سفارش تبلیغ
صبا ویژن







طبیعت، مبارزه برای حیات دنیوی و مبارزه برای حیات اخروی. شیاطین جن و انس که همواره در پی یصدون عن السبیل اند راه را سد نمی کنند بلکه صد می‌کنند و راهزنی و از همه اولی تر مبارزه با نفس است که ان النفس لاماره بالسو.

اردوی جهادی یکی از این تمرین هاست. اعتکافی کوتاه در میان حاشیه ها و به حاشیه رانده شده ها. چند سال پیش حاج آقا قاسمیان که با گروهی از مدرسه سروش به بشاگرد آمده بود را دعوت کردیم که در جمع ما سخن بگوید و او از عرفان جهادی گفت و اینکه وجه ممتاز عرفانی که امام به ما شناساند جهادی بودن آن بود. عرفانی که خانقاهی نیست عرفانی که با شمشیر و تفنگ و بیل و کلنگ و کتاب و قلم حاصل می‌شود. حاج سعید قاسمیان از مفهوم ولی نعمت سخن گفت. ولی نعمت یعنی کسانی که به واسطه آنان خداوند به ما نعمت و روزی می‌رساند. اردوی جهادی اما در آن وجه عمران و آبادی اش خلاصه نمی شود اینکه در طول یک اردوی دوازده روزه یک مدرسه دو کلاسه ساخته شود یا بند و آبگیری بنا شود فعالیت عمرانی چشمگیری نیست. ثمره اصلی این اردوها را باید در بستر تاثیرات فرهنگی آن جست.

این یادداشت در تریبون : + و +

ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]

    ترکیه سردمداری مقاومت در جهان اسلام را به دست گرفته است و فیلم جدایی نادر از سیمین خیلی بهتر از فیلم اخراجی هاست. این دو گزاره ای است که این چند وقت خیلی توسط معاندین با نظام شنیده شد. اما دلالت های ضمنی این گزاره ها چیست؟ به عبارت دیگر آنها از بیان این حرف ها چه منظوری را دنبال می کنند؟ به نظر می رسد عناصر مشترکی بین این دوگزاره وجود دارد. ترکیه کشوری است با مردم مسلمان و دولتی اسلامگرا. اینکه معاندین با نظام به یکباره الگوی مطلوب خود یعنی جوامع غربی اروپایی و امریکا را رها کرده و به سراغ ترکیه می روند اتفاق مبارکی است چرا که نشان می دهد آنها به صرافت دریافته اند که از مقایسه جهان غرب با جمهوری اسلامی و با به رخ کشیدن تمدن مدرن نمی توانند برای اهداف خود طرفی ببندند. 

    این اتفاق در ضمن خود نشانه یک عقب نشینی در میان عناصر غربزده داخلی است. می گویند که ترکیه در دیپلماسی خارجی و مسائل منطقه ای نقشی فعال تر از ایران یافته است و به محور مقاومت منطقه مبدل شده است. خوب باید در درجه اول از آنها پرسید شما چرا خوشحالید که یک کشور اسلامی دیگر به محور مقاومت در برابر غرب و اسرائیل پیوسته است؟ اینکه باید بیش از پیش شما را نگران کند چرا که به مقاومت پیوستن ترکیه، شعار نه غزه نه لبنان شما را بیشتر مورد تمسخر قرار می دهد.
     
    اینکه کشورهای اسلامی به محور مقاومت در برابر غرب و اسرائیل بپیوندند خواسته ای است که جمهوری اسلامی ایران سی و دو سال است که آن را دنبال می کند. این تناقض رفتاری در میان معاندین با نظام همانند همان تناقضی است که یک روز شعار نه غزه نه لبنان سر می دهد و یک روز برای هم نوایی با مردم مصر درخواست تجمع می دهد. میان این دو رفتار به ظاهر متناقض چه الگوی ثابتی وجود دارد جز دشمنی با جمهوری اسلامی ایران؟ آنها چه زمانی که شعار نه غزه نه لبنان سر دادند چه زمانی که ادای حمایت از جنبش مردم مصر را در آوردند یک هدف را دنبال می کردند و آن هم دشمنی با نظام است. هدف همین است اما با وسیله هایی گوناگون و متناقض. برای آنها هدف، وسیله را توجیه می کند و برای پیش بردن یک هدف از وسایلی متناقض نیز بهره می برند. با همین چارچوب مواضع امروزشان در مورد ترکیه نیز قابل تحلیل است. تعریف و تمجید آنها از ترکیه نه به خاطر خوشحالی شان از نقش فعال ترکیه بلکه از بغض جمهوری اسلامی است و البته جهل باعث می شود که ندانند دفاع امروزشان از ترکیه، مبنای فکری خودشان که همانا مخالفت با مبارزه در برابر غرب و استکبار است را هدف قرار می دهد و همان شاخه ای را قطع می کند که بر رویش نشسته اند.
     
    همین الگو را بیاورید در مورد مقایسه ای که میان فیلم فرهادی و دهنمکی صورت می دهند پیاده کنید. باز جالب است که آنها یک فیلم امریکایی موفق را در برابر اخراجی ها علم نمی کنند و فیلمی را به رخ می کشند که در جشنواره های همین نظام جایزه گرفته و با مجوز وزارت فرهنگ دولت احمدی نژاد بر پرده ها اکران می شود. حتی اگر فیلم فرهادی فیلمی ضد نظام باشد که نیست آنها با این دوگانه سازی های ابلهانه خود در حال تایید این نکته اند که جمهوری اسلامی کشوری آزاد است که در آن فرهادی هم می تواند فیلم بسازد و بر پرده ها اکران کند.
     
    اما بی شک حمایت آنها از اصغر فرهادی چونان حمایت شان از ترکیه هیچ کدام حمایتی واقعی و اصیل نیست. پس هدف آنها چیست؟ هدف آنها را می توان در این عنوان بیان کرد : ((دوگانه سازی انحرافی)) وقتی می فهمند که تیر جمهوری اسلامی به هدف خورده و جبهه مقاومت در برابر جبهه استکبار مقاوم تر شده برای اینکه اذهان را از دوگانه ((مقاومت / استکبار)) دور کنند دست به دامن ایجاد دوگانه ((ایران / ترکیه)) می شوند و آن هنگام که می فهمند فیلم سوم اخراجی ها با سابقه پر فروش گذشته اش باز این بار هدف را درست نشانه گرفته و دست سیاست بازان را رو کرده با به انحراف کشیدن موضوع خود فیلم دست به حاشیه سازی می برند. اساسآ کارکرد دوگانه سازی های انحرافی همین به حاشیه کشاندن موضوع اصلی است. آنچه که با ساختن دوگانه ایران – ترکیه حاصل می شود چیزی نیست جز فراموشی مساله مقاومت. انقلاب اسلامی انقلابی منحصر به جغرافیای ایران نبوده که قرار باشد ایران را مبدل به یک قدرت منطقه ای و یا فرامنطقه ای کند. معاندین و غرب زده ها چون الگوی قدرتمندی و سیاست ورزی شان امریکاست فکر می کنند که قدرتمند شدن یعنی مثل امریکا شدن. مثل امریکایی که چشم ندارد هیچ قدرت دیگری غیر از خود را ببیند. درست به همین دلیل است که درک قدرت منطقه ای و فرا منطقه ای ایران برای این جماعت ممتنع است. آنها فکر می کنند قدرتمند شدن ایران در این است که در سر کشورهای منطقه بزند و بر منطقه سیادت کند در حالی که کاملآ برعکس قدرت منطقه ای ایران در قدرتمند شدن کل کشورهای منطقه و تقویت جبهه مقاومت است.
    این یادداشت در رجانیوز


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]

    بسم الله الرحمن الرحیم

    ما مردم روستای درجگ از توابع شهرستان بشاگرد، مانند تمامی مردم ایران اعتقاد داریم که پرچم سرخ حسینی و ولایت و رهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از سرمایه‌های برزگ حیات و ممات‌مان است.

    لذا هتک حرمت و اهانت‌هایی که به این دو ارزش مقدس شده و می‌بینیم که علناً در خیابان‌های پایتخت این سرزمین مقدس به ارزش‌ها با به آتش کشیدن تصویر مبارک مولای‌مان و همچنین پرچم سیاه محرم اباعبدالله الحسین علیه السلام بی‌حرمتی می‌شود برای‌مان غیر قابل تحمل است که بنشینیم و این صحنه‌ها را نظاره‌گر باشیم.

    لذا منتظر حکم و دستور مولا و مقتدای‌مان، نائب بر حق امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه هستیم که از همین روستا بلند شده و بیاییم تهران و دست نامحرمان را از سرزمین امام زمان عج الله تعالی فرجه کوتاه کنیم و از آئین مقدس‌مان دفاع کنیم.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]

    برای ملحق شدن به خانواده همسرم و برای شرکت در جشن عروسی یکی از بستگان شان و همچنین ملاقات با فامیل خانواده همسر پس از بازگشت از اردوی جهادی در بشاگرد از بندرعباس راهی اهواز شدم. باورم نمی شد از بندرعباس تا اهواز با اتوبوس 19 ساعت راه باشد. ایران واقعآ کشور وسیعی است هم از نظر طولی و هم از نظر عرضی. اهواز، شهر زیبا و بزرگی است. کارون پر آب با پل های زیبایش و آرامگاه علی ابن مهزیار تنها جاهایی بود که در فرصت کوتاه بودن در اهواز توانستم ببینم. البته اهواز یک بستنی فروشی معروف هم دارد روبروی دانشگاه چمران که بستنی اش را با شیر گاومیش درست می کند و هنوز مزه آن بستنی در دهانم مانده و خلاصه غرضم نوشتن انشای "نوروز خود را چگونه گذراندید؟" نیست. مساله ای است که در محافل و مهمانی ها از آن گفتگو می شد. مساله ای که اهواز را دچار کرده بود؛ سرقت.

    آمار دزدی و سرقت از خانه ها و مغازه ها به شدت در اهواز بالا رفته است. منزل یکی از بستگان همسرم را که می کند به عبارتی باجناق برادر خانوم پنج بار دزد زده بود. حتی مغازه های کوچکی مثل سی دی کلوپ و موبایل فروشی ها در مغازه، دوربین مدار بسته نصب کرده بودند. شب کسی ماشین را توی کوچه پارک نمی کرد. همین بنده خدایی که پنج بار خانه اش را دزد زده بود تعریف می کرد که آخرین بار فقط برای یک ساعت و آن هم برای پخش کارت عروسی خانه را ترک کرده بود .جالب اینکه همسایه ها دزدها را دیده بودند ولی جرات شهادت دادن در کلانتری را نداشتند. نیروی انتظامی در اهواز از نیروهای بومی استفاده می کند و هرگونه دخالت نیروی انتظامی در برخورد با این مساله ممکن است منجر به جنگ قبیلگی شود. این مساله به قدری بغرنج شده است که به تازگی امنیت شهر را به نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران واگذار کرده اند.

    مساله این نیست که چرا دزدی می شود. مساله این است که چرا دزدها اینقدر خونسرد عمل می کنند. اساسآ وقوع میزانی از جرم در جامعه طبیعی است اما این به معنای پذیرش جرم به عنوان یک عمل هنجاری و عادی نیست. جرم، جرم است و کوچک و بزرگ هم ندارد. چرا باید جرم تا این حد طبیعی جلوه کند؟ به نظر من در این مساله هیچ دستگاهی به اندازه دستگاه قضایی مقصر نیست. برخورد قوه قضا با جرم، برخوردی نیست که جنبه پیشگیرانه داشته باشد به عبارت دیگر سارقین از قانون نمی ترسند. دادگاه، هیچ هیمنه ای ندارد. حتی یکی از بستگان مغازه دار تعریف می کرد که از مغازه اش موبایلش را دزدیدند و پس از بازبینی تصاویر ضبط شده توسط دوربین مدار بسته سارق را شناسایی کرد و بدون مراجعه به پلیس و دادگاه خودش مستقیمآ از دزد موبایلش را پس گرفت. تا این حد دزدها با خیال راحت دزدی می کنند و به ریش قانون و به ریش آقای آملی لاریجانی می خندند.

    جامعه اسلامی، مدینه فاضله نیست و قرار هم نیست که مدینه فاضله باشد و اصلآ مدینه فاضله یک الگوی انتزاعی مطلوب است نه یک چیزی که قرار است عینآ اجرا شود. جامعه اسلامی جامعه ای است که در آن دزد هم وجود دارد ولی دزدهایی با ریسک بالا. تیغ جزا و برخورد قانونی باید چنان برنده باشد که دزد، هنگام اراده برای دزدی خود را مواجه با یک خطر بزرگ ببیند و با آگاهی از تبعات شدید جرم، مبادرت به آن کند. آن زن و شوهر جوانی که پنج بار دار و ندارشان توسط دزدها به سرقت رفته است چه گناهی دارند که باید قربانی ضعف قوه قضاییه باشند؟ جناب آقای آملی لاریجانی با حرف زدن و خط و نشان کشیدن برای مجرمین پشت تریبون های رسانه ای اتفاقی نمی افتد تیغ تان را تیز کنید.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]

    اهمیت خاورمیانه تنها به جغرافیای سیاسی آن محدود نمی شود. خاورمیانه منشآ پیدایش ادیان ابراهیمی بوده است. اهمیت این منطقه را باید در گفتمان دینی جستجو کرد. گفتمان دینی گفتمان شرک و توحید است و شیطان برای مبارزه با توحید می بایست سراغ سرمنشآ بازتولید سخن ابراهیمی برود. همه انبیا چه آنهایی که به ملک رسیده اند و چه آنها که نرسیده اند درگیر فتنه ها بوده اند. ایران در این میان به لحاظ وضعیت انقلابی و مقتدرانه خود و همچنین وجود حوزه های علمیه اسلامی وضعیت ویژه ای دارد. امروز به سادگی مشاهده می شود هر کشوری که از بلوک غرب فاصله می گیرد به ایران نزدیک می شود. این ناشی از قدرتی است که ایران در سی و چند سال بعد از انقلاب به دست آورده است. آنچه که برای دیگر کشورهای اسلامی الهام بخش است نه تنها انقلاب سال 57 بلکه همین اقتدار و پیشرفت امروز ایران است که در سایه استقلال و در زیر هجمه سنگین دشمن به دست آمده است.

    فتنه 88 و ادامه مذبوحانه اش در 89 تنها فتنه های رخ داده در ایران پسا انقلابی نبوده و نخواهد بود. قدرت ایران به واسطه تجهیزات نظامی و اقتصاد رو به رشد آن نیست بلکه ناشی از اراده مردمی است که خواهان استقلال و شرف اند و زیر بار زور اجانب نمی روند فلذا تنها راه مقابله با این کشور فتنه گری است. خیال دشمن این است که با فتنه، حمایت مردم از نظام شان را سست کند. فتنه در لغت به معنای آزمایش است و در اصطلاح به وضعیتی اطلاق می شود که حق و باطل در هم می آمیزد. اما دشمن چگونه این حق و باطل را در هم می آمیزد؟ او می داند که مفاهیمی چون استقلال، آزادی، جمهوری و اسلام سنگ بنای باور مردم به نظام است پس سعی می کند به این مفاهیم حمله کند. برای زیرسوال بردن استقلال، ایران را کشوری وابسته به چین و روسیه معرفی کردند. برای زیر سوال بردن آزادی، آزادی های حیوانی غرب را به رخ کشیدند ( بدون اینکه بگویند چرا در غرب سخن گفتن از هلوکاست آزاد نیست؟ و چرا در غرب تجار امریکایی آزاد نیستند با ایران تجارت کنند؟ و چرا احزاب کمونیست در امریکا اجازه فعالیت ندارند؟) برای زیر سوال بردن جمهوری، انتخابات را مخدوش کردند و برای زیر سوال بردن اسلام هم دست به دامان روشنفکرانی شدند تا الهیات قرائت های مختلف برای جامعه بنویسند تا اسلام را به ساز مدرنیته برقصانند. اما برای در هم ریختن حق و باطل حمله به مفاهیم استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی کافی نیست. حتی راه پیمایی مسالمت آمیز هم کافی نیست چه دشمن خوب می داند که اگر عده ای فریب خورده به دعوت از آنان به خیابان بیاید و پیاده روی کند و دوباره به خانه برگردد هیچ اتفاقی به نفع او رقم نخواهد خورد. از این رو شعار (( اصلاحات، خون میخواهد )) بیشتر قابل درک خواهد بود. خون برای یک جریان و یک سیستم اجتماعی نوعی حجیت می آورد. هرچقدر مردمی که تحت امواج فتنه های رسانه ای هستند مقاومت کنند آن هنگام که خون ریخته شود دچار تزلزل می شوند پس برای در هم ریختن حق و باطل باید خون ریخته شود. خون حسین در کربلا به واسطه زینب و به واسطه روضه و اشعار و مرثیه می جوشد ولی خون ندا آقا سلطان باید به واسطه ماهواره و فیسبوک و یوتیوب هیاهو کند. اما باز نکته عجیب اینجاست که حتی خون نیز برای فتنه گران حجیت نیاورد. سوال اینجاست که چرا خون حسین می جوشد چرا خون های انقلاب 57 می جوشد و انقلاب اسلامی را شعله ور می کند؟ چرا خون جوانان ایران در جبهه های جنگ می جوشد ولی خون سبز رنگ نمی جوشد؟ باید از اساس توجه کرد که خون در گفتمانی حجیت می آورد که اساس آموزه هایش از دین برآمده باشد. این دین است که فریاد هیهات منالذله میزند. حتی جمله اگر دین ندارید در دنیای خود آزاده باشید آموزه ای دینی از زبان یک معصوم است. خون برای جریانی که خاستگاه دینی ندارد و آخرت نمی شناسد هیچ ارزشی ایجاد نمی کند. دنیاگرایان و غربزدگان با دیدن خون یاد خشونت و خونریزی و وحشت می افتند نه یاد مظلومیت و شرف و سعادت اخروی. فتنه ها در ایران شکست خورد حتی خون سبز رنگ نیز نتوانست کاری از پیش ببرد اما باید توجه کرد که دشمن تجربه های زیادی برای فتنه های آینده اندوخت و فتنه های آینده عمیق تر و گشترده تر خواهد بود. در حدیث نبوی می خوانیم (( اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ))؛ آن هنگام که فتنه ها چونان شب تیره به شما روی آورد پس بر شما باد که به قرآن رجوع کنید.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   16   17   18   19   20   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی