شور و شعور انتخابات»
90/12/6 12:21 ع
اصلح یا صالح مقبول؟»
90/12/6 12:13 ع
یکی از سوالات اساسی در انتخابات که در سالهای اخیر اذهان بخشی از تودههای دلسوز جامعه را مشغول به خود کرده این است که در فضای رقابتهای انتخاباتی، در صورتی که تکثر گزینه های کاندیداهای صالح موجب نوعی رقابت درون گروهی و زمینه سازی برای به قدرت رسیدن گزینه ای باشد که از نگاه ما از صلاحیت لازم برای تصدی آن سمت برخوردار نیست چه باید کرد، در حالی که هیچ یک از داوطلبان صالح نیز حاضر به کناره گیری از صحنه رقابت نباشند؟!
در پاسخ به این سوال بود که راهکار "رای به صالح مقبول" توسط جمعی از نخبگان اصولگرا پیشنهاد گردید. مبتنی بر این نظر از آنجا که تفرق آراء در انتخاب گزینه اصلح موجب خواهد شد تا آراء تقسیم شده و از سطح آراء جریان اصول گرا کاسته شود و این در حالی است که جریان رقیب با وحدت آراء بر حول گزینه ای که از نگاه اصولگرایان غیرصالح است وارد میدان شده و میتواند رای بیشتری را کسب نماید، در این صورت است که اصولگرایان باید از گزینه اصلحی که از بیشترین مقبولیت برخوردار نیست صرف نظر کرده و به گزینه صالحی رضایت دهند که خواهد توانست بیشترین آراء را به خود اختصاص دهد. در این صورت صالح مقبولی برگزیده خواهد شد که هرچند از نگاه همه اصولگرایان اصلح نیست، ولی مانع پیروزی غیرصالحی شده است که در صورت به قدرت رسیدن به نفع نظام اسلامی نخواهد بود. مکانیزم رسیدن به مقبولیت نیز مشخص است، یا از طریق نظرسنجی میتوان مقبولیت افراد را بررسی نمود و یا از طریق اجماع گروههای سیاسی بر فرد و لیستی واحد و پایبندی همه هواداران جریان اصولگرا به آن لیست، صالح یا صالحین مقبول مشخص خواهند شد.
این نظر البته منتقدینی نیز دارد که اشکالات زیر را بر آن وارد میدانند:
1- در متون دینی حجت شرعی قابل قبولی برای این دیدگاه نمیتوان یافت.
2- در کلام و بیانات حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره بر انتخاب اصلح تاکید مستمر شده و هیچجا سخن از صالح مقبول به میان نیامده است.
3- نگاه اینچنینی به مکانیزم گزینش نماینده موجب شکل گیری مجلسی ضعیف و ناکارآمد خواهد شد.
4- این راهکار میتواند مورد سوء استفاده فرصت طلبانه گروههای سیاسی قرار گرفته و مانع شایسته سالاری و چرخش نخبگان گردد.
در مقابل، مدافعین این نظر تاکید دارند که میپذیرند که مکانیزم اصلی انتخابات در نظام اسلامی، رای به گزینه اصلح است، و این راهکار اعتبار ثانوی داشته و تنها در شرایط اضطرار و امکان رای آوردن گزینهای ناصالح ارجحیت مییابد، اما این بدان معنا نیست که با ساده انگاری و به ظاهر آرمانگرایی و بدون درک شرایط سیاسی موجود در انتخابات، دست به انتخابی بزنیم که نتیجه آن سپردن امور به گزینه رقیبی باشد که با آرمانهای اصولگرایی فاصله بسیار دارد.
به هر حال دقت در استدلال هر دو نظر میتواند راهنمای ما در مواجه با انتخابات پیش رو باشد. ضمن آنکه نظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به سوال زیر میتواند راهنمای ما در این مساله باشد از ایشان سوال شده است: «اگر فرد اصلح در انتخابات احتمال رأی آوردنش کم باشد آیا میتوان برای دفع فرد بدتر، به فرد بد رای داد؟ آیا حجت شرعی خواهیم داشت در نزد خدا؟ (البته منظور از فرد بد، فردیست که اصلح نیست و شانس رقابت با فرد بدتر را دارد)» که معظم له می فرمایند: «در صورتی که بدتر بسیار خطرناک باشد و بد این خطرات را ندارد و رأی نیاوردن اصلح تقریبا مورد اطمینان باشد آنچه نوشته اید مانعی ندارد.»
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]
آشفتگی سید حسن مصطفوی از چیست؟»
89/3/22 6:40 ع
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]
خدمات میر حسین موسوی در سال 88»
88/12/28 10:46 ص
بنام خداوند قهار
سال 1388 برای نسل سوم و چهارم انقلاب که نام میر حسین موسوی را مانند پرونده ای بسته شده در تاریخ انقلاب اسلامی میدانستند و به دنبال شناخت این فرد و افکارش نبودند سال خوبی بود.
عمده خدمت آقای میرحسین موسوی را میتوان به این شکل شرح کرد که شخصی که 20سال پرونده اش خاک میخورد و ساکت در این مملکت فعالیت میکرد و درآمد خوبی هم از نظام کسب میکرد در ابتدای سال 88 با ورود به صحنه انتخابات ریاست جمهوری صفحه جدیدی را ورق زد و باعث شد پرونده ای با نام میرحسین موسوی بار دیگر باز شود و در دادگاههای وجدان و افکار ایرانیان سرفراز و سربلند مرور شود، در حالیکه این مرور باعث ثبت جرایمی شد که تا سالها از ذهن مردم پاک نمی شود و انقلاب اسلامی را در برابر این فرد و همفکرانش بیمه کرد.
زمانی که آقای میر حسین پا به عرصه انتخابات گذاشت و اظهار وجود کرد برخی که همفکر و هم پیاله با وی بودند به سرعت اقدام به حمایت کردند و آنان که مبانی فکری و ایدئولوژیک انقلاب اسلامی را به خوبی شناخته بوده و درک کرده بودند سریعا اقدام به مخالفت با رای دادن به میرحسین موسوی نمودند، اما این وسط امتحان عظیم برای آنانی شکل گرفت که هنوز نتوانسته بودند افکار خود را با ایدئولوژی انقلاب تطبیق دهند و آقای موسوی را به هندوانه در بسته ای تشبیه می کردند که فکر آنها را درگیر کرده است.
در ادامه این روند افرادی که خیرخواه نظام بودند اما در بین سه کاندیدای دیگر با توجه به شناخت و مسئولیتهایی که در دهه اخیر داشتند کاندیدای مطلوب خود را نیافته بودند نیز به این هندوانه در بسته روی آوردند تا شاید آنچه که آنان از رئیس جمهوری اسلامی ایران انتظار داشتند توسط میرحسین موسوی برآورده شود.
خدمت دیگری که خواسته یا ناخواسته توسط این کاندیدای ریاست جمهوری شکل گرفت افزایش شور انتخابات بود که با پشت سر گذاشتن دو رقیب و شاید هم رفیق،با رقیب اصلی خود که رئیس جمهور وقت بود به رقابت و شاید هم سعایت پرداخت و همین امر موجب شد رقابتی بین مردم شکل گیرد و به طرفداری از یکی از دو کاندیدای پررای بپردازند.
البته تفاوتهایی وجود داشت مانند اینکه طرفداران آقای احمدی نژاد با توجه به اینکه میدانستند وی به کسی باج نخواهد داد و تفکر انقلابی خود را پیاده خواهد کرد یکدست بودند و برای افکار و فعالیتهای احمدی نژاد از وی طرفداری میکردند اما در سوی دیگر میدان علاوه بر افراد عامی که چند دسته بودند(برخی از روی ناچاری که در بالا ذکر شد و برخی برای جلوگیری از پیروزی احمدی نژاد و برخی برای پیاده شدن تفکر سرمایه داری به آقای موسوی رای داده بودند) احزاب و گروهها و گروهکهای داخلی و خارجی نیز با تفکرات مختلف و انتظارات مختلف به طرفداری از وی پرداخته بودند.
خدمت بزرگ میرحسین موسوی از فردای انتخابات شروع شد و وی که توسط اطرافیانش دچار توهم پیروزی شده بود برای جلو گیری از پراکنده شدن طرفدارانش دست به حرکتهای مختلف و پر هیجان که از نظر مالی توسط غربی ها و غربزده ها تامین بود زد و با این کار کم کم چهره واقعی خود را نشان داد.
پس از این جمهوری اسلامی در ورطه آزمایش بزرگی که تقریبا پس از پایان هر دهه از عمر خود با آن روبرو بوده افتاد و ریزش ها و رویش ها آغاز شد.
آنانکه انقلاب مستضعفین را مایه رشد مملکت و برقراری عدالت میدانستند که در خط انقلاب ایستادند و یک لحظه نیز در دل خود تردید راه ندادند و آنانکه قدرت یافتن مستضعفین و برقراری آرمانهای انقلاب را تهدیدی برای منافع و جایگاه خود میدانستندو آنانکه برداشتی اشتباه از انقلاب اسلامی داشتند با سرسختی تمام به طرفداری از چهره واقعی آقای میرحسین موسوی پرداختند اما مردمی که شناختی از پرونده 20 ساله خاک خورده نداشتند ،متوجه شدند که برای شناخت هندوانه در بسته نباید آنرا تا آخر خورد و حال که پرده از چهره اش برداشته شده باید آنرا با ملاکها و میزان عقلانی سنجید، لذا رفته رفته که میرحسین موسوی دستش در دستان منافقین و دشمنان محکمتر میشد طرفدارانش دور وی را خالی کردند و حال میرحسین مانده و همفکران و هم پیاله ها که هیچ وجه منفعتی در دولت احمدی نژاد برای خود نمیبینند و آبرویی نیز در بین مردم ندارند.
البته خدمات دیگری نیز میتوان برای آقای موسوی درنظر گرفت و آن شناساندن توان نیروی انتظامی و بسیج مستضعفین به مردم است که به مرور ممکن بود به فراموشی سپرده شود و همچنین میتوان به نو شدن تجهیزات نیروهای پلیس و گردانهای عاشورا اشاره کرد که از خدمات جزئی آقای موسوی است.
خدمت دیگر اینکه وی به مردم فهماند اصل،انقلاب اسلامی و ارکان آن است نه هرکس یا گروهی که نام امام و انقلاب و رهبر را به خود چسبانده باشد.
ما نسل سومیها به کمک آقای موسوی توانستیم به درون خود رجوع کنیم و ببینیم اگر خطری انقلاب اسلامی را تهدید کرد تا چه حد آمادگی دفاع از انقلاب و آرمانهای آن را داریم و تا چه اندازه میتوانیم دِینمان را به امام راحل و شهدا ادا نماییم که این نیز خدمتی ارزشمند و از باب "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" بود.
با تمام این اوصاف و با توجه به اینکه فتنه گران پس از ناکامی با ترفندهای مختلف به دنبال راهی برای بازگشت به درون نظام هستند تا وجهه ای برای خود در آینده داشته باشند ، وقایع سال 1388 برای نسل سوم این پیام را داشت که از هم اکنون باید به فکر دهه پیش رو بود تا اگر ده سال بعد مانند وقایع سال 68 و 78 و 88 اتفاقی انقلاب اسلامی را تحت الشعاع قرار داد خدای ناکرده از مسیر ارزشها خارج نشده و به صف منافقین و دشمنان کوردل ملحق نشویم.
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]
سکوت برخی مساجد درباره انتخابات»
88/4/6 3:3 ص
از طرفی با توجه به این اصل که «سیاست ما عین دیانت و دیانت ما عین سیاست ماست» نمیتوان گفت مساجد فقط محل اقامه نماز و مراسمات عبادی است و نباید مسائل سیاسی و مسائل روز در آن مطرح شود بلکه این اصل میرساند که مسجد و امام جماعت مسجد وظیفه خطیری در رابطه با ارتباط مردم و مسائل سیاسی روز دارند.
در این راستا می توان گفت مساجد و ائمه جماعت که مدیریت مساجد را بر عهده دارند در مسائل مهم جامعه مسلمین مانند انتخابات باید نقش بسزایی در آگاهی بخشی به مردم داشته باشند، اما متاسفانه با توجه به اینکه در دوران انقلاب اسلامی بسر میبریم و مساجد و ائمه محترم جماعت از سازماندهی خاصی برخوردار هستند در طول ایام قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری ، در حالیکه ابتکارات و حرکات خوب و بد تبلیغاتی رخ داد و همچنین وقایعی که انقلاب اسلامی را تحت الشعاع قرار می دهد پیش آمد، شاهد سکوت برخی ائمه جماعت بودیم که خود می تواند بیانگر عدم دلسوزی این دسته از ائمه جماعت برای انقلاب و یا کم آگاهی ایشان از مسائل روز باشد که هر دوی این مسائل نقاط ضعف بسیار بزرگی برای مساجد و ائمه جماعت ما و نهادهای مرتبط با مسجد مانند مرکز رسیدگی به امور مساجد محسوب می شوند.
نباید از این نکته غافل بود که سکوت مساجد و منابر در برابر مسائلی به این مهمی زمینه ساز انحراف مردم و تغذیه فکری آنان در مجامع و اماکن غیردینی و دوری آنها از آرمانها و اهداف انقلاب بزرگ اسلامی می شود، لذا بر عهده جوامع و مراکز مرتبط با مساجد و روحانیت است که برای این ضعف فکری کرده و منشوری برای عملکرد ائمه جماعت و روحانیون در قبال مسائل سیاسی و وقایع مهم روز تهیه نمایند تا نمازگزاران و مراجعین به مساجد علاوه بر بعد معنوی در زمینه ی مسائل مبتلا به اجتماعی و سیاسی تغذیه شده و با حقایق آشنا گردند.
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]
گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]