ابداع اندیشمندان را می توان در پنج گونه خلاصه کرد؛ گاهی این نوآوری، ادامه راه نوآوران پیشین است و کوشش برای پایان دادن وسامان بخشیدن به پروژه های ناتمام گذشتگان و ارائه تفسیر و تبیینی نو برای برخی مفاهیم و مقولات کهن، گاهی نیز بازسازی بخشهایی از دیدگاه های پیشگامان است. نوع دیگر نوآوری، بیان و تحلیل پدیده ها ومسایل از منظری دیگر، با برهانها و روشهای متفاوت است؛ گاهی هم دسته بندی و جمع آوری پاره ای میراث در یک منظومه هماهنگ. نوع پنجم نوآوری، ابداع و ابتکار، راههای نوینی برای اندیشیدن است که از رهگذر آنها به نتایجی متفاوت با دستاوردهای سلف رهنمون کنند. شهید سید محمد باقر صدر در همه این زمینه ها نوآور بود. شهید صدر ، از شمار آن الگوهای بارز و فقیهان نواندیش مصلح است که مع الاسف اسلام گرایان در دستاوردهایش تأمل نکرده و عصاره اندیشه اش را بطور علمی بررسی نکرده اند. این عالم ربانی در طول حیات پر بار علمی خود با استفاده از نبوغ سرشار، در تفسیر، فقه، اصول فقه، کلام، فلسفه و سایر علوم اسلامی ابتکارات فراوانی داشته است.
شهید صدر در زمانی که جامعه اسلامی شیفته و دلباخته فرهنگ و تمدن غرب گشته بود، با بلند نظری، اصالت اسلامی خود را حفظ و در چارچوب دین دست به تحول و نوآوری زد و نشان داد می توان با تکیه بر داشته های خود و شکوفا نمودن میراث گذشته دست به کارهای نو و بزرگ زد. وی در عین حال با مقدس شمردن همه میراث مخالف بود، زیرا اعتقاد داشت این تقدیس دست و پای اندیشه را می بندد؛ بدین معنا که گویی همه پاسخها در کتب سلف آمده اند و نقش ما پاسبانی و نگهبانی از میراث است؛ نه نقد و نقب زدن به میراث و برانگیختن عناصر آن و فهم نص مقدس (قرآن کریم و سنت) در فضای حیاتی متجدد.
آنچه صدر برای یافتنش تلاش می کرد، بیرون آوردن دیدگاه های ناب اسلام درباره تاریخ، اقتصاد، سیاست و جامعه بود و در این مقام، افقهای فراوانی گشود. با این وجود وی در کتاب «اقتصادنا» وظیفه اندیشمندان اسلامی را اکتشاف و استخراج می داند، نه بدعت؛ بدین معنا که همه چیز درنهاد اسلام نهفته است و ما به عنوان مومنان به این دین، نباید چونان غربیها مکتبهایی چون سرمایه داری و مارکسیسم و ... ابداع کنیم. روشی که او پیش گرفت، پژوهش تمام جنبه های یک سوژه است؛ نه بررسی تفکیکی و جدانگرانه؛ برای نمونه وی حتی نسبت به زندگی و تاریخ امامان شیعه (ع) نگاهی متفاوت داشت؛ «رویکردی که زندگی هر امام را در نظر گیرد و تاریخ حیات آن معصوم را به مثابه یک پدیده کلی و نه جزئی بنگرد. امامان را یک کل واحد و پیوسته برشمارد و از نشانه ها و اهداف مشترک این کل سخن بگوید... زیرا با دید کلی می توان به پیوندهایی پی برد که میان رفتار امامان وجود دارد.» (1)
شهید صدر، اندیشه را به خدمت نیازها و قضایای آدمیان به کار بست و در این میان فلسفه را از حال و هوای تجریدی و نظریش بیرون آورد و برای نشان دادن پیوند فلسفه با زندگی اجتماعی انسانها کوشید. کتاب «فلسفتنا» که از نخستین نوشته های ارزشمند وی است، حاصل این تلاش بود.
صدر در این کتاب، به تحلیل مشکلات و علل نابسامانی ها پرداخت و از پاسخها و راهکارهایی که انسان درگذر تاریخ به کار گرفت، سخن راند. همچنین ناکامی این راهکارها را بیان داشت و دست آخر، به راه حلهای دین اسلام اشاره کرد. وی، با این مقدمه که «حل مشکلات اجتماعی جز در چار چوب دین امکان نمی یابد» می گوید این دین همان دین فطرت است و میل انسان به توحید الهی.
از بزرگترین دستاوردهای صدر، ارائه رویکردی نو در نظریه معرفت بود که آن را «مذهب ذاتی» نامید. وی به این نکته اشاره کرد که انسان برای ایمان به خدا، نیازمند استدلالهای ژرف نیست، زیرا مسئله ایمان، از مسایل فطری و وجدانی بشر است؛ اما نگرش تجربه گرا و انتشار مادی گرایی در فلسفه اروپای نوین، بر سرشت آدمیان حجاب افکند و «ضمیر پاک انسان آزاد و سلیم نماند و از این رو، فلاسفه به استدلالهای عمیق و پر کردن خلا ناشی از اسارت وجدان روی آوردند.»(2) به نظر شهید صدر، درمان بیماری های اجتماعی بشر و حل مشکلات انسانی و رفتن به سوی پیشرفت و بالندگی هر چه بهتر و بیشتر در درون خود آدمی وجود دارد؛ از این رو باید انسان را آماده حل مشکلات کرد. ازسوی دیگر، بیان می دارد که دین، نیاز فطری انسان است؛ به دیگرسخن آنچه آدمی باید بدان مسلح شود، همان سلاح دین است. منظور صدر بی گمان ادیان توحیدی است؛ نه ادیان بشری که مصالح شخصی آنها را رقم زده است. دین در نگاه صدر، فطری است و انسان ناخواسته به سوی آن کشیده می شود. آیات قرآن نیز بر این اشاره می کنند؛ «فطره الله التی فطر الناس علیها» (روم/30)
افزون بر این نوشته های پیشینیان نتوانسته بود، از عهده ایجاد یک پل ارتباطی میان دو مقوله توحید و دین برآید، چرا که وظیفه علم کلام کهن به استدلال های عقلی و رد شبهات محدود شد که درجهان واقع پای نمی نهند. بعلاوه کلام کهن بخشی پیرامون انسان در خود نداشت.
آیت الله شهید سید محمد باقر صدر که از این حال و هوا آگاهی کامل داشت، به تأثیرشگرف ایمان به خدا در زندگی اشاره کرده و در کتاب فلسفتنا، آن دم که پیوند استوار میان فهم فلسفی جهان و مسایل اجتماعی رادریافت کرد، از این ارتباط سخن گفت.
شاید بارزترین نمونه روش نوین صدر در تفسیر قرآن آشکار شده باشد. شهید صدر در عنایت به تجربه بشری و گره زدن آن با قرآن کریم، ازتفسیر کهن جزئی نگر کناره گرفت و تفسیر موضوعی براساس توحید را به ارمغان آورد.بر این اساس سرآغاز تفسیر، نظر افکندن و در نظر گرفتن واقعیت است؛ نه متن. در واقع در عقیده صدر ابتدا باید به بررسی مشکلات، پرسشها و انواع واقعیتهای موجود پرداخت و پس از آن ، به متن روی آورد. این در حالی بود که تلاشهای پیش از شهید صدر از حوزه متن بیرون نمی رفت و جهان واقع و تجربه های بشری را در نظر نمی گرفت.
آیت الله شهید محمد باقر صدر الگوی کاملی برای نوآوری همراه با جسارت اما دور از بدعت و تحجر است که مطالعه روش و منش او این واقعیت را نمایان می سازد.
ــــــــــــــــــ
پی نوشتها:
1ـ دور الائمه فی الحیاه الاسلامیه، فی کتاب بحوث اسلامیه و مواضیع اخری، بیروت، دار الزهراء، 1403 هـ.، صص58 ـ 59.
2ـ المرسل؛ الرسول؛ الرساله، بیروت، دارالتعارف، ص 10.
برگرفته از پگاه حوزه.
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]