سفارش تبلیغ
صبا ویژن







1-شعار اصلی دولت یازدهم اعتدال و برخورد با افراط بوده است و ترجیع‌بند سخنان رئیس دولت یازدهم اعتدال است. به عقیده رییس‌جمهور آنچه باعث بروز مشکلاتی در کشور شده است دوری از اعتدال و افتادن در دام افراط بوده است. در واقع برمبنای این شعار خط قرمز دولت جدید افراط است و باید نظرات و اشخاص افراطی را در حاشیه قرار داد! بر این مبنا اگر این سخن رئیس‌جمهور را که «هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم»، بپذیریم و قبول کنیم تقسیم‌بندی هنرمندان به معتدل و افراطی را نمی‌توان منکر شد و بر مبنای شعار دولت هنرمندان افراطی باید در حاشیه باشند!

 

2- وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانی در بیان علت توقیف هفته‌نامه یالثارات بیان کرده بود: «آنچه که در چندین شماره اخیر این نشریه بررسی کردیم مشحون از نشر اکاذیب، توهین های بسیار بارز به رئیس‌جمهوری، اعضای دولت و مقامات کشور است. در این نشریه نوعی لمپنیسم در به‌کارگیری کلمات و ادبیاتی در سطح بسیار سخیف و زشت مشاهده می‌شود. اگر هیئت نظارت می‌خواست با این نشریه برخورد کند باید لغو پروانه می‌شد؛ ولی هرکسی که این هفته‌نامه را بخواند عادلانه می‌تواند قضاوت کند که این هفته‌نامه در شان جمهوری اسلامی نیست.» اگر این ادبیات وزیر محترم ارشاد را نیز قبول کنیم توهین و لمپنیسم خط قرمز دولت اعتدال است!

3- با توجه به دو مقدمه فوق سخنان یکی از معاونین وزیر ارشاد در مورد نویسنده‌ای معلوم الحال همچون صادق هدایت با مشی دولت سازگاری ندارد. سید‌عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد گفته است: «آثار هدایت هم مانند آثار دیگر نویسندگان ایرانی است. طبیعتاً زمینه‌های نشر آثارش با شرایط عمومی که نشر ما دارد، است و طبق همان ضوابط ما در قوانین عمل می‌شود.»
بر مبنای مشی دولت توقع آن بود معاون محترم وزیر بیان می‌داشت ادبیات صادق هدایت در کتاب‌هایش توهین به خداوند و انبیا  ائمه وجود دارد و نوعی ادبیات سخیف و زشت آمیخته با لمپنیسم در آن موج می‌زند و در شان نظام نیست کتاب‌های او را چاپ کنیم! و حتی فراتر از این کتاب‌های ایشان باید لغو پروانه هم بشوند!البته این در آن فرضی است که جناب آقای صالحی از محتویات  سخیف کتب صادق هدایت اطلاع داشته باشد در غیر این صورت اگر ایشان اطلاعی از تفکرات پوچ‌گرایانه و بی‌ارزش ندارد بهتر است این سخن خود را پس از مطالعه برخی آثار هدایت اصلاح نماید. البته اینکه معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد از سوابق فکری نویسنده‌ای مانند صادق هدایت اطلاع نداشته باشد جای تأسف است!بی‌تردید با مطالعه آثار صادق هدایت مشخص است او آدمی افراطی در پوچ‌گرایی است تا حدی که دست به خودکشی زد و کتاب‌هایش مملو از کلماتی با ادبیاتی سخیف و توهین‌آمیز است. از این رو هم به لحاظ شعار اعتدالگرایی و هم به لحاظ مبارزه با لمپنیسم، صادق هدایت نمی تواند جایی در دولت یازدهم داشته باشد! مگر آنکه این را هم به فهرست تناقضات شعار و عمل در برخی عرصه‌ها اضافه کنیم!از سوی دیگر هم‌سطح دانستن نوشته‌های مبتذل صادق هدایت با سایر نویسندگان کشور نوعی اهانت به نویسندگان خدوم و ادیب کشور است و اصلا چنین مقایسه‌ای آن هم از سوی معاون فرهنگی وزیر ارشاد صحیح نیست.
البته روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار تکذیبیه‌ای اعلام کرده است: «این گزارش ضمن تکذیب انتشار این آثار به اطلاع می‌رساند تاکنون مجوزی در این خصوص از سوی اداره کل کتاب و توسعه کتاب‌خوانی منتشر نشده است.» روشن است این تکذیبیه ارتباطی با سخنان آقای صالحی ندارد و شاید به نوعی عبارت «تاکنون مجوزی در این خصوص منتشر نشده است» تأییدی بر سخنان ایشان باشد که در آینده ممکن است این اتفاق رخ دهد! لذا جا دارد همان گونه که وزیر محترم ارشاد در مورد هفته نامه یالثارات موضع محکمی گرفت، درباره آثار ضد دین و ضد فرهنگ صادق هدایت که عده‌ای او را یک بیمار روانی می‌دانند نیز موضع شدیدتری اتخاذ نماید! این مهم زمانی مهم‌تر می‌شود که متاسفانه فهرست توهین به مقدسات با توهین روزنامه آسمان به حکم الهی قصاص در دوران اعتدال روز به روز بیشتر می‌شود.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    آیت‌الله بجنوردی در مصاحبه با یکی از روزنامه‌ها (روزنامه قانون، ش.363 شنبه 26بهمن، ص.2) در پاسخ به این سوال که «در سخنانتان اشاره کردید که برخی‌ها با بیت امام (س)مشکل دارند، دلیل این دشمنی چیست؟» پاسخ داده است:

    «این افراد با بیت امام(س) دشمنی می‌کنند برای اینکه با خود حضرت امام(س) مشکل دارند. فرد در فرزندانش می‌ماند و  امامی که شرف و عزت را برای ایران به ارمغان آورد باید با فرزندان آن درست برخورد شود.»

    البته بیان ایشان کلی و مبهم است و اشاره‌ای به دشمنان بیت حضرت امام نکرده است اگر منظور ایشان از دشمنان، مخالفان و معاندان سرسخت حضرت امام باشد که اساسا به خاطر ایجاد نظام اسلامی و احیای اصل ولایت فقیه با ایشان مقابله می‌کند مشخص است چنین کسانی به دلیل دشمنی با حضرت امام با منسوبین و بیت ایشان هم دشمنی داشته باشند و لذا توصیه ایشان به این جماعت که باید فرزندان امام درست برخورد کنند توصیه‌ای لغو است چرا که این جماعت به چنین توصیه‌هایی وقعی نمی‌نهند!

    اما ممکن است منظور ایشان از دشمنان برخی منتقدان داخلی باشد که انتقاداتی به مواضع برخی اعضای بیت امام دارند این‌ها دو دسته هستند برخی منتقدانی هستند که در برخی موارد دست به تندروی زده و حوادثی مانند حادثه حرم امام در سال را پدید آوردند که باعث آزردگی امام خامنه‌ای هم شد و برخی دیگر منتقدینی هستند که بدون تندروی تنها به نقد عملکرد برخی افراد می‌پردازند.

    در میان این دو گروه به سختی می‌توان کسی را یافت که با خود حضرت امام(ره) مشکلی داشته باشد بلکه گروه اول به دلیل برخی مواضع نادرست حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در فتنه 88 با آن شیوه نادرست به ایشان انتقاد کردند و تصورشان این بود شعار «نواده روح الله سید حسن نصرالله» در دفاع از آرمانهای حضرت امام است. گروه دوم نیز که به طریق اولی چنین دغدغه‌ای دارند و عملکرد برخی اعضای بیت امام را در راستای سیره ایشان نمی‌دانند.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    در سی خرداد سال 92 آقای ترکان در برنامه «دیروز، امروز، فردا» از دولت قبل به خاطر اقدام خوبی که در مورد کالاهای اساسی انجام داده بودند تشکر کرد و گفت: «آقای احمدی‌نژاد فرمودند وزرای دولت با دکتر روحانی از طریق آقای بقایی همکاری داشته باشند. از طرف دکتر روحانی هم بنده ماموریت پیگیری این موضوع را قبول کردم. امروز یک جلسه دو ساعته با آقای بقایی داشتیم. رسیدگی به برخی امور فوری در اولویت مباحث ماست. البته دولت خودش وارد بعضی از این مسائل مثل تامین کالاهایی اساسی شده است که این کار را به خوبی انجام داده است و توانسته به موقع خریدهای لازم را انجام دهد. گفت و گوی امروز و بحث هایی که با آقای بقایی انجام شد، آغاز ماجرا بود و از شنبه این موضوع نزدیک تر پیگیری خواهد شد.»  

    ...خالی است!

    در پنجم آذر 92 آقای روحانی در گزارش صد روزه خود اولین و فوری‌ترین مشکلی از دولت قبل که به ایشان ارث رسیده بود را انبارهای خالی کشور عنوان کرد گفت: «اولین روزهای بعد از انتخابات، من با اولین مشکلی که مواجه شدم شرایط کالاهای اساسی در کشور بود. اولین گزارشی که از وزارت صنعت، معدن تجارت گرفتم این بود که وضع کالاهای اساسی در کشور چگونه است؟ با گزارشی که داده شد بسیار نگران شدم. برخلاف آنچه در ذهنم بود و فکر میکردم تا 3-4 ماه انبارها پر است، گزارشی به دستم رسید در همان روز سوم و چهارم بعد از انتخابات(قبل از تحلیف و تنفیذ) که نشان می‌داد کشور از لحاظ کالاهای اساسی و از جمله گندم دچار مشکل است. در یکی از استانها گندم فقط برای سه روز در سیلو وجود داشت. بلافاصله من برخی مسئولان اجرایی را در همان دولت خواستم و با آنها صحبت کردم و  مشکلاتی که برای تامین ارز و خرید بود و برخی کالاها در راه بود و برخیشان در بندر بود و ما دموراژ می‌دادیم. این اولین مشکلی بود که با آن روبرو شدم»     .     

    .. خیلی پر است!

    پانزدهم بهمن 92 امید روحانی در نامه نیوز نوشته است: «  الان تنها حدسی که می توانم بزنم این است که دولت برای خالی کردن انبارهای مملو از مواد غذایی رو به فساد دست به این کار زده است. نمی خواهم خیلی بد بین باشم ولی اگر یادتان باشد محمدرضا رحیمی اردیبهشت سال 91 خبر از واردات 24 میلیارد دلاری کالاهای اساسی با هدف تنظیم بازار داده بود. آن موقع من این خرید را نشانه آماده شدن ایران برای یک جنگ فرسایشی می دانستم چراکه همان موقع سازمان خواربار جهانی این میزان خرید کالا را 4 برابر کل نیاز سالانه ایران به این اقلام دانسته بود.

     بعد از این شاهکار، البته هیچ قیمتی نه تنها تعدیل و کنترل نشد بلکه تورم 40 درصدی را برای مردم بیچاره به ارمغان آورد و پس از نوسان های قیمت ارز در ماه های بعد، دولت خود تبدیل به بزرگترین منتفع این جریان شد. با روی کار آمدن دولت اعتدال و کمرنگ شدن سایه جنگ و البته با رسیدن این اقلام به تاریخ انتقضایشان دولت تصمیم به توزیع این حجم کالای اساسی بین مردم گرفت تا در واقع از شر انبارهای پر از کالای رو به فساد خلاص شود و هم مردم به نوایی برسند.»

     

    اما در 21 بهمن ماه نیز روزنامه شهروند در صفحه چهارم خود نوشت است: « در زمان روی‌کار آمدن دولت یازدهم، هیچ‌کس امید چندانی به کاهش تحریم‌ها نداشت. همین مساله موجب شده بود تا دولت قبل رویکرد پر کردن انبارها را در دستورکار قرار دهد؛ رویکردی که با حمایت بخش خصوصی و تولیدکنندگان انجام شده بود و براساس اعلام رئیس مجمع صنوف تولیدی و خدماتی تهران این واقعه باید به نوعی تدبیر می‌شد. اما با نتیجه دادن مذاکرات، بحث کمبود موادغذایی منتفی و برخلاف انتظار، چشم‌انداز اقتصادی ایران روشن شد. در این دوران دولت یازدهم ماند و انبارهایی پر که تا پیش از رسیدن تاریخ مصرفشان باید فکری به حال آنها می‌کرد.  چرا که عرضه ناگهانی این حجم کالای انبار شده به بازار قطعا به کاهش قیمت بیش از حد این کالاها و متضرر شدن تولیدکنندگان داخلی منجر می‌شد. بر این اساس می‌توان گفت که همین مساله موجب شد تا دولت یازدهم به ناچار و به‌رغم انتقادهای فراوانی که از دولت پیشین داشت، رویکرد توزیع سبدکالا به شیوه گذشته را در دستورکار قرار بدهد تا هم موجودی انبارها را کاهش دهد، هم به اقشار کم‌درآمد کمکی کند که تورم‌زا نباشد. هرچند که این فرضیه از سوی دولتی‌ها تایید نخواهد شد، اما دقت در بحث تغییر سبد کالا به همین نتیجه‌گیری دامن خواهد زد.»



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    انتقاد همراه نصیحت آیت الله مصباح یزدی از توهین رییس جمهور به منتقدین خود، سبب شد بار دیگر کسانی که مدعی آزادی بیان هستند، موجی از حملات و توهینها و دروغها را علیه این استاد اخلاق به راه بیندازند.

    اینان ادعا می‌کنند آقای مصباح در سالهای فرموده است: «چون رییس جمهور از رهبری حکم تنفیذ گرفته است پس اطاعت از رییس جمهور اطاعت از خداست».

    بر مبنای این ادعای نادرست که در واقع نوعی بد فهمی یا تجاهل از سخنان آیت‌الله مصباح است ادامه می‌دهند که آقای مصباح تغییر نظر داده است و نباید از رییس جمهوری انتقاد کند!

    اما ماجرا چیست؟ حضرت آیت‌الله مصباح در تاریخ 21 مرداد سال 1388 در جمع گروهی از هنرمندان بسیجی، اعضای حزب مؤتلفه، و اعضای نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها به بیان تبیین جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی پرداخته است و در اثنای فرمایشات خود آورده است:

    «متأسفانه در درون جامعه ما ـ‌آن طور که باید و شاید‌ـ به این مسأله درست توجه نشده و هنوز هم نمی‌شود. عموم مردم ما ـ‌همین مردم مسجدی، نمازخوان، روضه‌ای‌ـ این‌ها را خوب درک می‌کنند. اما خواصی که مسؤولیت‌پذیر هستند، در پست‌های مختلف، آنها خیلی باورشان نیست. آنها خیال می‌کنند رهبر هم مثل رییس‌جمهور است؛ این یک پستی است، آن هم یک پست دیگری است. در قانون اساسی هم او شخص اول است، این شخص دوم؛ چندان فرقی ندارد؛ جایشان را هم می‌شود عوض کنند. همان‌طور که این[رییس‌جمهور] با انتخاباتی تعیین می‌شود و احیاناً در جریان آن هم تقلب و زد و خوردی می‌شود، او[ولی‌فقیه] هم همین طور است. اهمیتی ندارد. یک عده‌ای طرفدار او هستند، یک عده‌ای هم نیستند. یک حزبی با او موافق است، یک ؛ حزبی هم با او موافق نیست. در صورتی که ماهیت این دو با هم تفاوت ماهوی دارد. او [ولی فقیه] یک رهبری دینی جانشین امام زمان(عج) است؛ این [رییس جمهور] نماینده‌ای است که مردم او را انتخاب کرده‌اند. این دو با هم خیلی تفاوت دارند    .

    رییس جمهور وقتی از طرف ولی فقیه نصب شد، می‌شود عامل او؛ او نصبش می‌کند. آن پرتو قداستی که او دارد بر این هم می‌تابد. وقتی رییس جمهور اسلامی شد، حکمش را از رهبر ـ‌یعنی جانشین امام(ع)‌ـ دریافت کرد، یک پرتوی از آن قداست بر این هم می‌تابد؛ آن وقت اطاعت از رییس جمهور و اطاعت از مجلس و سایر امور هم می‌شود اطاعت از خدا. اما تا این جور نشده، حساب رهبر از دیگران جداست. او ارزشش از طرف امام زمان(عج)و از طرف خداست. مردم برای او مقامی قائل هستند که گویا از لب‌های امام زمان(عج) شنیده‌اند که او نایب من است. البته چنین چیزی نیست؛ نصب، نصب عام است؛ یعنی گفته‌اند در زمان غیبت کسانی که واجد چنین شرایطی هستند از طرف امام زمان(عج) نیابت دارند؛ شخص تعیین نشده است. اما بعد از این‌که خبرگان تعیین کردند و گفتند بهترین فردی که مصداق این مقام است، فلان شخص است، آن عنوان کلی در این مصداق تعین پیدا می‌کند»    .   (http://mesbahyazdi.ir/node/340)

    در واقع روح کلی بیانات ایشان نقش مشروعیت بخش ولی فقیه در نظام اسلامی است. منظور آیت الله با توجه به منظومه فکری ایشان کاملا روشن است اما متاسفانه جریانات بی اخلاق سیاسی مباحث علمی را با عینک کوته بین سیاسی و تنگ نظرانه خود نگاه می‌کنند و از این فرمایشات این گونه برداشت می کنند که اطاعت از رییس جمهور اطاعت از خداست!

    در حالی که حضرت آیت الله مصباح بیا می‌دارد اگر رییس جمهور تنفیذ رهبری داشته باشد مشروع است و در غیر این صورت اطاعت از او جایز نیست و چنین شخصی طاغوت است.

    چنانچه ایشان در سخنان خود بارها بر این مطلب تاکید داشته‌اند به عنوان نمونه ایشان در همایش رابطه دولت و ولایت از دیدگاه اسلام در دانشگاه تهران که در فروردین سال 92 برگزار شد ایشان فرمود:

    «امام (ره) فرموده‌اند که رئیس‌جمهور منتخب مردم اگر از سوی ولایت فقیه نصب نشود طاغوت و اطاعت از او حرام است و این امر مبنای فقهی دارد چرا که هیچ انسانی حق ندارد بر دیگری حکومت کند. بنابراین مشروعیت هرگونه فعالیت حکومتی مربوط به اذن ولی فقیه است که مشروعیتش از سوی امام معصوم و مشروعیت آنها از سوی خداوند است».

    جا دارد حامیان دولت به جای حمله به منتقدین به آقای رییس جمهور تذکر دهند به وعده ها و شعارهای انتخاباتی خود پای بند باشد و در مقابل انتقادها شرح صدر داشته باشد و با کلمات و تعابیر سخیف علیه منتقدین سخن نگویند!



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    آقای محمد مجتهدشبستری در یادداشتی به نقد برخی نظرات رییس محترم قوه قضاییه آیت‌الله آملی لاریجانی پرداخته است. ایشان در این نوشتار با بیان اینکه احکام اسلام ابدی نیست در مورد قرائتهای مختلف از دین سخن گفته است. بخش مهمی از نوشتار آقای شبستری مباحث غیر علمی و ناظر به مسایل سیاسی است لذا یادداشت ایشان در ذو بخش مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. بخشی که قالب علمی و کلامی دارد و سپس بخش سیاسی!

    الف) ادعاهای کلامی

    آن بخش از سخنان رییس قوه قضاییه که مورد نقد آقای شبستری قرار گرفته است این است: «ما یک اسلام بیشتر نداریم که مرجع معتبر و صحت و تفسیر آن هم فهم روشمند و مضبوط مراجع تقلید و علمای دین است»

    جناب شبستری در بند چهارم نقدش می‌نویسد: «در باب قرائت جدید از احکام قرآن که آقای لاریجانی به آن حمله می‌کند سه موضوع کاملا متفاوت زیر را باید از یکدیگر جدا کرد .

    الف- در متون دینی اسلام چه حکم‌هائی موجود است؟

    ب- آیا مسلمانان مکلفند همیشه به آن احکام عمل کنند؟

    ج- قرائت جدید متون دینی چگونه شکل می‌گیرد؟

    مغالطه عظیمی که امثال آقای لاریجانی آن را ترویج می کنند خلط ناروای دو موضوع نخست با یکدیگر است. آنان می‌گویند چون حکم قصاص (اعدام) در قرآن موجود است مسلمانان این عصر هم مکلفند حتما مجازات اعدام را اجرا کنند. این سخن به این جهت مغالطه است که از وجود یک حکم در قرآن، وجوب عمل به آن حکم در هر عصر را نمی‌توان استنتاج کرد. این «باید» از آن «است» در نمی‌آید».

    آقای شبستری با استفاده از مغالطه «این که مغالطه است» (خندان، علی اصغر، مغالطات، بوستان کتاب، قم،1386، ص193) کوشیده است تا به نوعی یک بار روانی منفی ایجاد کند، چرا که ایشان در حالی از ترویج «مغالطه‌ای عظیم» توسط امثال آقای لاریجانی سخن می‌گوید که هیچ اشاره‌ای به نوع مغالطه و اشکال در استدلال طرف مقابل نمی‌کند. صرفا با بیان اینکه شما مغالطه می‌کنید مغالطه شکل نمی‌گیرد! عبارت «از وجود یک حکم در قرآن وجوب عمل به یک حکم در هر عصر نمی‌توان استنتاح کرد» هم نمی‌تواند دلیل بر مغالطه باشد چرا که این گزاره، خود محل نزاع است و در واقع آقای شبستری به نوعی مصادره به مطلوب کرده است.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی