانیهای متعدد از فرصتی که دشمن از حضور نداشتن فعال در فضای رسانه ای کشور  توسط نیروهای خودی بدست می آورد ابراز نگرانی کرده اند

    مقام معظم رهبری: انتقاد به معنای تضعیف نیست. انتقاد اگر دلسوزانه و منصفانه باشد، کمک هم می‏کند. اگر انتقادی دلسوزانه هم نبود، بالاخره دانسته می‏شود. در مقابل حرکت دولت، اگر یک وقت عیبجویی غیرمنصفانه‏ای هم بشود، نخواهد توانست افکار عمومی و واقعیّتهای بیرونی را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین من نمی‏خواهم انتقاد را منع کنم؛ اما تخریب را چرا. تخریب به‏هیچ‏وجه مصلحت نیست.

    مقام معظم رهبری: شما مسؤولان دولت هم که بخشهای گوناگون در اختیارتان است، از انتقاد نه بترسید، نه خشمگین و ناامید شوید. این‏طور هم نباشد که اگر روزنامه یا شخصی به بخشی از بخشهای دولت یا به کاری که دولت پدید می‏آورد، انتقاد می‏کند، مسؤولان آن بخش یا مسؤولان دولتی سراسیمه شوند. گاهی اوقات انسان می‏بیند یک حالت سراسیمگی در اینها پیدا می‏شود؛ نه، به‏هیچ‏وجه سراسیمه نشوید؛ بالاخره انتقاد وجود دارد. معروف است می‏گویند: «من صنّف استهدف» ؛ کسی که یک کتاب بنویسد، هدف قرار می‏گیرد. حالا یک کتاب نوشتن کجا و دهها کتاب فعّالیت کردن و حرکت کردن و اقدام کردن کجا؟ بالاخره راهِ مورد انتقاد قرار نگرفتن این است که انسان به کنج انزوایی بخزد و هیچ اقدامی نکند، یا اگر مسؤولیتی می‏پذیرد، خدای نکرده به لوازم آن مسؤولیت عمل نکند تا مثلاً کسی به انتقاد از او نپردازد و برخلاف توقّع او کاری صورت نگرفته باشد. نه؛ بالاخره حرکتی صورت می‏گیرد؛ ممکن است مخالفان و منتقدانی داشته باشد. ممکن است یک اقدام شما کسانی را بحق یا بناحق عصبانی کند و آنها چیزی بگویند. وقتی کار شما مبتنی بر مقدّمات منطقی است، باید آن را ادامه دهید.

    و حضور فعال رسانه های اصیل و مردمی در کشور امکان ندارد مگر اینکه اجازه داده شود فضای کلی کشور در معرض دید و انتقاد قرار گیرد تا هیچ مسئول و یا جریان و مجموعه دولتی و غیر دولتی در خصوص فعالیت اشتباه و یا تخلف برای خود حاشیه امنی در فضای رسانه نبیند .

    در صورتیکه این مهم تحقق یابد در کنار نظارت دقیق دستگاههای ذیربط بر فعالیتهای رسانه ای فضای رسانه ای کشور ضمن احساس امنیت به شادابی و انگیختگی لازم دست پیدا می کند و مردم نیز برای حل مشکلات خویش در صورت عدم رسیدگی توسط سازمانها و نهادها  و..... امیدوارانه به سمت رسانه ها خواهند آمد و در کنار این شور و هیجان رسانه ای در جهت نقد و انتقاد سازنده مسئولین نیر می بایست با تمام  وجود برای تعامل با مردم و رسانه ها پاسخگو باشند تا فضای کشور به واقع گرایی نزدیک و زمینه فعالیتهای تخریبی رسانه ای دشمن گرفته شود.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    هوالمحبوب

    خاتمی بعد از گذشت تقریبا دو هفته از فتنه 25 بهمن لب به سخن گشود و بجای عذرخواهی از ملت ایران در باب انحرافی که در انقلاب ایجاد کردند و همراهی و مدیریت جریان فتنه به انتقاد از نظام در خصوص برخورد با سران فتنه پرداخت و مدعی شد میر حسین موسوی و کروبی انسانهایی هستند که دلبستگیشان به نظام و انقلاب مشخص است ! و در سخنانش مدعی شد: آیا نباید باعث ناراحتی و نگرانی باشد وقتی جریان هایی می کوشند دست آوردهای بزرگ انقلاب را نادیده انگارند، بلکه آن را دگرگونه جلوه دهند؟ وقتی بنا باشد همه مسئولان طراز اول که مورد تایید امام، مردم و رهبری بوده اند انسان های فاسد، منحرف و ضدانقلاب معرفی شوند آیا مردم جهان حق ندارند این شبهه را پیدا کنند که پس حاصل انقلاب، فساد و انحراف بوده است؟ و آیا این بزرگ ترین جفا به انقلاب نیست؟ آیا اگر فضا باز باشد قانون اساسی مبنای عمل قرار گیرد و انتقاد و حتی اعتراض در چارچوب قانون آزاد باشد و نصیحت مسئولان کشور و نقد و ارائه آزاد اندیشه یک ارزش به حساب آید، به جمهوری اسلامی خدمت نشده است؟

    مظلومیت انقلاب و مردم و دستاوردهای انقلاب در اوج ریاکاری این سخنان به خوبی دیده می شود آقای خاتمی ظاهرا خود را کاملا به نادانی زده اند چرا که در نهایت آشنایی به تاریخ سرشار از عبرتهای اسلام از دید ایشان ، اصل انقلاب،  ارزشهایش و اعتقادات دینی مردم محلی از اعراب ندارد و تنها کسانی که روزگاری در مسیر انقلاب بوده اند مصداق انقلاب هستند  و همین تنها ملاک وی می باشد  اما این سخنان را ریاکارانه به نحوی به اصالت انقلاب مرتبط می کند،  از دید ایشان نباید به کسانی که در نظام جمهوری اسلامی دارای مسئولیت خصوصا در طراز اول مسئولیت بوده اند اتهامی زد و آنها را به خاطر اینکه در رده اول مسئولیت در کشور بوده اند مبرا از خطا و خیانت و انحراف دانسته و اعتراض و مخالفت مردم با آنها را موجب وهن انقلاب و سوء استفاده دشمنان انقلاب می داند و مدعی می شود مردم جهان با این اعتراضات فکر می کنند حاصل انقلاب فساد و انحراف بوده است ! ایا این نهایت نامردی در اصول ارزشمند انقلاب  نیست مگر انقلاب مدیون کسی است ،که اگر انقلاب بخواهد مدیون کسی باشد مدیون خون شهدا و جانبازان انقلاب و همه مردم ایران است اما انقلاب به کسی دینی ندارد این ملت و ما و همه آدمهایی که در این کشور هستیم دین انقلاب بر گردنمان هست باید حفظش کنیم باید پاسدارش باشیم از اصولش منحرف نشویم و با نهایت استقامت یاورش باشیم و این حقیت بزرگ تاریخ است کسانی در هر رتبه ای از انقلاب منحرف شده و نتوانسته اند پا به پای انقلاب و اصولش پیش بروند، از انقلاب طرد و منزوی شده و یا به جرگه مخالفان انقلاب در آمده اند.

    و اتفاقا برخورد با سران فاسد و منحرفین از انقلاب از دید با بصیرت انقلابیون جهان نشان از صلابت و ایستادگی انقلابیون ایران بر سر اصول اولیه انقلاب است نمونه آن انقلابیون لبنان فلسطین و دیگر کشورها می باشند که با همه تبلیغات صهیونیستها بر علیه انقلاب ایران بازهم ایران الگویی برخلاف خواسته دشمنان ایران برای نهضتهای آزادیبخش جهان شده است.

    آیا تاریخ اسلام که مولایمان علی (ع) سفارش موکد بر دقت بر مطالعه آن دارد سرشار از انسانهایی نبوده که روزگاری در صف اول مجاهدت بوده اند اما در روزگاری دیگر در صف اول دشمنان ولایت و امامت  به جنگ با دین خدا برخواسته بودند.

    آیا با این استدلال آقای خاتمی جایی برای نقد و اعتراض مردم نسبت به بی عدالتی ها و یا انحرافات باقی می گذارد! بواقع در طول سالیان گذشته در دوران مسئولیت همین آقایان طراز اولی که ایشان آنها را انسانهایی مومن و عاشق انقلاب می داند، بی عدالتی ، رانت خواری، سوءاستفاده از قدرت ، فساد و بی بندوباری ،عدول از ارزشهای دینی و اعتقادی ، کوتاهی در مقابل زیاده خواهی قدرتهای استکباری و رشد پدیده ضدارزشی اقازادگی رخ نداده است ؟! آیا همین استدلال نمی تواند برای همه جریانات نتیجه عکس هم داشته باشد پس هیچ قیامی هیچ انقلابی هیچ اعتراضی هیچ نقدی نباید صورت بگیرد! خوب همین حرف را هم همه حکومتهای ظالم و ستم پیشه نیز می زنند نمونه آن قذافی است.

    اما حقیقت انقلاب این است که هر نوجوان عاشق انقلاب که در محضر انقلاب رشد کرده می داند انقلاب به هیچ کس باج نمی دهد انقلاب به هیچ کس مدیون نیست، انقلاب طراز اول و طراز دوم ندارد همه باید در مسیر انقلاب اسلامی گام بردارند، در هر رتبه ای در هر جایگاهی در هر لباسی باهر میزان قدرت اقتصادی و سیاسی که داشته باشند اگر در مسیر انقلاب و ارزشها و اعتقادات آن که اصولش به روشنایی افتاب مشخص است نباشند از میان انقلاب و انقلابیون طرد می شوند و در این میان کروبی و موسوی و خاتمی هرگز نتواستند در مسیر انقلاب و ارزشهای آن ایستادگی کرده و بمانند آنها در هوای نفس خویش آنچنان گرفتار شدند که تنها خود را ملاک حق و باطل تشخیص دادند اما امام ما آن پیر سفر کرده عاشق با نهایت بصیرت انقلابی را بنا نهاد، ریشه گرفته در عمق اسلام ناب محمدی (ص) و فرمود سکاندار انقلاب برای همیشه تاریخ تا ظهور حضرت مهدی (عج) ولایت فقیه است و از آن پاسداری کنید تا انقلاب آسیب نبیند آن بت شکن بزرگ که بت منیتها و من ها را در طول مدیریت الهیش در انقلاب در هم شکست و اصول انقلاب را برگرفته از آیه آیه قرآن بنیان نهاد به صراحت برای همه تاریخ انقلاب به فرزندان انقلابیش فرمود نگذارید انقلاب بدست نااهلان بیافتد.

    امروز خاتمی موسوی کروبی و همه کسانی که تاب ایستادگی در مقابل هوای نفس شیطانیشان را نداشتند و در عشق به قدرت اسیر دنیاطلبی شدند بدانند از دید فرزندان ولایت فقیه همان سربازانی که انقلاب را با جان با عشق با وجودی سراسر ایمان به معاد حفظ می کنند مطرود انقلاب و جزو ناهلان به آن هستند و برای اینکه نگذارند انقلاب بدست آنها بیافتد جان را تنها هدیه ای ناقابل برای بخشیدن برای حفظش می دانند . خود بخوان حدیث مفصل

    علیرضا حسینی

    لینک مطلب در سایت خبری تحلیلی بولتن نیوز



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    لقمه های حرام»
    89/12/4 3:0 ع

    هوالمحبوب

    یکی از اشتباهات استراتژیک اصلاحطلبان سرمایه گذاری وحمایت از شخصیتهایی بود که در میان مردم هیچ جایگاهی بر خلاف تبلیغات جهت دار با پشتوانه سرمایه داران و پولهای از جیب ملت رفته نداشتند.شخصیتهایی که در عمر مسئولیت خویش بجز برهه ای زمان که هنوز مزه دنیاطلبی زیر زبانهایشان مزه نکرده بود در بقیه دوران مسئولیتشان آنچنان عملکرد غیر الهی داشتند که موجب ریزش بسیاری از یاران انقلاب و دوری گرفتن بسیاری از مردم در مقاطعی خاص از انقلاب بواسطه  مشاهده عملکرد این افراد در حوزه مسئولیتیشان و یا ارتباطات غیراخلاقی و یا فساد اقتصادی خود و فرزندانشان و نحوه برخورد ارباب مابانه آنها با مردم شد.

    انقلاب اسلامی از برکات آن سقوط سرمایه داران زالو صفتی بود که بواسطه ارتباطات با خاندان پهلوی جان ومال و ناموس مردم را در اختیار گرفته بودند قصه هزار فامیل یکی از دلایل سقوط دیکتاتوری محمد رضا شاه مخلوع ایران بود و باور مردم این بود که انقلاب اسلامی با اندیشه تابناک امام راحل (ره) به سمت برپایی حکومتی عدالتخواهانه و استقرار حکومتی مردمی که محور و اساسش مدیریت مستضعفین خواهد بود پیش می رود جملات امام همه و همه موید این اعتقاد مردمی بود زمانیکه امام خمینی آن پیر سفر کرده انقلاب فرمود:

    من طبقه شما را، گودنشینان را از آن کاخ نشینها بالاتر میدانم. اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه بشوند ....... یک موی شما بر همه آنها ترجیح دارد بلکه مقایسه یک موی شما با آنها نباید صحیح باشد، شما این انقلاب را به ثمر رساندید و گروههایی که در سرتاسر کشور این انقلاب را به ثمر رساندند همان زن و مرد محروم و همانهایی که مستضعف هستند و کاخ نشینها آنها را استضعاف میکنند و اینها ثابت کردند که کاخ نشینها هستند که ضعیفند و پوسیده‌اند و برای این امت هیچ کاری نکرده‌اند و نخواهند کرد   .

    امام انقلاب را انقلاب مستضعفین می دانست و بر اساس همین اعتقاد بود که به شدت با مرفهین بی درد در جامعه سر ستیز داشت و آنها را مروج اسلام آمریکایی می دانست و بواسطه همین اعتقاد بود که امروز شهید رجایی در ذهن مردم تبدیل به الگوی دولتی انقلابی و مردمی شده است ، بر همین اساس است ، مرفهین بی دردی که روح انقلاب را درک نکرده بودند بعد از رسیدن به قدرت با دور شدن از امام و آموزه های اصیل انقلاب به سمتی رفتند که امام احساس خطر کردند و فریادها زدند  و اولین زنگ خطر را نیز بر گوش روحانیت معظم نواختند و فرمودند : باید مواظب باشید که هیچ چیزی به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست و هیچ وسیله ای هم نمی تواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند.
    یا در جایی دیگر امام (ره) فریاد برآوردند اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زود مطرود می شوید برای اینکه مردم می گویند ببینید آنوقت نداشتند که مثل مردم زندگی می کردند امروز که دارند و دستشان می رسد از مردم فاصله گرفتند
    امام عزیز ما از ژرفای تاریخ و برای همیشه با الگو گرفتن از امامان  معصوم(ع)  رهروان انقلاب را هدایت می کند و در این میان گروهی که اتفاقا از هر کس و از هر جناحی بیشتر مدعی همراهی و پیروی از امام را داشتند از آموزه های انقلابی که امام خمینی (ره) ترسیم کرده بود دور شدند و  آنچنان اسیر قدرت و رفاه و دنیا شدند که وقتی جانشین برحق امام (ره) بر مسند ولایت فقیه تکیه زد و فرمان بر عزل یکی از همان قدرتطلبان مدعی پیروی از امام خمینی (ره) یعنی کروبی داد تاریخ جنگ جمل و کینه مال اندوزان با علی (ع) تکرار شد و دستور عزل کروبی  از بنیاد شهید با حرف و حدیثهایی زیادی همراه شد  و ریشه کینه نسبت به ولی فقیه زمان از همینجا اوج گرفت شیخ کروبی که مدعی پیروی از امامی بود که  روحانیت را به زی طلبگی دعوت کرده بود اما اینک  آلوده و متهم در جرایم رانت خواری و استفاده از بیت المال در تبلیغات انتخاباتی مجلس ، فساد اقتصادی و اخلاقی و... شده بود  سخت از رهبر فرزانه انقلاب آزرده گردید امروز کروبی دیگر آن روحانی انقلابی که برای پیروزی انقلاب زندانهای  قرون وسطایی شاه را تحمل کرده بود نبود .

     

    وی در زمان مسئولیتش در بنیاد شهید  همسر کم سوادش را به ریاست بزرگترین گروه پزشکی بنیادشهید منصوب کرد و  جالب اینکه آنقدر خودشیفته بود که عکسهای تمام قدش را  بر دیوار همه مراکز بنیاد شهید کنار عکس امام خمینی (ره) نصب کرده بود  حتی بعد از عزل کروبی از ریاست بنیاد شهید در همه مراکز درمانی بنیاد شهید تا زمان استمرار مسئولیت فاطمه کروبی با همه اعتراض خانواده شهدا به این امر ادامه داشت! کروبی که ادعای خدمتگزاری خانواده های شهدا را داشت در بنیاد شهید  تبدیل به ستمکاری بی رحم شده بود زندانهای بنیاد شهید بی هیچ کنترلی شلاق و زندان را نثار همسران و فرزندان  بقول وی متخلف و ... می کرد در شهرکهای بنیاد شهید دیکتاتورمابانه مسئولینی را گمارده بود که نمونه اش در شهرک فجر بنیاد شهید، فغان خانواده ها را در آورده بود،  بدون هیچ عذر و بهانه ای خانه های متعلق به خانواده های معظم شهید را به نماینده های  شکست خورده اش در انتخابات مجلس که از یارانش بود پیش کش کرده بود (نمونه آن در شهرک 26 دستگاه گلبرگ تهرانپارس) بدون اینکه نسبتی با خانواده شهیدی داشته باشند،  بی عدالتی در تقسیم امکانات در بنیاد شهید و آن کسانی که به طرق مختلف با وی مرتبط می شدند بصورت یک روال عادی در آمده بود و قصه بی عدالتیهای او  رنج نامه های نوشته شده ای است که در تاریخ بنیاد شهید ثبت شده است  عملکرد او در بنیاد شهید بجز مدت کوتاه اوایل مسئولیت جز درد و رنج برای خانواده ای شهید سودی دیگری نداشت قصه کتکاریهای متعدد آزاده هایی که بعد از آزادی از اسارت صدامیان با خیانت در امانت او مواجهه شده بودند هنوز ورد زبان بسیاری از خانواده های شهدا و آزاده های محترم است  عملکرد قلدرمابانه و خودخواهانه اش در همه زمانهای مسئولیتی اش خودنمایی می کند و حمایت از شهرام جزایری و دریافت مبلغ سیصد میلیون تومان بصورت رسمی که خودش تایید کرده و پانصد میلیون تومان بصورت غیر رسمی تنها یک نمونه افشاء شده از علت حمایت وی از سرمایه داران و زالوصفتانی هست که با مکیدن و بیچاره کردن هزاران خانواده ایرانی به ثروتهای افسانه ای رسیده اند .... صدهها خیانت و جنایت که در این متن نمی گنجد.

     

    کروبی، فرزندانش و فامیلش و .... قصه تلخ تکرار شده هزار فامیل از دوران ستم شاهی  است یعنی خاندان کروبی یکی از آن هزار فامیلی شناخته شده اند  که بعد از انقلاب به مرور با احساس اینکه قدرت و مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی ارث پدرانشان هست رشد کردند و سعی کردند با استفاده از ارتباطات گسترده و نون قرض دادن به یکدیگر در اکثر مناصب قدرت سیاسی و اقتصادی جاپایی باز کنند و اتفاقا در بسیاری موارد موفق هم بوده اند و متاسفانه  یکی از دلایل بریده شدن بسیاری از دوستداران انقلاب از انقلاب و بی تفاوت شدن  بسیاری دیگر دیدن عملکرد و روش زندگی کروبی و دیگرانی بوده است که بعد از گذشت سالها از پیروزی انقلاب اهداف انقلاب را فراموش کرده بودند  و در این میان تنها حضور رهبر پاک و با صداقت انقلاب و زندگی ساده ایشان و نوع مدیریت وی بر فرزندانش که به هیچ وجه اجازه حضور آنها را در مساند قدرت و یا تجارت ندادند و پیمودن  خالصانه راه و خط امام بصورت عملی و استقامت فوق العاده بر حفظ آموزه ها و اهداف اصلی انقلاب و یاران باوفایش  باعث زنده نگه داشتن عشق مردم به  انقلاب و روحانیت معظم شده است واگرنه کسانی که تنها در شعار مدعی پیروی از امام راحل بودند بزرگترین خیانتها را در حق آرمانهای امام روا داشتند،

     

    چگونه مردم می توانستند باور کنند کسانی که خود در کاخها زندگی می کنند و فرزندانشان حیاط خلوت خانه هایشان کشورهای اروپایی شده است و شرکتهای بزرگ اقتصادی را با استفاده از نفوذ پدرانشان و رانت اقتصادی برپاکرده اند پیرو و مرید امام خمینی (ره) هستند ! چگونه مردم باور می کردند کسانی که فرزندانشان با مردم چون رعیتها برخورد می کنند و خودشان چون قیم با مردم صحبت می کنند و خود را پدر خوانده ملت می دانند پیرو و مرید امام خمینی (ره) هستند . قصه کروبی و تعدادی دیگر از آقایان که آنچنان در لذتهای دنیایی غرق شدند قصه تکرار شده تاریخ اسلام است قصه طلحه و زبیر که بنده اعتقاد دارم اینها انگشت کوچک طلحه و زبیر هم در دیانت و اعتقاد به اسلام نمی شوند که نمونه آن این است که بعد از  اینکه حضرت علی (ع) آخرین صحبتش را با آنها می کند زبیر راهش را با جنگ طلبان ضد عدالت جدا می کند و راهی بیابان می شود و نهایتا بدست یک نیروی خودسر کشته می شود ، و امام معصوم ما ,علی(ع) کشنده وی را به اتش جهنم بشارت می دهد اما اینها لیاقت همردیف شدن با آنها را هم ندارند و من ناچارا اینجا مقایسه شکلی با آنها کردم.
    اما نتیجه دور شدن این آقایان از آموزه های امام و لقمه های حرامی که به فرزندانشان داده اند این شده است که امروز فرزندان شان در پناه کشورهای غربی که دشمن قسم خورده این ملت شمرده می شوند همدوش با دشمن ترین دشمنان این ملت نقشه مبارزه با ملت ایران را می کشند   امروز آقایانی که آن روزها  امام نهیب بر سرشان می کشید که غرق در دنیا نشوید غرق در گناه نشوید غرق در رفاه و بی بندوباری نشوید و  یک گوششان در بود و گوش دیگرشان دروازه و حرفهای امام را عمل نمی کردند و نکردند  و غرق در فساد و بی بندوباری و قدرت طلبی و رانت خواری و حمایت از کلاهبرداران شدند و به این باور رسیده بودند که می توانند با دروغ و ریا و با دم از زدن از امام (ره)  ، همیشه بر خر مراد سوار باشند و  باور کرده بودند قدرت در ایران برای آنها ارث پدرانشان هست که به فرزنداشان هم خواهد رسید و تلخ ترین قسمت این متن آنجاست که مدعیان دیروز بزرگترین انقلابی ایارن یعنی امام خمینی (ره) مورد حمایت بزرگترین دشمنان امام یعنی منافقین خلق واقع شده اند و این نیست مگر لقمه های حرامی که دانسته  هم خود خورده اند هم به فرزندانشان خورانده اند تا جائیکه امروز دست در دست دشمنان این کشور سودای نابودی انقلاب اسلامی را کرده اند که نتیجه آن این شده است که  چهره هایشان  تبدیل به منفورترین چهره ها در ذهن مردم خداجو و با بصیرت ایران شده است.
    علیرضا حسینی

    لینک این مطلب در بولتن نیوز



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   16   17   18   19   20   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی