به سخنان مردانی که آمدند خوب توجه کنید. هر کدام برای آمدن به عرصه انتخابات دهم دلایلی داشتند هر یک با تمسک به اینکه میخواهند برای مردم کار کنند و برای بهتر شدن وضع معیشت مردم و عزت و ابرو بخشیدن به انان بر نامه هایی دارندصحبت کردند. در این میان میر سنجاق شده به اصلاحات خاتمی و منگنه شده به نجات بخشی ایران اعتمادیون ترانه من آمدهام را سر میدهد و بغض بیست ساله ای که نشد بر سر هیچ کدام از رئیس جمهور های سابق را خالی کند یک باره بر پیکر دولت و کاندیدای رقیب خالی کرد و چه با عزم و مصمم آمده است تا ما را که ملت بی هویت می پندارد را از خواب بیدار کند. و به قول خود هویت و اقتدار نداشته ما ملت بیچاره و بد بخت ذلیل زیر دست دولتهای شرق و غرب را به ما باز گرداند.
برای آگاهی شما بزرگواران از سخنان سراسر توهین این کاندیدا در ادامه مطلب مطالعه بفرمایید.
اینگونه خطابه راندن فقط از طلحه و زبیر برمیآمد که چشم بر روی همه تلاشهای دولت و فرد رئیس جمهور بسته است. آیا این سخنان تنها توهین به یک فرد است و یا یک دولت و یا یک ملت یا یک رهبر؟؟؟ ایشان به کجا روی نهاده اند که اینچنین عدول از خط و راه امام را در پیش گرفته اند. آیا خود از فرمان هشت ماده ای ا مام چیزی میدانی . شمایی که در زمان حیات امام قلبش را می شکنید و بی اعتنا از وی عبور میکنید آیا این باور کردنی است که در میان متینگها دنبال امام میگردی؟ امام در قلب محرومین است امام در قلوب خانواده های شهداست امام در عرق جبین خشک نشدنی مردانی است که سالها بی وقفه از تلاش برای آبادانی مملکت خویش دست بر نداشتند و خستگی را خجالت زده کرده اند و امام در بلندای نگاه مردی از مردان حق است که مقتدرانه برای عزت مسلمین در جایگاه ولایت سالهاست رنج و زحمت بسیار متحمل و خواب آرام را از چشم دشمنان دین و قرآن بریده است و با سایه سار وجودش این مردم و این مملکت در عزت و شوکت و اقتدار زندگی کرده اند و او کسی نیست جزجانشین برحق خمینی کبیر و فرزند و شاگرد صالح ایشان سید علی خامنه ای.
شاید بر گوشهای خود پنبه فرو برده است که این همه اشتیاق مردم کوچه و بازار درد کشیده را که برای لحظه ای دیدار رئیس دولت و شخص رئیس جمهور ساعت ها در پشت درهای استادیوم می نشینند و یا در خیابانها کیلومتر ها راه میدوند تا مگر صورت نماینده منتخب خود را ببینند.
افسوس و هزاران دریغ از این همه جور و زبان آوری. شمایی که سالها بر روی بی بند و باری و شکستن حریمها زبان بستید. حال برای باز گرداندن کدام حقوق و کدام حقی آمده اید؟ آیا این خون به دل امام و خانواده شهدا کردن نیست که هر جا گروهی را برای سخنرانی گیر می آورید سعی در زشت کردن چهره دیگران میدارید تا مگر کسی رایی به شما تخصیص دهد.
بودنها از آن مردانی است که هر گز سنگرهایشان را ترک نکردند و هر گز فرصت به دشمنان ندادند تا مگر نوامیس و شرف و آبرو یشان لکه دار نشود. آن مردانی که ایستادند و ایستاده قد قامت بستند تا در کورانهای سخت راه کسی جرات تعرض دوباره به ذره ای خاک این سر زمین نکند. آری برادر شاید در رومان دونکیشود غرق شده اید و با همه توان میخواهید قلعه ای را فتح کنید که در اوهام شما درست شده است. روزگار عجیبی است . هر بار روی حرف امام پا میگذارید و با لگد کوب کردن ارمانهای ایشان سعی در سفید کردن روی خود دارید. بسیار بی محابا دشمنان دین و ایران را خوشحال کرده اید چرا که تمام لغات شما با نا باوری تمام نشات گرفته از سخنان دشمنان ایران است. شمارا چه شده است چرا شعور ملت را زیر سوال میبرید ایا مردم 4 سال خدمت و نو آوری و پیشرفت را ندیده اند و یا شاید عزت و شوکت ایران را بعد از حماسه های بین المللی را با نادیده گرفتند. یا میتوانید از ذهن همه مردم دنیا پاک کنید این همه عزت ایرانی را ندیده اید؟ امروز بلندترین قله های ایمان و شرف و پیشرفت در طول سی سال حکومت ایران اسلامی از آن ملت و دولت ایران است. چرا از پاسخ دادن به جوانان غیرتمند در محافلتان تنها کتک و ضرب و شتم را نصیبشان میکنید .چرا موکلامتان در دانشگاهها وقتی از پاسخ به سوالات در نا توانند رو به فحاشی و بداخلاقی و تهمت می آورند. از این طرف وقتی به سخنان رئیس جمهور گوش فرا میدهیم جز مردانگی و مروت هیچ نمی شنویم. ایشان خود فرموند که برای دفاع از بنده به دیگران هتاکی و مقابله به مثل نکنید و یا اینکه اشکالات بنده را دفاع نکنید و همچنین فرمودند من راضی نیستم کسی به خاطر بنده به کاندیدای دیگری تعرض کند. این همان شعور و شور و رمز محبوبیت ایشان است. هر چند که بنده معتقدم باید حرفشان را به جان خرید اما چه میشود کرد که قلم خود به پاسخ انگیخته میشود وقتی جور و بغض و کینه های بعضی اشخاص را در بر هم زدن جو سالم را می نگرد.
که آمد ه است
با عرض سلام به محضر ملت شریف ایران و یکایک حضار گرامی؛ ایام سوگواری حضرت فاطمه اطهر (س) را به شما و همه پیروان و دوستداران اهل بیت پیامبر (ص) تسلیت می گویم.
به جاست از فرصتی که توجه رسانه های جمعی و در ورای آن دقت ملت عزیز فراهم آورده است استفاده کنم و کلماتی چند درباره آنچه اینجانب را به حضور در صحنه انتخابات ریاست جمهوری واداشته است، بیان کنم و پیمانی را که به امید ادای آن در این راه قدم گذاشتهام، تشریح نمایم.
مردم سربلند ایران، پروردگار شما نعمت را بر این زاد و بوم تمام کرد. آن را به ثروتهای بسیار تجهیز کرد و به فرهنگ و معنویت آراست. آن را چهار سوی تمدنها قرار داد، آن را سرزمین میانه و سرپل اتصال ملتها، آن را پناهگاه آیینهای آسمانی و زادگاه مفاخر بشری پسندید تا جایی که امام (ره) ما فرمود، ایران موجودی آسمانی است که هیچکس نمیتواند به آن لطمه بزند.
آنچه اینک مردم ما را از دیگر ملل ممتاز میکند نه خودپسندی و مباهات به گذشتهای سپری شده بلکه میل به بهترینها و ظرفیت نیل به آنهاست. این خصوصیتی است که در سرشت ما نهادینه شده است و در تمامی رفتارهای شخصی و اجتماعی ما آثار آن را میتوان جستوجو کرد.
آیا ممکن است ملتی وجود داشته باشد که به چیزی کمتر از بهترین قناعت کند یا در محقق کردن چشماندازی از بهروزی که در پیشرویش قرار میگیرد، سستی به خرج دهد؟ شرایطی که امروزه در آن به سر میبریم بیتردید بهترین نیست.
در وضعیتی هستیم که شایسته و شان ملت و مردم ما نیست. سرمایههایی که حاصل تاریخ پر فراز و نشیب ماست به ویژه انقلاب عظیم اسلامی و بذل خونهای گرامی بودهاند، در خطرند. آنچه امروز میبینیم آن چیزی نیست که میخواستیم، آن چیزی نیست که میتواند باشد.
من میرحسین موسوی، فرزند کوچک انقلاب اسلامی به صحنه آمدهام چون روندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجود را نگرانکننده یافتم.
آمده ام تا کرامت انسانها را پاس بدارم.
آمدهام تا از حق ملت برای اطلاع از امور کشور دفاع کنم و حامی گردش آزادانه و شفاف اطلاعات برای مردم، این ولینعمتان دولتها باشم.
آمدهام تا از آزادی اندیشه و بیان پاسداری کنم و مدافع آزادیهای مصرح در قانون اساسی باشم.
آمدهام تا با دستور کار قرار دادن فرمان هشت مادهای امام خویش، آن را از نو چراغی تابنده در مسیر تحقق حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی قرار دهم.
آمدهام تا وسیلهای باشم برای بازگرداندن اقتدار، عزت و هویت ایرانی.
آمدهام تا با تنشزدایی و تعامل سازنده روابط بهتری میان کشورمان ایران و جهان برقرار کنم تا فضا را برای توسعه کشور بگشایم و احترام به ایرانیان را در جهان تامین کنم.
آمدهام تا راهی و همراهی باشم برای رفتن به سوی ایرانی مستقل، آباد، آزاد، پیشرفته و سربلند.
آمدهام در حالی که راهی ساده و یکشبه برای مشکلات اقتصادی کشور و مردم نمیشناسم و معضلات امروز را ناشی از چارهجوییهای شتابزده، یکشبه و یکنفره میبینم.
آمدهام تا ساختار آسیبخورده اداره کشور را از طریق احیای دستگاه برنامهریزی و مدیریت، استقرار شوراهای مهمی که نماد خرد جمعی مردم ما بودهاند و تعطیل شدند، ترمیم کنم.
آمدهام تا به صورت صریح و روشن از تولید ملی در کشاورزی و صنعت و همه فعالیتهای مفید اقتصادی پشتیبانی کنم.
آمدهام تا حامی مستضعفین باشم. آنانی که فشار تورم قامتشان را خم کرده و سیاستهای نادرست اقتصادی عزتشان را نشانه رفته است.
آمدهام تا اشتغال را دغدغه هر روزه دولت قرار دهم. آمدهام تا با گسترش بیمههای همگانی قدمی در جهت آزادی اقشار مردم از فقر و رهایی آنها از نیاز بردارم. اقشاری که استقلال کشور و عظمت جمهوری اسلامی مرهون فداکاری و فضیلتهای آنهاست و هیچکس نیست که بتواند نقش آنان را در استقرار نظام فراموش کند یا حماسههایی را که فرزندان مرزدارشان در دفاع مقدس آفریدهاند از یاد ببرند.
آمدهام تا با تشکیل دولتی فرهنگی مدافع فرهنگ غیردولتی و غیر دستوری باشم و میان دولت و گروههای مرجع هنرمندان و روشنفکران، دانشگاهیان، روحانیان و تمامی نخبگان رابطهای دوستانه و خلاق در جهت اهداف و آرمانهای کشور برقرار کنم و آمدهام تا با الهام از شهیدان در خدمت اعتلای میهن اسلامی باشم.
اینجانب آمدهام تا با کمک و همراهی همگان در جهت تحقق جامعهای پر از امید و نشاط تلاش کنم. این آرمانی است که همه در برابر آن مسوولند. شرایط و حوادث، خواستی عمومی و مستقل از تمایلات گروهی و صنفی برای بهبود فراهم آورده است که بزرگترین سرمایه ما در مسیر پیشروست. ما نمیتوانیم این سرمایه بزرگ را نادیده بگیریم و نباید با سرایت دادن تفاوتهای خود به متن جامعه آن را از دست بدهیم؛ لذاست که اینجانب با اعلام گفتمانی که از همان روز نخست آن را در معرض نگاه ملت شریف قرار دادهام و همواره پذیرای اصلاح اصولگرایانه در آن هستم، در عین دوستی با طیفهای متنوع سیاسی و سپاسگزاری از تمام احزاب و تشکلهایی که به حمایت از پشتیبانی از این خدمتگزار مردم پرداختند، مستقل پا به صحنه میگذارم تا مرزبندیهای جناحی، این راه روشن را مسدود نکند.
استقلال اینجانب نه از سر تکروی یا استغنا که از روی استمداد از تمامی توانهایی است که سعادت کشور منوط به همکاری آنان است. امیدوارم نتیجه فعالیتهای عادیای که به مدد همه شایستگان کشور از زنان و مردان و از تمامی گرایشها، اقشار، اقوام و مذاهب و ادیان حاصل خواهد شد، پاسخی مناسب به اعتماد تمامی کسانی باشد که اینجانب را در خور حمایت یافتند. میدانم که طی این طریق جز با توکل بر الطاف الهی و همدلی، همفکری و همگامی مردم عزیز و یاری رهبر فرزانه انقلاب میسر نمیشود. اطمینان دارم که ملت شریف ایران هوشمندانه تحولات کشور را دنبال میکنند و با شرکت مسوولانه در انتخاباتی که آینده این سرزمین را رقم خواهد زد به وظیفه انسانی، ملی و دینی خود عمل خواهم کرد و راهی را برخواهند گزید که خیر عمومی در آن است. همچنین ایمان دارم که خداوند همه تلاشگران در مسیر حق را که ملت مجاهد ما بیتردید از جمله آنانند با حمایتهای خود یاری خواهند فرمود.
والذین جاهدوا فینا لنهدینم سبلنا و ان الله لمع المحسنین
و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب"
فرمان هشت ماده ای امام
1. با آغاز مبارزه جدی با فساد اقتصادی و مالی، به تدریج فریادها و نعره های مخالفت با آن بلند خواهد شد ... این مخالفت ها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند ... تسامح در مبارزه با فساد، به نوعی همدستی با فاسدان است
2. مبارزه با فساد موجب امنیت فضای اقتصادی برای کسانی است که می خواهند فعالیت سالم اقتصادی داشته باشند. تولید کنندگان این کشور، خود نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالم اند.
3. کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوه قضاییه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید.
4. ضربه عدالت باید قاطع ولی در عین حال دقیق و ظریف باشد. متهم کردن بی گناهان، یا معامله یکسان میان خیانت و اشتباه یا یکسان گرفتن گناهان کوچک و بزرگ، جایز نیست. مدیران درستکار نباید مورد سوءظن و در معرض اهانت قرار گیرند یا احساس ناامنی کنند.
5. بخش های نظارتی سه قوه (سازمان بازرسی ، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات) در این راه صمیمانه همکاری کنند.
6. وزارت اطلاعات نقاط آسیب پذیر در فعالیت های اقتصادی دولتی کلان را پوشش و به رییس جمهور به طور منظم گزارش دهد.
7. در مبارزه با فساد هیچ تبعیضی نباشد. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادی نمی تواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسوولان کشور، خود را از حساب کشی معاف بشمارد.
8. با این امر مهم و حیاتی نباید به گونه ای شعاری و تبلیغاتی و تظاهر گونه برخورد شود. بجای تبلیغات باید آثار و برکات عمل مشهور گردد... هر گونه اطلاع رسانی به افکار عمومی که البته در جای خود لازم است، باید به دور از اظهارات نسنجیده و تبلیغات گونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومی را در نظر داشته باشد.
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]