سفارش تبلیغ
صبا ویژن







گردهمایی افراطیون اصلاح‌طلب با مجوز دولت مسما به اعتدال در روز غدیر برگزار شد و به نام حزب افراطی «اعتماد ملی» بار دیگر در دولت اعتدال برای افراطی‌ترین عناصر سالهای گذشته که کشور را تا لبه پرتگاه بردند سوت و کف زدند و برای ملت خط و نشان کشیدند!

در این گردهمایی افرادی افراطی مانند آقایان هادی غفاری، الیاس حضرتی، رهامی و رسول منتجب‌نیا به سخنرانی پرداختند.

آقای رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی در این گردهمایی در سخنانی گفت: «یک ملت اسلامی دارای علایق مختلف و سلایق گوناگون است و نمی‌توان سلیقه یک جمع اندک را به دیگران تحمیل کرد».

یقینا این بخش از سخنان آقای منتجب‌نیا که «نباید سلیقه یک جمع اندک را دیگران تحمیل کرد» سخن به حق و درستی است اما انگیزه ایشان از بیان این سخن در گردهمایی حزب اعتماد ملی مشخص نیست.

یکی از «جمعهای اندک» در کشور ما حزب اعتماد ملی است که در دوره‌های پیاپی انتخابات با عدم اقبال مردم مواجه شده است به عنوان مثال در انتخابات مجلس هشتم حزب اعتماد ملی با تمام قوا وارد عرصه انتخابات شده بود و همین آقای منتجب نیا به عنوان سر لیست کاندیداهای این حزب برای مجلس معرفی شد و از آن لیست هیچ یک از افراد اعتماد ملی نتوانست اعتماد ملت را جلب کند و جناب آقای منجب نیا سر لیست و یار غار مهدی کروبی تنها 93 هزار رای در تهران به دست آورد و 68 ام شد!! در همین انتخابات همسر دبیر کل این حزب خانم فاطمه کروبی هم سرنوشتی شبیه سرلیست حزب اعتماد ملی داشت!

در انتخابات نهم ریاست جمهوری با تمام سر و صداهایی که دبیر کل این حزب به راه انداخت باز هم نتیجه‌ای برای این حزب حاصل نشد.

اوضاع این حزب در انتخابات بعدی بدتر هم شد. در انتخابات دهم ریاست جمهوری نیز حزب اعتماد ملی دبیر کل حزب خود را به عرصه انتخابات فرستاد که با یارگیری بسیار از داخل و خارج و هزینه‌های فراوان تنها رقیبی که پیش خود دید، آرای باطله بود و آقای مهدی کروبی تنها 300 هزار رای از ملت گرفت و بعد از آرای باطله در میان چهار کاندیدا، پنجم شد! این در حالی بود که حزب اعتماد ملی این بار نه تنها اعتماد ملت را به دست نیاورد که تعداد زیادی از اعضای ستاد این حزب و مهدی کروبی به آقای موسوی رای دادند!! با این وصف این جمع اندک با ادعای دروغین تقلب در انتخابات می خواستند نظر غیر قانونی خود را به شورای نگهبان و نهادهای قانونی و رای ملت تحمیل کنند.

با این پیشینه مشخص نیست، اینک حزب اعتماد ملی که هنوز تعداد اعضای آن مشخص نیست و در میان ملت جاذبه و علاقه‌مندی ندارد چگونه توقع دارد نظرش در مورد رفع حصر فتنه گران مورد قبول قرار گیرد و نظر این جمع اندک به دولت و ملت تحمیل شود؟ در جمهوری اسلامی هر کسی در اظهار نظر آزاد است حتی اگر از خطوط قرمزی مانند فتنه عبور کند اما نباید توقع داشته باشد هر حرفی مورد توجه قرار گیرد.

آقای منجب‌نیا در این سالهای بعد از انتخابات 88 با وجود فتنه گری و آشوب طلبی دبیرکل حزب متبوعش و با اینکه ایشان هیچ گونه برائتی از آشوب طلبی مهدی کروبی نداشته است در دانشگاه شاهد مشغول تدریس است و آزادانه در هیات علمی این دانشگاه عضو است. حال ایشان در این همایش مشخص نیست چرا از اینکه در جامعه اخوت و وحدت مورد غفلت واقع شده است گله میکند. اگر گله‌ای هم هست به نزدیکان آقای منتجب نیا در مجمع روحانیون مبارز و حزب اعتماد ملی وارد است که با رفتار و اعمال خود نه تنها وحدت و اخوت و حتی امر ولایت را نادیده گرفتند و طعم شیرین انتخابات 88 را به کام ملت تلخ کردند.

وی همچنین رفع خشونت را از دیگر پیام‌های مهم عید غدیر دانست و خاطرنشان کرد: اگر خشونتی در اسلام وجود داشته در برابر کسانی بوده است که درصدد از بین بردن اسلام و مسلمانان بودند. در اسلام کینه‌توزی، دشمنی، قضاوت، خشم و غضب وجود ندارد.

به نظر باز هم به نظر روی سخن آقای منتجب‌نیا باید با دوستان خود باشد که چرا به جای آنکه علیه دشمن موضع بگیرند آب در آسیاب دشمن ریختند و هم نوا با آمریکا و انگلیسی و صهیونست و دشمنان ملت با خشونت و آشوب به مردم و رای مردم حمله کردند و حتی به مساجد و هیاتها هم رحم نکردند و آشوب طلبان روز عاشورا را مردم خداجو نامیدند!!

خوب است افرادی مانند آقایان هادی غفاری و رسول منتجب‌نیا که علیرغم فتنه‌گری همچنان راحت و آسوده به فعالیت مشغولند، به جای خط و نشان کشیدن برای مردم و نظام، به خاطر شرایطی که دارند از مردم و نظام عدرخواهی و تشکر کنند.

 

در این میان انتظار می رود دولت محترم در مورد این گونه اظهارنظرهای غیرمسئولانه واکنش نشان داده و در مورد مساله فتنه که همچنان خط قرمز است سکوت اختیار نکند.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    آقای علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نامه ای تهدید آمیز خطاب به رییس جمهور نوشته است: « بدیهی است که اگر همچنان مسامحه نمایید این قضیه (ادامه حصر سران فتنه) در قالب سؤال از رئیس جمهور در مجلس پیگیری و البته برخی سؤالات فرهنگی نیز اضافه خواهد شد».

     

    علی مطهری در این نامه حرفهای تکراری خود در مورد فتنه و سران فتنه را مجددا بیان کرده است که بارها به آن پاسخ داده شده است. وی باز هم با نادیده گرفتن زوایای روشن فتنه امریکایی سال 88 که در آن به رای ملت و رهبری و قانون و مقدسات توهین را نادیده گرفته و سران فتنه را به منتقد تنزل داده است!!

     

    اوج بی انصافی و بی بصیرتی این نامه در جایی است که علی مطهری بار دیگر خوراک رسانه های ضد انقلاب و دشمنان نظامی را فراهم آورده است و نوشته است: «قرائن نشان می‌دهد که به هر دلیلی اراده‌ای برای محاکمه متهمان فتنه 88 و طبعا بازخوانی آن با حضور طرفهای قضیه وجود ندارد و فتنه 88 در ایران حکم هولوکاست در اروپا و آمریکا را پیدا کرده است که فقط یک سخن باید گفته شود و کسی حق تحلیل متفاوت و تحقیق درباره ریشه‌ها و عوامل گوناگون آن را ندارد»

     

    بی تردید این اتهام و دروغ بزرگ علی مطهری به نظام خودش یک جرم است که باید به آن پرداخته شود اما جدای از این مساله به نظر می رسد آقای مطهری علاوه بر بی بصیرتی که گرفتار آن است با کم سوادی و کم شدن حافظه هم مواجه است.

     

    آیا واقعا ایشان از سرنوشت کسانی که در اروپا و آمریکا در مورد هولوکاست اظهار نظر می کنند اطلاعی دارد؟ در انجا شدیدترین برخوردها با منکرین هولوکاست می شود. کدام منکر هولوکاست در اروپا و امریکا حق نماینده شدن یا وزیر شدن را دارد؟ بسیاری از محققین درا ین باره حتی حق تدریس در دانشگاهها هم ندارند. حتی وقتی رییس جمهور سابق کشور ما در این باره صحبت کرد فشارهای بسیاری رابه ایران آوردند که نخبگان دنیا حتی جرات سوال کردن در این باره را نداشته باشند.

     

    علی مطهری در حالی چنین تهمتی به نطام می زند که خودش بارها در این باره در صدا و سیما و حتی تریبون مجلس و سایتها و روزنامه‌ها و دانشگاهها آزادانه صحبت کرده است و نظرات عجیب و غریب داده است. نامه تهدیدآمیز اخیر ایشان به رییس جمهور نمونه آخر اظهارات آقای مطهری در باره فتنه 88 است. مراجعه به وب سایت آقای مطهری این مطلب را به روشنی نشان میدهد. خوب است آقای مطهری بیان کند دراین مدت که اظهارات سخیفی در مورد فتنه 88 داشته است چه کسی و از چه نهادی با او برخورد کرده است؟ آن هم برخوردی از نوع برخورد با منتقدین هولوکاست!

     

    حجم سخنان و مکتوبات آقای مطهری در این باره شاید اندازه یک کتاب بشود! این تنها سخنان آقای مطهری است که چنین ادعایی دارد در حالی که غیر از ایشان افراد بسیار دیگری هم در این باره سخن گفته اند و نوشته اند و ظلم بزرگ به مردم و نظام در سال 88 را به دعوایی داخلی و اعتراضی ساده فروکاسته اند و امروز در همین نظام مسئولیت دارند و انتخابات وقتی به نفع خودشان باشد می شود آزادانه ترین انتخاب دنیا و همین آقای مطهری در جشن انتخاباتی آنها شرکت میکند و اگر مخالف نظر آنها باشد باید مملکت را به آشوب کشید و آتشفشان به راه انداخت!

     

    مطهری در حالی فتنه 88 را با هولوکاست مقایسه میکند که امروز چندین تن از نزدیکترین افراد به راس فتنه یعنی میرحسین موسوی در دولت حاضر هستند کسانی که صریحا به انتخابات 88 انتقاد داشتند. با این وصف آیا نظام در پی حذف منتقدان است؟ آیا آقایان آخوندی وزیر کنونی مسکن، زنگنه وزیر کنونی نفت، ربیعی وزیر کنونی رفاه، جهانگیری معاون اول رییس جمهور، نجفی سرپرست فعلی وزارت علوم، توفیقی سرپرست سابق وزرات علوم و انصاری معاون پارلمانی رییس جمهور و... در سال 88 جز منتقدین دولت وقت و انتخابات نبودند؟

     

    اصولا این گونه اتهام زدن به نظامی که با منتقدانش نه تنها برخورد حذفی که باید گفت مماشات و لطف زیادی می کند چه هدفی را دنبال می کند؟

     

    البته این حرف آقای مطهری که مردم از همان سال 88 فریاد می زدند حرف حقی است و مردم هم در انتظار مجازات سران فتنه هستند.

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

     آقای حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی در خرداد ماه سال جاری در یک نشستی «فقه سیاسی شیعه پس از انقلاب اسلامی» با عنوان که به مناسبت سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شده است به آسیب شناسی فقه پس از انقلاب اسلامی پرداخته است. متن کامل این سخنان به تازگی بر روی سایت ایشان قرار گرفته است که به نظر می‌رسد با توجه به محتوای این بحث، آسیبهایی از نوع مغالطه، تهمت، ابهام‌گویی، نسبتهای خلاف واقع، خروج از موضوع بحث و... در آن وجود دارد که نوشتار پیش رو به آن خواهد پرداخت.

    آقای محلاتی البته اذعان کرده‌اند که فقه پس از انقلاب «تغییرات مطلوب و مثبت و خواستنی» هم داشته است و البته به آنها نپرداخته است اما به نظر می‌رسد آن بخشی که ایشان از آنها به عنوان تغییرات منفی و نامطلوب نام برده است با اشکالات اساسی مواجه است:

    اول آنکه مشخص نیست از منظر ایشان حکومت اسلامی چه جایگاهی دارد؟ ایشان در این سخنان و برخی نوشته‌های دیگرش ولایت فقیه را ضروری دین ندانسته و از آن به اختلاف فتوا تعبیر می‌‍کند! خوب بود ایشان قبل از پرداختن به این سخنان ابتدا منظور خود از حکومت اسلامی و حدود و ثغور آن را بیان می نمود تا به ابهام‌گویی و مغالطه دچار نشود. اصولا مشخص نیست آیا ایشان قایل به تشکیل حکومت اسلامی می‌باشد یا اینکه آن گونه که ادعا می‌کند مانند برخی فقها در مورد ولایت فقیه و حکومت اسلامی نظر دیگری دارد؟ اگر جواب مثبت است حکومت اسلامی مد نظر ایشان چه قالب و ساختاری دارد؟ آیا ایشان تفکرات امام خمینی(ره) و آنچه در قانون اساسی آمده است را از حیث نظری پذیرفته است یا نه؟ اساسا تا پاسخ این پرسشها مسخص نگردد نمی‌توان فهمید ایشان از چه نظر به آسیب‌شناسی پرداخته است چرا که اگر تصور ایشان از حکومت را بدانیم شاید برخی آسیبهایی که ایشان بدان اشاره کرده است خود به خود مرتفع شده و یا شاید به نکاتی مطلوب و پسندیده بدل شود!

    دوم روشن نیست وقتی ایشان از فقه سخن می‌گوید چه منظوری دارد و فقها از منظر ایشان چه کسانی هستند؟ چرا که در نوشته ایشان گاه از آنچه در سطوح بالای حوزه علمیه می‌گذرد و همچنین از مراجع تقلید سخن به میان می‌آید، گاه از سطوح پایین‌تر و طلاب و گاه از آنچه بین مردم اجرا می‌شود!

    به این ترتیب گاه آسیبی که در سطح دوم و سوم وجود دارد ممکن است به سطح اول نیز سرایت دهد که خود نوعی مغالطه است.

    سوم آنکه مشخص نیست آنچه ایشان به عنوان آسیب‌شناسی مطرح می‌کند مواردی است که در آینده ممکن است گریبانگر فقه شود یا آنکه اکنون دچار این آسیبها هستیم؟

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    در ایامی که برخی از منتسبین به بیت امام(ره) خاطرات نادرست و اهانت آمیزی را به حضرت امام نسبت می‌دادند نوه ارشد امام خمینی(ره) در پاسخ به این اهانتها بیان داشت: «واقعا امام نسبت به بحث حجاب و اختلاط نامحرم توجه بسیار ویژه‌ای داشتند؛ در خانواده ما وقتی نوه‌های پسری به سن بلوغ می رسیدند امام آنها را از نشستن سر یک سفره با نوه های دختری منع می کردند. این تقیدات بسیار سنگینی که امام به ظواهر دینی داشتند را نمی توان در تحلیل شخصیت ایشان نادیده گرفت» (سایت جماران کد خبر: 31826 ،تاریخ خبر: 03/08/1392)

    در روزهای اخیر مجددا با طرح بحث تکریم زنان (تفکیک جنسیتی) در شهرداری تهران سایت جماران در سعی کرده امام خمینی(ره) را مخالف با تفکیک محرم و نامحرم جلوه دهد. این سایت در یادداشتی بلند با عنوان «همجنس خرافه یا معیار تدین؟ مروری بر خاطرات عروس امام و دکتر شیخ الاسلامی از برخورد امام خمینی با تفکیک جنسیتی در دانشگاهها» با بیان خاطراتی از حضرت امام(ره) این بحث را از «جنس خرافه» دانسته است. نویسنده یادداشت، با این پیش فرض نادرست خود که امام اختلاط محرم و نامحرم در محیط دانشگاه و کار را قبول داشته است به نقد گفته‌های آیت الله صدیقی خطیب جمعه تهران پرداخته و می نویسد: «...در این صورت استدلال او در برابر فقیهی که بیش از 50 جلد کتاب فقهی، اصولی، اخلاقی، عرفانی، تفسیری و فلسفی از او منتشر شده است؛ و مجموعه سخنرانی‌ها و احکام سیاسی او در بیش از 22 جلد با عنوان «صحیفه امام» منتشر شده است؛ چیست؟»تا این گونه القا نماید که تجلیل امام جمعه موقت تهران از تفکیک جنسیتی خلاف سیره امام راحل است! همین سایت در مصاحبه با آقای موسوی بجنوردی نیز به گونه ای دیگر به این بحث تاخته است.

    استناد آنچه نویسنده یادداشت و آقای موسوی بجنوردی از آن به عنوان مخالفت امام با تفکیک جنسیتی یاد می‌کنند، خاطره ای است که از قول خانم فاطمه طباطبایی نقل شده است که:

    «در گروه فلسفه دانشگاه تهران که دانشجوی مقطع لیسانس بودم ...یک روز ما رفتیم دیدیم که وسط این کلاس بزرگ تیغه کشیده‌اند. در ورودی یکی بود ولی وسط آن را تخته زده بودند و از در ورودی ما وارد می‌شدیم پسرها سمت چپ می‌رفتند آن طرف می نشستند و دخترها روبروی در می‌نشستند. آن چیزی که به نظر من خیلی مسخره آمد یکی اینکه در راهرو دختر و پسرها یکی بودند و علاوه بر آن اول انقلاب فرهنگی بود و همه بچه‌های مذهبی بودند، طرح این مسایل اصلاً خیلی جایی نداشت و دانشجویان هم معمولاً افرادی بودند که سن‌شان معمولاً چهار یا پنج سال از دانشجویان عادی بزرگتر بودند چون انقلاب فرهنگی شده بود و چندسال دانشگاهها به تعطیلات خورده بود. دیگر دانشجویان 19 ساله نبودند معمولاً آدمهای کمی پخته‌تری بودند. پسرها عموماً مذهبی، دخترها هم عموماً چادری و مذهبی بودند. جو اصلاً یک جو مذهبی کاملی بود ... شاید به همین علت که جو خیلی مناسب و مذهبی بود اینجا را انتخاب کرده بودند که وقتی جو کاملاً مذهبی است همه استقبال می کنند پس از اینجا شروع کنند و به بقیه قسمتهای دانشگاه بروند.

    ظاهراً بچه‌های انجمن اسلامی بودند، ما رفتیم و نشستیم. حضور و غیاب استاد به این صورت بود که ایشان یک ورقه یا دفتری را می گذاشتند اول میز، مثلاً سه ردیف صندلی بود و دانشجویان نشسته بودند هر کسی در این برگه جلوی اسم خودش ضربدر می‌زد و برگه می‌چرخید می‌رفت تا آخربعد به پسرها می‌رسید باز پر می‌شد و می‌رفت تا جلوی استاد می‌رسید، آن روز این ورقه را دادند ما هم خوب پر کردیم حالا خواستیم برگه را به پسرها بدهیم آن طرف دیوار تیغه‌ای مشخص نبود و ما نمی‌دانستیم آنطرف کی نشسته وکه ننشسته، این برگه را گرفته بودند بالا که از آنطرف ببینند در نهایت استاد به یکی از برادرها گفت بلند شوید و آن دفتر را بگیرید به همین خاطر اعضای کلاس خندیدند.
    از طرف دیگر استاد هم وسط نشسته بود بعضی‌ها می‌گفتند استاد این طرف‌تر بیائید ما نمی‌بینیم و طرف دیگر هم می‌گفتند آن طرف‌تر بیائید! یک جو مسخره‌ای آن هم در محیطی که همه مذهبی‌اند به وجود آمده بود. ... بالاخره شب به خانه آمدم و پیش امام رفتم و قضیه را گفتم. من جریان را تعریف کردم مثل بقیه وقتها ...
    آقا گفتند مگر چه شده گفتم که هیچی تخته وسط کلاس کشیدند چون می‌خواهند فضا حسابی مذهبی بشود. طبق معمول ما این حرفها را زدیم. امام در حضور من خیلی عکس‌العمل نشان ندادند ولی طرح را خیلی نپسندیدند. این قضیه را من گفتم و تمام شد به احمد فوری گفته بودند، دیدم احمد آمد و گفت فاطمه چه چیزی به آقا گفتی؟ گفتم برای چه؟ گفت آقا به من گفتند که برو با دانشگاه تماس بگیر و بگو سریع تیغه را بردارید. ... آقا برای من خیلی توضیح ندادند فقط به من گفتند برو تماس بگیر و حتماً برایت مسجل بشود و بعد هم بگو زود بردارید. احمد به من گفت تو شماره تلفنی از دانشگاه داری؟ رئیس دانشکده کیست؟ گفتم آقای دکتر شیخ الاسلامی. ...و من شماره تلفن ایشان را دادم. ... ظاهراً به آقای شیخ‌الاسلامی گفته بودند و ایشان هم بنای اینکه با جهاد دانشگاهی و انجمن اسلامی در بیفتد نداشت، گفته بود فردا صبح می‌رویم بچه‌های جهاد و انجمن را می‌خواهیم و با هم صحبت می‌کنیم تا کم‌کم آنها خودشان متقاعد بشوند چون فکر می‌کرد که خودش نمی تواند جلوی انجمن و جهاد بایستد. .. آنها به نظرشان آمده بود که خیلی شاهکار کرده‌اند ... احمد برگشته بودند و آقا پرسیدند که احمد گفتی؟ احمد گفته بود بله آقا، گفتند فردا صحبت می‌کنیم تا حل شود. که امام گفته بودند فردا صبح که کلاس تشکیل می‌شود نباید این تخته باشد و دوباره احمد تماس گرفته بود که آقای دکتر نظر امام اینگونه است. بعد امام گفته بودند که احمد برو با انجمن اسلامی و هر کس که مسئول است تماس بگیر بگو که اگر امروز شما خرافات و سلیقه شخصی را وارد دین کنید فردا چه کسی می‌خواهد جدا کند و بالاترین لطمه و بالاترین خطر برای اسلام این است که ما بیائیم و خودمان سلیقه خودمان را قاطی دین کنیم. اگرامروز به دست شما بچه های مذهبی اینها قاطی شوند فردا چه کسی می خواهد جدا کند.»

     جماران در مصاحبه با آقای موسوی بجنوردی هم نوشته است: «امام خمینی(س) طبق خاطره ای که خانم طباطبایی از ایشان نقل می کنند، موافق دیوار کشیدن میان دانشجویان دختر و پسر نبود.»

    اما با توجه به این خاطره و آنچه آقای موسوی بیان داشته این خاطره ارتباط چندانی با مباحثی که امروز در جامعه پیرامون طرح تکریم زنان مطرح می‌شود ندارد. چرا که آنچه امام با ان مخالفت بوده است تیغه کشیدن در وسط کلاس بوده است که موجب وهن دین و مضحکه دانشجویان شده است و مشخص نیست آقایان از کجای این خاطره مخالفت امام با تفکیک جنسیتی را استنباط کرده‌اندو مخالفت با آن را مخالفت با اندیشه های امام می‌دانند !؟!

    اگر به خاطره‌ای که از نوه ارشد امام(ره)، حجت الاسلام سید حسن خمینی در ابتدای نوشتار بدان اشاره شد توجه شود، می‌بینیم حضرت امام در خانه خود و در میان اعضای خانواده خود، بر سر سفره آن هم بین کودکان یک قوم و خویش که همگی از خانواده عالم بوده‌اند، وقتی به سن بلوغ می‌رسیدند تفکیک جنیسیتی می‌کرده است. آقای موسوی بجنوردی که تفکیک جنسیتی را اهانت به کرامت زن می‌داند در برابر این سیره حضرت امام چه صحبتی دارند؟  آیا امام خدایی نکرده -آن گونه که آقای بجنوردی از طرح تفکیک جنسیتی نتیجه‌گیری کرده است- دختران را بوالهوس می دانسته است؟

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی