سفارش تبلیغ
صبا ویژن







 

سران فتنه و اصل 27 قانون اساسی

 

 

یکی از نشانه های مهم برای تحلیل رفتار فتنه‌گران پس از انتخابات در قالب سناریوی کودتای مخملی، تاکید سران فتنه بر استفاده از ترفند "اردوکشیهای خیابانی" و تلاش برای تحت فشار قرار دادن نظام سیاسی از طریق اهرم هواداران بود. در این پروسه کافیست جریان اقلیت شکست خورده در انتخابات، دهها تن از هواداران سازماندهی شده خود را برای چند روزی در کف خیابانها حفظ کرده، تا با استفاده از ابزار تبلیغات و رسانه و از سویی دیگر با استفاده از روشهای نافرمانی مدنی و ایجاد اختلال در پایتخت، از حکومت امتیاز گرفته و اهداف سیاسی خود را دنبال نمایید. تجمعات غیرقانونی فتنه گران سبزپوش در هفته آخر خردادماه سال گذشته نیز در قالب همین تاکتیک کودتای مخملین دنبال شد. ..

 

* * *

اصل 27 قانون اساسی : «تشکیل‏ اجتماعات‏ و راهپیمایی‏ ها، بدون‏ حمل‏ سلاح‏، به‏ شرط آن‏ که‏ مخل‏ به‏ مبانی‏ اسلام‏ نباشد آزاد است‏»

 

* * *

با نزدیک شدن به سالگرد انتخابات دهم ریاست جمهوری بار دیگر سران فتنه خواستار صدور مجوز برای برگزاری راهپیمایی شده و از سویی دیگر سازمان نامشروع مجاهدین انقلاب نیز که در کیفرخواست دادگاه چهارم رسیدگی به پرونده متهمین کودتای مخملین، به عنوان یک از احزاب موثر در این کودتا معرفی و درخواست انحلال آن نیز توسط کمیسیون احزاب از قوه قضائیه درخواست شده است، با صدور بیانیه‌ای خواسته تا به این تجمع مجوز داده شود...

 

* * *

1- در نظامهای مردم‌سالار، مکانیزم تشخیص اقبال اکثریت و اقلیت به یک جریان، اندیشه و فرد، برگزاری انتخابات است. بعد از برگزاری انتخابات، آنچه از صندوقهای رای بیرون آید معیار عمل سیاسی است و همه رقبا باید طرف پیروز را به رسمیت شمرده و در صورت داشتن شکایت از طریق قانونی آن را دنبال نمایند. بی‌شک در چنین جوامعی اصلی چون اصل 27 قانون اساسی برای برگزاری تجمع به قصد نشان دادن اقلیت یا اکثریت بودن یک جریان سیاسی طراحی نشده است. لذا هرگونه برداشتی از این اصل برای اقدامی موازی و تحت شعاع قرار دادن ارکان مردم سالاری، نوعی سوء استفاده و تحریف قانون تلقی شده و خلاف قانون اساسی خواهد بود...

 

* * *

2- مطابق قانون، مرجع رسمی رسیدگی به شکایات انتخاباتی و احیانا ابطال انتخابات شورای نگهبان است و نامزدهای معترض باید مستندات خود را در ایسن زمینه به آن مرجع ذی صلاح ارائه دهند. حال سوال اساسی آن است، در حالی که در قانون مکانیزم رسیدگی به شکایات در مورد انتخابات بطور کامل مشخص گردیده، استناد به اصل 27 قانون اساسی برای حل اختلافات انتخاباتی چه معنایی جز سوء استفاده از قانون اساسی می‌تواند داشته باشد؟ مطابق این اصل «تشکیل‏ اجتماعات‏ و راهپیمایی‏ ها، بدون‏ حمل‏ سلاح‏، به‏ شرط آن‏ که‏ مخل‏ به‏ مبانی‏ اسلام‏ نباشد آزاد است‏». آیا به واقع به خیابان کشاندن هواداران به جای ارائه استنادات منطقی برای اثبات ادعای تقلب، و تحت فشار قرار دادن نهادهای قانونی نظام اسلامی برای ابطال انتخابات، "مخل به مبانی اسلام" نمی‌باشد! آیا شکست خوردگان از مردم در تلاش نبودند تا با ایجاد اختلال در نظم اجتماعی و با استفاده از فضاسازی رسانه‌ای، آنچه از صندق رای بیرون آمده بود را دگرگون نموده و بعد از باخت در رقابت قانونی، مقصود خود را از طریق غیرقانونی دنبال نمایند!...

 

ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

     نگاهی به کتاب

     گذر از فتنه 88

    مهدی سعیدی - احمد امامی - رضا گرمابدری - فتح الله پریشان
      

     انقلاب رنگی یا کودتای مخملی از شیوه های براندازی نرم و نوعی سرنگون کردن حاکمیت و جابه جایی قدرت به وسیله تحولات سیاسی است که به شیوه های آرام و مسالمت آمیز جلوه گر شده است و از شیوه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی نیز بهره می‌گیرد.

    تفاوت این انقلاب های رنگی با جنبش های اجتماعی در آن است که جنبش های اجتماعی نوعی حرکتی طبیعی است که مبتنی بر نیازهای اجتماع شکل می گیرد و در آن حرکت از پائین به بالا یعنی از توده ها آغاز شده و به تدریج با انسجام یابی حرکت و مشخص شدن رهبری و شعارهای جنبش شکل جدی به خود می گیرد.

    اما انقلابها یا کودتاهای رنگین حرکتهایی مصنوعی و طراحی شده از بالا به پائین است که توسط احزاب و گروههای سیاسی طراحی گردیده و برای تحقق اهدافی مشخص که اغلب کسب قدرت است, به بسیج توده ها دست زده و آنها را از طریق ابزارهای رسانه ای به عرصه خیابانها می‌کشاند.

    فرضیه مورد بررسی در مجموعه های مدون شده آن است که آنچه توسط جریانی خاص تحت عنوان "موج سبز" در انتخابات دهم ریاست جمهوری شکل گرفت و فردای آن, با حرکت در مسیر نافرمانی مدنی و طرح ادعای تقلب در انتخابات، خواستار ابطال آن گردید، حرکتی مهندسی شده‌ی از بالا به پائین و مبتنی بر خواست یک جریان سیاسی برای ساختار شکنی و رسیدن به قدرت از طریق غیرقانونی بود که می توان نام "کودتای مخملین" را بر آن نهاد.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

     

    تصویر نماد کودتای مخملی بر روی جلد مجله تایم

     

    تحلیل آنچه تحت عنوان کودتای مخملین سبز در 22 خرداد ماه سال گذشته کلید زده شده, روز به روز آسانتر شده و شواهد و قرائن جدیدتری مبنی بر وجود حامیان خارجی برای جریان فتنه آشکار می‌گردد. حامیانی که در کنار حمایتهای مالی, حمایتهای تبلیغاتی را بطور جد در دستور کار داشته و همه امکانات رسانه‌ای خود را برای پیروزی در این کودتا بکار گرفتند.

    آخرین نمونه از این اقدامات رسانه‌ای، سناریوی جدیدی است که بر عهده مجله تایم گذاشته شده تا به بهانه انتخاب  "شخصیت سال 2010", نماد کودتای مخملی در ایران را به عنوان چهره‌ای جهانی معرفی نماید. انتخاب نشریه تایم به این گونه است که متولیان اسامی 200 نفر از چهره‌های به ظاهر مطرح در سطح دنیا را معرفی کرده و در یک نظرسنجی از خوانندگان می‌خواهند تا به گزینه مورد نظر خود تحت عنوان "شخصیت سال" رای دهند.

    در این دوره از انتخاب، نام موسوی، زهرا رهنورد و شیرین عبادی نیز در میان این فهرست 200 نفره گنجانده شده بود که موسوی توانست با اطلاع رسانی پرحجم در دنیای مجازی و سایتها و وبلاگهایی که بخشی از آنها توسط ضدانقلاب هدایت می شود، بیشترین آرا را به خود اختصاص دهد.

    رقبای موسوی در این نظرسنجی افرادی چون "یوناکیم" قهرمان کره‌ای در رشته پاتیناژ، "لیدی گاگا" خواننده و رقاص مشهور آمریکایی، "هان هان" راننده چینی، "آدام لمبرت" خواننده فاسد آمریکایی، "تندولکار" ورزشکار هندی، "کونان کریستفور" کمدین آمریکایی، "روبرت پاتینسون" هنرپیشه آمریکایی، "سوزان بویل" خواننده اسکاتلندی، "شاهرخ خان" هنرپیشه هندی بودند که در رتبه های بعدی این انتخاب قرار گرفته اند!

    مروری بر پیشینه چنین گزینشهایی (از قبیل اهدای جایزه صلح نوبل) به خوبی نشان می‌دهد که این انتخابها به شدن تحت تاثیر سیاستهای فرهنگی - رسانه‌ای نظام سلطه جهانی صورت پذیرفته و بسیاری از بزرگان تاریخ ما در این میان از چشم برگزارکنندگان چنین برنامه‌هایی به دور ماندند. انتخاب حضرت امام خمینی(ره) به عنوان مرد سال 1979 مجله تایم را نیز می‌توان تنها استثنایی دانست که تحت فشار افکار عمومی جهانی و ناتوانی از نادیده گرفتن بزرگترین انقلاب نیمه دوم بیستم، بر دست‌اندرکاران این مجله تحمیل شد! وگرنه نام بزرگان و مجاهدینی چون "سیدحسن نصرالله" در این فهرست جایی ندارند.

    در فهرست منتخبین سالهای گذشته نشریه تایم نیز چهره‌هایی چون آدولف هیتلر، استالین، ترومن، چرچیل، هرى ترومن، دوایت آیزنهاور، لیندون جانسون، ریچارد نیکسون، فرانکلین روزولت، رونالد ریگان، بیل کلینتون، جورج بوش, باراک اوباما، به چشم می‌خورد که به خوبی نمایانگر ملاکها و معیارهای انتخاب کندگان می باشد!

    تلاش برای معرفی موسوی از جایگاه "رهبر اپوزیسیون ایران "به عنوان چهره‌ای بین المللی, را می توان در راستای تحت فشار قرار دادن نظام اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. این اقدام مجله تایم در حالی صورت می‌گیرد که سران فتنه روزگار خوشی را سپری نکرده و تلاشهای خود را با خلق حماسه بزرگ ملت در 9 دی و 22 بهمن بر باده رفته می‌بینند. این جریان حتی دیگر از ایجاد اغتشاش نیز ناتوان است و همه تلاشهای آن برای ایجاد ناامنی در شب چهارشنبه آخر سال نیز با شکست مواجه گردید. لذا برای ادامه کار نیازمند تقویت روحیه! و حمایتهای خارجی است. طرح دوباره موسوی در این مجله شاید بتواند موسوی را برای ماندن در صحنه و نقش آفرینی برای طراحان اصلی، برای مدتی دیگر متقاعد سازد.

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

    نمایشنامه اهداء جوائز به فتنه گران سبزپوش

     

    در سناریوی کودتای مخملین طراحی شده به قصد براندازی نظام اسلامی توسط کودتاگران، برای رسانه‌ها و موسسات فرهنگی - هنری غربی نیز نقش قابل توجهی دیده شده بود. این مراکز به ظاهر هنری که سالهاست شعار جدایی هنر از سیاست سر می دهد, در عمل سردمدار ورود سیاست به عرصه هنر بوده و مکانیزم انتخاب آثار برتر آن به شدن متاثر از فضای سیاسی پشت پرده این جشنواره ها می باشد. این مراکز هنری وظیفه داشتند تا با بزرگنمایی و توجه ویژه به هنرمندان وابسته به فتنه سبز و آثار خلق شده که به نوعی مبلغ و مروج نظرات فتنه گران است, کمک روحی - روانی برای جریان فتنه گران بوده و از سویی افکار عمومی جهانیان را نیز با این جریان همراه نمایند...

    * * *

    انتخاب آثار مرتبط با حوادث ایران و اقدامات مخالفین نظام اسلامی و اهدای جوایز به آنها، در حقیقت بخشی از تلاش استکبار جهانی برای حمایت معنوی از فتنه‌گران و معرفی آنها به افکار عمومی جهانیان است تا بتوانند فشارهای بین المللی را بر جمهوری اسلامی افزایش داده و چهره ناپسندی از نظام اسلامی برای مردم دنیا ترسیم نمایند...

     * * *

    حمایت از قلم بدستان، فیلم سازان و عکاسان حامی فتنه سبز، همچنین حمایت از برخی آثار مرتبط با فتنه گران از جمله این اقدامات است که در این روزها افزایش یافته است. این سناریو  بلافاصله با اظهارات منتخبین تکمیل می‌گردد آنجا که این افراد در برابر دوربین خبرنگاران ضمن حمایت از سناریوی کودتای سبز، در رفتاری تکراری و مشابه جوائز خود را به یکی از فتنه گران سبزپوش اهدا می‌کنند! به عنوان نمونه موارد زیر را در ذیل این سناریوی طراحی شده می‌توان مورد ارزیابی قرار داد...

     * * *

    معرفی عکسی با عنوان "معترضان بر بام‌های تهران" به عنوان برنده بهترین عکس خبری سال توسط موسسه "ورلد پرس فوتو". این عکس که توسط عکاس ایتالیایی پیترو ماستورزو (Pietro Masturzo) گرفته شده، زنی را نشان می‌دهد که در پی حوادث انتخابات ایران روی پشت بام فریاد می‌ِزند. این اثر نکته قابل توجهی از لحاظ فنی و هنری ندارد و یک عکس معمولی است و تنها به دلایل سیاسی انتخاب گردیده است. داوران مدعی اند عکس پیترو ماستورزو "تنش و هیجان در لحظه را به خوبی ثبت کرده است" اما توجه به عکس نشان می‌دهد که عکس کاملا بی روح و غیرشفاف گرفته شده است...

     * * *

    محسن مخملباف، کارگردان ضدانقلاب فعال شده در آمریکا نیز برنده جایزه «آزادی برای خلق هنری» شد. وی در اقدامی کاملا سیاسی که از حقایق پشت پرده اهداء چنین جوایزی حکایت دارد در این مراسم اعلام داشت: «هر جایزه‌ای که دریافت می‌کنم، برایم فرصتی فراهم می‌کند تا طنین صدای آنها [فتنه گران سبزپوش]  را به گوش جهانیان برسانم؛ صدائی که دموکراسی برای ایران و صلح برای دنیا را طلب می‌کند.»

     * * *

    تازه‌ترین پرده از نمایشنامه‌ی اهداء جوائز به فتنه گران سبزپوش، نیز اعطای جایزه روزنامه نگاری "جورج پولک" برای بهترین فیلمهای خبری در سال 1388 بود که به تصویربردار ناشناسی اختصاص یافت که از صحنه ساختگی قتل ندا آقا سلطان فیلمبرداری نموده بود.

    این اخبار بلافاصله با آب و تاب فراوان توسط سایتهای خبری و وبلاگهای وابسته به فتنه گران بازتاب داده شده و از آن به عنوان سندی بر محکومیت نظام اسلامی و حقانیت و مظلومیت! فتنه سبز یاد گردید. این در حالی است که شواهد متعددی بر ساختگی بودن صحنه قتل ندا آقاسلطان دلالت دارد و بررسی های به عمل آمده حضور از پیش برنامه ریزی شده دوربین فیلمبرداری در آن صحنه را کاملا تائید می‌نماید...

     * * *

    اما نکته مغفولی که کودتاگران به آن توجه نکرده اند آن است که ملت ایران همواره نسبت به حمایت بیگانگان از رجال سیاسی خود بدبین بوده و آن را به عنوان نقطه ضعف و محل ابهام در نظر می‌گیرند. چنین افراد و جریاناتی از نگاه آنها نمی‌توانند مورد اعتماد بوده و همنشینی و حمایت بیگانگان موجب جدایی و افتراق از ملت خواهد شد. معضلی که امروز سران فتنه با آن مواجه بوده و هواداری را دیگر در اطراف خود مشاهده نمی‌کنند...

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   21   22      
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی