سفارش تبلیغ
صبا ویژن







هوالمحبوب

اتفاقا این مطلب را هم بنده نیز شنیده بودم ولی بعضی از وبلاگ نویسای ارزشی می گفتند برخلاف روال چند سال پیش تقریبا فیلتر وبلاگهای ارزشی از زمانیکه کارگروه کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه که در دادستانی کل کشور تشکیل شروع بکار کرده  آغاز شده است فقط می توان گفت  خدا به داد برسه از نداشتن یه جو…..

به نقل از رجا نیوز:

فیلتر وبلاگ‌های ارزشی؛ ضابطه یا سلیقه شخصی؟

این روزها اگرچه دیگر از فضای پر دود و غبار فتنه روزها و ماه‌های پس از انتخابات خبری نیست اما باز دوستداران این انقلاب در فضای سایبری، وبلاگ‌ها و نویسنده‌های آنها را که در آن فضای سخت و دشوار با وب‌نوشته‌های خود سعی در دفاع از سنگر خود در آنچه که بعدها هشت ماه جنگ سایبری” نامیده شد را داشتند، فراموش نمی‌کنند. به گزارش رجانیوز، اما تعجب که این بار وقتی می‌خواهی به صفحه برخی از این وبلاگ‌نویسان ارزشی مراجعه کنی آنچه که به چشم می‌آید، صفحه‌ای است که تو را به شک می‌اندازد که آیا آدرس را اشتباه نوشته‌ای و یا به یکی از وب‌سایت‌هایی سرزده‌ای که با انتشار توهمات خود و توهین به مقدسات ده‌ها میلیون ایرانی، موجب مسدود شدن خود گردیده است. اما نه! هم آدرس درست است و هم با یکی از همین برنامه‌های ضدفیلترینگ ساخت اجنبی! به راحتی می‌توان به این آدرس مراجعه کرد و صفحه‌ای را که زحمت فیلتر شدن آن را کشیده‌اند، برای دفاع از ارزش خواند. صحبت از فیلترشدن برخی وبلاگ‌های ارزشی است. آنچه که بهانه‌ای برای نوشتن این گزارش شد، اگر چه پیش‌تر نیز تصمیم بر آن بود، فیلتر شدن وبلاگ یکی از کاندیداهای جشنواره “هشت ماه جنگ سایبری” بود؛ اگر چه وبلاگ برگزیده این جشنواره نیز به زعم نویسنده این وبلاگ به بیماری “فیلترینگ گاه‌گاهی” مبتلا شده است. ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    هوالمحبوب

     

    سال 1388 در حالی به پایان رسید که با حماسه بزرگ ملت در 9 دی و 22بهمن ماه, بساط چندماهه فتنه سبز برچیده شد و سران متوهم فتنه فهمیدند که سناریوی تداوم فتنه در قالب اغتشاشگری چهره واقعی و پشت پرده این جریان را برای ملت آشکار ساخته است.

    پایان اغتشاشات و ناامنی‌ها و آغاز سال جدید، سرفصل جدیدی در سرنوشت کشور خواهد بود که امید است با همت و تلاش مضاعف ملت، سال جدید سال تحول و پیشرفت اساسی در کشور نیز باشد. در این میان سران فتنه‌گر مغموم سال 88 که همه چیز خود را از دست رفته می‌بینند و کارآمدی دولت منتخب ملت نیز بر زوال و نابودی این جریان خواهد افزود، باز هم به جای همراهی با ملت تلاش دارند تا بر ادعاهای واهی خود اصرار ورزیده و بعد از شکستهای مکرر از ملت و نقش بر آب شدن تمامی نقشه های آنان در سال گذشته، برای سال جدید نیز سناریوی جدیدی طرح‌ریزی کنند و دولت دهم را با معضل و مشکل مواجه سازند. صدور پیام نوروزی و نامگذاری سال 89 به نام “سال صبر و استقامت”!؟ توسط موسوی را می توان سرآغاز فتنه گری این جریان در سال جدید دانست.

    در مجموع دو راهکار اصلی در دستور کار جریان فتنه قرار گرفته است که توجه به آن می‌تواند در خنثی سازی این سناریوها موثر باشد.

    :1کشاندن فتنه به دیگر شهرها و سایر اصناف

    راهکار اصلی فتنه گران در سال جدید تلاش برای کشاندن فتنه به دیگر شهرها و استانها و دیگر اقشار است. موسوی در این پیام می‌گوید: «در این شرایط جا دارد جنبش سبز اول فکر کند که دامنه امواج خود را به همه اقشار، قومیت‌ها و استان‌ها بکشاند»1

    موسوی همچنین در دیدار با اعضای سازمان مجاهدین انقلاب در مجلس ششم, بر همین سیاست تاکید داشته و با تبیین مساله اعلام می دارد: «جنبش سبز باید با همه قشرهای اجتماعی پیوند خورد و مسائل آنها را مطرح کند. کارگران و معلمان و … هدف جنبش سبز ایجاد زندگی بهتر برای همه و به ویژه اقشار فرودست و آسیب پذیر اجتماعی است. ما باید در جامعه از کارگران و کارآفرینان بطور توامان دفاع کنیم و اینکه منافع این دو قشر بهم گره خورده و در تعامل مثبت با یگدیگر قرار دارد و اینکه تعامل سازنده این دو باعث پیشترفت و توسعه جامعه می شود . جامعه معلمان ما که قشر وسیعی را در برمی گیرد و نقشی مهم و سرنوشت ساز در حیات اجتماعی ما دارند مسائلشان باید مطرح و پیگیری شود ، و همینطور دیگر اقشار و گروهها .» 2

    در نقد این سخنان باید گفت، امروز فتنه گران حتی در پایتخت نیز دارای پایگاه اجتماعی نبوده و چهره حقیقی آنها برای مردم تهران نیز علنی شده است؛ حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 9 دیماه و 22 بهمن شاهدی بر این مدعاست. فتنه‌گران سبزپوش امروز حتی در میان اقشاری چون دانشجویان و دانشگاهیان که مدعی می‌شدند پایگاه اصلی حمایت از آنها را تشکیل می‌دهند نیز از جایگاهی برخوردار نیستند و پایگاه آنها در میان اقشار تحصیلکرده نیز به شدت متزلزل شده است. در روز دانشجو (16 آذر) شاهد بودیم که دانشگاه نیز در تسخیر دانشجویان انقلابی قرار داشت. در این شرایط بغرنج، طرح “بسط اندیشه فتنه سبز” در دیگر شهرها و سایر اقشار ادعای گزافی بیش نیست که باز هم حکایت از چهره توهم آلود سران فتنه دارد.

    :2 سیاه‌نمایی و اتهام‌زنی به دولت دهم

    در کنار راهکار فوق، سیاست تبلیغی “سیاه نمایی” و “اتهام زنی” بار دیگر در دستورکار فتنه‌گران قرار گرفته است. در پیام نوروزی موسوی آمده است: «دورنمای اقتصادی کشور دورنمای روشنی نیست و من از این مسئله خشنود نیستم. دوست می‌داشتم که علی‌رغم تمام مسائل و مشکلات یک کارآمدی را در نظام اجرایی برای حل مشکلات می‌دیدم ولی آن را نمی‌بینم. پیش‌بینی رشد اقتصادی در سال 88، رشد بسیار کمی است معنای این روند در کنار کاهش سرمایه‌گذاری، به معنای بیکاری و فقر وسیع است و انبوه قشرهای مستضعف و لاغر شدن طبقات میانی که پیش روی ما است. از طرف دیگر به دلیل نبود سیاست‌های روشن، ماجراجویی و بی‌تدبیری وضعیت پیرامونی ما، وضعیت خوبی نیست و یک وضعیت تهدیدکننده علیه ما شکل گرفته است. ما بدترین حالت را در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل داریم و به نظر می‌رسد سایر تحریم‌ها و فشارهای بیشتری را شاهد باشیم.»3

    وی همچنین در اظهاراتش در میان جمعی از سیاسیون هوادار خود، بر همین ادعا تاکید داشته و تلاش می کند تا بار دیگر با سیاه نمایی کامل از وضعیت کشور، همه معضلات را به دولت احمدی نژاد حواله دهد! گویا کشور در دوران 24 ساله مدیریت اجریی وی، هاشمی و خاتمی، با هیچ مشکلی مواجه نبوده و به یکباره همه مشکلات با حضور احمدی نژاد عارض شده است!؟

    موسوی که قریب به 20سال در انفعال کامل به سر برده و از صحنه مشکلات ملت به دور بوده است، مدعی است: «تمام مسائل و مقوله‌هایی که پایه‌های اعتبار و مشروعیت یک نظام را تشکیل می‌دهد در حال از بین رفتن است. 4 موسوی گویا فراموش کرده است که بخش عمده‌ای از بی‌اعتمادی‌های فرضی که وی مدعی است، حاصل رفتار و اقدامات دوستان و همفکران وی در دولتهای پیشین است که قریب به دو دهه مناصب مختلف کشوری را برعهده داشته‌اند. همچنین حضور مجدد وی در صحنه سیاست و خلق “فتنه سبز” نیز با هدف بی‌اعتماد سازی قابل تحلیل است!

    موسوی در مسیر سیاه نمایی و القاء یاس به جامعه از دروغ پردازی، تحریف حقایق و اتهام زنی پروایی ندارد و مدعی می‌شود: «در جامعه ما زود سود بردن هدف شده چون امید به آینده نیست و بدلیل شرایط کسی بدنبال سرمایه گذاری تولیدی و دراز مدت و اشتغال پایدار نیست»

    نامزد شکست خورده انتخابات، عداوت و کینه از احمدی نژاد را تا آنجا ادامه می‌دهد که مدعی می‌شود: «در اجرای این طرح هدفمندی یارانه‌ها و دعواهای جاری هم مسئله اصلی دولت اجازه گرفتن هزینه میلیاردها تومان برای جلب و خرید رای است و لاغیر

    وی در جهت سیاه نمایی حتی آمارهای رسمی کشور را نیز زیر سؤال می برد و در رفتاری عوام فریبانه مدعی می‌گردد: «همه نسبت به آمارهای رسمی اعلامی و اینکه نرخ تورم به 8/10 درصد در سال گذشته کاهش یافته است دچار تردید جدی شده اند»

    مروری بر اظهارات فوق عمق غرض ورزی و عداوت موسوی را که محصول شکست های پی در پی و بی‌اعتبار شدن روز افزون وی در نزد افکار عمومی است، برملا می سازد. بیان چنین سخنانی نه تنها مشکلی از مشکلات فتنه گران را حل نخواهد نمود، بلکه بر بی‌اعتباری آنها نزد اذهان عمومی خواهد افزود. واقعیت آن است که “سیاست سیاه نمایی”، حربه شکست خورده‌ای‌ است که موسوی آن را در انتخابات 22 خردادماه آزموده است و تاکید دوباره بر این سیاست سوخته نشان از مستأصل شدن این جریان برای ادامه حیات دارد.

    پی‌نوشت‌ها:

    1:پیام نوروزی موسوی

    :2ایت نوروز، 20/1/89

    3:پیام نوروزی موسوی

    4:سایت نوروز، 20/1/89



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    مگر قرار نبود!»
    89/2/6 12:0 ع

    هوالمحبوب

    با سلام

    در خبرهای امروز خواندم ستون یادمان شهدای شیمیایی از مقابل سفارت دولت جنایتکار آلمان برچیده شده است و هنوز هیچکس در این خصوص موضعگیری هم نکرده است، هراسمان از این است این هم همانند ستونهای منوریل که توسط شهرداری تهران برچیده شد و هیچکس هم پیگیر نشد یعنی نه دولت و نه شهرداری و در این میان تنها پول مردم تهران بود که از جیبشان پرید هیچکس قبول مسئولیت نکند و تنها یک دعوای زرگری راه بیاندازند و بعد هم قصه همیشگی "کی بود کی بود من نبودم " راه بیاندازند و بعد از مدتی کاشف به عمل بیاید پشت این قصه ، هم دولت نشسته بود و هم شهرداری برای اینکه بر اساس دیپلماسی وزارت امورخارجه  روی خوشی به دولت جنایتکار آلمان نشان بدهند ، نمی دانم فرزندان انقلابی روح الله و خامنه ای را چه شده است که در مقابل این خباثت سکوت می کنند.!

    مرتبط با مطلب:

    اقدام مشکوک در مقابل سفارت آلمان

    در لوح یادبود 80 هزار شهید و جانباز شیمیایی که بر روی یک ستون سنگی قرار گرفته، تصاویری از قربانیان سلاح‌های شیمیایی نصب شده و بر روی آن نوشته شده “برای ملت ایران نام دولت آلمان یادآور فاجعه بزرگ کشتار شیمیایی در جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران است؛ دولت وقت آلمان سلاح شیمیایی و فناوری تولید آن را به رژیم صدام هدیه کرد تا مسلمانان ایران و عراق (حلبچه) قربانی شوند و مردم ایران که هنوز نظاره‌گر شهادت بی رویه فرزندان جانباز شیمیایی خویشند، هرگز مشارکت و نقش اساسی دولت آلمان در این جنایت را از یاد نخواهند برد “.

    این روزها کسانی که از مقابل سفارت آلمان می گذرند، با ستونی سنگی بدون لوحی مواجه می شوند که هیچ نوشته و تصویری روی آن قرار ندارد و در واقع یادمانی بدون یادمان است که جا دارد مسئولان هر چه سریع‌تر نسبت به نصب مجدد یادمان قربانیان مظلوم سلاح‌های شیمیایی اقدام کنند.

    اما سخنی از سر درد با اصولگرایان و آقای رئیس جمهور محترم :

    عزیزان اصولگرا چرا سرهایتان را در برف فرو کرده اید آیا نمی بینید یک حرکت خزنده در کشور در حال شکل گیری و یا حتی مدتهاست اغاز شده است.

    بعضی ها فکر می کنند مبارزه با فتنه گریها توسط مردم آنها را بیمه کرده است!و به نظرم این نهایت سادگی و حماقت است ...آیا مگر غیر از این است که ما بر سر ایستادگی بر سر اصول با رئیس جمهور محترم احمدی نژاد پیمان بسته بودیم مگر غیر از این است که وی با ادعای مردمی بودن و با مردم بودن و خدمت به محرومین جامعه و ساختن ایران به میدان آمد مگر غیر از این است که راه خدا از میان خدمت به مردم می گذرد و همه می دانند شعارهای وی نیز همه و همه نشان دهنده موید این موضوع بود ، اما مگر قرار نبود سرمایه داران زالو صفتی که خون به دل مردم کرده بودندو مروج اشرافی گری و اسلام امریکایی و مصداق مرفهین بی درد بودند و هستند  در دولت اصولگرای احمدی نژاد به خاک مذلت بنشینند!، مگر قرار نبود در دولت اصولگرای احمدی نژاد فساد و بی بندوباری و فحشای علنی  ریشه کن گردد !، مگر قرار نبود در این دولت کریمه برنامه ای چیده شود که طبق فرمایش رهبر فرزانه انقلاب ،بیماران جز درد بیماری درد دیگری نداشته باشندآیا امروز واقعا چنین است !، مگر قرار نبود آقازاده هایی که سالهاست ایران عزیز ما را ارث پدران خود دانسته و مردم ایران را نوکران و رعیتهای خویش می پندارند رسوا و محاکمه  و مجازات شوند!،  مگر قرار نبود گرانی ریشه کن شود !، مگر قرار نبود سواحل شمالی  ایران عزیز ما که بر اساس قانون اسلامی انفال متعلق به آحاد مردم است از وجود ویلای های شخصی و دولتی و مراکز دیگر پاکسازی شود! ، مگر قرار نبود شرکتهای دولتی که محل اصلی فعالیتشان خارج از تهران می باشد به محل ماموریت خویش بروند و تنها یک دفتر در تهران داشته باشند!، مگر قرار نبود دیگر در این کشور مدیران پروازی نداشته باشیم مگر قرار نبود یک مدیر در کشور چند مسئولیت نداشته باشد!، مگر قرار نبود اصول و ارشهای انقلابی سرلوحه فعالیت دولت اصولگرا باشد!، مگر قرار نبود سینمای اسلامی و انقلابی و ارزشی رواج پیدا کند!، مگر قرار نبود مافیاهای فساد در سینمای ایران دیگر وجود نداشته باشد!، مگر قرار نبود پول بیت المال را برای مردم مظلوم این کشور هزینه شود نه برای هنرپیشه هایی که مشهور به فساد هستند!، مگر قرار نبود کابینه هفتادمیلیونی داشته باشیم! ولی امروز تنها یک کابینه چند نفره که سر و ته اش را بزنی نام مشاعی بیرون می آید وجود دارد!

    ادامه مطلب را در اینجا مطالعه بفرمایید: حاج رضا

     


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]
     

    هوالمحبوب

    اقدام انقلابی و شجاعانه بروبچه های مرکز بررسی جرایم سایبری سپاه در انهدام شبکه جنگ روانی امریکا در فضای سایبر نشان از اقتدار و توانایی فنی و اطلاعاتی سپاهیان همیشه سرافراز ، این سربازان انقلابی میهن عزیزمان ایران می باشد ، بنده به نوبه خود از همه این عزیزان که در این فضای پر از فتنه و نامردی با مردانگی و شجاعت فعالیت می کنند و خواب خوش دشمن را پریشان کرده اند تشکر کرده و دستهای یکایک آنها را می بوسم.

    این حقیقتی تلخ است که دشمن از وجود عناصری که نام خود را ایرانی گذاشته اند برای ضربه زدن به مردم ایران استفاده می کند سازمانهای اطلاعاتی دشمن از وجود گروههایی مثل کمیته دفاع از حقوق بشر و یا دیده بانان حقوق بشر و .... افرادی مثل شیرین عبادی و آدم کوتوله هایی مثل همین آدمهایی که دیشب چهره های کثیفشان توسط مرکز بررسی جرایم سایبری به مردم شناسانده شد برای ضربه زدن به انقلاب بزرگ مردم ایران استفاده می کند اما زهی خیال باطل که آنها هیچ غلطی نمی توانند بکنند . تا زمانیکه رهبری مقتدر و عزیز مثل آیت الله خامنه ای داریم تا زمانیکه مردمی شجاع و غیرتمند مثل مردم ایران حامیان این انقلاب هستند و تا زمانیکه سپاهیان این سرافرازان وطن هوشمندانه ناظر بر فعالیتهای دشمن هستند آنها هیچ غلطی نمی توانند بکنند و تنها خرج اضافه کرده و تعدادی موش کور را غذا می دهند .

    مرگ بر دشمنان ملت ایران، مرگ بر سران فتنه ، مرگ بر آقازاده های فاسد و فتنه گر

    زنده و جاوید باد راه شهیدان انقلاب اسلامی

    انهدام تعدادی از شبکه‌های سازمان‌یافته جنگ سایبری آمریکا

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    سخنی از سر درد»
    88/11/7 10:0 ص

    بسم الله الرحمن الرحیم

    باز هم آقا ی اسفندیار!! رحیم مشایی

    این روزها در خبرها راجع به جناب آقای رحیم مشایی اخبار زیادی را می شنویم و می خوانیم که برخی از آنها بیشتر شبیه طنز میمانند و انسان را به یاد طنزهای مرحوم دهخدا و گل آقا می اندازند و موجب انبساط خاطر می شوند که در این روزگار پر مشغله لبخندی را بر لبان می نشانند که در این باب بایستی از بانی آن تشکر کرد چون نشاندن لبخند بر لبان  جمع کثیری از مومنان و ارادتمندان به انقلاب خود عبادت است و انشا الله نزد خداوند متعال ماجور خواهند بود که از آن جمله صدورحکم پیگیری دریافت خسارات جنگ دوم جهانی از قدرتهای استکباری برای آقای رحیم مشایی ، این حکم اگر چه از سوی قاطبه دست اندرکاران مسائل سیاسی و اقتصادی بیشتر به یک طنز شبیه است و مایه انبساط خاطر اما ظاهرا خود ایشان این حکم را جدی گرفته و در باره اجرای آن و روشهای پیگیری و ... مصاحبه میکند و الخ .

    اولا : چه خوب بود به جای پیگیری دریافت خسارات از دول فخیمه روس و انگلیس و احتمالا آلمان که به ظاهر دست نیافتنی است ایشان مامور دریافت خسارات 1000 میلیارد دلاری ایران از دولت دوست و برادر عراق می شدند که منطقا هم دست یافتنی تراست و هم شاید باعث شود تا مسئولین دولت عراق که به ظاهر مستقلند ولی در واقع تحت تسلط همین قدرتهای فرا منطقه ای کمی به خود بیایند وشمگین شوند و کمتر در باره قرارداد الجزایر و ... رجز بخوانند و بدانند که ملت نجیب و شهید داده ایران بخاطر نجابت خود و در نظر گرفتن شرایط فعلی مردم عراق است که فعلا از طلب خود حرفی نمی زنند وگرنه بلد ند حق خود را اگرچه در دهان شیر هم که باشد بیرون بکشند و نمونه آن هم حکم فوق الذکر .

    ثانیا : آقای رحیم مشایی آن زمان تصدی که یک مسئولیت در شهرداری تهران ویا ریاست سازمان میراث فرهنگی را داشتند چه گلی بر سر مردم زده اند و کدام کارنامه درخشانی را ارائه داده اند که حالا قرار است با وجود ریاست دفتر رئیس جمهور محبوب ، مشاور امور نفتی !!! رئیس جمهور هندوانه دیگری را نیز در دست بگیرند " قدما گفته اند که با یک دست نمی توان چند هندوانه را برداشت "ولی با وجود این آقا ظاهرا بایستی دراین مثال نیز تجدید نظر کرد . چون ایشان اثبات کرده اند که توانایشان بیش از هر نخبه ای است و ممکن است توانایی انجام کارهای دیگری را نیز داشته باشند . الله اعلم

    ثالثا : این عزیز با این افاضات جدیدی که اخیرا در خصوص ظهور مولا و آقایمان امام زمان (عج) ، نقد عملکرد انبیا ء، خلقت انسان و ... داشته اند نشان داده اند که نه تنها در امور فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی تخصص دارند بلکه در امورمربوط به خلقت انسان و علم پیش گویی و .. نیز هوش و استعداد سرشاری دارند و حیف است که این هوش و استعداد هدر رود لذا پیشنهاد می شود :

    1 – چون در این مملکت قحط الرجال است و آقای رحیم مشایی هم از همه تخصصها و علوم سررشته دارند و توانایی ایشان هم الا ماشاالله !!! لذا برای ایشان حکمی صادر شود که در مواقعی که هر یک از وزرای محترم کابینه نتوانستند به هر دلیلی مدتی را در سر کار خود حاضر شوند ، ایشان موقتا سرپرستی آن وزارتخانه را به عهده بگیرند تا وزیر مربوطه به کار خود بازگردند. واگر هم نیامد باکی نیست زیرا ایشان به تنهایی توان اداره چند وزارتخانه را نیز دارند .

    2 – ایشان ظاهرا در امور فلسفی ،تاریخی و مذهبی نیز تبحرکافی و وافی را دارند لذا بد نیست اگر گاهی نظریه ای فلسفی ، علمی یا ...  بدهند ، خدا را چه دیدی شاید روزی یکی از نظریات ایشان نیز در دانشگاهها و یحتمل حوزه های علمیه نیز تدریس شد !!!.

     سخنی نیز از سر درد با رئیس جمهور محبوب خود داریم :

    جناب آقای رئیس جمهور

      حضرتعالی با رای بالای قاطبه مردم فهیم و شهید داده و ولایتمدار به عنوان امین و رئیس جمهورکشور اسلامی ایران انتخاب شدید و الحق که شایسته این مقام هستید و این امت جنابعالی را به عنوان فرزند برومند خود دوست میدارند و حمایت می نمایند ، اما نباید فراموش بفرمائید که این حامیان و ارادتمندان در درجه اول مقید به ولایت مطلقه فقیه هستند و فرامین رهبر معظم انقلاب  و ولی امرمسلمین را لازم الاتباع میدانند  و شاید عمده دلیل موفقیت جنابعالی در این انتخابات پر هزینه برای ملت و کشور  نیز اعلام تبعیت بی چون و چرای شما از این پیر فرزانه و مراد و مرشد مردم بود و اگر نبود حمایتهای معنوی این عزیزفرزانه شاید شما امروزه در این مسند  نبودید ، ملت این هزینه ها را پذیرفت و از شما با جان و دل حمایت کرد و بر این حمایت پافشاری میکند ، لذا حضرتعالی نیزاین فرصت را در خدمت به این مردم مغتنم بشمارید و با خدمت به این مردم و اجرای دقیق اوامر رهبری این شائبه را که ممکن است کمی به خود غره شده باشید از بین ببرید .

    صدور احکام هر روزه چه با محتوی مانند ریاست دفتر و نهاد ریاست جمهوری و چه بی محتوی و نمایشی مانند مسئول پیگیری خسارات جنگی از دول متفقین و ...برای شخصی که علمای اعلام و مردم شهید پرور ایران اسلامی نسبت به آن شخص حساسیت دارند، هر یک باعث می شوند تا ارادت این مردم ولایت مدار به شما کمتر شود و خدای ناکرده روزی بیاید که از پشتیبانی جنابعالی دست بردارند زیرا این امت نشان داده اند که با کسی عقد اخوت نبسته اند و هر گاه احساس کنند شخصی در هر مقام و مسندی که قرار باشد اگر به خود اجازه دهد که  با اوامر رهبری با تساهل برخورد نماید و یا خدای ناکرده  مخالفت نماید آن روز دیگر امت پیرو ولایت دست از پشتیبانی آن شخص در هر پست و مقام خواهد کشید البته ما همچنان جنابعالی را مطیع بی چون و چرای مقام عظمای ولایت می دانیم و معتقدیم این گونه رفتار نه از سر مخالفت با اوامر معظم له بلکه بخاطر مشغله کاری زیاد است .

    ما فرزندان حضرت روح الله (ره) و سربازان جان بر کف حضرت سید علی (حفظه الله ) از جنابعالی که تابع ولایت مطلقه فقیه هستید و باعث افتخار این کشور، خاضعانه می خواهیم که :

    اگر آقای رحیم مشایی یکی از بهترین های خلق خدا هم بود و هیچ یک از این افاضات را نیز نداشت شایسته نبود که این پستها را اشغال نماید ، حال جنابعالی صلاح دیدید برای تالیف قلوب یا ... وی را به عنوان مسئول دفتر و ریاست نهاد ریاست جمهوری که اگر بیشتر از وزارت نباشد کمتر از آن نیست برگزیدید ، اما فکر نمی کنید این احکام هر روزه و حضور ایشان در هر جلسه ای با ارتباط یا بی ارتباط با وظایفشان در کنار شما باعث خواهد شد تا احساسات این مردم و علماء بیش از پیش جریحه دار شود و این امر به محبوبیت شما که برای خدمت به این مردم به آن نیاز دارید لطمه بزند ؟؟؟

    خاضعانه به عنوان یک همرزم که در یک سنگر که تنها هدفمان خدمت به خلق خدا و مبارزه با استکبار جهانی برای کسب رضایت خداوند متعال است از شما درخواست داریم که در رابطه با صدور هر حکمی برای این نخبه قرن ، قدری بیشتر بیندیشید وتامل بفرمائید

    زیرا کسب رضایت یک فرد حتی اگر هر قدر ارزشمند ، ارزش آن را ندارد که شما پشتیبانی علما و مردم حامی خود را از دست بدهید ، امید دارم از این تذکر دلسوزانه بوی مخالفت با دولت جنابعالی به مشام نرسد زیرا هدف صرفا درد دل بود و بس .

    و اما جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی :

    جنابعالی اگر واقعا به فکر محبوبیت و اقتدار ریاست محترم جمهور اسلامی ایران هستید که انشاالله هستید . خود بایستی به این فکر باشید که این گونه ابراز عقاید در هر مجمع و جلسه ای که گاه باعث حیرت است و گاه به عنوان طنز در بین عقلا مطرح می شود نه تنها مقام و منزلت شما را بالا نمی برد بلکه باعث می شود مردم ازکرده خود پشیمان شوند ، زیرا جنابعالی نزدیکترین همکار رئیس جمهور محبوب این مردم هستید و این گونه اظهار نظرها در مسائل غیر مرتبط با تخصص شما باعث لطمه به محبوبیت ریاست محترم جمهوردر بین مردم و خواص نیز خواهد شد لذا اگر به فکر آن منتخب ملت هستید و اگر نمی توانید از پستهای خود دست بکشید و استعفاء نمائید ،لااقل از افاضات و اظهار نظر در هر زمینه ای که در آن تخصص و اطلاع کافی ندارید پرهیز بفرمائید و تقوای الهی پیشه نمائید که این بیشتر شایسته شماست که ریاست دفتر رئیس جمهورمحبوب این امتید ، در فکر خدمت به مردم باشید و انجام هر چه بهتر وظایف خود که بیشتر مرضی خداوند متعال است و انشاالله مردم نیز قدردان شما خواهند بود .

    پروردگارمتعال ما را در این دنیا از جها د در راه خود و پیروی محض از ولی امر مسلمین که همانا اطاعت از امام زمان (عج ) است و در آن دنیا از شفاعت و همنشینی با یاران شهیدمان و امام الشهداء محروم نفرما ید .

    انشاالله



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :آرش کماندار::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی